checkuser
۲٬۳۶۳
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «زندگینامه نامش میرزا نصر اللّه با تخلّص(صبورى)فرزند میرزا ابو طالب خان عادل...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
زندگینامه | '''صبوری اصفهانی''' (۱۲۷۹ ه. ق-۱۳۵۳ ه. ق) از شاعران آیینی قرن سیزدهم است.{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | ||
| نام =صبوری اصفهانی | |||
| تصویر =صبورى اصفهانى.jpg | |||
| اندازه تصویر = | |||
| توضیح تصویر = | |||
| نام اصلی =میرزا نصراللّه | |||
| زمینه فعالیت =شعر و ادبیات | |||
| ملیت =ایرانی | |||
| تاریخ تولد =۱۲۷۹ ه. ق | |||
| محل تولد =اصفهان | |||
| والدین =میرزا ابوطالب خان عادل | |||
| تاریخ مرگ =۱۳۵۳ ه. ق | |||
| محل مرگ = | |||
| علت مرگ = | |||
| محل زندگی = | |||
| مختصات محل زندگی = | |||
| مدفن = | |||
|در زمان حکومت =شعاعالسّلطنه | |||
|اتفاقات مهم = | |||
| نام دیگر = | |||
|لقب =ملکالادب | |||
|بنیانگذار = | |||
| پیشه = | |||
| سالهای نویسندگی = | |||
|سبک نوشتاری =خراسانى و عراقى | |||
|کتابها = | |||
|مقالهها = | |||
|نمایشنامهها = | |||
|فیلمنامهها = | |||
|دیوان اشعار = | |||
|تخلص =صبورى | |||
|فیلم(های) ساخته بر اساس اثر(ها)= | |||
| همسر = | |||
| شریک زندگی = | |||
| فرزندان = | |||
|تحصیلات = | |||
|دانشگاه = | |||
|حوزه = | |||
|شاگرد = | |||
|استاد = | |||
|علت شهرت = | |||
| تأثیرگذاشته بر = | |||
| تأثیرپذیرفته از = | |||
| وبگاه = | |||
|گفتاورد = | |||
|امضا = | |||
}} | |||
==زندگینامه== | |||
نام او میرزا نصراللّه با تخلّص «صبورى» فرزند میرزا ابوطالب خان عادل است. بنا به نوشتۀ مؤلّف تذکره مدینةالادب، سلسله نسب وى از طرف پدر به «انوشیروان» و از طرف مادر به «جابر بن عبداللّه انصارى» منتهى مىگردد. وى در سن ده سالگى عازم تهران مىشود و تحت کفالت برادر بزرگتر از خود میرزا محمدحسین خان<ref>ملقب به «فخیم الملک»</ref> قرار مىگیرد و به تحصیل علوم مقدماتى مىپردازد و خطّ نستعلیق را نیز از خوشنویس بنام، میرزا ابراهیم ساوجى<ref>ملقب به «نایبالصّدر» و متخلص به «خلیل»</ref> مىآموزد و در رشته شعر و ادب از محضر حضورى و محیط سود مىجوید. وى به خاطر گشادهدستى و سفرهدارى غالبا با تنگدستى دست به گریبان بودهاست. روزى در محفلى که براى میر سید على اخوى، میرزا احمد خان اشترى<ref>متخلص به «یکتا»<br /></ref> و محمدعلى مصاحبى نائینى<ref>متخلص به «عبرت»</ref> ترتیب مىدهد، به آنان پیشنهاد مىکند او را «ملکالادب» خطاب کنند و آنان مىپذیرند و از آن زمان به این لقب موسوم مىگردد. در زمان حکومت شعاعالسّلطنه به شیراز و در دستگاه کمالالسّلطنه<ref>پیشکار شعاعالسّلطنه<br /></ref> به مدت دو سال مشغول به کار مىشود و در همان ایام با شوریدۀ شیرازى آشنا مىشود و اخوانیّاتى در میانه آنان ردّ و بدل مىگردد. سپس به خاطر اطّلاعى که از فن معمارى داشته، در وزارت عدلیه به عنوان «مصدّقى» مشغول به کار مىشود و تا پایان عمر با حقوق ناچیزى که دریافت مىکند به امرار معاش مىپردازد و سرانجام در سن ۷۴ سالگى بدرود حیات مىگوید.<ref>تذکره مدینةالادب، ج۱، ص ۱۵۶.</ref> | |||
