رباب: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۲: خط ۲۲:


==نسب==
==نسب==
رباب دختر امرؤالقیس بن عدی، است. پدرش از اعراب [[شام]] و نصرانی بود و در دوران [[عمر بن خطاب|عمر]] مسلمان شد. از مادر رباب هم با نام هند الهنود دختر ربیع بن مسعود بن مصاد بن حصن بن کعب یاد شده است.<ref name=":0">''اعیان الشیعة''، ج۶، ص۴۴۹.</ref>
رباب دختر امرؤالقیس بن عدی، است. پدرش از اعراب [[شام]] و نصرانی بود و در دوران [[عمر بن خطاب|عمر]] مسلمان شد. از مادر رباب هم با نام هند الهنود دختر ربیع بن مسعود بن مصاد بن حصن بن کعب یاد شده است.<ref name=":0">اعیان الشیعة، ج۶، ص۴۴۹.</ref>


==ویژگی‌های شخصیتی و اخلاقی==
==ویژگی‌های شخصیتی و اخلاقی==
خط ۲۸: خط ۲۸:


==ازدواج با حسین بن علی(ع)==
==ازدواج با حسین بن علی(ع)==
شیخ مفید در ذکر اولاد [[امام حسین(ع)]]، رباب را جزو همسران امام می‌شمارد.<ref>''الارشاد''، ج۲، ص۱۳۵.</ref> بنابر نقلی امرؤالقیس سه فرزند خود را از فرط علاقه و ارادت به حضرت علی(ع) به عقد ازدواج امیرالمؤمنین(ع) و امام حسن(ع) و [[امام حسین]](ع) درآورد.<ref>''انساب الاشراف''، ج۲، ص۱۹۵؛ تاریخ مدینه دمشق، ج۶۹، ص۱۱۹.</ref>
شیخ مفید در ذکر اولاد [[امام حسین(ع)]]، رباب را جزو همسران امام می‌شمارد.<ref>الارشاد، ج۲، ص۱۳۵.</ref> بنابر نقلی امرؤالقیس سه فرزند خود را از فرط علاقه و ارادت به حضرت علی(ع) به عقد ازدواج امیرالمؤمنین(ع) و امام حسن(ع) و [[امام حسین]](ع) درآورد.<ref>انساب الاشراف، ج۲، ص۱۹۵؛ تاریخ مدینه دمشق، ج۶۹، ص۱۱۹.</ref>


امام حسین(ع) رباب را بسیار دوست می‌داشت<ref>''البدایة و النهایة''، ج۸، ص۲۲۸.</ref> و درباره وی شعر هم می‌سرود. در شعری که به [[حسین|امام حسین]] منسوب است، امام(ع) بیان می‌دارد خانه‌ای که در آن رباب و سکینه باشد، دوست دارم.<ref>''اعیان‌الشیعة''، ج۶، ص۴۴۹.</ref> اشعار دیگری نیز درباره رباب به امام حسین(ع) منسوب است.<ref>برای نمونه ر.ک به ''تاج العروس''، ج۲، ص۱۰. انساب الاشراف، ج۲، ص۱۹۶.</ref>
امام حسین(ع) رباب را بسیار دوست می‌داشت<ref>البدایة و النهایة، ج۸، ص۲۲۸.</ref> و درباره وی شعر هم می‌سرود. در شعری که به [[حسین|امام حسین]] منسوب است، امام(ع) بیان می‌دارد خانه‌ای که در آن رباب و سکینه باشد، دوست دارم.<ref>اعیان‌الشیعة، ج۶، ص۴۴۹.</ref> اشعار دیگری نیز درباره رباب به امام حسین(ع) منسوب است.<ref>برای نمونه ر.ک به تاج العروس، ج۲، ص۱۰. انساب الاشراف، ج۲، ص۱۹۶.</ref>


==فرزندان==
==فرزندان==
رباب دو فرزند از [[حسین بن على (ع)|امام حسین(ع)]] داشت، یکی [[سکینه]] و دیگری [[علی اصغر (ع)|عبداللّه]]. عبداللّه(علی اصغر) در روز [[عاشورا]] در حالی که کودکی بیش نبود، در آغوش پدرش به [[شهادت]] رسید.<ref>''الارشاد''، ج۲، ص۱۳۵.</ref>
رباب دو فرزند از [[حسین بن على (ع)|امام حسین(ع)]] داشت، یکی [[سکینه]] و دیگری [[علی اصغر (ع)|عبداللّه]]. عبداللّه (علی اصغر) در روز [[عاشورا]] در حالی که کودکی بیش نبود، در آغوش پدرش به [[شهادت]] رسید.<ref>الارشاد، ج۲، ص۱۳۵.</ref>


