تکیه پایین تجریش

تکیه پایین تجریش از تکایای منطقه شمیرانات تهران می‌باشد.

نمای داخلی تکیه پایین تجریش

آدرس و موقعیت جغرافیاییویرایش

تکیه پایین یا تکیه کوچک تجریش در بافت بازارچه محله قدیمی میدان تجریش تهران قرار دارد.

مشخصات بناویرایش

از شیوه بنای سقف آن چنین برمی‌آید که بنای آن باید قدیمی‌تر از بنای تکیه بالا یا تکیه بزرگ مقابل امامزاده صالح است. بنای تکیه با فضای وسیع مستطیل شکلی است که در گوشه‌ها مسطح شده‌است. حجره‌ها و غرفه‌ها در دو طبقه بنا شده‌اند. در میان دو ضلع بلند تکیه دو ورودی قرار دارد که ارتباط تکیه را از یکسو با بازار تجریش و از سوی دیگر با کاروانسرا مربوط می‌سازد. حجره‌های پایین و بالا همه در طول زمان از نظر دربها و پنجره‌ها تغییر شکل یافته و تمامی دارای دربهای آهنی هستند.

بنا با آجر ساده بنا شده‌است و هیچگونه تزئینی جز یک کتیبه پیشانی در آن وجود ندارد. تکیه مزبور چون دیگر تکیه‌ها نخست بدون سقف بوده و بر روی آن چادر کشده می‌شد. در چند دهه پیش بر فراز آن خرپای وسیعی برپا کردند و آن را پوشانند. پایه‌های خر پا بر روی شش تیر حمال گرد سراسری قرار داده شده‌است. از دو طرف عرض، دستکهای بلند به تیرهای حمالی اولی و آخری متصل شده و سپس تیرها و ستون‌های عمودی چوبی را بر روی حمال‌های شش‌گانه استوار ساخته‌اند. این ستون‌ها با ارتفاع‌های مختلف دیواره‌های چوبی موربی را که از چهار جهت با شیب مناسب از لبه سقف غرفه‌های طبقه دوم به طرف داخل حرکت کرده‌اند، بر روی خود استوار نگه داشته‌اند. پوشش بخش میانی با فاصله حدود یک متر از بالای دیواره‌های چوبی مورب اجرا شده‌است تا از چهار طرف نور کافی به داخل هدایت و تهویه فضای تکیه انجام پذیرد.

سطح خارجی تکیه به صورت سه قسمتی درآمده که تمامی حلب کوب و رنگ‌امیزی شده‌است. نحوه کار پوشش این تکیه در مقایسه با تکیه بالا ناپخته و بسیار ابتدایی‌تر است. در این تکیه دو نخل کوچک قرار دارد که در مراسم عزاداری آذین بندی می‌شوند. نخل کوچکتر برای سن به طرح هشت ساخته شده و از نظر تزئین اثری جالب توجه است. تمامی غرفه‌های طبقه پایین تکیه به صورت دکان مورد استفاده‌است و غرفه‌های بالا به صورت دفتر و انباری کاربرد دارند.

کتیبه‌های تکیهویرایش

در بالای غرفه‌های ضلع شمالی تکیه، کتیبه سراسری در دو ردیف در بیست قاب به خط نستعلیق سفید بر روی زمینه آبی بنفش بسته که متن آن چنین است:

«السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک»

پرسیدم از هلال چرا قامتت خم است آهی کشید و گفت که ماه محرم است
گفتم که چیست ماه محرم به ناله گفت ماهی که خلق جمله افلاک در غم است
گفتم برای که به فغان گفت این جواب ماه عزای اشرف اولاد آدم است
این ماه کشته گشته به صحرای کربلا سبط رسول تشنه لب، این غم مگر کم است
رو کربلا به چشم بصیرت نظرنما بنگر هنوز زینب کلثوم در غم است
گوید سکینه گشت یتیمی نصیب من در روزگار درد یتیمی مگر کم است
شادی به ما همی ز محرم حرام کرد هر مه به یاد روی تو ما را محرم است
گویند در بهشت برین جای گریه نیست گر نیست جای گریه بر تو مرا جای ماتم است
جایی که ماتم تو بود آن بهشت ماست جایی که نیست ماتمت آنجا جهنم است

منبعویرایش