عبدالله بن یقطر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۴: خط ۲۴:
}}
}}
==تبارشناسی==
==تبارشناسی==
عبدالله بن یقطر از قبیله حمیر، یمنی الاصل و ساکن مدینه بود. پدر عبدالله، بقطر خادم پیامبر(ص) بود و به همراه همسرش میمونه در خانه امام علی(ع) زندگی می‌کردند. بنا به نقلی عبدالله سه روز قبل از امام حسین(ع) متولد شد. مادرش دایه امام حسین(ع) بود. به همین دلیل عبدالله را برادر رضاعی آن حضرت نامیده‌اند.<ref>تاریخ الطبری، ج۵، ص۳۷۹؛ انصار الحسین(ع)، ص۱۳۶.</ref> اگر چه بنا به نقلی امام حسین(ع) جز از مادرش از شخص دیگری شیر نخورده است. عبدالله یکی از فرستادگان امام حسین(ع) به کوفه بود.
عبدالله بن یقطر از قبیله حمیر، یمنی الاصل و ساکن مدینه بود. پدر عبدالله، بقطر خادم پیامبر(ص) بود و به همراه همسرش میمونه در خانه امام علی(ع) زندگی می‌کردند. بنا به نقلی عبدالله سه روز قبل از امام حسین(ع) متولد شد. مادرش دایه امام حسین(ع) بود. به همین دلیل عبدالله را برادر رضاعی آن حضرت نامیده‌اند.<ref>تاریخ الطبری، ج5، ص379؛ انصار الحسین(ع)، ص136.</ref> اگر چه بنا به نقلی امام حسین(ع) جز از مادرش از شخص دیگری شیر نخورده است. عبدالله یکی از فرستادگان امام حسین(ع) به کوفه بود.
==شهادت==
==شهادت==
عبدالله همراه با امام حسین(ع) از مدینه به مکه و از آنجا نیز همراه کاروان امام حسین(ع) به سمت [[کوفه]] حرکت کرد. او از فرستادگان امام حسین (ع) و حامل‌ پیامی‌ برای‌ [[مسلم بن عقیل|مسلم بن عقیل]] به کوفه بود و رهسپار آن دیار شد. اما توسط [[حصین‌ بن نمیر تمیمی|حصین بن نمیر]] در نزدیکی [[قادسیه]] دستگیر شد. او را نزد [[عبید الله بن زیاد|عبیدالله بن زیاد]] بردند و چون اسرار نامه امام حسین(ع) را فاش نکرد، عبیدالله نیز دستور داد او را از بالای قصر به زمین افکندند و استخوان‌هایش خُرد شد. هنوز رمقی در بدن داشت که عبدالملک بن عمیر لخمی با ضربتی او را کشت.<ref>ر.ک : انساب الاشراف، بلاذری، ج۳، ص۱۶۹؛ تاریخ الطبری، ج۵، ص۳۹۷؛ انصار الحسین (ع)، ص۱۳۶-۱۳۷.</ref>  
عبدالله همراه با امام حسین(ع) از مدینه به مکه و از آنجا نیز همراه کاروان امام حسین(ع) به سمت [[کوفه]] حرکت کرد. او از فرستادگان امام حسین (ع) و حامل‌ پیامی‌ برای‌ [[مسلم بن عقیل|مسلم بن عقیل]] به کوفه بود و رهسپار آن دیار شد. اما توسط [[حصین‌ بن نمیر تمیمی|حصین بن نمیر]] در نزدیکی [[قادسیه]] دستگیر شد. او را نزد [[عبید الله بن زیاد|عبیدالله بن زیاد]] بردند و چون اسرار نامه امام حسین(ع) را فاش نکرد، عبیدالله نیز دستور داد او را از بالای قصر به زمین افکندند و استخوان‌هایش خُرد شد. هنوز رمقی در بدن داشت که عبدالملک بن عمیر لخمی با ضربتی او را کشت.<ref>ر.ک : انساب الاشراف، بلاذری، ج3، ص169؛ تاریخ الطبری، ج5، ص397؛ انصار الحسین (ع)، ص136-137.</ref>  


برخی نیز نوشته‌اند عبدالله سفیر مسلم برای امام حسین(ع) بود تا تحول و انحطاط کوفه را خبر دهد که توسط‌ [[مالک‌ بن‌ یربوع‌ تمیمی]]<nowiki/>‌ دستگیر و به‌ عبیدالله بن زیاد تحویل‌ داده‌ شد. در کوفه‌ وی‌ را از بالای‌ قصر [[دار الاماره]]<nowiki/>‌ به‌ پایین‌ پرتاب‌ کردند.
برخی نیز نوشته‌اند عبدالله سفیر مسلم برای امام حسین(ع) بود تا تحول و انحطاط کوفه را خبر دهد که توسط‌ [[مالک‌ بن‌ یربوع‌ تمیمی]]<nowiki/>‌ دستگیر و به‌ عبیدالله بن زیاد تحویل‌ داده‌ شد. در کوفه‌ وی‌ را از بالای‌ قصر [[دار الاماره]]<nowiki/>‌ به‌ پایین‌ پرتاب‌ کردند.