==حضور در کربلا==
==حضور در کربلا==
خط ۶۹: خط ۶۹:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


«تا یک سال، پس از آن بر شما درود می‌فرستم و [وداع می‌کنم] کسی که یک سال کامل بگرید پس از آن معذور است.»<ref>''البدایة و النهایة''، ج۸، ص۲۲۹.</ref>
«تا یک سال، پس از آن بر شما درود می‌فرستم و [وداع می‌کنم] کسی که یک سال کامل بگرید پس از آن معذور است.»<ref>البدایة و النهایة، ج۸، ص۲۲۹.</ref>


وی همچنین در مدینه، خواستگارانی از اشراف و بزرگان قریش را رد کرد و حاضر نشد با کسی ازدواج کند. او می‌گفت: من پس از پیامبر(ص) پدر شوهری نمی‌خواهم.<ref>''الکامل فی التاریخ''، ج۴، ص۸۸.</ref>
وی همچنین در مدینه، خواستگارانی از اشراف و بزرگان قریش را رد کرد و حاضر نشد با کسی ازدواج کند. او می‌گفت: من پس از پیامبر(ص) پدر شوهری نمی‌خواهم.<ref>الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۸۸.</ref>


روایتی را مصقلة الطحان از امام صادق(ع) نقل کرده است که شنیدم امام صادق(ع) فرمود: چون حسین(ع) کشته شد، همسر کلابیه آن حضرت برایش سوگواری به پا کرد و خود گریست و زنان و خدمتگذاران او هم گریستند تا اشک چشمانش خشک شد و تمام گشت. آن هنگام یکی از کنیزانش را دید که می‌گرید و اشک چشمش جاری است، او را طلبید و گفت: چرا در میان ما تنها اشک تو جاری است؟! او گفت: من شربت سویق می‌آشامم. او هم دستور داد سویق تهیه کنند و از آن نوشیدند. بعد اظهار داشت می‌خواهم با این عمل برای گریستن بر حسین(ع) نیرو پیدا کنم.<ref>''کافی''، ج۱، ص۴۶۶.</ref>
روایتی را مصقلة الطحان از امام صادق(ع) نقل کرده است که شنیدم امام صادق(ع) فرمود: چون حسین(ع) کشته شد، همسر کلابیه آن حضرت برایش سوگواری به پا کرد و خود گریست و زنان و خدمتگذاران او هم گریستند تا اشک چشمانش خشک شد و تمام گشت. آن هنگام یکی از کنیزانش را دید که می‌گرید و اشک چشمش جاری است، او را طلبید و گفت: چرا در میان ما تنها اشک تو جاری است؟! او گفت: من شربت سویق می‌آشامم. او هم دستور داد سویق تهیه کنند و از آن نوشیدند. بعد اظهار داشت می‌خواهم با این عمل برای گریستن بر حسین(ع) نیرو پیدا کنم.<ref>کافی، ج۱، ص۴۶۶.</ref>


==وفات==
==وفات==
ابن اثیر می‌نویسد: رباب پس از آن واقعه یک سال بیشتر زنده نماند و در این یک سال زیر سایه ننشست و از شدت غصه و اندوه درگذشت.<ref>الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۸۸.</ref> سید محسن امین سال وفات رباب را ۶۲ هجری(یعنی یک سال پس از [[عاشورا]]) ذکر می‌کند.<ref>''اعیان‌الشیعة''، ج۶، ص۴۴۹.</ref>
ابن اثیر می‌نویسد: رباب پس از آن واقعه یک سال بیشتر زنده نماند و در این یک سال زیر سایه ننشست و از شدت غصه و اندوه درگذشت.<ref>الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۸۸.</ref> سید محسن امین سال وفات رباب را ۶۲ هجری(یعنی یک سال پس از [[عاشورا]]) ذکر می‌کند.<ref>اعیان‌الشیعة، ج۶، ص۴۴۹.</ref>


==منبع==
==منبع==

نسخهٔ ‏۸ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۴۶

رباب
نام رباب
درگذشت ۶۲ ه.ق
پدر امر القیس بن عدی
همسر(ان) امام حسین(ع)
فرزند(ان) علی اصغر(ع) و سکینه

رَباب بِنت إمر القَیس بن عدی، همسر امام حسین(ع) و مادر سکینه(س) و علی اصغر(ع) است. رباب در واقعه کربلا حضور داشت و همراه اسیران به شام رفت. وفات وی را نیز پس از واقعه عاشورا و از شدت غصه و اندوه ذکر کرده‌اند.

