خسرو احتشامی: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۷ اوت ۲۰۱۹
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۶: خط ۶۶:
===اشعار===
===اشعار===
====روح تشنگی====
====روح تشنگی====
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب| ای بسته بر زیارت قدّ تو، قامت آب‌|شرمنده‌ی محبت تو، تا قیامت آب }}
{{ب| ای بسته بر زیارت قدّ تو، قامت آب‌|شرمنده‌ی محبت تو، تا قیامت آب }}


خط ۹۲: خط ۹۱:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
<br />
<br />
====آفتاب شعله پوش====
====آفتاب شعله پوش====
{{شعر}}
{{شعر}}


{{ب| گیسوی خورشید می‌لغزید روی خیمه‌ها|خون و آتش می‌تراوید از سبوی خیمه‌ها }}
{{ب| گیسوی خورشید می‌لغزید روی خیمه‌ها|خون و آتش می‌تراوید از سبوی خیمه‌ها }}
خط ۱۱۴: خط ۱۱۴:




===شمشیرهاى برهنه===
====شمشیرهاى برهنه====
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب| از هُرم آفتاب،زمین در نفیر بود | هستى گداز سینۀ گرم کویر بود }}
{{ب| از هُرم آفتاب،زمین در نفیر بود | هستى گداز سینۀ گرم کویر بود }}
خط ۱۲۶: خط ۱۲۶:
{{ب| ره مى‌سپرد قافلۀ عشق و راستى | بر کاروانیان، گل آتش حریر بود }}
{{ب| ره مى‌سپرد قافلۀ عشق و راستى | بر کاروانیان، گل آتش حریر بود }}


{{ب| تا بر حریم میکدۀ دوست سر نهند | جانها در آن مقام به گلبانگ پیر بود }}
{{ب| تا بر حریم میکدۀ دوست سر نهند | جان‌ها در آن مقام به گلبانگ پیر بود }}


{{ب| پیرى که در کمال طریقت چراغ داشت | پیرى که بر جهان حقیقت سفیر بود }}
{{ب| پیرى که در کمال طریقت چراغ داشت | پیرى که بر جهان حقیقت سفیر بود }}
خط ۱۳۶: خط ۱۳۶:
{{ب| در عاشقى، یگانۀ دنیاى نیستى | در دوستى، ز جاه و زر و مال سیر بود }}
{{ب| در عاشقى، یگانۀ دنیاى نیستى | در دوستى، ز جاه و زر و مال سیر بود }}


{{ب| «ما در پیاله عکس رخ یار دیده‌ایم» <ref>وامى از لسان الغیب حافظ شیرازى.</ref> | سیمرغ قاف آینه‌ها را صفیر بود }}
{{ب| «ما در پیاله عکس رخ یار دیده‌ایم» <ref>وامى از لسان‌الغیب حافظ شیرازى.</ref> | سیمرغ قاف آینه‌ها را صفیر بود }}


{{ب| آیینه‌هاى خون، که به ظهر ضمیرشان | بر نیزه‌ها شکفته شدن دلپذیر بود }}
{{ب| آیینه‌هاى خون، که به ظهر ضمیرشان | بر نیزه‌ها شکفته شدن دلپذیر بود }}
خط ۱۵۶: خط ۱۵۶:
{{ب| در موج‌خیز حادثه، در ساحل فرات | آنجا که حق به پنجۀ باطل اسیر بود }}
{{ب| در موج‌خیز حادثه، در ساحل فرات | آنجا که حق به پنجۀ باطل اسیر بود }}


{{ب| «استاده‌ام چو شمع، مترسان ز آتشم» <ref>همان.</ref> | پاسخ گزار خنجر و شمشیر و تیر بود <ref>زین نقرۀ واژگون، خسرو احتشامى (هونه‌گانى)، سال 1382، قم، الطّیار، ص 35 تا 37.</ref> }}
{{ب| «استاده‌ام چو شمع، مترسان ز آتشم» <ref>همان.</ref> | پاسخ‌گزار خنجر و شمشیر و تیر بود <ref>زین نقرۀ واژگون، خسرو احتشامى (هونه‌گانى)، سال 1382، قم، الطّیار، ص 35 تا 37.</ref> }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


