رقیه دختر امام علی(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (فارسی نویسی اعداد)
خط ۱: خط ۱:
'''ام کلثوم''' دختر امیرالمؤمنین (ع) است و در واقعه [[عاشورا]] حضور داشته است. وى در سال‌هاى آخر عمر پیامبر خدا (ص) به دنیا آمد. زنى با فضیلت، فصیح، سخنور و دانا بود. نامش را زینب صغرى هم گفته‌اند. وى در طول زندگى، شاهد شهادت مظلومانۀ عترت پیامبر بود.  
'''ام کلثوم''' دختر علی بن ابی طالب، که در واقعه [[عاشورا]] حضور داشت. وى در سال‌هاى آخر عمر پیامبر خدا(ص) به دنیا آمد. زنى با فضیلت، فصیح، سخنور و دانا بود. نامش را زینب صغرى هم گفته‌اند. وى در طول زندگى، شاهد شهادت مظلومانۀ عترت پیامبر بود.  
{{جعبه زندگینامه
{{جعبه زندگینامه
| اندازه جعبه =
| اندازه جعبه =
خط ۵۴: خط ۵۴:
}}
}}


 
== حضور در کربلا ==
 
در سال ۶۱ هجرى نیز در رکاب سید الشهدا(ع) به [[کربلا]] آمد و پس از عاشورا، در مدّت اسارت نیز با سخنانش عترت رسول خدا را معرفى و ستم‌هاى حکّام را افشا مى‌کرد. از جمله وقتى کاروان اسیران را به کوفه وارد کردند، در جمع انبوه حاضران، امّ کلثوم به مردم دستور سکوت داد. چون نفس‌ها آرام گرفت و همه ساکت شدند به سخن پرداخت و کوفیان را به خاطر سستى در یارى امام حسین(ع) و آلودن دست به خون سید الشهدا(ع) ملامت کرد.
 
==حضور در کربلا==
در سال 61 هجرى نیز در رکاب سید الشهدا (ع) به [[کربلا]] آمد و پس از عاشورا، در مدّت اسارت نیز با سخنانش عترت رسول خدا را معرفى و ستم‌هاى حکّام را افشا مى‌کرد. از جمله وقتى کاروان اسیران را به کوفه وارد کردند، در جمع انبوه حاضران، امّ کلثوم به مردم دستور سکوت داد. چون نفس‌ها آرام گرفت و همه ساکت شدند به سخن پرداخت و کوفیان را به خاطر سستى در یارى امام حسین (ع) و آلودن دست به خون سید الشهدا (ع) ملامت کرد.


آغاز خطبه‌اش چنین است:
آغاز خطبه‌اش چنین است:
خط ۶۴: خط ۶۱:
«یا اهلَ الکوفةِ! سوأة لَکُم، ما لَکُم خَذَلتُم حُسَیناً وَ قَتَلتُمُوهَ وَ أنتهبتُم أموالَهُ وَ وَرَثتُمَوهُ وَ سبیتُم نِسأه و نکبتُموهُ، فتبّا لکُم و سُحقاً! وَیلَکُم أ تَدَرونَ اىُّ دَواه دهتکُم...»<ref>''دایرة المعارف تشیّع.''</ref>
«یا اهلَ الکوفةِ! سوأة لَکُم، ما لَکُم خَذَلتُم حُسَیناً وَ قَتَلتُمُوهَ وَ أنتهبتُم أموالَهُ وَ وَرَثتُمَوهُ وَ سبیتُم نِسأه و نکبتُموهُ، فتبّا لکُم و سُحقاً! وَیلَکُم أ تَدَرونَ اىُّ دَواه دهتکُم...»<ref>''دایرة المعارف تشیّع.''</ref>