نسب

رباب دختر امرؤالقیس بن عدی، است. پدرش از اعراب شام و نصرانی بود و در دوران عمر مسلمان شد. از مادر رباب هم با نام هند الهنود دختر ربیع بن مسعود بن مصاد بن حصن بن کعب یاد شده است.[۱]

ویژگی‌های شخصیتی و اخلاقی

سید محسن امین می‌گوید: در کتاب الاغانی از قول هشام کلبی نقل شده است که رباب از بهترین زنان و افضل آنان در جمال، ادب و عقل بود.[۱]

ازدواج با حسین بن علی(ع)

شیخ مفید در ذکر اولاد امام حسین(ع)، رباب را جزو همسران امام می‌شمارد.[۲] بنابر نقلی امرؤالقیس سه فرزند خود را از فرط علاقه و ارادت به حضرت علی(ع) به عقد ازدواج امیرالمؤمنین(ع) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) درآورد.[۳]

امام حسین(ع) رباب را بسیار دوست می‌داشت[۴] و درباره وی شعر هم می‌سرود. در شعری که به امام حسین منسوب است، امام(ع) بیان می‌دارد خانه‌ای که در آن رباب و سکینه باشد، دوست دارم.[۵] اشعار دیگری نیز درباره رباب به امام حسین(ع) منسوب است.[۶]

فرزندان

رباب دو فرزند از امام حسین(ع) داشت، یکی سکینه و دیگری عبداللّه. عبداللّه (علی اصغر) در روز عاشورا در حالی که کودکی بیش نبود، در آغوش پدرش به شهادت رسید.[۷]

حضور در کربلا

بر اساس شواهدی که نقل شده است، رباب در کربلا حضور داشت و همراه اسیران به شام رفت. گفته شده که او شهادت علی اصغر(ع) در آغوش پدر را نظاره‌گر بود.[۸] ابن کثیر دمشقی می‌گوید: او در کربلا همراه حسین(ع) بود و هنگامی که حسین شهید شد، بسیار بی‌تابی می‌کرد.[۹] او پس از شهادت امام حسین(ع) چنین سروده است:

انّ الّذی کان نورا یستضاء به بکربلاء قتیل غیر مدفون
سبط النّبی جزاک اللّه صالحة عنّا و جنّبت خسران الموازین
قد کنت لی جبلا صعبا ألوذ به و کنت تصحبنا بالرّحم و الدّین
من للیتامی و من للسّائلین و من یغنی و یأوی إلیه کلّ مسکین
و اللّه لا أبتغی صهرا بصهرکم حتّی اغیب بین الرّمل و الطّین

ترجمه:

آن که نوری پرتوافشان بوده است اکنون، کشته دفن ناشده کربلاست
نواده پیامبر! خدا تو را از سوی ما جزای نیکو دهد [تو] از زیان وزن اعمال [در قیامت]، دور گشته‌ای.
تو برای من کوهی سخت بودی که به آن پناه می‌بردم و تو با رحمت و دینداری، با ما مصاحبت می‌کردی.
[پس از تو] چه کسی برای یتیمان باشد و چه کسی برای درخواست کنندگان و چه کسی نیاز را برطرف کند و مسکینان، به او پناه برند؟
به خدا سوگند، پس از تو با هیچ‌کس دیگری ازدواج نخواهم کرد تا آن که میان شن و گِل، مدفون و ناپیدا شوم.[۱۰]

همچنین نقل شده است که رباب در مجلس ابن زیاد، سَرِ حسین بن علی(ع) را در آغوش گرفت و آن را بوسید و چنین سرود:

وا حُسینَا فَلا نسیتُ حسینا اقصَدَتْهُ اسِنَةُ الاعداء
غادَروُهُ بِکربلاء صریعا لا سقی اللّه ُ جانبی کربلاء

ترجمه:

وا حسینا! [هیچ گاه] حسین را از یاد نخواهم برد که نیزه‌های دشمنان، بدن او را چاک چاک کرده است.
در کربلا به نیرنگ، او را بر زمین زدند خداوند، کران تا کران کربلا را سیراب نکند![۱۱]

