۱۰٬۰۷۲
ویرایش
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
روز هفتم محرم عمر بن سعد به دستور عبیدالله بن زیاد از دسترسی امام به آب و شریعه فرات جلوگیری کرد.<ref>- انساب الاشراف، ج2، ص481؛ الاخبار الطوال، ص255؛ تاریخ طبری، ج5، ص414-415؛ ارشاد، ج2، ص228.</ref> او به عمرو بن حجاج زبیدی دستور داد تا به همراه پانصد سوار در کنار فرات موضع بگیرد و میان سپاه امام و فرات حائل گردد. مشاهده استقرار قوای پانصد نفری عمر بن سعد در مقابل شریعه فرات امام را به اندیشه انداخت تا بیدرنگ برای ذخیره آب اقدام کند. این مأموریت به عباس بن علی (ع) و نافع بن هلال واگذار شد. به روایت ابومخنف از حمید بن مسلم، عباس (ع) و نافع با سی سوار و بیست پیاده روانه شدند و چون با مقاومت نیروهای عمرو بن حجاج روبهرو گشتند، بر آنان یورش برده و با عقب نشاندن آنان، مشکهای خویش را پر از آب کرده و به حضور امام بازگشتند.<ref>- انساب الاشراف، ج2، ص481؛ الاخبار الطوال، ص255؛ تاریخ طبری، ج5، ص414-415؛ تذکرة الخواص، ص223؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص54</ref> | روز هفتم محرم عمر بن سعد به دستور عبیدالله بن زیاد از دسترسی امام به آب و شریعه فرات جلوگیری کرد.<ref>- انساب الاشراف، ج2، ص481؛ الاخبار الطوال، ص255؛ تاریخ طبری، ج5، ص414-415؛ ارشاد، ج2، ص228.</ref> او به عمرو بن حجاج زبیدی دستور داد تا به همراه پانصد سوار در کنار فرات موضع بگیرد و میان سپاه امام و فرات حائل گردد. مشاهده استقرار قوای پانصد نفری عمر بن سعد در مقابل شریعه فرات امام را به اندیشه انداخت تا بیدرنگ برای ذخیره آب اقدام کند. این مأموریت به عباس بن علی (ع) و نافع بن هلال واگذار شد. به روایت ابومخنف از حمید بن مسلم، عباس (ع) و نافع با سی سوار و بیست پیاده روانه شدند و چون با مقاومت نیروهای عمرو بن حجاج روبهرو گشتند، بر آنان یورش برده و با عقب نشاندن آنان، مشکهای خویش را پر از آب کرده و به حضور امام بازگشتند.<ref>- انساب الاشراف، ج2، ص481؛ الاخبار الطوال، ص255؛ تاریخ طبری، ج5، ص414-415؛ تذکرة الخواص، ص223؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص54</ref> | ||
در آن ساعت گفتوگویی بین نافع بن هلال، یار دلاور امام حسین (ع) و عمرو بن حجاج رخ داد که عزم استوار اصحاب امام را نشان میدهد. نافع در حالیکه عَلَم را بهدست گرفته بود، جلو افتاد. عمرو بن حجاج که موکل شریعه بود، صدا زد کیستی؟ | در آن ساعت گفتوگویی بین نافع بن هلال، یار دلاور امام حسین (ع) و عمرو بن حجاج رخ داد که عزم استوار اصحاب امام را نشان میدهد. نافع در حالیکه عَلَم را بهدست گرفته بود، جلو افتاد. عمرو بن حجاج که موکل شریعه بود، صدا زد کیستی؟ | ||
- منم نافع بن هلال. | - منم نافع بن هلال. | ||
- برای چه آمدهای؟ | - برای چه آمدهای؟ | ||
- آمدم برای آشامیدن آبی که ما را از آن منع کردهاید. | - آمدم برای آشامیدن آبی که ما را از آن منع کردهاید. | ||
- بنوش و گوارا باد بر تو. | - بنوش و گوارا باد بر تو. | ||
