دوبیتی: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
۶۴۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۵ دسامبر ۲۰۱۸
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''دوبیتی،''' از مشهورترین قالب‌های شعر فارسی است که از دیرباز تا عصر حاضر سخن‌سرایان عرصه ادب فارسی به آن توجه ویژه داشته و از آن بهره‌ها برده‌اند. در شعر کلاسیک، دوبیتی همان رباعی است؛ با این تفاوت که اغلب بر وزن «مفاعیلن مفاعیلن مفاعیل» سروده می‌شود. دوبیتی برای بیان احساسات بی‌شائبه و عشق‌های ساده و بی‌ریا با کلمات شکسته و محاوره‌ای مناسب است. دوبیتی را گاه افراد معمولی و غیر شاعر هم به اقتضای احساسات و هیجانات درونی خویش سروده‌اند که از نظر فرهنگ و ادبیات عامه ارزش فراوانی دارد. دوبیتی را «ترانه» نیز گویند و آن کامل شده اشعار دوازده هجایی روزگار ساسانیان است که بعد از اسلام آن‌ها را «فهلویات» نامیده‌اند. <ref>رزمجو، 1370، ص 41-42.</ref>
'''دوبیتی،''' از مشهورترین قالب‌های شعر فارسی است که از دیرباز تا عصر حاضر سخن‌سرایان عرصه ادب فارسی به آن توجه ویژه داشته و از آن بهره‌ها برده‌اند. در شعر کلاسیک، دوبیتی همان رباعی است؛ با این تفاوت که اغلب بر وزن «مفاعیلن مفاعیلن مفاعیل» سروده می‌شود. دوبیتی برای بیان احساسات بی‌شائبه و عشق‌های ساده و بی‌ریا با کلمات شکسته و محاوره‌ای مناسب است. دوبیتی را گاه افراد معمولی و غیر شاعر هم به اقتضای احساسات و هیجانات درونی خویش سروده‌اند که از نظر فرهنگ و ادبیات عامه ارزش فراوانی دارد. دوبیتی را «ترانه» نیز گویند و آن کامل شده اشعار دوازده هجایی روزگار ساسانیان است که بعد از اسلام آن‌ها را «فهلویات» نامیده‌اند. <ref>رزمجو، 1370، ص 41-42.</ref>
 
==انواع شعرهای عامیانه==
 
دوبیتی عنوانی کلی برای انواع شعرهای عامیانه است؛ مانند: «دوبیتی»، «چهاربیتی»، «چهاربیتو» (در کرمان)، «بایاتی» (در آذربایجان)، «شروه» و «شلوه» (در بوشهر)، «فریاد» (در خراسان)، بن «بند» (در مازندران) و فهلویات. <ref>انجوی شیرازی، 1371، ص 216.</ref>   
دوبیتی عنوانی کلی برای انواع شعرهای عامیانه است؛ مانند: «دوبیتی»، «چهاربیتی»، «چهاربیتو» (در کرمان)، «بایاتی» (در آذربایجان)، «شروه» و «شلوه» (در بوشهر)، «فریاد» (در خراسان)، بن «بند» (در مازندران) و فهلویات. <ref>انجوی شیرازی، 1371، ص 216.</ref>   


در ادبیات کلاسیک سرایندگان دوبیتی مشخص‌اند و نام آشنا، اما شاعران دوبیتی‌های عامیانه گمنام و ناشناس‌اند.  
در ادبیات کلاسیک سرایندگان دوبیتی مشخص‌اند و نام آشنا، اما شاعران دوبیتی‌های عامیانه گمنام و ناشناس‌اند.  
 