و صداى گریۀ همه برخاست و زنان صورت خراشیدند و موى کندند. هنگام ورود به شام نیز شمر را طلبید و از او خواست که آنان را از دروازه‌اى وارد کنند که اجتماع کمترى باشد و [[سرهاى شهدا]] را دورتر نگهدارند تا مردم به تماشاى آن‌ها پرداخته، کمتر به چهرۀ اهل بیت پیامبر نگاه کنند. [[شمر بن ذی الجوشن|شمر]] دقیقا بر خلاف خواستۀ او عمل کرد و اسیران را از دروازۀ ساعات وارد [[دمشق]] کردند.<ref>''بحار الأنوار،ج 45،ص 112؛اعیان الشیعة،ج 3،ص 485.''</ref> در ایام حضور در دمشق نیز هرگز از بیان حقایق و افشاى جنایات امویان کوتاهى نکرد. پس از بازگشت اهل بیت به مدینه نیز، ام کلثوم از کسانى بود که گزارش این سفر خونین را به مردم مى‌داد. شعر معروف «مدینةُ جَدِّنا لا تَقَبَّلینا، فبِالحَسراتِ و الأحزانِ جِئنا» که هنگام ورود به مدینه خوانده شده از ام کلثوم است. <ref>''تمام شعر که 38 بیت است در«عوالم»جلد امام حسین(ع)،ص 423 آمده است.''</ref> البته بعضى معتقدند امّ کلثوم که دختر حضرت فاطمه (ع) بوده، در زمان امام مجتبى (ع) از دنیا رفت.
و صداى گریۀ همه برخاست و زنان صورت خراشیدند و موى کندند. هنگام ورود به شام نیز شمر را طلبید و از او خواست که آنان را از دروازه‌اى وارد کنند که اجتماع کمترى باشد و [[سرهاى شهدا]] را دورتر نگهدارند تا مردم به تماشاى آن‌ها پرداخته، کمتر به چهره اهل بیت پیامبر نگاه کنند. [[شمر بن ذی الجوشن|شمر]] دقیقا بر خلاف خواستۀ او عمل کرد و اسیران را از دروازۀ ساعات وارد [[دمشق]] کردند.<ref>''بحار الأنوار،ج ۴۵،ص ۱۱۲؛اعیان الشیعة،ج ۳،ص ۴۸۵.''</ref> در ایام حضور در دمشق نیز هرگز از بیان حقایق و افشاى جنایات امویان کوتاهى نکرد. پس از بازگشت اهل بیت به مدینه نیز، ام کلثوم از کسانى بود که گزارش این سفر خونین را به مردم مى‌داد. شعر معروف «مدینةُ جَدِّنا لا تَقَبَّلینا، فبِالحَسراتِ و الأحزانِ جِئنا» که هنگام ورود به مدینه خوانده شده از ام کلثوم است.<ref>''تمام شعر که ۳۸ بیت است در«عوالم»جلد امام حسین(ع)،ص ۴۲۳ آمده است.''</ref> البته بعضى معتقدند امّ کلثوم که دختر حضرت فاطمه(ع) بوده، در زمان امام مجتبى(ع) از دنیا رفت.
==واقعه [[عاشورا]] و حوادث پس از آن==
==واقعه [[عاشورا]] و حوادث پس از آن==


