على انسانى: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۷: خط ۷:
| زمینه فعالیت          =
| زمینه فعالیت          =
| ملیت                  =
| ملیت                  =
| تاریخ تولد            =1326 ه.ش
| تاریخ تولد            =1326  
| محل تولد                =کاشان  
| محل تولد                =کاشان  
| والد                =
| والد                =
خط ۲۳: خط ۲۳:
| پیشه                  =
| پیشه                  =
| سال‌های نویسندگی        =
| سال‌های نویسندگی        =
|سبک نوشتاری            =اصفهانى و عراقى
|سبک نوشتاری            = اصفهانى و عراقى
|کتاب‌ها                =
|کتاب‌ها                =
|مقاله‌ها                =
|مقاله‌ها                =
|نمایشنامه‌ها            =
|نمایشنامه‌ها            =
|فیلم‌نامه‌ها              =
|فیلم‌نامه‌ها              =
|دیوان اشعار            =1.تصحیح و مقابلۀ منظومۀ حماسى عاشورایى«چهار خیابان باغ فردوس»سرودۀ الهامى کرمانشاهى از شعراى تواناى دورۀ قاجاریّه.2)مجموعۀ«چراغ صاعقه»حاوى اشعار برگزیدۀ عاشورایى شاعران.3)مجموعۀ شعرى«یک عمر»حاوى غزلهاى برگزیدۀ صائب تبریزى در زمینه‌هاى اخلاقى،عرفانى و مذهبى،و نیز استقبال‌هاى او از برخى از غزلیات لسان الغیب حافظ شیرازى.4)مجموعۀ شعر(دل سنگ آب شد)حاوى اشعار آیینى وى.5)مجموعۀ شعرى (یک دم)که سوگ سروده‌ها و نوحه‌هاى او را در بر دارد و آمادۀ چاپ مى‌باشد.
|دیوان اشعار            =1)تصحیح و مقابلۀ منظومۀ حماسى عاشورایى «چهار خیابان باغ فردوس» سرودۀ الهامى کرمانشاهى از شعراى تواناى دورۀ قاجاریّه. 2)مجموعۀ «چراغ صاعقه» حاوى اشعار برگزیدۀ عاشورایى شاعران. 3)مجموعۀ شعرى «یک عمر» حاوى غزل‌هاى برگزیدۀ صائب تبریزى در زمینه‌هاى اخلاقى، عرفانى و مذهبى، و نیز استقبال‌هاى او از برخى از غزلیات لسان‌الغیب حافظ شیرازى. 4)مجموعۀ شعر «دل سنگ آب شد» حاوى اشعار آیینى وى. 5)مجموعۀ شعرى «یک دم» که سوگ سروده‌ها و نوحه‌هاى او را در بر دارد و آمادۀ چاپ مى‌باشد.
|تخلص                    =
|تخلص                    =
|فیلم‌(های) ساخته بر اساس اثر(ها)=
|فیلم‌(های) ساخته بر اساس اثر(ها)=
خط ۴۷: خط ۴۷:
}}
}}


'''علی انسانی''' (زاده 1326 در کاشان) شاعر ایرانی است.


در سال 1326 در شهر کاشان به دنیا آمد و در سال 1333 همراه با افراد خانواده خود به تهران عزیمت کرد و تحصیلات ابتدایى و متوسطه را در همین شهر به پایان برد و با حضور مستمر خود در محافل ادبى و مذهبى از محضر اساتید فن بهره‌ها برد.از اوان جوانى با شیوۀ ستایشگرى آل اللّه و آفرینش آثار آیینى آشنا شد و به تدریج با تجربه‌هایى که در این دو مقوله کسب کرد،توانست در انجمن‌هاى ادبى و محافل آیینى حضور موفقى داشته باشد تا جایى که امروز از چهره‌هاى ممتاز و برتر جامعۀ مدّاحان و از شعراى مطرح و نام‌آشناى آیینى به شمار مى‌رود.
==زندگینامه==
علی انسانی در سال 1333 همراه با افراد خانواده خود به تهران عزیمت کرد و تحصیلات ابتدایى و متوسطه را در همین شهر به پایان برد و با حضور مستمر خود در محافل ادبى و مذهبى از محضر اساتید فن بهره‌ها برد. وی از اوان جوانى با شیوۀ ستایشگرى آل اللّه و آفرینش آثار آیینى آشنا شد و به تدریج با تجربه‌هایى که در این دو مقوله کسب کرد، توانست در انجمن‌هاى ادبى و محافل آیینى حضور موفقى داشته باشد تا جایى که امروز از چهره‌هاى ممتاز و برتر جامعۀ مدّاحان و از شعراى مطرح و نام‌آشناى آیینى به شمار مى‌رود. او طبعا به سبک اصفهانى (هندى) متمایل است و شیوۀ بیانى او غالبا آمیزه‌اى از دو سبک اصفهانى و عراقى است.


