سنج و دمام زنی

از ویکی حسین
نسخهٔ تاریخ ‏۱۴ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۰۷ توسط Esmaeili (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سنج
دمام

سنج و دمام زنی از آیین های عزاداری در جنوب کشور ایران به خصوص بوشهر می‌باشد. سنج و دمام در مراسم‌های سوگواری، به ویژه ماه محرم نواخته می‌شود.

شکل ساز[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  • سنج، سازی کوبه‌ای است و در طبقه سازهای ایدیوفون قرار دارد. در متون قدیم فارسی جزو آلات امتناعی؛ یعنی سازهای ضربی به شمار می‌رفت. سنج بوشهری دو صفحه مدور فلزی با شانزده تا بیست و یک سانتیمتر طول بود و حدود 50 میلیمتر ضخامت داشت و وسط آن کمی گود بود.
  • دمام نیز طبل بزرگی بود که دو طرف آن را پوست بز، آهو یا میش می‌گرفتند. اصل این کلمه در هندی «دمامه» است. دمامه در لغت به معانی مختلف کوس، نقاره و نای بزرگ است که در جنگ می‌نواختند.

تاریخچه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

دمام توسط برخی از مردم زنگبار یا هند به بوشهر وارد شد و در ابتدا در مراسم شادی و غم نواخته میشد اما به مرور فقط در سوگواری‎‌ها به کار می‌رفت. به اعتقادی قدیمی در بین مردم بوشهر فلز، شیاطین و اجنه را دور می‌کند از این رو در کنار دمام از سنج استفاده می‌کردند تا از نیروهای منفی در امان باشند.

مراسم عزاداری در بوشهر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مراسم عزاداری در بوشهر [۱]

مراسم عزاداری در بوشهر از قدمت طولانی برخوردار است و این مراسم با نواختن بوق، دمام و سنج شروع می‌شود.

این رسم یکی از مراسم هیجان‌انگیز عزاداری محرم در بوشهر به شمار می‌رود. یکی از صحنه‌های زیبای این آیین، طریقه احساس و ارتباطی است که نوازندگان با ساز خود برقرار می‌کنند و در این میان نوازندگی و حالت فیزیکی نوازنده دمام اشکون بیشتر از همه جلب توجه می‌کند.

نوازندگان در حین نواختن، حالت‌های مخصوصی به خود می‌گیرند و بعضی از آن‌ها با چشمانی بسته، آهنگ پایه سنج و دمام را برای خود تکرار می‌کنند، برخی نیز شعر مخصوصی را زمزمه می‌کنند و همزمان می‌نوازند. عده‌ای به نقطه‌ای خیره می‌شوند و بعضی دیگر در اوج نواختن، اشک می‌ریزند.

در بوشهر به اجرای این رسم اهمیت ویژه‌ای می‌دهند. دسته دمام زنی پیشاپیش دسته‌های سینه‌زن، زنجیرزن، عزادار، علم، کتل و تعزیه‌گردان حرکت می‌کند. این رسم به نوعی یادآور طبل جنگی بود که جلوی لشکر حرکت و لشکریان را تهییج می‌کرد. برای اجرای مراسم، قطعه سنج و دمام را از مکانی مشخص شروع می‌کنند؛ به طوری که همه اهالی محل صدای آن را می‌شنوند.

پس از دقایقی نوازندگی، گروه به حرکت خود ادامه می‌دهد و هنگامی‌که به پایان مسیر خود، یعنی محل برگزاری مراسم سوگواری می‌رسند، قطعه را قطع می‌کنند.

مدت اجرای مراسم، بسته به شرایط، متفاوت است، برای مثال امکان دارد گروه در حین نواختن، خیلی کند حرکت کند یا مسیر خود را طولانی‌تر کند یا آنکه فرصت برای شروع مراسم سینه‌زنی زیاد باشد که در این صورت مراسم سینه‌زنی طولانی‌تر و مراسم سنج و دمام کوتاه‌تر می‌شود. در هر صورت، اجرای این مراسم معمولاً بیشتر از نیم ساعت به طول نمی‌انجامد.

طریقه نواختن دمام[ویرایش | ویرایش مبدأ]

طریقه نواختن دمام [۲]

تعداد دمام‌ها در دسته‌ای که مراسم سنج و دمام را اجرا می‌کنند، معمولاً هفت عدد است. طریقه نواختن دمام چنین است که به تناسب نفرات، مثلاً هشت، ده یا دوازده نفر، طناب مخصوص دمام را روی دوش به طرف چپ یا راست حمایل می‌کنند و با چوبی که در دست راست دارند، به پوست سمت راست و با دست چپ، بدون چوب به طرف چپ می‌نوازند. «اشکون» هم وظیفه رهبری گروه را بر عهده دارد.

غمبرنوازها با یک چوب به پوست راست و با دست، به پوست چپ می‌زنند و به طور یکنواخت آهنگ ادامه می‌یابد اما اشکون با چوب‌های متعدد و ضربه دست، جواب همه غمبرها را می‌دهد. این نوع از اجرا شبیه نوعی اپراست که عده‌ای می‌خوانند و یک نفر بازخوانی می‌کند. گفتنی است در طرز ایستادن نوازنده‌ها، شرایط جغرافیایی گذشته منطقه (کوچه‌های تنگ و باریک محله‌های قدیم بوشهر) بی‌تأثیر نبوده است. در واقع نوازنده‌ها برای اینکه بتوانند کار همدیگر را ببینند و ارتباط حسی لازم را با سایر نوازنده‌ها برقرار کنند و نیز شیوه نواختن خود را با همدیگر منطبق نمایند، این‌گونه می‌ایستند. [۳]

در واقع مراسم سنج و دمام کارکردی اسوه‌ساز در دو وجه فردی و اجتماعی دارد و همبستگی اجتماعی را تقویت می‌کند، زیرا پایبندی گروهی از افراد جامعه به یک شیوه عمل جمعی، مانند برگزاری مراسم سنج و دمام زنی، ناخواسته ارتباطات میان اعضا را تحکیم می‌کند و در نهایت به انسجام اجتماعی و استمرار و پایداری جامعه می‌انجامد. [۴]

منبع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پی نوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. باشگاه خبرنگاران جوان
  2. خبرگزاری ایمنا
  3. شریفیان، 1383، ص 125-127.
  4. توسلی، 1380، ص 59.