==آثار== | |||
صبوری اصفهانی در قصیده از سبک خراسانى و در مثنوى و غزل از سبک عراقى سود مىجسته. از صبورى اصفهانى قصاید آیینى در مناقب امیرمؤمنان و حضرت ولى عصر(عج) و دیگر معصومین (ع) بر جاى ماندهاست. مثنوى عاشورایى ۲۶۵ بیتى او نیز به ذکر خیرى از مرحوم میر سید على اخوى از خاندان علوى، انجامیدهاست. | |||
==اشعار== | |||
===ابیاتی برگزیده از یک مثنوى عاشورایى=== | |||
{{شعر}} | |||
{{ب| شاهد عشّاق چو شمشیر آخت | شوق سر از پا نتواند شناخت }} | {{ب| شاهد عشّاق چو شمشیر آخت | شوق سر از پا نتواند شناخت }} | ||
خط ۶۹: | خط ۹۸: | ||
{{ب| ذرّۀ او رتبه خورشید یافت | کشتۀ او دولت جاوید یافت }} | {{ب| ذرّۀ او رتبه خورشید یافت | کشتۀ او دولت جاوید یافت }} | ||
{{ب| خون حسین قیمت خون خداست | چون | {{ب| خون حسین قیمت خون خداست | چون نفشاند؟ که خدا خونبهاست }} | ||
{{ب| | {{ب| شوق لب از واقعه عشق دوخت | گفت «صبورى» و زبانش سوخت }} | ||
{{ب| آه مِنَ العشق وَ حالاتهِ | اَحرَق قلبى بحراراتهِ <ref>همان، ص ۱۵۸ تا ۱۶۴.</ref> }} | |||
{{پایان شعر}} | |||
===غزل مرثیه=== | |||
{{شعر}} | |||
{{ب| اگر تو پرده بگیرى ز رخ به دلدارى | ز هر که روى تو بیند دلى به دست آرى }} | {{ب| اگر تو پرده بگیرى ز رخ به دلدارى | ز هر که روى تو بیند دلى به دست آرى }} | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۳۳: | ||
{{ب| تو را ز حال برادر خبر ز خویش نبود | چنین بود ره و رسم برادرى آرى! }} | {{ب| تو را ز حال برادر خبر ز خویش نبود | چنین بود ره و رسم برادرى آرى! }} | ||
{{ب| عدو به | {{ب| عدو به تیغ، تو را دست از بدن برداشت | که دامن شه خوبان ز دست بگذارى }} | ||
{{ب| دریغ از | {{ب| دریغ از آنکه ندانست کز برادر خویش | تو آن نیى که به شمشیر دست بردارى }} | ||
{{ب| جراحتى که زهر ضربه بر تو وارد شد | مگر تو در قلم آرى و خود تو بشمارى }} | {{ب| جراحتى که زهر ضربه بر تو وارد شد | مگر تو در قلم آرى و خود تو بشمارى }} | ||
{{ب| کجا شمرده شود | {{ب| کجا شمرده شود زخمهاى آن جسدى | که از زمین نتوانى درست بردارى؟! }} | ||
{{ب| چه پایه شوق شهادت مگر به جان تو بود | که تن به خاک و به خون پاره پاره بسپارى <ref>تحفۀ | {{ب| چه پایه شوق شهادت مگر به جان تو بود | که تن به خاک و به خون پاره پاره بسپارى <ref>تحفۀ سرمدى، به کوشش محمد على فتى، (چاپ حکمت، قم ۱۳۴۷)، ص ۲۳۷ و ۲۳۸.</ref> }} | ||
{{پایان شعر}} | |||
==منابع== | |||
*[[کاروان شعر عاشورا|محمدعلی مجاهدی، کاروان شعر عاشورا، زمزم هدایت، ج۱، ص ۴۹۶-۴۹۹.]] | |||
==پی نوشت== | |||
[[رده:شاعران]] | |||
<references /> | |||
[[رده:شاعران قرن سیزدهم]] | |||
[[رده:شاعران فارسی زبان]] | |||
[[رده:شاعران ایرانی]] |