عبدالرحمن‌ بن‌ عروه‌ غفاری‌: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۴: خط ۲۴:
}}'''عبدالرحمن‌ بن عُروة (عزره) بن حراق‌ غِفاری،''' از اصحاب [[امام حسین(ع)]] که در [[کربلا]] و در روز [[عاشورا]] به [[شهادت]] رسید.
}}'''عبدالرحمن‌ بن عُروة (عزره) بن حراق‌ غِفاری،''' از اصحاب [[امام حسین(ع)]] که در [[کربلا]] و در روز [[عاشورا]] به [[شهادت]] رسید.


== تبارشناسی ==
==تبارشناسی==
عبدالرحمن بن عروه از قبیله بنی غفار منسوب به غفار بن ملیل، تیره‌ای از کنانه و از اعراب عدنانی بودند که در [[کوفه]] میزیستند. نام پدرش، عبدالعزی بن حُرّ بن حارثه بن غفار بود. آل‌ غفاری از محبین خاندان امام علی (ع) و از منسوبین به ابوذر غفاری هستند. جدشان حراق از اصحاب و همراهان امام علی (ع) بود که در کنار امام علی (ع) در جنگ‌های جمل، صفین و نهروان جنگیده بود. <ref>انصار الحسین (ع)، محمد مهدی شمس الدین، ترجمه سید ناصر هاشم زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، ۱۳۸۷  ش.، محمد مهدی شمس الدین، ترجمه سید ناصر هاشم زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، ۱۳۸۷ ش.، ص۱۱۰-۱۱۱. </ref>  
عبدالرحمن بن عروه از قبیله بنی غفار منسوب به غفار بن ملیل، تیره‌ای از کنانه و از اعراب عدنانی بودند که در [[کوفه]] میزیستند. نام پدرش، عبدالعزی بن حُرّ بن حارثه بن غفار بود. آل‌ غفاری از محبین خاندان امام علی (ع) و از منسوبین به ابوذر غفاری هستند. جدشان حراق از اصحاب و همراهان امام علی (ع) بود که در کنار امام علی (ع) در جنگ‌های جمل، صفین و نهروان جنگیده بود. <ref>انصار الحسین (ع)، محمد مهدی شمس الدین، ترجمه سید ناصر هاشم زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، ۱۳۸۷  ش.، محمد مهدی شمس الدین، ترجمه سید ناصر هاشم زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، ۱۳۸۷ ش.، ص۱۱۰-۱۱۱. </ref>  


== همراهی امام حسین(ع) ==
==همراهی امام حسین(ع)==
عبدالرحمن‌ در نخستین روزهای حضور [[امام حسین (ع)]] در [[کربلا]] به امام پیوست.
عبدالرحمن‌ در نخستین روزهای حضور [[امام حسین (ع)]] ب همراه برادرش [[عبدالله بن عروه‌ غفاری‌|عبدالله]] در [[کربلا]] به امام پیوست.


== نقش در واقعه کربلا ==
==نقش در واقعه کربلا==
صبح [[عاشورا]]، عبدالرحمن نزد امام‌ حسین (ع) آمد و اظهار کرد: «دشمن‌ نزدیک‌ شده‌ است‌، اجازه‌ دهید پیش‌ روی‌ شما بجنگم‌ تا کشته‌ شوم‌.»  
صبح [[عاشورا]]، عبدالرحمن و برادرش، عبدالله نزد امام‌ حسین (ع) آمدند و اظهار کردند: «دشمن‌ نزدیک‌ شده‌ است‌، اجازه‌ دهید پیش‌ روی‌ شما بجنگم‌ تا کشته‌ شوم‌.»  


امام‌ حسین (ع) فرمود: «مَرحباً بِکم اُدنوا مِنّی‌ <ref>انساب الاشراف، بلاذری، احمد بن یحیی، احمد بن محمد، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰م.، ج۳، ص۱۹۸؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ ﻫ ق / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ م.، ج۵، ص۴۴۲. </ref> ، خوش آمدی. نزدیک آی.»  
امام‌ حسین (ع) فرمود: «مَرحباً بِکم اُدنوا مِنّی‌ <ref>انساب الاشراف، بلاذری، احمد بن یحیی، احمد بن محمد، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰م.، ج۳، ص۱۹۸؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ ﻫ ق / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ م.، ج۵، ص۴۴۲. </ref> ، خوش آمدین. نزدیک آیید.»  


خوارزمی‌ گفت‌وگوی‌ عبدالرحمن‌ را با امام حسین (ع) طولانی‌تر آورده‌ است‌ و چنین مینویسد:  
خوارزمی‌ گفت‌وگوی‌ عبدالرحمن را با امام حسین (ع) طولانی‌تر آورده‌ است‌ و چنین مینویسد:  


او با گریه‌ نزد آن‌ حضرت‌ آمد. امام‌ حسین (ع) فرمود: «برای‌ چه‌ می‌گریی؟ تا ساعتی‌ دیگر چشمانت روشن‌ خواهد شد.»  
او با گریه‌ نزد آن‌ حضرت‌ آمد. امام‌ حسین (ع) فرمود: «برای‌ چه‌ می‌گریی؟ تا ساعتی‌ دیگر چشمانت روشن‌ خواهد شد.»