- والله تا زمانی که مولایم و یاران او تشنهاند، قطرهای نمینوشم. | - والله تا زمانی که مولایم و یاران او تشنهاند، قطرهای نمینوشم. | ||
- ممکن نیست که این جماعت آب بیاشامند، زیرا که ما مأموریم که مانع آشامیدن آنان شویم. | - ممکن نیست که این جماعت آب بیاشامند، زیرا که ما مأموریم که مانع آشامیدن آنان شویم. | ||
نافع به پیادگان گفت مشکها را پر کنید. عمرو بن حجاج زبیدی و یارانش بر آنان حمله کردند اما آنان دشمن را متفرق کردند.<ref>- الاخبار الطوال، ص255؛ تاریخ طبری، ج5، ص412-413؛ الفتوح، ج5، ص92؛ تذکرة الخواص، ص223؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص54.</ref> | نافع به پیادگان گفت مشکها را پر کنید. عمرو بن حجاج زبیدی و یارانش بر آنان حمله کردند اما آنان دشمن را متفرق کردند.<ref>- الاخبار الطوال، ص255؛ تاریخ طبری، ج5، ص412-413؛ الفتوح، ج5، ص92؛ تذکرة الخواص، ص223؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص54.</ref> | ||
===مهلت خواستن امام (ع)=== | ===مهلت خواستن امام (ع)=== | ||
خط ۷۳: | خط ۶۶: | ||
بنا به نقل دینوری عمرو بن حجاج به قصد بصره گریخت اما از سرزنش اهل بصره ترسید و کنار آبی به نام سَراف رفت. مردم آنجا به او گفتند: ما از مختار در امان نیستیم، از پیش ما برو. او حرکت کرد و رفت، اما گروهی از مردم آنجا پشیمان شدند و سوار بر اسب به تعقیب او رفتند، تا او را برگردانند. عمرو بن حجاج همینکه آنان را از دور دید، پنداشت لشکریان مختار هستند که به تعقیب او آمدهاند. در شدت گرمای تابستان در منطقهای به نام ”بُییضِه“ که میان سرزمینهای قبایل کلب و طی بود، به صحرای شنزاری رفت و در گرمای نیمروزی خود و همراهانش از تشنگی مردند.<ref>- الاخبار الطوال، ص302-303. </ref> او که بیش از همه در ریختن خون مقدس امام حسین (ع) پای میفشرد، این چنین در دنیا مجازات شد. | بنا به نقل دینوری عمرو بن حجاج به قصد بصره گریخت اما از سرزنش اهل بصره ترسید و کنار آبی به نام سَراف رفت. مردم آنجا به او گفتند: ما از مختار در امان نیستیم، از پیش ما برو. او حرکت کرد و رفت، اما گروهی از مردم آنجا پشیمان شدند و سوار بر اسب به تعقیب او رفتند، تا او را برگردانند. عمرو بن حجاج همینکه آنان را از دور دید، پنداشت لشکریان مختار هستند که به تعقیب او آمدهاند. در شدت گرمای تابستان در منطقهای به نام ”بُییضِه“ که میان سرزمینهای قبایل کلب و طی بود، به صحرای شنزاری رفت و در گرمای نیمروزی خود و همراهانش از تشنگی مردند.<ref>- الاخبار الطوال، ص302-303. </ref> او که بیش از همه در ریختن خون مقدس امام حسین (ع) پای میفشرد، این چنین در دنیا مجازات شد. | ||
==منبع== | ==منبع== | ||
مرضیه محمدزاده، دوزخیان جاوید، نشر بصیرت، ص 154-161. | مرضیه محمدزاده، دوزخیان جاوید، نشر بصیرت، ص 154-161. | ||
==پی نوشت== | ==پی نوشت== | ||
[[رده: تاریخ]] | [[رده: تاریخ]] | ||
[[رده: قاتلان کربلا]] | [[رده: قاتلان کربلا]] | ||
[[رده: فرماندهان سپاه]] | [[رده: فرماندهان سپاه]] |
ویرایش