===شطّ شقایق===
====شطّ شقایق====
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب| گیسوى خورشید مى‌لغزید روى خیمه‌ها | خون و آتش مى‌تراوید از سبوى خیمه‌ها }}
{{ب| گیسوى خورشید مى‌لغزید روى خیمه‌ها | خون و آتش مى‌تراوید از سبوى خیمه‌ها }}
خط ۱۷۳: خط ۱۷۳:
{{ب| شیهه‌اى خونین شنید و از حرم بیرون دوید | شوق را عرشىْ غزالِ آیهْ بوى خیمه‌ها }}
{{ب| شیهه‌اى خونین شنید و از حرم بیرون دوید | شوق را عرشىْ غزالِ آیهْ بوى خیمه‌ها }}


{{ب| اسب رنگین یال و تنها بود،تنهاتر ز کوه | خاک شد با گام رجعت آرزوى خیمه‌ها }}
{{ب| اسب رنگین یال و تنها بود، تنهاتر ز کوه | خاک شد با گام رجعت آرزوى خیمه‌ها }}


{{ب| ساربانان در جرس زنگ اسارت داشتند | بال مى‌زد بغض غیرت در گلوى خیمه‌ها }}
{{ب| ساربانان در جرس زنگ اسارت داشتند | بال مى‌زد بغض غیرت در گلوى خیمه‌ها }}
خط ۱۷۹: خط ۱۷۹:
{{ب| کاروان، آلاله‌ها را برد و شب مهتاب دید | نخل سبز بى‌سرى در جستجوى خیمه‌ها <ref>همان، ص 39 و 40.</ref> }}
{{ب| کاروان، آلاله‌ها را برد و شب مهتاب دید | نخل سبز بى‌سرى در جستجوى خیمه‌ها <ref>همان، ص 39 و 40.</ref> }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
===برگریز عشق===
 
 
====برگریز عشق====
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب| سرخِ غروب بود و حریق خیام بود | آغاز زنگ قافله در راه شام بود }}
{{ب| سرخِ غروب بود و حریق خیام بود | آغاز زنگ قافله در راه شام بود }}
خط ۱۹۱: خط ۱۹۳:
{{ب| سرخ غروب بود و، چو آغوش آسمان | ماه و ستاره بر سرِ نى در خرام بود }}
{{ب| سرخ غروب بود و، چو آغوش آسمان | ماه و ستاره بر سرِ نى در خرام بود }}


{{ب| سرخ غروب بود و،زمان گنگ مى‌گذشت | در برگریز عشق نه جاى کلام بود }}
{{ب| سرخ غروب بود و، زمان گنگ مى‌گذشت | در برگریز عشق نه جاى کلام بود }}


{{ب| سرخِ غروب بود و، زمین مانده بود مات | تا در میانه، لالۀ زهرا کدام بود؟ <ref>همان، ص 41.</ref> }}
{{ب| سرخِ غروب بود و، زمین مانده بود مات | تا در میانه، لالۀ زهرا کدام بود؟ <ref>همان، ص 41.</ref> }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
===عاشق‌ترین سوار===
 
 
====عاشق‌ترین سوار====
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب| مى‌رفت بارۀ شب و، بار گناه داشت | مى‌آمد آفتاب و، غمى در نگاه داشت }}
{{ب| مى‌رفت بارۀ شب و، بار گناه داشت | مى‌آمد آفتاب و، غمى در نگاه داشت }}
خط ۲۲۰: خط ۲۲۴:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


===یک گوش و یک گوشواره!===
 
====یک گوش و یک گوشواره!====
{{شعر}}
{{شعر}}
{{م| خورشید،خورشید،خورشید، آیینه‌اى پاره پاره }}
{{م| خورشید، خورشید، خورشید، آیینه‌اى پاره پاره }}