#ابن طاووس می‌گوید: چون [[حسین بن على (ع)|حسین (ع)]] وداع کرد، ام کلثوم ندا سرداد و گفت: یا ابا عبدالله! وای بر ما بعد از مصیبت از دست دادن شما. امام(ع) هم ام کلثوم، [[حضرت زینب(س)|زینب]] (س) و [[رباب دختر امرؤ القیس|رباب]] را تسلی داد.<ref>ابن طاووس، لهوف، ص82.</ref>
#ابن طاووس می‌گوید: چون [[حسین بن على (ع)|حسین(ع)]] وداع کرد، ام کلثوم ندا سرداد و گفت: یا ابا عبدالله! وای بر ما بعد از مصیبت از دست دادن شما. امام(ع) هم ام کلثوم، [[حضرت زینب(س)|زینب]](س) و [[رباب دختر امرؤ القیس|رباب]] را تسلی داد.<ref>ابن طاووس، لهوف، ص۸۲.</ref>
#در جریان اسارت، هنگامی که کوفیان برای اطفال غذا آوردند ام کلثوم فریاد زد و گفت:‌ای اهل [[کوفه]] صدقه بر ما (اهل بیت پیامبر) حرام است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج45، ص114.</ref>
#در جریان اسارت، هنگامی که کوفیان برای اطفال غذا آوردند ام کلثوم فریاد زد و گفت:‌ای اهل [[کوفه]] صدقه بر ما(اهل بیت پیامبر) حرام است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۱۴.</ref>
#روایتی که به هنگام ورود کاروان اسرا به [[شام]]، ام کلثوم از [[شمر]] خواست که سرهای شهدا را از میان اسیران به سمتی ببرد که همه نگاه‌ها به آن طرف برود و نظاره به سوی آنان کمتر شود.<ref>ابن طاووس، لهوف، ص174.</ref>
#روایتی که به هنگام ورود کاروان اسرا به [[شام]]، ام کلثوم از [[شمر]] خواست که سرهای شهدا را از میان اسیران به سمتی ببرد که همه نگاه‌ها به آن طرف برود و نظاره به سوی آنان کمتر شود.<ref>ابن طاووس، لهوف، ص۱۷۴.</ref>


==زمان وفات و نحوه آن==
==زمان وفات و نحوه آن==
خط ۷۵: خط ۷۲:
در باب زمان وفات ام کلثوم و چگونگی آن نیز اختلاف است.
در باب زمان وفات ام کلثوم و چگونگی آن نیز اختلاف است.


#بسیاری از منابع، رحلت او و فرزندش زید را در یک زمان دانسته‌اند تا آن جا که نماز میت بر بدن هر دو با هم خوانده شد.<ref>زبیدی، تاج العروس، ج15، ص813.</ref>
#بسیاری از منابع، رحلت او و فرزندش زید را در یک زمان دانسته‌اند تا آن جا که نماز میت بر بدن هر دو با هم خوانده شد.<ref>زبیدی، تاج العروس، ج۱۵، ص۸۱۳.</ref>
#عده‌ای وفات آنان را حدود سال 50 ق و در زمان سلطنت [[معاویه]] می‌دانند.<ref>صفدی، الوافی بالوفیات، ج15، ص24؛ امین، اعیان الشیعه، ج3، ص485.</ref>
#عده‌ای وفات آنان را حدود سال ۵۰ق و در زمان سلطنت [[معاویه]] می‌دانند.<ref>صفدی، الوافی بالوفیات، ج۱۵، ص۲۴؛ امین، اعیان الشیعه، ج۳، ص۴۸۵.</ref>
#برخی گفته‌اند: وفات آنان در زمان حکومت عبدالملک بن مروان (73 – 86 ق) بوده است.<ref>صنعانی، المصنف، ج6، ص164.</ref>
#برخی گفته‌اند: وفات آنان در زمان حکومت عبدالملک بن مروان(۷۳– ۸۶ق) بوده است.<ref>صنعانی، المصنف، ج۶، ص۱۶۴.</ref>
#مقریزی می‌نویسد: زمانی که همسر عون بن جعفر بود از دنیا رفت.<ref>مقریزی، امتاع الاسماع، ج5، ص370.</ref>
#مقریزی می‌نویسد: زمانی که همسر عون بن جعفر بود از دنیا رفت.<ref>مقریزی، امتاع الاسماع، ج۵، ص۳۷۰.</ref>
#ابن عبدالبر، وفات وی را در زمان امامت امام حسن (ع) ذکر می‌کند.<ref>ابن عبدالبر، استیعاب، ج4، ص1956.</ref>
#ابن عبدالبر، وفات وی را در زمان امامت امام حسن(ع) ذکر می‌کند.<ref>ابن عبدالبر، استیعاب، ج۴، ص۱۹۵۶.</ref>
#ابن طیفور نیز قائل به وفات او پس از سال 61 ق و واقعه کربلا شده است.<ref>ابن طیفور، بلاغات النساء، ص23 و 24.</ref>
#ابن طیفور نیز قائل به وفات او پس از سال ۶۱ ق و واقعه کربلا شده است.<ref>ابن طیفور، بلاغات النساء، ص۲۳ و ۲۴.</ref>
 


