مقتل الحسین

نسخهٔ تاریخ ‏۱۰ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۳:۰۹ توسط T.ramezani (بحث | مشارکت‌ها)

نویسنده لوط بن یحیای ازدی
ناشر منشورات الرضی
محل نشر قم
چاپ 2
تعداد صفحات 1362. 231 ص
قطع وزیری

درباره‌ی نویسنده

لوط بن یحیای ازدی، مکنی و مشهور به ابومخنف، در نیمهٔ دوم قرن اول هجری در کوفه به دنیا آمد و در سال 157 یا 158 درگذشت. پدر وی، یحیی بن سعید، از یاران امام علی -ع- بود و جدش، مخنف بن سلیم یا سالم، از یاران آن حضرت و پیامبر . ابومخنف از مورخان نامدار صدر اسلام و در شمار نخستین افرادی بود که کتاب مستقلی دربارهٔ قیام امام حسین -ع- نوشت. در مذهب وی اختلاف است: برخی وی را شیعه و برخی از اهل سنت شمرده‌اند؛ امّا چنین می‌نماید که او شیعه بوده است، و یا بسیار متمایل به تشیع. درهرحال، ابومخنف مورد اعتماد شیعه است و بسیاری از رجالیان وی را توثیق کرده‌اند.


ابومخنف در حدود چهل کتاب داشته که متأسفانه همهٔ آنها از میان رفته است؛ از جمله: المغازی، الرّدّة الغارات، فتوح الاسلام، فتوح خراسان، مقتل امیرالمؤمنین علیه‌السلام، مقتل الحسن علیه‌السلام و مقتل الحسین علیه‌السلام. مهمترین کتاب، یا از مهمترین کتاب‌های او، مقتل الحسین علیه‌السلام است. این کتاب تا حدود قرن چھارم، یا نزدیک به آن، موجود بوده و طبری در تاریخش از آن نقل کرده است. امّا بعدها این کتاب مهم، مانند دیگر کتاب‌های ابومخنف، از میان رفت و اکنون هیچ نسخه‌ای از آن موجود نیست.

درباره کتاب

کتاب حاضر، که به نام مقتل ابومخنف مشهور است، نه تنها از او نیست، بلکه حتی نمی‌توان آن را منسوب به او دانست و بنا به دلایلی مجعول است و احتمالاً در قرن ششم ساخته شده است، و به همین دلیل، در کتابشناسی حاضر در شمار آثار این قرن می‌آید. این کتاب را از آن رو از آثار قرن ششم می‌دانیم که ابن شهر آشوب، که در قرن ششم می‌زیست، مطلبی در مناقب از آن نقل می‌کند که در تاریخ طبری و الارشاد شیخ مفید، که از ابومخنف روایت می‌کنند، موجود نیست و بنابراین، احتمال می‌رود که از همین مقتل مجعول نقل قول می‌کند.


برخی از دلایلی مجعول بودن این کتاب به این شرح است:

1. محتوای این مقتل با تاریخ طبری بسیار متفاوت است؛ حال آنکه طبری بدون واسطه، یا به یک واسطه، از این کتاب نقل کرده است.

2. نخستین عبارت این مقتل چنین است: «قال ابومخنف: حداثنا ابوالمنذر هشام عن محمّد بن سائب الکلبی» (ص 5). مخدوش بودن این سند اظهر من الشّمس است. زیرا هشام شاگرد ابومخنف است. از این عبارت دانسته می‌شود که جاعل کتاب، جاهل به تراجم نیز بوده است. در عبارت فوق حتی اگر «عن» صورت تحریف شدهٔ «ابن» باشد، باز هم این استدلال به قوت خود باقی است.

3. در صفحهٔ 12 کتاب آمده است: «روی الکلینی فی حدیث....» با اینکه کلینی نزدیک به صد سال پس از مرگ ابومخنف به دنیا آمده است.

4. در صفحهٔ 113 کتاب آمده است طرمّاح بن عدی پس از آنکه هفتاد نفر را از لشکر عمر سعد کشت، خودش نیز کشته شد. حال آنکه طبری در تاریخش (ج 5، ص 406-407)، از ابومخنف نقل می‌کند که طرمّاح بن عدی در کربلا حاضر نبود.