او اهل مطالعه است و به«حسن انتخاب»و«دقت نظر»مشهور است.آثار قلمى او عبارتند از:
==آثار==


1.تصحیح و مقابلۀ منظومۀ حماسى عاشورایى«چهار خیابان باغ فردوس»سرودۀ الهامى کرمانشاهى از شعراى تواناى دورۀ قاجاریّه.2)مجموعۀ«چراغ صاعقه»حاوى اشعار برگزیدۀ عاشورایى شاعران.3)مجموعۀ شعرى«یک عمر»حاوى غزلهاى برگزیدۀ صائب تبریزى در زمینه‌هاى اخلاقى،عرفانى و مذهبى،و نیز استقبال‌هاى او از برخى از غزلیات لسان الغیب حافظ شیرازى.4)مجموعۀ شعر(دل سنگ آب شد)حاوى اشعار آیینى وى.5)مجموعۀ شعرى (یک دم)که سوگ سروده‌ها و نوحه‌هاى او را در بر دارد و آمادۀ چاپ مى‌باشد.
===مجموعه اشعار===


على انسانى طبعا به سبک اصفهانى(هندى)متمایل است و شیوۀ بیانى او غالبا آمیزه‌اى از دو سبک اصفهانى و عراقى است.ازوست:
*تصحیح و مقابلۀ منظومۀ حماسى عاشورایى «چهار خیابان باغ فردوس» سرودۀ الهامى کرمانشاهى از شعراى تواناى دورۀ قاجاریّه.
*مجموعۀ «چراغ صاعقه» حاوى اشعار برگزیدۀ عاشورایى شاعران.
*مجموعۀ شعرى «یک عمر» حاوى غزل‌هاى برگزیدۀ صائب تبریزى در زمینه‌هاى اخلاقى، عرفانى و مذهبى، و نیز استقبال‌هاى او از برخى از غزلیات لسان‌الغیب حافظ شیرازى.
*مجموعۀ شعر (دل سنگ آب شد) حاوى اشعار آیینى وى.
*مجموعۀ شعرى «یک دم» که سوگ سروده‌ها و نوحه‌هاى او را در بر دارد.


==راندۀ خوانده==
===اشعار===
 
====راندۀ خوانده====
{{شعر}}
{{شعر}}


{{ب| اگر بر آستان خوانى مرا،خاک درت گردم | و گر از در برانى،خاک پاى لشکرت گردم }}
{{ب| اگر بر آستان خوانى مرا،خاک درت گردم | و گر از در برانى، خاک پاى لشکرت گردم }}


{{ب| به دامانت غبارآسا نشستم،برنمى‌خیزم | وگر بفشانى‌ام،خیزم ولى گرد سرت گردم }}
{{ب| به دامانت غبارآسا نشستم، برنمى‌خیزم | وگر بفشانى‌ام، خیزم ولى گرد سرت گردم }}


{{ب| على-شیر خدا،باب تو-شیر خود به قاتل داد | تویى دلبند او مپسند بى‌فیض از درت گردم }}
{{ب| على- شیر خدا، باب تو- شیر خود به قاتل داد | تویى دلبند او مپسند بى‌فیض از درت گردم }}


{{ب| دل و جانم ز تاب شرم همچون شمع مى‌سوزد | بده پروانه،تا پروانه‌سان خاکسترت گردم }}
{{ب| دل و جانم ز تاب شرم همچون شمع مى‌سوزد | بده پروانه، تا پروانه‌سان خاکسترت گردم }}