==نحوۀ وفات==
==نحوه وفات==
درباره نحوه وفات هم آمده است که‌ام کلثوم و فرزندش زید بر اثر بیماری<ref>بغدادی، المنمق، ص312.</ref> یا خورانیدن سم به آنان<ref>صنعانی، المصنف، ج6، ص164.</ref> از دنیا رفته‌اند.
درباره نحوه وفات هم آمده است که‌ام کلثوم و فرزندش زید بر اثر بیماری<ref>بغدادی، المنمق، ص۳۱۲.</ref> یا خورانیدن سم به آنان<ref>صنعانی، المصنف، ج۶، ص۱۶۴.</ref> از دنیا رفته‌اند.


==مدفن==
==مدفن==
عمادالدین طبری می‌گوید:
عمادالدین طبری می‌گوید:


:::''روایت است که‌ام کلثوم خواهر [[امام حسین]](ع) در [[شام]] (سوریه) متوفی شد''.<ref>طبری، کامل بهایی، ج2، ص371.</ref>
:::''روایت است که‌ام کلثوم خواهر [[امام حسین]](ع) در [[شام]](سوریه) متوفی شد''.<ref>طبری، کامل بهایی، ج۲، ص۳۷۱.</ref>


ابن بطوطه در سفرنامه‌اش می‌نویسد:
ابن بطوطه در سفرنامه‌اش می‌نویسد:


:::''در نزدیکی شهر شام و یک فرسخ مانده به آن، مزار ام کلثوم دختر علی بن ابی طالب (ع) از فاطمه است.''<ref>ابن بطوطه، الرحله، ج1، ص113.</ref>
:::''در نزدیکی شهر شام و یک فرسخ مانده به آن، مزار ام کلثوم دختر علی بن ابی طالب(ع) از فاطمه است.''<ref>ابن بطوطه، الرحله، ج۱، ص۱۱۳.</ref>


یاقوت حموی هم می‌نویسد:
یاقوت حموی هم می‌نویسد:


:::''قبر ام کلثوم در راویه دمشق است''.<ref>یاقوت، معجم البلدان، ج3، ص20.</ref>
:::''قبر ام کلثوم در راویه دمشق است''.<ref>یاقوت، معجم البلدان، ج۳، ص۲۰.</ref>


ابن عساکر در این باره می‌گوید:
ابن عساکر در این باره می‌گوید:


:::''این قبری که در راویه [[دمشق]] است مدفن ام کلثوم، دختر علی بن ابیطالب(ع) از فاطمه نیست... وی در مدینه درگذشت و در قبرستان بقیع مدفون گردید''.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج2، ص309.</ref>
:::''این قبری که در راویه [[دمشق]] است مدفن ام کلثوم، دختر علی بن ابیطالب(ع) از فاطمه نیست... وی در مدینه درگذشت و در قبرستان بقیع مدفون گردید''.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۲، ص۳۰۹.</ref>


برخی نیز گفته‌اند که این قبر، مدفن زینب (س)، دختر علی (ع) و فاطمه (س) است که کنیه‌اش ام کلثوم است.<ref>البیطار، حلیة البشر، ج2، ص50.</ref>
برخی نیز گفته‌اند که این قبر، مدفن زینب(س)، دختر علی(ع) و فاطمه(س) است که کنیه‌اش ام کلثوم است.<ref>البیطار، حلیة البشر، ج۲، ص۵۰.</ref>
==منابع==
==منابع==



نسخهٔ ‏۶ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۲۳:۱۷

ام کلثوم دختر علی بن ابی طالب، که در واقعه عاشورا حضور داشت. وى در سال‌هاى آخر عمر پیامبر خدا(ص) به دنیا آمد. زنى با فضیلت، فصیح، سخنور و دانا بود. نامش را زینب صغرى هم گفته‌اند. وى در طول زندگى، شاهد شهادت مظلومانۀ عترت پیامبر بود.