==دوبیتی‌های عامیانه==
 
دوبیتی‌های عامیانه، روزگار درازی است که همچون گنجینه‌ای گران‌بها در سینه و حافظه مردم باقی مانده و نسل به نسل تا به امروز رسیده است. بخشی از دوبیتی‌ها، بیان ساده و بی‌آلایش احساسات پاک دینی و مذهبی مردم است. عشق و ارادت به پیامبر بزرگ اسلام (ص) و خاندان مطهر ایشان جای پایی محکم در پیشینه ترانه‌ها و دوبیتی‌ها از خود به جای گذاشته است. اثبات ارادت ایرانیان به سیدالشهدا (ع) و اهل بیت ایشان همچون اثبات خورشید درخشان و سوزان در ظهر یک روز گرم تابستان است. گرچه یادآوری واقعه عاشورا و ذوالجناحی که خون‌آلود و بدون سوار به خیمه بازمی‌گردد، آتش دل ارادتمندان را افزون می‌کند. <ref>فقیری، 1385، ص 245-246.</ref> <ref>بختیاری، مریم، به روایت از فاطمه بختیاری، تنگک زنگنه، بوشهر، بی‌تا. </ref>
دوبیتی‌های عامیانه، روزگار درازی است که همچون گنجینه‌ای گران‌بها در سینه و حافظه مردم باقی مانده و نسل به نسل تا به امروز رسیده است. بخشی از دوبیتی‌ها، بیان ساده و بی‌آلایش احساسات پاک دینی و مذهبی مردم است. عشق و ارادت به پیامبر بزرگ اسلام (ص) و خاندان مطهر ایشان جای پایی محکم در پیشینه ترانه‌ها و دوبیتی‌ها از خود به جای گذاشته است. اثبات ارادت ایرانیان به سیدالشهدا (ع) و اهل بیت ایشان همچون اثبات خورشید درخشان و سوزان در ظهر یک روز گرم تابستان است. گرچه یادآوری واقعه عاشورا و ذوالجناحی که خون‌آلود و بدون سوار به خیمه بازمی‌گردد، آتش دل ارادتمندان را افزون می‌کند. <ref>فقیری، 1385، ص 245-246.</ref> <ref>بختیاری، مریم، به روایت از فاطمه بختیاری، تنگک زنگنه، بوشهر، بی‌تا. </ref>


خط ۲۷: خط ۲۴:
{{ب| سوم پرسید از حال اسیران | که چهارم خوش به توفان بلا زد }}  
{{ب| سوم پرسید از حال اسیران | که چهارم خوش به توفان بلا زد }}  
{{پایان شعر}}  
{{پایان شعر}}  
 
===آورده شدن نام پیغمبر (ص)، حضرت علی (ع)، امام حسن (ع) و امام حسین (ع)===
 
در برخی دیگر از دوبیتی‌ها، نام امام حسین (ع) همراه با نام‌های پیغمبر اکرم (ص) حضرت علی (ع) و امام حسن (ع) آمده است:  
در برخی دیگر از دوبیتی‌ها، نام امام حسین (ع) همراه با نام‌های پیغمبر اکرم (ص) حضرت علی (ع) و امام حسن (ع) آمده است:  


خط ۳۶: خط ۳۲:
{{ب| هر دو دست حنا ریش با گلو بدیمه | مرتضی علی قنبر جلو بدیمه}}  
{{ب| هر دو دست حنا ریش با گلو بدیمه | مرتضی علی قنبر جلو بدیمه}}  
{{پایان شعر}}  
{{پایان شعر}}  
 
===طلب شفاعت در عرصه قیامت===
 
طلب شفاعت در عرصه قیامت نیز دستمایه سینه گشتن دوبیتی زیر شده است: <ref>سعیدی، بیرجند، خراسان جنوبی، 1364.</ref> <ref>سعیدی، بیرجند، خراسان جنوبی، 1364. </ref>
طلب شفاعت در عرصه قیامت نیز دستمایه سینه گشتن دوبیتی زیر شده است: <ref>سعیدی، بیرجند، خراسان جنوبی، 1364.</ref> <ref>سعیدی، بیرجند، خراسان جنوبی، 1364. </ref>


خط ۵۱: خط ۴۶:
{{ب| زمین کربلا لنگر نداره | حسین در کربلا یاور نداره}}  
{{ب| زمین کربلا لنگر نداره | حسین در کربلا یاور نداره}}  
{{پایان شعر}}  
{{پایان شعر}}  
 
===ابیات شکوه‌آمیز===
 
در میان دوبیتی‌ها، ابیات شکوه‌آمیزی هم وجود دارند که بیانگر ذهن پرسشگر و غم‌زده گوینده است: <ref>طائی، علی اصغر، سمیرم، اصفهان، 1356.</ref>
در میان دوبیتی‌ها، ابیات شکوه آمیزی هم وجود دارند که بیانگر ذهن پرسشگر و غم‌زده گوینده است: <ref>طائی، علی اصغر، سمیرم، اصفهان، 1356.</ref>




خط ۶۰: خط ۵۴:
{{ب| حسین رو که فرزند علی بود | شهید کربلا کردی خدایا!!!}}  
{{ب| حسین رو که فرزند علی بود | شهید کربلا کردی خدایا!!!}}  
{{پایان شعر}}  
{{پایان شعر}}  
 