{{ب| به دربارت اگر بارى دهى بارم،زهى عزّت | ولیکن با چه رویى رو به رو با خواهرت گردم؟ }}
{{ب| به دربارت اگر بارى دهى بارم، زهى عزّت | ولیکن با چه رویى رو به رو با خواهرت گردم؟ }}


{{ب| ببین از کردۀ خود سر به پیشم،سربلندم کن | مرا رخصت بده تا پیشْ مرگِ اکبرت گردم }}
{{ب| ببین از کردۀ خود سر به پیشم، سربلندم کن | مرا رخصت بده تا پیشْ مرگِ اکبرت گردم }}


{{ب| اگر باشد به دستم اختیارى،بعدِ سر دادن | سرم گیرم به دست و،باز بر گرد سرت گردم }}
{{ب| اگر باشد به دستم اختیارى، بعدِ سر دادن | سرم گیرم به دست و، باز بر گرد سرت گردم }}


{{ب| وضو گیرم ز آب کوثر و نامش به لب آرم | که شاید رستگار از فیض نام مادرت گردم }}
{{ب| وضو گیرم ز آب کوثر و نامش به لب آرم | که شاید رستگار از فیض نام مادرت گردم }}


{{ب| اگر بر جانفشانى نیستم قابل،اجازت بخش | به خیمه مهدْ جنبانِ علىِ اصغرت گردم <ref>دل سنگ آب شد،على انسانى،ص 235 و 236.</ref> }}
{{ب| اگر بر جانفشانى نیستم قابل، اجازت بخش | به خیمه مهدْ جنبانِ علىِ اصغرت گردم <ref>دل سنگ آب شد، على انسانى، ص 235 و 236.</ref> }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}<br />
==سجود عشق==
====سجود عشق====
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب| بیا از خاک بردار و به دامانت سرم بگذار | به پیش چشم دشمن،پاى بر چشم ترم بگذار }}
{{ب| بیا از خاک بردار و به دامانت سرم بگذار | به پیش چشم دشمن، پاى بر چشم ترم بگذار }}


{{ب| اگر چشمم پر از خونست و جایى بهر پایت نیست بیا | چشم انتظارم،پا به چشم دیگرم بگذار }}
{{ب| اگر چشمم پر از خونست و جایى بهر پایت نیست بیا | چشم انتظارم، پا به چشم دیگرم بگذار }}


{{ب| مرا در کودکى مادر بلاگرد تو گردانید | به پاداش خلوصش منّتى بر مادرم بگذار }}
{{ب| مرا در کودکى مادر بلاگرد تو گردانید | به پاداش خلوصش منّتى بر مادرم بگذار }}


{{ب| به شکر اینکه گشتم کشته‌ات،بر سجده افتادم | بیا و مُهر مِهرت بر نماز آخرم بگذار }}
{{ب| به شکر اینکه گشتم کشته‌ات، بر سجده افتادم | بیا و مُهر مِهرت بر نماز آخرم بگذار }}


{{ب| سجود عشق،طولانى‌ست من سر برنمى‌دارم | اگر خواهى سرافرازم،بیا پا بر سرم بگذار }}
{{ب| سجود عشق، طولانى‌ست من سر برنمى‌دارم | اگر خواهى سرافرازم، بیا پا بر سرم بگذار }}


{{ب| علَم افتاده سویى،مشک سویى،دستها سویى | ز هم پاشیده شد،شیرازه‌اى بر دفترم بگذار }}
{{ب| علَم افتاده سویى، مشک سویى،دستها سویى | ز هم پاشیده شد، شیرازه‌اى بر دفترم بگذار }}


{{ب| به دوش خود،عَلم‌آسا نهادم بار عشقت را | پس از من همچو بار غم به دوش خواهرم بگذار }}
{{ب| به دوش خود، عَلم‌آسا نهادم بار عشقت را | پس از من همچو بار غم به دوش خواهرم بگذار }}