ام کلثوم بنت علی بن ابیطالب
زینب صغری
زادروز سال 6ق
آرامگاه سوریه، قبرستان باب الصغیر
محل زندگی مدینه
لقب ام کلثوم


حضور در کربلا

در سال ۶۱ هجرى نیز در رکاب سید الشهدا(ع) به کربلا آمد و پس از عاشورا، در مدّت اسارت نیز با سخنانش عترت رسول خدا را معرفى و ستم‌هاى حکّام را افشا مى‌کرد. از جمله وقتى کاروان اسیران را به کوفه وارد کردند، در جمع انبوه حاضران، امّ کلثوم به مردم دستور سکوت داد. چون نفس‌ها آرام گرفت و همه ساکت شدند به سخن پرداخت و کوفیان را به خاطر سستى در یارى امام حسین(ع) و آلودن دست به خون سید الشهدا(ع) ملامت کرد.

آغاز خطبه‌اش چنین است:

«یا اهلَ الکوفةِ! سوأة لَکُم، ما لَکُم خَذَلتُم حُسَیناً وَ قَتَلتُمُوهَ وَ أنتهبتُم أموالَهُ وَ وَرَثتُمَوهُ وَ سبیتُم نِسأه و نکبتُموهُ، فتبّا لکُم و سُحقاً! وَیلَکُم أ تَدَرونَ اىُّ دَواه دهتکُم...»[۱]

و صداى گریۀ همه برخاست و زنان صورت خراشیدند و موى کندند. هنگام ورود به شام نیز شمر را طلبید و از او خواست که آنان را از دروازه‌اى وارد کنند که اجتماع کمترى باشد و سرهاى شهدا را دورتر نگهدارند تا مردم به تماشاى آن‌ها پرداخته، کمتر به چهره اهل بیت پیامبر نگاه کنند. شمر دقیقا بر خلاف خواستۀ او عمل کرد و اسیران را از دروازۀ ساعات وارد دمشق کردند.[۲] در ایام حضور در دمشق نیز هرگز از بیان حقایق و افشاى جنایات امویان کوتاهى نکرد. پس از بازگشت اهل بیت به مدینه نیز، ام کلثوم از کسانى بود که گزارش این سفر خونین را به مردم مى‌داد. شعر معروف «مدینةُ جَدِّنا لا تَقَبَّلینا، فبِالحَسراتِ و الأحزانِ جِئنا» که هنگام ورود به مدینه خوانده شده از ام کلثوم است.[۳] البته بعضى معتقدند امّ کلثوم که دختر حضرت فاطمه(ع) بوده، در زمان امام مجتبى(ع) از دنیا رفت.

واقعه عاشورا و حوادث پس از آن

  1. ابن طاووس می‌گوید: چون حسین(ع) وداع کرد، ام کلثوم ندا سرداد و گفت: یا ابا عبدالله! وای بر ما بعد از مصیبت از دست دادن شما. امام(ع) هم ام کلثوم، زینب(س) و رباب را تسلی داد.[۴]
  2. در جریان اسارت، هنگامی که کوفیان برای اطفال غذا آوردند ام کلثوم فریاد زد و گفت:‌ای اهل کوفه صدقه بر ما(اهل بیت پیامبر) حرام است.[۵]
  3. روایتی که به هنگام ورود کاروان اسرا به شام، ام کلثوم از شمر خواست که سرهای شهدا را از میان اسیران به سمتی ببرد که همه نگاه‌ها به آن طرف برود و نظاره به سوی آنان کمتر شود.[۶]

زمان وفات و نحوه آن

ضریح ام کلثوم

در باب زمان وفات ام کلثوم و چگونگی آن نیز اختلاف است.