پس از واقعه کربلا

بنا بر برخی نقل‌ها رباب یک سال نزد قبر حسین(ع) در کربلا ماند و سپس به مدینه باز گشت. اما شهید قاضی طباطبایی قائل است که رباب، عزا را در مدینه برپا کرده است نه در کربلا و می‌گوید: افزون بر این که امام سجاد(ع) مانع می‌شد، همسر امام حسین(ع) خود نیز تا یک سال در بیابان کربلا تنها نمی‌ماند و این مطلب را از شخصیت او بعید دانسته است. وی همچنین می‌گوید: هیچ‌کس به طور قطع نگفته که بانوی معظمه، رباب، تمام یک سال را در کنار قبر مطهر مانده است، ابن اثیر هم برای این قول، قائلی ذکر نکرده است؛ پس خبر اول که بر ماندن یک سال در کنار قبر مطهر و اقامه عزا دلالت دارد که پس از آن از دنیا رفته است؛ گرفتار ضعف می‌گردد.[۱۲]

ابن کثیر شعری را نیز از زبان او آورده است:

اِلی الحول ثمَ اَسْمُ السلامَ علیکما وَ مَنْ یبْک حَوْلاً کامِلاً فَقَد اعْتَذَر

«تا یک سال، پس از آن بر شما درود می‌فرستم و [وداع می‌کنم] کسی که یک سال کامل بگرید پس از آن معذور است.»[۱۳]

وی همچنین در مدینه، خواستگارانی از اشراف و بزرگان قریش را رد کرد و حاضر نشد با کسی ازدواج کند. او می‌گفت: من پس از پیامبر(ص) پدر شوهری نمی‌خواهم.[۱۴]

روایتی را مصقلة الطحان از امام صادق(ع) نقل کرده است که شنیدم امام صادق(ع) فرمود: چون حسین(ع) کشته شد، همسر کلابیه آن حضرت برایش سوگواری به پا کرد و خود گریست و زنان و خدمتگذاران او هم گریستند تا اشک چشمانش خشک شد و تمام گشت. آن هنگام یکی از کنیزانش را دید که می‌گرید و اشک چشمش جاری است، او را طلبید و گفت: چرا در میان ما تنها اشک تو جاری است؟! او گفت: من شربت سویق می‌آشامم. او هم دستور داد سویق تهیه کنند و از آن نوشیدند. بعد اظهار داشت می‌خواهم با این عمل برای گریستن بر حسین(ع) نیرو پیدا کنم.[۱۵]

وفات

ابن اثیر می‌نویسد: رباب پس از آن واقعه یک سال بیشتر زنده نماند و در این یک سال زیر سایه ننشست و از شدت غصه و اندوه درگذشت.[۱۶] سید محسن امین سال وفات رباب را ۶۲ هجری(یعنی یک سال پس از عاشورا) ذکر می‌کند.[۱۷]

منبع

پی‌نوشت

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ اعیان الشیعة، ج۶، ص۴۴۹.
  2. الارشاد، ج۲، ص۱۳۵.
  3. انساب الاشراف، ج۲، ص۱۹۵؛ تاریخ مدینه دمشق، ج۶۹، ص۱۱۹.
  4. البدایة و النهایة، ج۸، ص۲۲۸.
  5. اعیان‌الشیعة، ج۶، ص۴۴۹.
  6. برای نمونه ر.ک به تاج العروس، ج۲، ص۱۰. انساب الاشراف، ج۲، ص۱۹۶.
  7. الارشاد، ج۲، ص۱۳۵.
  8. اعیان‌الشیعة، ج۶، ص۴۴۹.
  9. البدایة و النهایة، ج۸، ص۲۲۹.
  10. دانشنامه امام حسین (ع)، ج1، ص292-293.
  11. دانشنامه امام حسین (ع)، ج1، ص292-293؛ تذکرة‌الخواص، ص234.
  12. تحقیق درباره اول اربعین حضرت سید الشهدا علیه‌السلام، ص۱۹۸ - ۲۰۰.
  13. البدایة و النهایة، ج۸، ص۲۲۹.
  14. الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۸۸.
  15. کافی، ج۱، ص۴۶۶.
  16. الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۸۸.
  17. اعیان‌الشیعة، ج۶، ص۴۴۹.