5. هندسه و ساختار کتاب، حتی برخی عبارت‌ها و واژه‌های آن، نشان می‌دهد که از آثار متأخران است و شباهت به کتاب‌های متقدمان ندارد.

بررسی مجعول بودن کتاب

بسیاری از رجالیان و کتاب‌شناسان، به مجعول بودن این مقتل تصریح کرده‌اند و آن را از ابومخنف ندانسته‌اند. از جمله نوری در کتاب لؤلؤ و مرجان گفته است: «ابومخنف لوط بن یحیی از بزرگان محدثین و معتمد ارباب سِیَر و تواریخ است و مقتل او در نهایت اعتبار؛ چنانچه [چنانکه] از نقل اعاظم علمای قدیم از آن و از سایر مؤلفاتش معلوم می‌شود. ولکن افسوس که اصل مقتل بی‌عیب او در دست نیست و این مقتل موجود که به او نسبت دهند مشتمل است بر بعضی مطالب منکرهٔ مخالف اصول مذهب، و البته آن را اَعادی و جهال به جهت پاره‌ای از اغراض فاسده در آن کتاب داخل کردند و از این جهت از حد اعتبار و اعتماد افتاده، بر منفردات آن هیچ وثوقی نیست.... و عالم جلیل شیخ خلف آل عصفور در بعضی رسائل خود، که اجوبهٔ سی مسأله است، زحمت بسیاری در تطبیق اعظم منکرات آن کتاب بر اصول مذهب کشیده، ولکن بر متأمّل در آن پوشیده نیست که جز تکلف حاصلی ندارد» (ص 150).

بررسی کتاب مقتل ابومخنف

همچنین سید عبدالحسین شرف الدین در کتاب مؤلفوالشیعة فی صدر الاسلام (بغداد، مکتبة الاندلس)، می‌گوید: «پوشیده نیست کتاب مقتل الحسین علیه‌السلام، که رایج است، منسوب به ابومخنف و شامل احادیث فراوانی است که ابومخنف از آنها اطلاع نداشته و آنها را به دروغ به او نسبت داده‌اند و اصولاً دروغ بستن به او زیاد شده است و این گواه بر بزرگی اوست» (ص 41-42).


شیخ عباس قمی نیز در کتاب هدایة الاحباب (چاپ دوم: تهران، انتشارات امیرکبیر، 1363)، می‌گوید: «مقتل او [ابومخنف]، اگر در دست بود، در نهایت اعتبار بود؛ چنانچه [چنانکه] از نقل اعاظم علمای قدیم از آن معلوم می‌شود. لکن افسوس و آه که اصل آن مقتل، مانند مقتل کلبی و مدائنی و امثال آنها، به تمادی ایام مفقود شده و به دست ما نرسیده و اما این مقتلی که در دست است و در آخر عاشر بحار طبع شده است و به ابومخنف بیچاره نسبت می‌دهند، معلوم نیست از کیست و از ابومخنف نیست و ابوجعفر طبری در تاریخ خود در باب مقتل امام حسین -علیه‌السلام- از مقتل ابومخنف بسیار نقل کرده و من بسیاری از آن را در نفس المهموم نقل کردم و کسی که آن منقولات را با مقتل معروف منتسب به ابی مخنف مطابقه کند، می‌یابد که ابداً به هم ربطی و نسبتی ندارند. فعلی هذا این کتاب ابی مخنف معروف اعتبار ندارد و بر متفردات آن هیچ اعتماد نیست و الله العالم» (ص 45).