  1. بسیاری از منابع، رحلت او و فرزندش زید را در یک زمان دانسته‌اند تا آن جا که نماز میت بر بدن هر دو با هم خوانده شد.[۷]
  2. عده‌ای وفات آنان را حدود سال ۵۰ق و در زمان سلطنت معاویه می‌دانند.[۸]
  3. برخی گفته‌اند: وفات آنان در زمان حکومت عبدالملک بن مروان(۷۳– ۸۶ق) بوده است.[۹]
  4. مقریزی می‌نویسد: زمانی که همسر عون بن جعفر بود از دنیا رفت.[۱۰]
  5. ابن عبدالبر، وفات وی را در زمان امامت امام حسن(ع) ذکر می‌کند.[۱۱]
  6. ابن طیفور نیز قائل به وفات او پس از سال ۶۱ ق و واقعه کربلا شده است.[۱۲]

نحوه وفات

درباره نحوه وفات هم آمده است که‌ام کلثوم و فرزندش زید بر اثر بیماری[۱۳] یا خورانیدن سم به آنان[۱۴] از دنیا رفته‌اند.

مدفن

عمادالدین طبری می‌گوید:

روایت است که‌ام کلثوم خواهر امام حسین(ع) در شام(سوریه) متوفی شد.[۱۵]

ابن بطوطه در سفرنامه‌اش می‌نویسد:

در نزدیکی شهر شام و یک فرسخ مانده به آن، مزار ام کلثوم دختر علی بن ابی طالب(ع) از فاطمه است.[۱۶]

یاقوت حموی هم می‌نویسد:

قبر ام کلثوم در راویه دمشق است.[۱۷]

ابن عساکر در این باره می‌گوید:

این قبری که در راویه دمشق است مدفن ام کلثوم، دختر علی بن ابیطالب(ع) از فاطمه نیست... وی در مدینه درگذشت و در قبرستان بقیع مدفون گردید.[۱۸]

برخی نیز گفته‌اند که این قبر، مدفن زینب(س)، دختر علی(ع) و فاطمه(س) است که کنیه‌اش ام کلثوم است.[۱۹]

منابع

پی نوشت

  1. دایرة المعارف تشیّع.
  2. بحار الأنوار،ج ۴۵،ص ۱۱۲؛اعیان الشیعة،ج ۳،ص ۴۸۵.
  3. تمام شعر که ۳۸ بیت است در«عوالم»جلد امام حسین(ع)،ص ۴۲۳ آمده است.
  4. ابن طاووس، لهوف، ص۸۲.
  5. مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۱۴.
  6. ابن طاووس، لهوف، ص۱۷۴.
  7. زبیدی، تاج العروس، ج۱۵، ص۸۱۳.
  8. صفدی، الوافی بالوفیات، ج۱۵، ص۲۴؛ امین، اعیان الشیعه، ج۳، ص۴۸۵.
  9. صنعانی، المصنف، ج۶، ص۱۶۴.
  10. مقریزی، امتاع الاسماع، ج۵، ص۳۷۰.
  11. ابن عبدالبر، استیعاب، ج۴، ص۱۹۵۶.
  12. ابن طیفور، بلاغات النساء، ص۲۳ و ۲۴.
  13. بغدادی، المنمق، ص۳۱۲.
  14. صنعانی، المصنف، ج۶، ص۱۶۴.
  15. طبری، کامل بهایی، ج۲، ص۳۷۱.
  16. ابن بطوطه، الرحله، ج۱، ص۱۱۳.
  17. یاقوت، معجم البلدان، ج۳، ص۲۰.
  18. ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۲، ص۳۰۹.
  19. البیطار، حلیة البشر، ج۲، ص۵۰.