نیایش حسین(ع) در بیابان عرفات با خدایش

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو

در کتاب نیایش حسین(ع) در بیابان عرفات با خدایش، محمدتقی جعفری، مولف کتاب، علاوه بر ترجمه دعای عرفه، شرح مختصری از آن دعا را به همراه متن عربی آورده‌است.

ن‍ی‍ای‍ش‌ ح‍س‍ی‍ن‌(ع‌) در ب‍ی‍اب‍ان‌ ع‍رف‍ات‌ ب‍ا خ‍دای‍ش‌

نویسنده محمدتقی جعفری
ناشر ولیعصر
محل نشر تهران- ایران
تاریخ نشر 1361 ش
تعداد صفحات 139
موضوع دعای عرفه
زبان فارسی
تعداد جلد 1

درباره‌ کتاب[ویرایش | ویرایش مبدأ]

کتاب نیایش حسین(ع) در بیابان عرفات با خدایش، تالیف محمدتقی جعفری در 144 صفحه توسط شرکت سهامی انتشار چاپ و منتشر شده‌است. مولف حالات روحی که بین انسان و معبودش ایجاد می‌شود را نیایش می‌گوید و معتقد است که شخص خود را مانند تابلویی زیر دست نقش ازل می‌داند و سکوت می‌کند.

چکیده‌ای از کتاب[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در تعریف نیایش مولف به توصیف حالات روحی انسان در هنگام عبادت و لحظاتی که وجود آدمی سرشار از ناامیدی است می‌پردازد که با کوچکترین بارقه امید سراسر وجودش روشن می‌شود. در تعریف دعا مولف معتقد است درک، مشاعر، تخیل و تفکر ما فقط در هنگام دعا کردن است که همه با هم می‌آمیزند و آلودگی‌های درون را پاک می‌کنند و آنجاست که انسان در مقابل اقیانوسی، خود را قطره‌ای بیش نمی‌بیند.

علامه جعفری انسان‌ها را در دعا کردن به ۳ دسته تقسیم کرده: گروهی برای نیازهای مادی، گروهی برای اینکه موقعیت وجودی خود را تشخیص دهند و گروهی دیگر که تمام اراده و عمل‌شان رنگ نیایش دارد و این شعف آنها تمام اراده و عملشان را تحت‌الشعاع قرار داده‌است.

گروه سوم، 3 هدف بزرگ، تکامل مادی و معنوی، نیرو گرفتن از ماوراء‌الطبیعت و در تماس بودن با بی‌نهایت بزرگ را از نیایش خود دارند که در کتاب هر سه مورد را توضیح داه‌است.

پس از آن مولف به توضیح ایده‌آل زندگی و زندگی ایده‌آل پرداخته است. نویسنده ایده‌آل زندگی را آرمانهای زندگی گذران و زندگانی ایده‌آل را تکاپویی آگاهانه در هریک از مراحل زندگی و اشتیاق به رسیدن به مرحله بعد می‌داند که در کتاب توضیحات بیشتری در مورد آنها گفته‌شده‌است. استاد جعفری در کتاب نظر «موریس مترلینک» را مورد نقد و می‌گوید جهان هستی مثل سنگ جامد و بی‌روح نیست و فیض خداوندی بر این جهان آن را برپا نگه می‌دارد. ایشان سپس در تایید افکار امثال نیوتون‌ها و انیشتن‌ها پرداخته که می‌گویند لحظه پیشین در موجودات مانند لحظه بعدی آنان نیست و می‌تواند حالت جدیدتری به خود بگیرد و این قانون همیشگی هستی است. همچنین مولف تاکید می‌کند که هر گونه فعالیت روانی دیگر ما نیز مانند نیایش می‌تواند در دنیای طبیعی تاثیر بگذارد.

نویسنده انسان را در «منی» می‌داند که شامل من پایینی، جان انسان و من بالایی، خدا است و بیان می‏‎کند که جان با نماز خواندن و نیروی تفکر با لایتناهی‌ها با من بالایی که خداوند است، تماس می‌گیرد. نظرات مختلفی از دانشمندان و نویسندگان مختلف در این باره در کتاب آمده‌است و نتیجه آن بحثها آنان این است که زندگانی انسان باید هدف‌دار باشد.

در جایی نویسنده بیابان عرفات را به رصدگاهی تشبیه کرده که دوربین‌های مختلفی، نیایش کنندگان را مورد نظاره قرار می‌دهند و در ادامه آن به نیایش امام حسین(ع) در بیابان عرفات اشاره می‌کند که تمام جهان را به یک سو نهاده و خدا را نیایش می‌کند. او سپس دعای عرفه را همراه متن عربی و ترجمه فارسی با تفسیر مختصری از هر فراز آورده‌است. در بخشی از شرح دعای عرفه نویسنده به چگونگی ارتباط با مخلوق می‎پردازد که این ارتباط می‌تواند نتیجه کوشش درونی و فعالیت خالصانه در انجام وظیفه باشد. در جایی دیگر انسان را «دو رو» می‌داند که روی اول آن قیافه ماوراء‌الطبیعه و شعاعی از نور خداوندی است که هرگز با پلیدی‌های مادی آمیخته نمی‌شود و روی دوم قیافه طبیعی و مادی است که با تکامل آن خداوند غرایز عقل و وجدان را در آن به ودیعه می‌گذارد. سپس برای تایید سخن خود آیاتی از قرآن که به این مورد اشاره می‌کند را آورده‌است.

از نظر مولف کتاب با عظمت‌ترین جملات در نیایش این است که خداوند ما را موفق بدارد تا اختیار را از اضطرار بازشناسانیم.

قسمتهایی از کتاب[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ضرورتهای زندگانی ما از جنگل سحرآمیز حوادث طبیعی و ساختگی دیگران بیرون می‌آید، بلکه ما زندگانی خود را از میان صدها عوامل مرگ بیرون می‌کشیم. آیا این مائیم که با عوامل قویتر از موجودیت خود که اغلب محاسبه نشده و یا بکلی از اختیار ما بیرونند می‎جنگیم و پیروز می‌شویم! نه، ما این توانایی را نداریم پس این دست قدرت تست که هر لحظه به‎ سرما کشیده می‌شود، و چند صباحی این قفس خاکی را در مقابل عوامل تخریب کننده به‎صورت یک آشیانه حفظ می‌کند. (ص 39)

هنگامی‎که موجودات طبیعی را می‌بینیم هرگز توجهی به‎آن نور که به‎توسط آن، موجودات جسمانی را مشاهده می‌کنیم نمی‌بینیم، نور نزدیکترین پدیده‌ها برای ما در موقع دیدن اجسام است ولی هرگز مورد توجه ما قرار نمی‌گیرد، مگر در حالات استثنایی. (ص 50).

منبع[ویرایش | ویرایش مبدأ]