{{م| شمشیر، شمشیر، شمشیر، رنگین ز خون ستاره }}
{{م| شمشیر، شمشیر، شمشیر، رنگین ز خون ستاره }}
خط ۲۲۸: خط ۲۳۳:
{{م| خورشید، خورشید، خورشید، آیینه آتش گرفته }}
{{م| خورشید، خورشید، خورشید، آیینه آتش گرفته }}


{{م| مى‌بارد از آسمان: آه، مى‌جوشد از شن:شراره}}
{{م| مى‌بارد از آسمان: آه، مى‌جوشد از شن: شراره}}


{{م| خورشید، خورشید، خورشید، آیینه بیتاب و آب‌ست}}
{{م| خورشید، خورشید، خورشید، آیینه بیتاب و آب است}}


{{م| با تشنگانش ترنّم، بر کشتگانش نظاره}}
{{م| با تشنگانش ترنّم، بر کشتگانش نظاره}}
خط ۲۴۲: خط ۲۴۷:
{{م| قاموس قرآن پیاده، اشباح شیطان سواره}}
{{م| قاموس قرآن پیاده، اشباح شیطان سواره}}


{{م| خورشید، خورشید، خورشید، آیینه در کاروان‌ست}}
{{م| خورشید، خورشید، خورشید، آیینه در کاروان است}}


{{م| گویى تراشیده ابلیس این مردمان را ز خاره}}
{{م| گویى تراشیده ابلیس این مردمان را ز خاره}}
خط ۲۵۸: خط ۲۶۳:
{{م| مردى نهان کرده در مشت یک گوش و یک گوشواره! <ref>همان، ص 45 تا 47.</ref>}}
{{م| مردى نهان کرده در مشت یک گوش و یک گوشواره! <ref>همان، ص 45 تا 47.</ref>}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
===آفتابى پشت زین===
 
 
====آفتابى پشت زین====
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب| نخل‌ها دیدند او را فتح بابى پشت | زین اوجْ گردى، عرشْ پروازى، عقابى پشت زین }}
{{ب| نخل‌ها دیدند او را فتح بابى پشت | زین اوجْ گردى، عرشْ پروازى، عقابى پشت زین }}
خط ۲۷۷: خط ۲۸۴:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


===مى‌وزید مرگ:سرخ،سرخ،سرخ===
 
====مى‌وزید مرگ:سرخ، سرخ، سرخ====
{{شعر}}
{{شعر}}
{{م| مى‌وزید مرگ: سرخ، سرخ، سرخ مى‌گذشت روز: زرد، زرد، زرد}}
{{ب| مى‌وزید مرگ: سرخ، سرخ، سرخ |مى‌گذشت روز: زرد، زرد، زرد}}


{{م| آتش گناه: گرم، گرم، گرم، شعلۀ نگاه: سرد، سرد، سرد}}
{{ب| آتش گناه: گرم، گرم، گرم | شعلۀ نگاه: سرد، سرد، سرد}}


{{م| سینۀ کویر: داغ، داغ، داغ، نه خیال گل، نه هواى باغ}}
{{ب| سینۀ کویر: داغ، داغ، داغ| نه خیال گل، نه هواى باغ}}


{{م| خاک و آفتاب، تابش و سراب، باد، باد، باد، گرد، گرد، گرد}}
{{ب| خاک و آفتاب، تابش و سراب| باد، باد، باد، گرد، گرد، گرد}}


{{م| خادمان مال: گنگ، مات، لال، قیل، قیل، قیل، قال، قال، قال}}
{{ب| خادمان مال: گنگ، مات، لال| قیل، قیل، قیل، قال، قال، قال}}


{{م| بردۀ هوا: خیل، خیل، خیل، بندۀ هوس: فرد، فرد، فرد}}
{{ب| بردۀ هوا: خیل، خیل، خیل| بندۀ هوس: فرد، فرد، فرد}}


{{م| راهیان کفر بسته راه شط، پر نمى‌زند در فرات بط}}
{{ب| راهیان کفر بسته راه شط| پر نمى‌زند در فرات بط}}


