۱۰٬۰۷۲
ویرایش
T.ramezani (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «'''جلال کیانی،''' در سال 1340 شمسی در کرمانشاه متولد شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه...» ایجاد کرد) |
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''جلال کیانی،''' در سال 1340 شمسی در کرمانشاه متولد شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در آنجا گذراند و سپس به شهر مقدس مشهد کوچ کرد. | '''جلال کیانی،''' در سال 1340 شمسی در کرمانشاه متولد شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در آنجا گذراند و سپس به شهر مقدس مشهد کوچ کرد. او از شاعران معاصر فارسی زبان است که در وصف امام حسین (ع)، اشعاری را سروده است. | ||
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | {{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| سالهای نویسندگی = | | سالهای نویسندگی = | ||
|سبک نوشتاری = | |سبک نوشتاری = | ||
|کتابها = | |کتابها = «عصر ظهر شب» کتابی دو زبانه (فارسی و فرانسه)، به انضمام مجموعه شعر «هیچ ردّ پایی از هیچ»، «هزاره اشباح» دو زبانه (فارسی و انگلیسی) و «دابِل فوتبال» دو زبانه (فارسی و انگلیسی). همچنین رمان عرفانی-فلسفی «رمان سفر به صفر سکوت»، «واژههای وحشی» و احساسات موزون | ||
|مقالهها = | |مقالهها = | ||
|نمایشنامهها = | |نمایشنامهها = | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
==آثار جلال کیانی== | ==آثار جلال کیانی== | ||
آثار جلال کیانی عبارتند از: «عصر ظهر | آثار جلال کیانی عبارتند از: «عصر ظهر شب» کتابی دو زبانه (فارسی و فرانسه)، به انضمام مجموعه شعر «هیچ ردّ پایی از هیچ»، «هزاره اشباح» دو زبانه (فارسی و انگلیسی) و «دابِل فوتبال» دو زبانه (فارسی و انگلیسی). همچنین رمان عرفانی-فلسفی «رمان سفر به صفر سکوت»، «واژههای وحشی» و احساسات موزون از آثار آماده چاپ ایشان است. <ref>گفتوگوی مؤلف با شاعر. </ref> | ||
==اشعار== | |||
غزل | '''غزل''' | ||
از دهانم شراره میریزد | {{شعر}} | ||
در نگاه از نگاهِ خشمی او | {{ب| از دهانم شراره میریزد | شعله در استعاره میریزد }} | ||
چاره گاه عطش بپاشد.. آه | |||
خط خون در خراش زخمی مشک | {{ب| در نگاه از نگاهِ خشمی او | دل هر دل دوباره میریزد }} | ||
بر سر آسمانم از هر سو | |||
{{ب| چاره گاه عطش بپاشد.. آه | از دو دستی که چاره میریزد }} | |||
بر از این بر گذار | {{ب| خط خون در خراش زخمی مشک | لخته شد پاره پاره میریزد }} | ||
بعد از این ضجههای این صحرا | |||
بعد از این اشک مادری تنها | {{ب| بر سر آسمانم از هر سو | بیسوار و سواره میریزد }} | ||
بعد از این در گلوی نی در نی | |||
بعد از این کوفه در تب فریاد | {{ب| بعد از این در هیاهوی مقتل | سنگها بیشماره میریزد }} | ||
بعد از این چشم چوبه محمل | |||
بعد از این واژههای | {{ب| بر از این بر گذار هر گودال | گوشها گوشواره میریزد }} | ||
بعد از این.... | |||
{{ب| بعد از این ضجههای این صحرا | از دل سنگ خاره میریزد }} | |||
دشت | |||
موجها طوق تیغه طغیان آبها | {{ب| بعد از این اشک مادری تنها | در تب گاهواره میریزد }} | ||
صخرهها میپراشه هر سنگ سنگها دانه دانه در آتش | {{ب| بعد از این در گلوی نی در نی | شیون شیرخواره میریزد }} | ||
ابرها آذرخش خون در خون | |||
بادها پردهدار گیسویی | {{ب| بعد از این کوفه در تب فریاد | پای هر سر مناره میریزد }} | ||
حلقها حلقههای هر فریاد | |||
در زمان | {{ب| بعد از این چشم چوبه محمل | سوره سوره ستاره میریزد }} | ||
و عطشگاه ماسه میپاشید | |||
پشت پرچین باغ میرویید | {{ب| بعد از این واژههای ویرانگر | روی دارالاماره میریزد }} | ||
هر شرار شرارهها میریخت | |||
میگرفت آتش آتش شلاق | {{ب| بعد از این.... }} | ||
آسمان | {{پایان شعر}} | ||
نی سواران به کوفه میبردند | |||
قلعهها در قعود اما سرخ | {{شعر}} | ||
شعلههای دریغ اما سرد | {{ب| دشت بیکرانه در آتش | اشکها رودخانه در آتش }} | ||
زوزه در زوزه باد شیونگرد | |||
لحظه در لحظه تند اما دیر | {{ب| موجها طوق تیغه طغیان| آبها بیبهانه در آتش }} | ||
در زمان | |||
کوره | {{ب| کوهها در تب فروپاشی | درهها تا دهانه در آتش }} | ||