===آرزوی تشرف به حرم مطهر حضرت اباعبدالله (ع)===
 
آرزوی تشرف به حرم مطهر حضرت اباعبدالله (ع) و سکنی گزیدن در جوار بارگاه ملکوتی ایشان دست طلب و نیاز عاشقان را به درگاه حق بلند کرده است تا با شفیع قرار دادن امیرالمؤمنین (ع)، جواز حضور در کربلای معلی را به دست آورند: <ref>بختیاری، مریم، به روایت از فاطمه بختیاری، تنگک زنگنه، بوشهر، بی‌تا. </ref>
آرزوی تشرف به حرم مطهر حضرت اباعبدالله (ع) و سکنی گزیدن در جوار بارگاه ملکوتی ایشان دست طلب و نیاز عاشقان را به درگاه حق بلند کرده است تا با شفیع قرار دادن امیرالمؤمنین (ع)، جواز حضور در کربلای معلی را به دست آورند: <ref>بختیاری، مریم، به روایت از فاطمه بختیاری، تنگک زنگنه، بوشهر، بی‌تا. </ref>


خط ۶۹: خط ۶۲:
{{ب| ببوسم از دل و جون، صحن و مقامش | بشینم سایه گلدسته‌ها را }}  
{{ب| ببوسم از دل و جون، صحن و مقامش | بشینم سایه گلدسته‌ها را }}  
{{پایان شعر}}  
{{پایان شعر}}  
 
===دوبیتی در نطنز و شهرضا===
 
در ابیاتی که از نطنز و شهرضا روایت شده است، گرچه تفاوت بین واژگان چشمگیر است، اما همه تفاوت‌ها و کثرت‌ها در خدمت محتوای واحد است و آن آرزوی راه یافتن به بارگاه شاه کربلاست: <ref>روح اللهی، رضا، به روایت از خانم احمدی، نطنز، اصفهان، 1348 و 1350.</ref> <ref>کریمی، محمدحسین، قمبوان، سمیرم، شهرضا، اصفهان، 1350.</ref> <ref>کریمی فروتقه، محمد، کاشمر، خراسان رضوی، 1348، 1367، بی‌تا. </ref> <ref>مجدی نسب، عزت‌الله، دزفول، خوزستان، 1348.</ref> <ref>دادخواه، ملیحه، ساوه، مرکزی، 1349.</ref>
در ابیاتی که از نطنز و شهرضا روایت شده است، گرچه تفاوت بین واژگان چشمگیر است، اما همه تفاوت‌ها و کثرت‌ها در خدمت محتوای واحد است و آن آرزوی راه یافتن به بارگاه شاه کربلاست: <ref>روح اللهی، رضا، به روایت از خانم احمدی، نطنز، اصفهان، 1348 و 1350.</ref> <ref>کریمی، محمدحسین، قمبوان، سمیرم، شهرضا، اصفهان، 1350.</ref> <ref>کریمی فروتقه، محمد، کاشمر، خراسان رضوی، 1348، 1367، بی‌تا. </ref> <ref>مجدی نسب، عزت‌الله، دزفول، خوزستان، 1348.</ref> <ref>دادخواه، ملیحه، ساوه، مرکزی، 1349.</ref>


خط ۱۰۹: خط ۱۰۱:
{{ب| آنجا که محمد و علی بنشینند | من شکوه ز دست تو بی‌وفا خواهم کرد }}  
{{ب| آنجا که محمد و علی بنشینند | من شکوه ز دست تو بی‌وفا خواهم کرد }}  
{{پایان شعر}}  
{{پایان شعر}}  
 
===ضریح شش گوشه امام حسین (ع)===
 
شجاعت و دلاوری حضرت علی اکبر (ع) و رزم‌آوری و بصیرت او، در سفر کربلا به ویژه در روز عاشورا تجلی کرد. او نخستین شهید عاشورا از بنی‌هاشم است. <ref>محدثی، 1374، ص 322.</ref>
شجاعت و دلاوری حضرت علی اکبر (ع) و رزم‌آوری و بصیرت او، در سفر کربلا به ویژه در روز عاشورا تجلی کرد. او نخستین شهید عاشورا از بنی‌هاشم است. <ref>محدثی، 1374، ص 322.</ref>


خط ۱۲۷: خط ۱۱۸:
{{ب| به حق کاکل پر خون اکبر | دل ناشاد ما را شاد بنما }}  
{{ب| به حق کاکل پر خون اکبر | دل ناشاد ما را شاد بنما }}  
{{پایان شعر}}  
{{پایان شعر}}  
 