{{م| فکر کودکان: آب، آب، آب، ذکر هر زبان: درد، درد، درد}}
{{ب| فکر کودکان: آب، آب، آب| ذکر هر زبان: درد، درد، درد}}


{{م| ناگهان کشید روى ماسه‌ها، دست کوچکى مشک خشک را}}
{{ب| ناگهان کشید روى ماسه‌ها| دست کوچکى مشک خشک را}}


{{م| هرچه درد دل، هرچه آرزو: گفت، گفت، گفت، کرد، کرد، کرد}}
{{ب| هرچه درد دل، هرچه آرزو: |گفت، گفت، گفت، کرد، کرد، کرد}}


{{م| لحظه‌اى دگر تیغ ذو الفقار، آسمان‌شکن، آسمان‌گداز}}
{{ب| لحظه‌اى دگر تیغ ذو الفقار| آسمان‌شکن، آسمان‌گداز}}


{{م| پشت مى‌شکست:کوه،کوه،کوه،جار مى‌کشید:مرد،مرد،مرد}}
{{ب| پشت مى‌شکست: کوه، کوه، کوه| جار مى‌کشید: مرد، مرد، مرد}}


{{م| گرگهاى هار، روبهان پیر، نعره مى‌زدند: شیر، شیر، شیر}}
{{ب| گرگ‌هاى هار، روبهان پیر| نعره مى‌زدند: شیر، شیر، شیر}}


{{م| در گریز ازو سخت ناگزیر، خالى از خروش، خسته از نبرد}}
{{ب| در گریز از او سخت ناگزیر| خالى از خروش، خسته از نبرد}}


{{م| با گل غروب، آن دو دست پاک، اوفتاده بود بر فراز خاک}}
{{ب| با گل غروب، آن دو دست پاک| اوفتاده بود، بر فراز خاک}}


{{م| مى‌وزید مرگ: سرخ، سرخ، سرخ، مى‌گذشت روز: زرد، زرد، زرد <ref>همان،ص 52.</ref>}}
{{ب| مى‌وزید مرگ: سرخ، سرخ، سرخ| مى‌گذشت روز: زرد، زرد، زرد <ref>همان،ص 52.</ref>}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


===در عظمت وجودى علمدار کربلا===
 
====در عظمت وجودى علمدار کربلا====
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب| اى بسته بر زیارت قدّ تو قامت، آب | شرمنده محبّت تو تا قیامت، آب }}
{{ب| اى بسته بر زیارت قدّ تو قامت، آب | شرمنده محبّت تو تا قیامت، آب }}
خط ۳۱۹: خط ۳۲۸:
{{ب| بر دفتر زلالىِ شط خطّ «لا» نوشت | لعلى که خورده بود ز جام امامت آب }}
{{ب| بر دفتر زلالىِ شط خطّ «لا» نوشت | لعلى که خورده بود ز جام امامت آب }}
{{ب| لب تر نکردى از ادب اى روح تشنگى! | آموخت درس عاشقى و استقامت، آب }}
{{ب| لب تر نکردى از ادب اى روح تشنگى! | آموخت درس عاشقى و استقامت، آب }}
{{ب| ترجیع درد را-ز گریزى که از تو داشت | سر مى‌زند هنوز به سنگ ندامت، آب }}
{{ب| ترجیع درد را ز گریزى که از تو داشت | سر مى‌زند هنوز به سنگ ندامت، آب }}
{{ب| از نقش سجده کردۀ نخل بلند تو | آیینه‌اى است خفته در آه سلامت، آب }}
{{ب| از نقش سجده کردۀ نخل بلند تو | آیینه‌اى است خفته در آه سلامت، آب }}
{{ب| سوگ تو را ز صخره چکد قطره قطره، رود | زین بیشتر سزاست به اشک غرامت آب }}
{{ب| سوگ تو را ز صخره چکد قطره قطره، رود | زین بیشتر سزاست به اشک غرامت آب }}
۳٬۴۸۸

ویرایش