محمد بن اشعث: تفاوت میان نسخه‌ها

۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱ فوریهٔ ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۸: خط ۵۸:
در زمانی‌ که عبیدالله از طرف معاویه حاکم بصره بود، محمد بن اشعث را به حکومت طبرستان منصوب کرد. او با مردم طبرستان صلح کرد و پیمان بست، اما هنگامی که وارد طبرستان شد، راه را بر او بستند و پسرش ابوبکر را کشتند.<ref>فتوح البلدان، ص۳۳۵؛ البلدان ابن فقیه، ص۵۷۰. </ref>
در زمانی‌ که عبیدالله از طرف معاویه حاکم بصره بود، محمد بن اشعث را به حکومت طبرستان منصوب کرد. او با مردم طبرستان صلح کرد و پیمان بست، اما هنگامی که وارد طبرستان شد، راه را بر او بستند و پسرش ابوبکر را کشتند.<ref>فتوح البلدان، ص۳۳۵؛ البلدان ابن فقیه، ص۵۷۰. </ref>
==نامه به یزید==
==نامه به یزید==
محمد بن‌ اشعث‌ و افرادی چون عمر بن‌ سعد‌، عبدالله‌ بن ‌مسلم‌ بن‌ سعید حضرمی جزء کسانی بودند که طی‌ نامه‌ای اوضاع کوفه را به اطلاع‌ یزید رساندند و او را از ضعف نعمان‌ بن بشیر‌ والی کوفه و اقدامات مسلم‌ بن عقیل و اخبار کوفه آگاه نمودند.<ref>- انساب الاشراف، ج۲، ص۳۳۸؛ الاخبار الطوال، ص۲۳۱؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۳۵۶؛ الفتوح، ج۵، ص۳۵-۳۶.  </ref>در سال ۶۰ چون عبیدالله‌ بن زیاد به عنوان والی به کوفه رفت، محمد بن‌ اشعث‌ جزو بزرگان کوفه بود که بر وی وارد شد و عبیدالله‌ وی را گرامی داشت و او را نزد خود بر روی تخت نشانید.<ref>- الاخبار الطوال، ص240.</ref>   
محمد بن‌ اشعث‌ و افرادی چون عمر بن‌ سعد‌، عبدالله‌ بن ‌مسلم‌ بن‌ سعید حضرمی جزء کسانی بودند که طی‌ نامه‌ای اوضاع کوفه را به اطلاع‌ یزید رساندند و او را از ضعف نعمان‌ بن بشیر‌ والی کوفه و اقدامات مسلم‌ بن عقیل و اخبار کوفه آگاه نمودند.<ref>- انساب الاشراف، ج۲، ص۳۳۸؛ الاخبار الطوال، ص۲۳۱؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۳۵۶؛ الفتوح، ج۵، ص۳۵-۳۶.  </ref>در سال ۶۰ چون عبیدالله‌ بن زیاد به عنوان والی به کوفه رفت، محمد بن‌ اشعث‌ جزو بزرگان کوفه بود که بر وی وارد شد و عبیدالله‌ وی را گرامی داشت و او را نزد خود بر روی تخت نشانید.<ref>- الاخبار الطوال، ص۲۴۰.</ref>   
==نقش در دستگیری هانی‌ بن عروه و مسلم‌ بن عقیل==
==نقش در دستگیری هانی‌ بن عروه و مسلم‌ بن عقیل==
محمد بن‌ اشعث‌ در دستگیری [[هانی بن عروة|هانی‌ بن عروه]] و مسلم‌ بن عقیل نقش فعال داشت. در این ایام چون مردم کوفه با مسلم‌ بن عقیل بیعت کرده بودند و مسلم در خانه هانی‌ بن عروه مخفی شده بود، عبیدالله‌ بن زیاد با دانستن‌ مخفی‌گاه‌ مسلم‌، از راه مکر و حیله وارد شد تا بتواند به طریقی هانی‌ بن عروه را به دارالاماره بکشاند و بین او و مسلم جدایی اندازد. او محمد بن اشعث، دوست هانی را به همراه اسماء بن حسان خارجه و عمرو بن حجاج زبیدی که هر سه از اقوام و دوستان هانی بودند و به دربار عبیدالله‌ بن زیاد رفت و آمد داشتند، خواست تا هانی را وادار کنند که به نزدش بیاید. هر سه آنان به نزد هانی رفتند. اگر چه هانی مایل نبود به نزد عبیدالله برود، ولی آنان از او خواستند تا برای گم کردن راه و حفظ جان مسلم، به دیدن عبیدالله برود. در نزدیکی [[دار الاماره|دارالاماره]] احساس خطر کرد، اما علیرغم میل خود به دارالاماره رفت<ref>- الاخبار الطوال، ص۲۳۶؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۳۶۰،۳۴۹؛ الفتوح، ج۵، ص۴۵؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۸؛ اعلام الوری، ج۱، ص۴۴۰.