مصطفی طائی شمیرانی

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو

مصطفی طائی شمیرانی، (١٣١٨ ه. ش) از شاعران معاصر ایرانی است.

مصطفی طائی شمیرانی
مصطفی طائی شمیرانی.jpg
زادروز ١٣١٨ ه.ش
پدر و مادر علی اکبر طائی شمیرانی
ملیت ایرانی
پیشه شاعر
تخلص بسیط

زندگینامه

مصطفی طائی شمیرانی متخلص به «بسیط» فرزند علی اکبر در سال ١٣١٨ هجری شمسی در خانواده‌ای با فضل و دانش متولد شد. مرتضی طائی شمیرانی برادر بزرگتر مصطفی طائی شمیرانی است. غزلیات بسیط، شیرین، روان و بدون پیرایه بوده است. بسیط پس از مسافرت به ترکیه و زیارت مزار مولانا تصمیم گرفت از عشق مجازی به عشق حقیقی روی آورد و مهر و محبت معصومین(ع) را پایه و اساس شعر و سروده‌های خود قرار دهد.[۱]

اشعار

خون و شهادت

ای کشته‌ای که زنده عدالت به نام توست قائم قیام خلق ز فیض قیام توست
خصمت اگر که بنده زور است و زر ولی آزادگی است مذهب و عزت مرام توست
تو یادگار شیر خدایی به کارزار زیرا که ذوالفقار علی در نیام توست
بر تربت تو گر که برم سجده کفر نیست چون ماوراء حدّ تصور مقام توست
خونی که جاری است به شریان دین حق خون گلوی اصغر خشکیده کام توست
کی آرزوی روضه رضوان کند دگر هر زائری که ساکن دارالسلام توست
جای تفاخر است بر ابنای روزگار در مکتبی که خون و شهادت پیام توست
با نهضت تو دین نبی زنده شد بلی این یک نمونه از اثر اهتمام توست
از یاد روزگار کجا می‌روی حسین هر جا که می‌روم همه جا ذکر نام توست
کن پیروی «بسیط» ز راه کسی که او سبط رسول باشد و سوم امام توست


شام عاشورا

در همه عالم شبی چون شام عاشورا نبود مثل آن شب هم شبی غمبار و جانفرسا نبود
چون دل کافر جهان آن شب سیاه و تیره بود روشنی جز در حریم عترت طاها نبود
پاسدار خیمه آن شب حضرت عباس بود آن‌که شیری همچو او در عرصه هیجا نبود
بود بر پا خیمه سلطان مظلومان حسین روز دیگر ز آتش کین خیمه‌ای بر پا نبود
بود طفلی تشنه لب آن شب در آغوش رباب لیک حلقومش نشان ناوک اعدا نبود
قاسم آن شب در کنار اکبر و عباس بود در دلش هم ذره‌ای گویی غم فردا بود
چون‌که اکبر داشت عزم رفتن میدان جنگ خاطری آشفته تر از خاطر لیلا نبود
جز حسین بن علی فردی در آن شب تا سحر از برای وصل جانان مست و بی پروا نبود
کربلا هرگز ندارد یاد چون آن شب شبی گر نبود آن شب دلی پر شور و پر غوغا نبود
دور گردون بس زنان نامور دیده «بسیط» شیر زن اما کسی جز زینب کبری نبود

منابع

پی نوشت

  1. دانشنامه شعر عاشورایی، مرضیه محمد زاده، ج 2، ص 14.