{{ب| بیا پروانۀ پروانه را اى شمع امضا کن سرافرازم کن | و،پا بر سر خاکسترم بگذار <ref>همان،ص 290 و 291.</ref> }}
{{ب| بیا پروانۀ پروانه را اى شمع امضا کن سرافرازم کن | و پا بر سر خاکسترم بگذار <ref>همان،ص 290 و 291.</ref> }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
==دشت شراره==
<br />
====دشت شراره====
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب| بیش از ستاره زخم و،فلک در نظاره بود | دامان آسمان ز غمش پرستاره بود }}
{{ب| بیش از ستاره زخم و، فلک در نظاره بود | دامان آسمان ز غمش پرستاره بود }}


{{ب| لازم نبود آتش سوزان به خیمه‌ها | دشتى ز سوز سینۀ زینب شراره بود }}
{{ب| لازم نبود آتش سوزان به خیمه‌ها | دشتى ز سوز سینۀ زینب شراره بود }}
خط ۱۰۳: خط ۱۱۲:
{{ب| مى‌خواست تا ببوسد و برگیردش ز خاک | قرآن او ورقْ ورق و پاره پاره بود }}
{{ب| مى‌خواست تا ببوسد و برگیردش ز خاک | قرآن او ورقْ ورق و پاره پاره بود }}


{{ب| یک خیمه نیم سوخته،شد جاى صد اسیر | چیزى که ره نداشت در آن خیمه،چاره بود }}
{{ب| یک خیمه نیم سوخته، شد جاى صد اسیر | چیزى که ره نداشت در آن خیمه، چاره بود }}


{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
==منابع==


 
*[[کاروان شعر عاشورا|محمد علی مجاهدی، ''کاروان شعر عاشورا''، زمزم هدایت، ج1، ص 549-551.]]
==منابع==
محمد علی مجاهدی، ''کاروان شعر عاشورا''، زمزم هدایت، ج1، ص 549-551.


==پی نوشت==
==پی نوشت==
[[رده:افراد]]
[[رده:در سده‌های متأخر]]
[[رده:مؤلفین]]
[[رده:شاعران]]
[[رده:شاعران]]
<references />
[[رده:شاعران معاصر]]
[[رده:شاعران فارسی زبان]]
[[رده:شاعران ایرانی]]
[[رده:شاعران عاشورایی]]

نسخهٔ ‏۱۴ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۱۱

على انسانى
زادروز 1326
کاشان
سبک نوشتاری اصفهانى و عراقى
دیوان سروده‌ها 1)تصحیح و مقابلۀ منظومۀ حماسى عاشورایى «چهار خیابان باغ فردوس» سرودۀ الهامى کرمانشاهى از شعراى تواناى دورۀ قاجاریّه. 2)مجموعۀ «چراغ صاعقه» حاوى اشعار برگزیدۀ عاشورایى شاعران. 3)مجموعۀ شعرى «یک عمر» حاوى غزل‌هاى برگزیدۀ صائب تبریزى در زمینه‌هاى اخلاقى، عرفانى و مذهبى، و نیز استقبال‌هاى او از برخى از غزلیات لسان‌الغیب حافظ شیرازى. 4)مجموعۀ شعر «دل سنگ آب شد» حاوى اشعار آیینى وى. 5)مجموعۀ شعرى «یک دم» که سوگ سروده‌ها و نوحه‌هاى او را در بر دارد و آمادۀ چاپ مى‌باشد.
مدرک تحصیلی متوسطه

علی انسانی (زاده 1326 در کاشان) شاعر ایرانی است.

زندگینامه

علی انسانی در سال 1333 همراه با افراد خانواده خود به تهران عزیمت کرد و تحصیلات ابتدایى و متوسطه را در همین شهر به پایان برد و با حضور مستمر خود در محافل ادبى و مذهبى از محضر اساتید فن بهره‌ها برد. وی از اوان جوانى با شیوۀ ستایشگرى آل اللّه و آفرینش آثار آیینى آشنا شد و به تدریج با تجربه‌هایى که در این دو مقوله کسب کرد، توانست در انجمن‌هاى ادبى و محافل آیینى حضور موفقى داشته باشد تا جایى که امروز از چهره‌هاى ممتاز و برتر جامعۀ مدّاحان و از شعراى مطرح و نام‌آشناى آیینى به شمار مى‌رود. او طبعا به سبک اصفهانى (هندى) متمایل است و شیوۀ بیانى او غالبا آمیزه‌اى از دو سبک اصفهانى و عراقى است.