===درخواست شفاعت از امام زین‌العابدین (ع)===
 
درخواست شفاعت در روز محشر از امامی که به واسطه چند روز بیماری در صحرای کربلا در ذهن مردم، به زین‌العابدین بیمار لقب یافته بود، در دوبیتی زیر مشهود است: <ref>فقیری، 1385، ص 246. </ref>
درخواست شفاعت در روز محشر از امامی که به واسطه چند روز بیماری در صحرای کربلا در ذهن مردم، به زین‌العابدین بیمار لقب یافته بود، در دوبیتی زیر مشهود است: <ref>فقیری، 1385، ص 246. </ref>




خط ۱۳۶: خط ۱۲۶:
{{ب| که من امید کلی بر تو دارم | گنه بخشم شوی در روز محشر }}  
{{ب| که من امید کلی بر تو دارم | گنه بخشم شوی در روز محشر }}  
{{پایان شعر}}  
{{پایان شعر}}  
 
===ابراز عشق به حضرت ابوالفضل (ع)===
 
اظهار ارادت و ابراز عشق و محبت به حضرت ابوالفضل (ع) نیز در دوبیتی‌ها جلوه‌گر است:  
اظهار ارادت و ابراز عشق و محبت به حضرت ابوالفضل (ع) نیز در دوبیتی‌ها جلوه‌گر است:  


خط ۱۴۵: خط ۱۳۴:
{{ب| آید به جهان اگر حسین دگری | هیهات برادری چو عباس آید }}  
{{ب| آید به جهان اگر حسین دگری | هیهات برادری چو عباس آید }}  
{{پایان شعر}}  
{{پایان شعر}}  
 
===مضامین عاشقانه‌===
 
بسیاری از دوبیتی‌ها حاوی مضامین عاشقانه‌اند؛ عاشقانه‌هایی که در آن گاه، عاشق برای اثبات عشق خود و دفع هر آنچه شر و بدی است، معشوقش را به امامی که شام غریبان، شام غربت خانواده اوست، سوگند می‌دهد و زمانی، امیدوارانه از حضرت حق «جل و علی» و عبد صالح او حضرت اباالفضل (ع) مجالی می‌طلبد که در کنار معشوق آرام گیرد و گاه او را اندرز می‌دهد که برای جلای قلب و روحش از زنگارهای عصیان، عزم سفر به کربلا نماید. این مضامین در دوبیتی‌های زیر نمایان است: <ref>طبیب شوشتری، عبدالمجید، شوشتر، خوزستان، 1350.</ref> <ref>کوکلانی، حسین، سبزوار، خراسان رضوی، 1347.</ref> <ref>کریمی، علی نقی، لای بید، میمه، برخوار و میمه، اصفهان، 1354.</ref> <ref>محمدآبادی، بی‌نام، کاشمر، خراسان رضوی، 1352.</ref>
بسیاری از دوبیتی‌ها حاوی مضامین عاشقانه‌اند؛ عاشقانه‌هایی که در آنگاه، عاشق برای اثبات عشق خود و دفع هر آنچه شر و بدی است، معشوقش را به امامی که شام غریبان، شام غربت خانواده اوست، سوگند می‌دهد و زمانی، امیدوارانه از حضرت حق «جل و علی» و عبد صالح او حضرت اباالفضل (ع) مجالی می‌طلبد که در کنار معشوق آرام گیرد و گاه او را اندرز می‌دهد که برای جلای قلب و روحش از زنگارهای عصیان، عزم سفر به کربلا نماید. این مضامین در دوبیتی‌های زیر نمایان است: <ref>طبیب شوشتری، عبدالمجید، شوشتر، خوزستان، 1350.</ref> <ref>کوکلانی، حسین، سبزوار، خراسان رضوی، 1347.</ref> <ref>کریمی، علی نقی، لای بید، میمه، برخوار و میمه، اصفهان، 1354.</ref> <ref>محمدآبادی، بی‌نام، کاشمر، خراسان رضوی، 1352.</ref>




خط ۱۶۷: خط ۱۵۵:
{{ب| کلید نقره و بندش زمرد | که شبنم بر زمین کربلا زد }}  
{{ب| کلید نقره و بندش زمرد | که شبنم بر زمین کربلا زد }}  
{{پایان شعر}}  
{{پایان شعر}}  
 
===زائر کربلا===
 
سرانجام سخن از قلب بی‌قرار و مشتاقی است که به زائر کربلا می‌ماند: <ref>محمدی، علی، جونقان، فارسان، چهار محال و بختیاری، 1352.</ref>
و سرانجام سخن از قلب بی‌قرار و مشتاقی است که به زائر کربلا می‌ماند: <ref>محمدی، علی، جونقان، فارسان، چهار محال و بختیاری، 1352.</ref>




۱۰٬۰۷۲

ویرایش

منوی ناوبری