حافظ برسی حلی‌: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۱٬۳۴۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۷ مهٔ ۲۰۱۷
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «حافظ شیخ رضی الدّین رجب برسی حلّی، از علمای شیعه در قرن نهم هجری می‌باشد. از...» ایجاد کرد)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۸۵: خط ۵۸۵:


10- حلّت له حلل النحول فبرده‌برد الذبول تحلّ فیه صفائح  
10- حلّت له حلل النحول فبرده‌برد الذبول تحلّ فیه صفائح  
11- و خطیب و جدی فوق منبر وحشتی‌لفراقهم لهو البلیغ الفاصح
12- و محرّم حزنی و شوّال العناو العید عندی لاعج نوایح
13- و مدید صبری فی بسیط تفکرّی‌هزج و دمعی وافر و مسارح
14- ساروا فمعناهم و مغناهم عفاو الیوم فیه نوایح و صوایح
15- درس الجدید جدیدها فتنکّرت‌ورنا بها للخطب طرف طامح
16- نسج البلی منه محقّق حسنه‌ففناءه ماحی الرسوم الماسح
17- فطفقت إن دبه رهین صبابةعدم الرفیق و غاب عنه الناصح
18- و أقول و الزفرات تذکی جذوةمن الضلوع لها لهیب لافح
19- لاغر و إن غدر الزمان بأهله‌و جفاوحان و خان طرف لامح
20- فلقد غوی فی ظلم آل محمّدو عوی علیهم منه کلب نابح
21- وسطی علی البازی غراب أسحم‌و شباعلی الأشبال زنج ضابح
22- و تطاول الکلب العقور فصاول‌اللّیث الهصور و ذاک أمر فادح
23- و تواثبت عرج الضباع و روّعت‌و السید أضحی للاسود یکافح
24- آل النبیّ بنو الوصیّ و منبع‌الشرف العلیّ و للعلوم مفاتح
25- خزّان علم اللّه مهبط وحیه‌و بحار علم و الأنام ضحاضح
26- التائبون العابدون الحامدون‌الذّاکرون و جنح لیل جانح
27- الصائمون القائمون المطعمون‌الموثرون لهم ید و منایح
28- عند الجدی سحب و فی وقت الهدی‌سمت و فی یوم النّزال جحاجح
29- هم قبلة للساجدین و کعبةللطائفین و مشعر و بطایح
30- طرق الهدی سفن النجاة محبّهم‌میزانه یوم القیامة راجح
31- ما تبلغ الشعراء منهم فی الثناو اللّه فی السّبع المثانی مادح
32- نسب کمنبلج الصّباح و منتمی‌زاک له یعنو السماک الرّامح
33- الجدّ خیر المرسلین محمّد الهادی الأمین أخو الختام الفاتح
34- هو خاتم بل فاتح بل حاکم‌بل شاهد بل شافع بل صافح
35- هو اوّل الأنوار بل هو صفوة الجبّار و النشر الأریج الفایح
36- هو سیّد الکونین بل هو أشرف الثقلین حقّا و النذیر الناصح
37- لو لاک ما خلق الزمان و لابدت‌للعالمین مساجد و مصابح
38- و الامّ فاطمة البتول و بضعةالهادی الرسول لها المهیمن مانح
39- حوریّة إنسیّة لجلالهاو جمالها الوحی المنزّل شارح
40- و الوالد الطهر الوصیّ المرتضی‌علم الهدایة و المنار الواضح
41- مولی له النبأ العظیم و حبّه‌النهج القویم به المتاجر رابح
42- مولی له بغدیر خمّ بیعةخضعت لها الأعناق و هی طوامح
43- القسور البتّاک و الفتّاک و السفّاک فی یوم العراک الذّابح
44- أسد الاله و سیفه و ولیّه‌و شقیق أحمد و الوصیّ الناصح
45- و بعضده و بعضبه و بعزمه‌حقّا علی الکفّار ناح النایح
46- یا ناصر الأسلام یا باب الهدی‌یا کاسر الأصنام فهی طوامح
47- یا لیت عینک و الحسین بکربلابین الطغاة عن الحریم یکافح
48- و العادیات صواهل و جوائل‌بالشوس فی بحر النجیع سوابح
49- و البیض و السمر اللدان بوارق‌و طوارق و لوامع و لوائح
50- یلقی الردی بحر الندی بین العدی‌حتّی غدا ملقی و لیس منافح




خط ۵۹۷: خط ۶۷۷:
6- پلک‌هایم همچون ابر بهارند، و فرورفته و شناور در دریای اشک است و دلم تفتیده از آتشی سوزان که زبانه می‌کشد.
6- پلک‌هایم همچون ابر بهارند، و فرورفته و شناور در دریای اشک است و دلم تفتیده از آتشی سوزان که زبانه می‌کشد.