آثار

مجموعه اشعار

  • تصحیح و مقابلۀ منظومۀ حماسى عاشورایى «چهار خیابان باغ فردوس» سرودۀ الهامى کرمانشاهى از شعراى تواناى دورۀ قاجاریّه.
  • مجموعۀ «چراغ صاعقه» حاوى اشعار برگزیدۀ عاشورایى شاعران.
  • مجموعۀ شعرى «یک عمر» حاوى غزل‌هاى برگزیدۀ صائب تبریزى در زمینه‌هاى اخلاقى، عرفانى و مذهبى، و نیز استقبال‌هاى او از برخى از غزلیات لسان‌الغیب حافظ شیرازى.
  • مجموعۀ شعر (دل سنگ آب شد) حاوى اشعار آیینى وى.
  • مجموعۀ شعرى «یک دم» که سوگ سروده‌ها و نوحه‌هاى او را در بر دارد.

اشعار

راندۀ خوانده

اگر بر آستان خوانى مرا،خاک درت گردم و گر از در برانى، خاک پاى لشکرت گردم
به دامانت غبارآسا نشستم، برنمى‌خیزم وگر بفشانى‌ام، خیزم ولى گرد سرت گردم
على- شیر خدا، باب تو- شیر خود به قاتل داد تویى دلبند او مپسند بى‌فیض از درت گردم
دل و جانم ز تاب شرم همچون شمع مى‌سوزد بده پروانه، تا پروانه‌سان خاکسترت گردم
به دربارت اگر بارى دهى بارم، زهى عزّت ولیکن با چه رویى رو به رو با خواهرت گردم؟
ببین از کردۀ خود سر به پیشم، سربلندم کن مرا رخصت بده تا پیشْ مرگِ اکبرت گردم
اگر باشد به دستم اختیارى، بعدِ سر دادن سرم گیرم به دست و، باز بر گرد سرت گردم
وضو گیرم ز آب کوثر و نامش به لب آرم که شاید رستگار از فیض نام مادرت گردم
اگر بر جانفشانى نیستم قابل، اجازت بخش به خیمه مهدْ جنبانِ علىِ اصغرت گردم [۱]


سجود عشق

بیا از خاک بردار و به دامانت سرم بگذار به پیش چشم دشمن، پاى بر چشم ترم بگذار
اگر چشمم پر از خونست و جایى بهر پایت نیست بیا چشم انتظارم، پا به چشم دیگرم بگذار
مرا در کودکى مادر بلاگرد تو گردانید به پاداش خلوصش منّتى بر مادرم بگذار
به شکر اینکه گشتم کشته‌ات، بر سجده افتادم بیا و مُهر مِهرت بر نماز آخرم بگذار
سجود عشق، طولانى‌ست من سر برنمى‌دارم اگر خواهى سرافرازم، بیا پا بر سرم بگذار
علَم افتاده سویى، مشک سویى،دستها سویى ز هم پاشیده شد، شیرازه‌اى بر دفترم بگذار
به دوش خود، عَلم‌آسا نهادم بار عشقت را پس از من همچو بار غم به دوش خواهرم بگذار
بیا پروانۀ پروانه را اى شمع امضا کن سرافرازم کن و پا بر سر خاکسترم بگذار [۲]


دشت شراره

بیش از ستاره زخم و، فلک در نظاره بود دامان آسمان ز غمش پرستاره بود
لازم نبود آتش سوزان به خیمه‌ها دشتى ز سوز سینۀ زینب شراره بود
مى‌خواست تا ببوسد و برگیردش ز خاک قرآن او ورقْ ورق و پاره پاره بود
یک خیمه نیم سوخته، شد جاى صد اسیر چیزى که ره نداشت در آن خیمه، چاره بود

منابع

پی نوشت

  1. دل سنگ آب شد، على انسانى، ص 235 و 236.
  2. همان،ص 290 و 291.