مطالب این مقتل به قیام امام اختصاص دارد و در آن از خروج امام از مدینه، فرستادن مسلم بن عقیل به کوفه، رفتن امام به کربلا و شهادت آن حضرت و یارانش، روانه کردن اسیران به کوفه و شام و برگشت آنها به مدینه و مرگ یزید سخن رفته است. با اینکه در مجعول بودن این مقتل تردیدی نیست، اما بسیار مورد استناد قرار گرفته و در شکل‌گیری اندیشهٔ شیعی دربارهٔ امام حسین -ع- مؤثر بوده است. شاهد اینکه مقتل مزبور بارها در ایران و عراق و هند به نام ابومخنف منتشر و نیز دو بار به فارسی ترجمه شده است: نخست با عنوان مفتاح البکاء و الحزن و الاسف علی شهید الطف، به قلم محمّد طاهر موسوی دزفولی در سال 1322 قمری، همراه ترجمهٔ کتاب اخذالثار فی احوال المختار، منسوب به ابومخنف، و بار دیگر با عنوان مقتل الحسین علیه‌السلام یا اولین تاریخ شیعه از واقعهٔ کربلا و قیام مختار همراه ترجمهٔ همان کتاب مجعول و منسوب به ابومخنف دربارهٔ مختار، به قلم محمّد باقر انصاری و محمّد صادق انصاری (قم، دارالکتاب، 1405 ق).

گفتنی است مطالب کتاب طبری دربارهٔ حضرت سیدالشهداء -ع- بارها از سوی محققان استخراج و به صورت مستقل چاپ شده است.فهرست این آثار بدین شرح است:


  • قیام سیدالشهداء حسین بن علی -ع- و خونخواهی مختار به روایت طبری و انشای ابوعلی بلعمی،از محمد سرور مولایی (انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، 1359)؛
  • مقتل الحسین علیه‌السلام، از حسن غفاری (قم، کتابخانهٔ آیت الله العظمی مرعشی، 1398 ق)؛
  • استشهاد الحسین، از سید جمیلی (چاپ اول: بیروت، دارالکتاب العربی، 1406)؛
  • وقعه الطّف، از محمّد هادی یوسفی غروی (چاپ اول: مؤسسة النّشرالاسلامی، 1409 ق)؛
  • قیام جاوید: گردانیدهٔ مقتل الحسین ابی مخنف، از حجت الله جودکی (چاپ اول: تهران، مؤسسهٔ فرهنگی-انتشاراتی تبیان، 1377)؛
  • شهادة الحسین فی تسلسلها التاریخی من المنطلق حتی المقتل، از محمّد حسین حسینی جلالی (چاپ سوم: عمّان، دارالیاقوت، 1425).


علاوه بر اینها، هر چه از ابومخنف در منابع نقل شده، به اهتمام کامل سلمان جُبوری در دو جلد، ذیل عنوان نصوص من تاریخ ابی مخنف منتشر شده است (چاپ اول: بیروت، دارالمحجة البیضاء و دارالرسول الاکرم، 1419). بخشی از جلد اول این کتاب (ص 399 - 507)، دربارهٔ امام حسین -ع- است.

برای تحقیق بیشتر دربارهٔ ابومخنف و مقتل او رجوع شود به:


  • سید علی میر شریفی، «ابومخنف و سرگذشت مقتل وی»،آینهٔ پژوهشی (سال اول، شمارهٔ دوم، مرداد و شهریور 1369)، ص 31- 40؛
  • پژوهشکدهٔ علوم انسانی دانشگاه امام حسین (ع)، خورشید شهادت : مجموعهٔ مقالات برگزیدهٔ اولین سمینار بررسی ابعاد زندگانی امام حسین علیه‌السلام، ویراستهٔ محمّد دانشگر (چاپ اول: تهران، دانشگاه امام حسین (ع)، 1374)، د 1، ص 33-62،
  • مقالهٔ «ابومخنف از دی و قیام عاشورا با تکیه بر مقتل وی»، از عبدالله رجایی؛ هادی حسین حمود، «حول مقتل الحسین لابی مخنف»، الموسم (مجلد سوم، شمارهٔ 12، 1412)، ص 148 -151؛
  • غلامحسین زرگری‌نژاد، نهضت امام حسین (ع) و قیام کربلا (چاپ اول: تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم اسلامی دانشگاه‌ها، 1383)، ص 5 - 28.





منابع

کتابشناسی تاریخی امام حسین علیه‌السلام، محمد اسفندیاری، ص 42-45.

پی نوشت