حکیم شفایی اصفهانی

شرف الدین، حسن فرزند حکیم ملّای اصفهانی مشهور به حکیم شفایی، از گویندگان نامدار اصفهان در قرن یازدهم هجری است.

حکیم شفایی اصفهانی
حکیم شفایی اصفهانی.jpg
نام اصلی شرف الدین حسن اصفهانی
زمینهٔ کاری شاعر و پزشک
زادروز 996 ه.ق
اصفهان
پدر و مادر حکیم ملّای اصفهانی
مرگ 1038 ه.ق
ملیت ایرانی
در زمان حکومت شاه طهماسب و شاه عباس اول
لقب شفایی
سبک نوشتاری قصیده و غزل و مثنوی

زندگینامه

وی افزون بر شاعری، پزشک حاذق عصر خویش بود و به همین دلیل طبیب خاص و ندیم «شاه عباس اول» شد. در انواع قالب‌های شعری مانند قصیده و غزل و مثنوی طبع آزمایی کرده و آثاری شیوا از خود به جا گذاشته است. حکیم شفایی در سال 1038 ه.ق وفات یافت.[۱]

آثار

حکیم شفایی چندین مرثیه در قالب قصیده و ترکیب بند در مدح و رثای حضرت سیدالشهدا و فرزندانش سروده است. مضمون سازی، باریک اندیشی، نکته پردازی و به کار بردن صنایع و محسنات شعری نظیر ارسال المثل، تلمیح، استعاره و آوردن الفاظ عامیانه و ترکیبات غریب و تشبیهات دور از ذهن را می‌توان از ویژگی‌های سبکی وی دانست. نگاه شاعر به حادثۀ عاشورا احساسی و ماتمی است. در آن از واژه‌هایی که مبین احساسات و عواطف درونی شاعر بر این واقعۀ جانگذار باشد، مدد جسته است. وی در ترکیب نه بندی خویش در دو بند با تکرار واژگانی چون «آه» و «این ماتم کیست» بار عاطفی شعر را دو چندان کرده و مخاطب را دچار تأثر درونی می‌گرداند.

اشعار

شعر 1


سرو ز پا افتاده، باغ جنان حسین شاخ گل شکفته ز باد خزان حسین
پژمرده گلبنی که لب غنچه تر نکرد از جویبار حسرت آخر زمان حسین
آن لاله غریب که بر جان خسته داشت چون گل هزار چاک ز تیغ و سنان نداشت
سوداگر بلا که به بازار کربلا بالای هم نهاد متاع زیان حسین
آن مالک بهشت که اقطاع مرحمت زیر نگین اوست جهان در جهان حسین

شعر 2


آه از دمی که فتنه حرب آشکار شد شرم از میان بی ادبان بر کنار شد
آه از دمی که شاه شهیدان ز قحط آب محتاج رشحه[۲] مژه اشکبار شد
آه از دمی که حلق شهیدان ز تشنگی راضی به خنجر ستم آبدار شد
آه از دمی که غرق به خون است ذوالجناح تنها به سوی خیمه آن شهسوار شد
از ضربتی که خصم بر او بی دریغ زد ارواح قدسیان به فلک دلفگار[۳] شد

کتابشناسی

  • دیوان شرف الدین حسن حکیم شفایی اصفهانی، تصحیح و مقدمه و تعلیقات به کوشش لطفعلی بنان. تبریز: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ادارۀ کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی‏‫، 1362.


منابع

  1. لغت نامه دهخدا
  2. رشحه: تراوش
  3. دلفگار= دل آزرده