8- سرشک گرمی که فرومی‌چکد گونه‌ام را چاک‌چاک زده و آن شوخی‌کننده‌ی جدپیشه، بی‌ارزشی را نو نموده است.
9- به روزی افتاده‌ام که بالا گرفتن اندوه، شادابی‌ام را کاسته، تن دردمند است و نمونه‌ای آشکار.
10- جامه‌هایی از نزاری بر آن پوشانیده و پیراهن پژمردگی است که شمشیرهای پهناور در آن جای گرفته.
11- سخنگوی بی‌قراری من بر منبر وحشتم از جدایی آنان با شیوایی و رسایی سخن می‌گوید می‌پردازد.
12- اندوهم محرّم است و رنجم شوّال. جشن من سراسر دلسوختگی و سوگنامه‌سرایی است.
13- شکیبایی مدید و گسترده‌ی من در اندیشه‌ی بسیط و پهناورم فرج و سرودگوی است و سرشکم نیز وافر و فراوان و شتابان.
14- رفتند و نشان سرای‌هاشان که در آن زیسته و سپس کوچ کرده بودند ناپدید گردید. و امروز تنها فریاد سوگنامه سرایان را از آن‌جا می‌توان شنید.
15- مرگ و پیش‌آمدهای تازه، سرزمین آن را کهنه نمود، تا رنگی ناآشنا به آن زد.
16- و برای رویدادی سهمناک نگاه خود را برداشت و خیره به آن نگریست.
17- آری زیبایی‌بخش آن جامه پوسیدگی‌اش را نیز درهم بافت.
18- و گردوخاک بیامد و همه نشانه‌ها را زیر خود گرفت و از میان برد. و گرو دلدادگی آغاز به زاری کردم که نه یاری بود و نه اندرزگویی دلسوز.
19- آتش آه‌های سوزان در میان سینه‌ام زبانه می‌کشد و می‌گفتم: چه جای شگفتی است که روزگار با مردم نیرنگ ببازد؟ ستم کند، به گمراهی افتد و با چشم برهم‌زدن خود نادرستی نماید؟
20- در بیدادگری بر خاندان محمّد گمراهی‌اش آشکار شد، سگان پارس‌کننده را بر سر راهشان فرستاد.
21- زاغ سیاه را به ستم بر مرغان شکاری واداشت و زنگی هردم یک‌رنگ را به شیر بچگان چیره گردانید.
22- سگ گزنده به دست درازی‌های بیدادگرانه پرداخت و به سوی شیر شکارشکن تاخت و شگفتا از گرانی این رویداد.
23- کفتارهای لنگ به‌گونه‌ای هراس‌انگیز جستن کردند و شیر برای شیران به نبرد و برابری برخاست.
24 و 25- تبار پیامبر و فرزندان جانشین او، سرچشمه‌ی رفیع شرافت و کلیدهای دانش، گنجینه‌های دانش خداوند که مهبط وحی الهی هستند دریاهای دانشی‌اند که مردم در برابر آن به آبی کم‌ژرفا می‌مانند.
26- توبه‌کنندگان، پرستندگان، شاکران و ذکرگویان خدا در هنگامی‌که پرده‌ی شب همه‌جا را می‌پوشاند.
27- روزه‌داران، اقامه‌کنندگان نماز و اطعام کنندگانی که دست بخشندگیشان باز است.
28- هنگام بخشش ابر بارنده اندوه‌گاه رهبری، راه روشن و در روز نبرد سرورانی که به سوی برتری‌ها می‌شتابد.
29- قبله‌ی سجده‌کنندگان و کعبه‌ی طواف‌کنندگانند و محمل شعورند.
30- راههای رهبری و کشتی‌های رستگاری که دوستدار ایشان در روز رستاخیز با ترازویی پر از کار نیک به‌پا می‌ایستد.
31- سرایندگان نتوانند چنانکه باید در ستایش ایشان داد سخن دهند چراکه ستایشگر آنان خداست در قرآن آسمانی‌اش.
32- نژادی همچون بامداد تابان دارند و پرورشگاهی پاکیزه که ستاره نیزه‌دار سماک در برابر آن سر فرود می‌آورد.
33- نیای آنان بهترین فرستادگان خدا، محمّد (ص)، همان راهنمای درستکار و پیروز است که نامه‌ی پیام‌آوری به نام او سرانجام یافته است.
34- او خاتم و به پایان برنده است و فاتح و گشاینده و فرمانروا نیز و میانجی و گواهی که از لغزش‌ها چشم می‌پوشد.
35- او نخستین نورهاست بلکه برگزیده‌ی خدای توانا و همان بوی خوشی که پراکنده می‌شود.
36- سرور دو جهان است و به راستی برترین نمونه از دو ثقل و همان اندرزگوی و بیم‌دهنده مردم از کیفر و بدکاری‌ها.
37- اگر او نبود نه روزگار آفریده می‌شد و نه برای جهانیان، پرستشگاهها و چراغ‌ها آشکار می‌گردید.
38- مادر اینان فاطمه‌ی بتول است جگرگوشه‌ی رسول راهنما که خداوند نگاهبان همه را بر او بخشید.
39- با آنکه از میان آدمیان برخاسته به حوریان بهشتی می‌ماند و وحی آسمانی گزارشگر شکوه و زیبایی اوست.
40- پدر پاکش که وصی و مرتضی است و پرچم هدایت و راه روشن است.
41- و همان سرور که «نبأ عظیم» <ref>اشاره به آیات 1 و 2 سوره نبأ.</ref> گزارش سترک از آن او و دوستی وی برنامه استوار است که سوداگر راستی‌ها، سود از آن تواند برد.
42- سرپرستی است که مردم در غدیر خم دست فرمانبرداری به او داده و- بر سر این کار- گردن‌های بالا داشته خویش را فرود آوردند.
43- او همان شیر دلاور است که- در روز پیکار، سر از تن یاغیان جدا می‌کند.
44- شیر خدا و شمشیر او و دوستدار وی و برادر ستوده‌ترین پیامبران (احمد) و جانشین دلسوز او.
45- راستی به زور بازو و تیغ بران و خواست او بود که بدکیشان به سوگنامه‌خوانی نشستند.
46- ای یاور اسلام و ای دروازه هدایت! ای شکننده بت‌هایی با گردن‌های برافراشته!
47- ای کاش دیده بر حسین می‌گشودی که در کربلا میان گردنکشان از سراپرده‌هایش پاسداری می‌کند.


48- اسب‌های دونده شیهه می‌کشند و خود می‌نمایند و همراه با جنگجویان سخت‌کوش شتابان در دریائی از خون سیه فام فرومی‌روند.




۱۰٬۰۷۲

ویرایش