وقتی‌ بالای‌ قصر رسید، از همان‌ جا بر عبیدالله بن زیاد و پدرش‌ لعنت‌ کرد. پس‌ از آن‌که ‌او را پایین‌ انداختند، هنوز رمقی‌ در تنش‌ مانده‌ بود که توسط‌ عبدالملک‌ بن‌ عمیر لخمی‌، سر از تنش‌ جدا شد.<ref>الفتوح، ج۵، ص۴۵.</ref>  
وقتی‌ بالای‌ قصر رسید، از همان‌ جا بر عبیدالله بن زیاد و پدرش‌ لعنت‌ کرد. پس‌ از آن‌که ‌او را پایین‌ انداختند، هنوز رمقی‌ در تنش‌ مانده‌ بود که توسط‌ عبدالملک‌ بن‌ عمیر لخمی‌، سر از تنش‌ جدا شد.<ref>الفتوح، ج5، ص45.</ref>  


==نام در زیارت‌نامه==
==نام در زیارت‌نامه==
خط ۳۸: خط ۳۸:


==دعای امام حسین (ع)==
==دعای امام حسین (ع)==
در منزل [[زباله]]<nowiki/>‌ خبر شهادت‌ [[قیس ‌بن‌ مسهر صیداوی‌]] و عبدالله بن‌ یقطر به‌ امام حسین (ع) رسید.<ref>تاریخ الطبری، ج۵، ص ۳۹۸-۳۹۹؛ ارشاد القلوب، ج۲، ص۷۰-۷۱.</ref> امام‌ حسین(ع) آیه [[استرجاع]] را خواند و اشک ریخت. سپس‌ این‌ آیه‌ را تلاوت‌ فرمود: «فَمِنْهُم‌ مَن‌ قَضی ‌نَحْبَه‌ وَ مِنْهُم‌ مَن‌ْ ینْتَظِر وَ ما بَدَّلُوا تَبْدیلا» از آنان‌ کسانی‌ هستند که‌ به‌ پیمان‌ خود وفا کردند و برخی‌ دیگر درانتظار وفای‌ به‌ عهد خود هستند و هرگز تبدیلی‌ را در پیمان‌ روا نمی‌دارند. آن‌گاه‌ فرمود:
در منزل [[زباله]]<nowiki/>‌ خبر شهادت‌ [[قیس ‌بن‌ مسهر صیداوی‌]] و عبدالله بن‌ یقطر به‌ امام حسین (ع) رسید.<ref>تاریخ الطبری، ج5، ص 398-399؛ ارشاد القلوب، ج2، ص70-71.</ref> امام‌ حسین(ع) آیه [[استرجاع]] را خواند و اشک ریخت. سپس‌ این‌ آیه‌ را تلاوت‌ فرمود: «فَمِنْهُم‌ مَن‌ قَضی ‌نَحْبَه‌ وَ مِنْهُم‌ مَن‌ْ ینْتَظِر وَ ما بَدَّلُوا تَبْدیلا» از آنان‌ کسانی‌ هستند که‌ به‌ پیمان‌ خود وفا کردند و برخی‌ دیگر درانتظار وفای‌ به‌ عهد خود هستند و هرگز تبدیلی‌ را در پیمان‌ روا نمی‌دارند. آن‌گاه‌ فرمود:


«خداوند بهشت‌ را پاداش‌ آنان‌ قرار دهد. بارالها برای‌ ما و شیعیان‌ ما جایگاه‌ والایی‌ قرار ده‌ و ما را با ایشان‌ در قرارگاهی‌ از رحمت‌ خود گرد آور و پاداش‌ بسیار خودت‌ را بر ما ارزانی‌ دار که‌ تو بر هر کاری ‌توانایی.»<ref>البدایه و النهایه، ج۸، ص۲۶۸؛ با اشاره به آیه ۲۳ سوره احزاب.۸.</ref>
«خداوند بهشت‌ را پاداش‌ آنان‌ قرار دهد. بارالها برای‌ ما و شیعیان‌ ما جایگاه‌ والایی‌ قرار ده‌ و ما را با ایشان‌ در قرارگاهی‌ از رحمت‌ خود گرد آور و پاداش‌ بسیار خودت‌ را بر ما ارزانی‌ دار که‌ تو بر هر کاری ‌توانایی.»<ref>البدایه و النهایه، ج8، ص268؛ با اشاره به آیه 23 سوره احزاب.8.</ref>




==منبع==
==منبع==


*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=2588126&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author مرضیه محمدزاده، شهیدان جاوید، نشر بصیرت، ص ۲۶۹-۲۷۰.]
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=2588126&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author مرضیه محمدزاده، شهیدان جاوید، نشر بصیرت، ص 269-270.]


==پی‌نوشت==
==پی‌نوشت==
خط ۵۲: خط ۵۲:
[[رده: شهیدان قبل از عاشورا]]
[[رده: شهیدان قبل از عاشورا]]
<references />
<references />
[[en:Abd Allah b. Yaqtar]]