</ref> و همین امر باعث شد تا عبیدالله‌ بن‌ زیاد بتواند بین او و مسلم‌ بن عقیل جدایی اندازد که این جدایی در شکست نهضت مسلم تأثیر بسیاری داشت.چون اسماء دید که عبیدالله‌ بن زیاد هانی را مجروح و دستور قتل او را صادر کرد، از اینکه باعث شده بود که هانی به دارالاماره بیاید، پشیمان شد، اما محمد بن‌ اشعث‌ به عبیدالله‌ گفت: هر آنچه امیر رأی دهد، به نفع ما باشد یا ضررمان، خشنودیم که امیر تأدیب می‌کند.<ref>- تاریخ طبری، ج۵، ص۳۶۷؛ الفتوح، ج۵، ص۶۱. </ref> او به این ترتیب خواری خود را در مقابل عبیدالله‌ اثبات کرد.  
محمد بن‌ اشعث‌ در دستگیری [[هانی بن عروة|هانی‌ بن عروه]] و مسلم‌ بن عقیل نقش فعال داشت. در این ایام چون مردم کوفه با مسلم‌ بن عقیل بیعت کرده بودند و مسلم در خانه هانی‌ بن عروه مخفی شده بود، عبیدالله‌ بن زیاد با دانستن‌ مخفی‌گاه‌ مسلم‌، از راه مکر و حیله وارد شد تا بتواند به طریقی هانی‌ بن عروه را به دارالاماره بکشاند و بین او و مسلم جدایی اندازد. او محمد بن اشعث، دوست هانی را به همراه اسماء بن حسان خارجه و عمرو بن حجاج زبیدی که هر سه از اقوام و دوستان هانی بودند و به دربار عبیدالله‌ بن زیاد رفت و آمد داشتند، خواست تا هانی را وادار کنند که به نزدش بیاید. هر سه آنان به نزد هانی رفتند. اگر چه هانی مایل نبود به نزد عبیدالله برود، ولی آنان از او خواستند تا برای گم کردن راه و حفظ جان مسلم، به دیدن عبیدالله برود. در نزدیکی [[دار الاماره|دارالاماره]] احساس خطر کرد، اما علیرغم میل خود به دارالاماره رفت<ref>- الاخبار الطوال، ص۲۳۶؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۳۶۰،۳۴۹؛ الفتوح، ج۵، ص۴۵؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۸؛ اعلام الوری، ج۱، ص۴۴۰.</ref> و همین امر باعث شد تا عبیدالله‌ بن‌ زیاد بتواند بین او و مسلم‌ بن عقیل جدایی اندازد که این جدایی در شکست نهضت مسلم تأثیر بسیاری داشت.چون اسماء دید که عبیدالله‌ بن زیاد هانی را مجروح و دستور قتل او را صادر کرد، از اینکه باعث شده بود که هانی به دارالاماره بیاید، پشیمان شد، اما محمد بن‌ اشعث‌ به عبیدالله‌ گفت: هر آنچه امیر رأی دهد، به نفع ما باشد یا ضررمان، خشنودیم که امیر تأدیب می‌کند.<ref>- تاریخ طبری، ج۵، ص۳۶۷؛ الفتوح، ج۵، ص۶۱. </ref> او به این ترتیب خواری خود را در مقابل عبیدالله‌ اثبات کرد.  
خط ۹۶: خط ۹۶:
==منبع==
==منبع==


* [http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=2960823&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author مرضیه محمدزاده، دوزخیان جاوید، نشر بصیرت، ص ۲۲۱-۲۳۱.]
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=2960823&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author مرضیه محمدزاده، دوزخیان جاوید، نشر بصیرت، ص ۲۲۱-۲۳۱.]


==پی نوشت==
==پی نوشت==