از گداز گدازهها ابریز | {{ب| صخرهها میپراشه هر سنگ| سنگها دانه دانه در آتش }} | ||
موجها با تلاطم طغیان | |||
{{ب| ابرها آذرخش خون در خون | جلگهها جاودانه در آتش }} | |||
هرطنینی طنینِ میپاریخت | |||
تا عطشگاه چشم میروئید | {{ب| بادها پردهدار گیسویی | روی نی خورده شانه در آتش }} | ||
در کویرای نیزه میپیچید | |||
کاروان میگذشت و جا میماند | {{ب| حلقها حلقههای هر فریاد | واژهها وحشیانه در آتش }} | ||
چشم آتش شرار شر میریخت | {{ب| در زمان بیزمان زمانها را | میکشید از زمانه در آتش }} | ||
در دهان، درههای کوه از کوه | |||
از هراسای | {{ب| و عطشگاه ماسه میپاشید | نیزه نیزه زبانه در آتش }} | ||
وحشت از وحشت آتش وحشت | |||
دستها | {{ب| پشت پرچین باغ میرویید | شعله شعله جوانه در آتش }} | ||
تا خراشیدِ گاه چشم از زخم | |||
سر به طغیان تیغ تن میداد | {{ب| هر شرار شرارهها میریخت | تندر تازیانه در آتش }} | ||
بر سر هر درختِ سر بر دشت | |||
پای هر کشته هر جگر داری | {{ب| میگرفت آتش آتش شلاق | هر یکی را نشانه در آتش }} | ||
خونِ پاشیده تا اریکه عرش | |||
بیگمان از گلوی رستاخیز | {{ب| آسمان بیکبوتر و تنها | مانده بود آشیانه در آتش }} | ||
شب گذشت و ستارهای در چشم | |||
رقصِ شلاق و شیون از گودال | {{ب| نی سواران به کوفه میبردند | دو سه سر را شبانه در آتش }} | ||
که سفر سرگذشت هر تقدیر | {{پایان شعر}} | ||
این اسب که | |||
چون شعله مغرب از غروب خورشید | {{شعر}} | ||
{{ب| قلعهها در قعود اما سرخ | صخرهها تا سجود اما سرخ }} | |||
{{ب| شعلههای دریغ اما سرد | درههای درود اما سرخ }} | |||
{{ب| زوزه در زوزه باد شیونگرد | رشته در رشته رود اما سرخ }} | |||
{{ب| لحظه در لحظه تند اما دیر | دیر از زهرِ زود اما سرخ }} | |||
{{ب| در زمان بیزمان زمان میدید| ریزشای رکود اما سرخ }} | |||
{{ب| کوره راهها کمند سر بر کوچ | تا کرخت کبود اما سرخ }} | |||
{{ب| می فرو ریخت از کتیبه کوه | سطرهای صعود اما سرخ }} | |||
{{ب| از گداز گدازهها ابریز | ابرها موج دود اما سرخ }} | |||
{{ب| موجها با تلاطم طغیان | در فراز و فرود اما سرخ }} | |||
{{ب| بیحد از حد، به حدّ حلقآویز | حلقها، بیحدود اما سرخ }} | |||
{{ب| هرطنینی طنینِ میپاریخت | از گلوها عمود اما سرخ }} | |||
{{ب| تا عطشگاه چشم میروئید | خوشه خوشه شهود اما سرخ }} | |||
{{ب| در کویرای نیزه میپیچید | سر به سر آه عود اما سرخ }} | |||
{{ب| کاروان میگذشت و جا میماند | آنچه بود و نبود اما سرخ }} | |||
{{پایان شعر}} | |||
{{شعر}} | |||
{{ب| چشم آتش شرار شر میریخت | شعله در هر نفس شرر میریخت }} | |||
{{ب| در دهان، درههای کوه از کوه | قله در قله تا کمر میریخت }} | |||
{{ب| از هراسای پرسهواره رعد | موج، سیموج شد خطر میریخت }} | |||
{{ب| وحشت از وحشت آتش وحشت | لحظه در لحظه بیشتر میریخت }} | |||
{{ب| دستها بیعلم که میافتاد | شرمِ شوم از صف سپر میریخت }} | |||
{{ب| تا خراشیدِ گاه چشم از زخم | تیرها مینشست و پر میریخت }} | |||
{{ب| سر به طغیان تیغ تن میداد | تن به نیزار نیزه سر میریخت }} | |||
{{ب| بر سر هر درختِ سر بر دشت | تندر تیغه تبر میریخت }} | |||
{{ب| پای هر کشته هر جگر داری | هر نفس زهره از جگر میریخت }} | |||
{{ب| خونِ پاشیده تا اریکه عرش | قطرهای بر زمین اگر میریخت }} | |||
{{ب| بیگمان از گلوی رستاخیز | نفخه صور شعلهور میریخت }} | |||
{{ب| شب گذشت و ستارهای در چشم | آتش از سرمه سحر میریخت }} | |||
{{ب| رقصِ شلاق و شیون از گودال | طرحی از ترس در سفر میریخت }} | |||
{{ب| که سفر سرگذشت هر تقدیر | که سفر از قضا قدر میریخت }} | |||
{{پایان شعر}} | |||
{{شعر}} | |||
{{ب| این اسب که بیسپیده برمیگردد | از مقتل یاس چیده برمیگردد }} | |||
{{ب| چون شعله مغرب از غروب خورشید | با شیهه سربریده برمیگردد }} | |||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
طرحی نو در دانشنامه شعر عاشورایی، مرضیه محمدزاده، ج 2، ص: 739 | طرحی نو در دانشنامه شعر عاشورایی، مرضیه محمدزاده، ج 2، ص: 736-739. | ||
==پی نوشت== | ==پی نوشت== | ||
[[رده:ادبیات]] | [[رده:ادبیات]] |
ویرایش