تکیه دولت: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۷۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۶ دسامبر ۲۰۱۹
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''تکیه دولت'''، بزرگ ترین تكیه ایران، ساخته شده در عصر ناصری که به نامهای تکیه همایونی و دولتی نیز خوانده می شد. این تکیه نه تنها از نظر معماری، بلکه از نظر رواج تعزیه خوانی و اجرای نمایشهای مذهبی و غیر مذهبی و شیوه ها و مراسم آنها حائز اهمیت بود (مستوفی، ۱/ ۲۸۸). علاوه بر این رویدادهای تاریخی و سیاسی مهمی نیز در آن به وقوع پیوست.
'''تِکْیۀ دولَت'''، بزرگ‌ترین تکیۀ ایران، ساخته شده در عصر ناصری که به نامهای تکیۀ همایونی و دولتی نیز خوانده می‌شد. این تکیه نه تنها از نظر معماری، بلکه از نظر رواج تعزیه‌خوانی و اجرای نمایشهای مذهبی و غیرمذهبی و شیوه‌ها و مراسم آنها حائز اهمیت بود (مستوفی، 1/ 288). علاوه بر این رویدادهای تاریخی و سیاسی مهمی نیز در آن به وقوع پیوست.


در دوره ناصری تکیه های بسیاری در دارالخلافه برپا بود که از مهم ترین آنها می توان به تکیه های ولی خان، سرچشمه، سپهسالار، عباس آباد و جز اینها اشاره کرد (گوبینو، 341؛ ذكاء، تاریخچه... ۲۸۴). ناصرالدین شاه به سبب نیاز به فضای بزرگ تر برای اجرای مراسم مذهبی، در ۱۲۸۵ ق/ ۱۸۶۸م تصمیم به ساخت تكية دولت گرفت (اعتمادالسلطنه، «تکیه ...)، بشه). ساختمان تکیه در ۱۲۸۷ ق آغاز، و با صرف هزینه هنگفتی از خزانه دولتی در ۱۲۹۰ ق در گوشه جنوبی ارگ تهران و در محل زندان، انبار و ... کاخ گلستان (ذكاء، همان، ۲۸۷؛ نک: همو و سمسار، ۱۴ / ۱-۱۵، نقشه دارالخلافه تهران، اثر آوگوست کریشیش، نیز ۱۴ / ۲ ، نقشة دار الخلافة ناصری، اثر عبدالغفار) به انجام رسید و نخستین مراسم تعزیه در ذیحجه همین سال در آن اجرا شد (اعتمادالسلطنه، همانجا، «اخبار ...)، ۸۳۳).


نظرية تقلید از طرح بنای آلبرت هال برای ساختمان تكية دولت به دستور ناصرالدین شاه پس از نخستین سفر وی به اروپا (صفر - شعبان ۱۲۹۰) (سرنا، 172، پترسون، 69)، نمی تواند درست باشد، زیرا بنای آن پیش از سفر یاد شده آغاز و حتی به بهره برداری رسیده است (اعتمادالسلطنه، همانجا). ساخت سقف گنبدی شکل که قرار بود از «چوب و تخته و شیشه» بر فراز آن بسازند، به سبب مشکلات فنی عملی نشد و ناچار بنا را با چادر پوشاندند(همو، «تکیه»، همانجا، «دارالخلافه ...»، ۱۲۷۴). جهانگردان اروپایی به ایرانی بودن معماری تکیه اشاره کرده اند. تکیه دولت نمونه ای کم نظیر از نظر معماری، و از بزرگ ترین بناهای شهر تهران به شمار می آمد، به گونه ای که از خارج شهر و از فاصله بسیار دور به آسانی دیده می شد (همانجا)؛ از این رو آن را به آمفی تئاتر ورونا تشبیه کرده اند (بنجامین، 382).
در دورۀ ناصری تکیه‌های بسیاری در دارالخلافه برپا بود که از مهم‌ترین آنها می‌توان به تکیه‌های ولی‌خان، سرچشمه، سپهسالار، عباس‌آباد و جز اینها اشاره کرد (گوبینو، 341؛ ذکاء، تاریخچه...، 284). ناصرالدین شاه به سبب نیاز به فضای بزرگ‌تر برای اجرای مراسم مذهبی، در 1285ق/ 1868م تصمیم به ساخت تکیۀ دولت گرفت (اعتمادالسلطنه، «تکیه...»، بش‍‌ ). ساختمان تکیه در 1287ق آغاز، و با صرف هزینۀ هنگفتی از خزانۀ دولتی در 1290ق در گوشۀ جنوبی ارگ تهران و در محل زندان، انبار و... کاخ گلستان (ذکاء، همان، 287؛ نک‍ : همو و سمسار، 1/14-15، نقشۀ دارالخلافۀ تهران، اثر آوگوست کریشیش، نیز 2/14، نقشۀ دارالخلافۀ ناصری، اثر عبدالغفار) به انجام رسید و نخستین مراسم تعزیه در ذیحجۀ همین سال در آن اجرا شد (اعتمادالسلطنه، همانجا، «اخبار...»، 833).


بنای مدور تکيه با ۲۸۲۴ م ۲ مساحت، ۶۰ متر قطر، ۲۴ متر ارتفاع، ۳ مرتبه بنا و یک زیرزمین داشت. در بنای آن سنگ آجر و ساروج به کار رفته بود و دیوارهای پهن و شالوده‌ای عمیق و محکم داشت (اعتمادالسلطنه، المآثر ۸۷ / ۱، «تکیه»، همانجا) و نمای آجری بیرون بنا آرایه ای نداشت (سرنا، همانجا).  تکیه دولت دارای ورودیهای چندگانه در شمال، شرق و غرب بود (منصوری فرد، ۵۷۱-۵۷۲). ورودی شمالی تکیه ویژه ساکنان ارگ سلطنتی بود و نمایی هماهنگ با بناهای مجاور خود داشت و شاه نشین تشریفاتی بر فراز آن واقع بود. ورودی غربی تکیه در میدان ارگ قرار داشت و از ایوانی با دو جرز پهن که بر بالای آن ایرانی با ۳ دهانه و ۶ مناره بود، شکل می گرفت. ورودی شرقی از طریق کوچه تکیه دولت به خیابان ناصر خسرو منتهی می شد. این ورودی دارای طاق تیزه دار رفیعی بود. ورودی اصلی را طاق نماهای آجری، مقرنس کاری و آن شیشه های رنگین می آراست (همانجا؛ سرنا، 173، أرسل، 250).


نمای درونی تکیه دولت در آغاز از آجر بود و حتی آن را با گچ و آهک نیز سفید نکرده بودند، اما در حدود سال ۱۲۹۸ ق/ ۱۸۸۱م با کاشیهای معرق و ۷ رنگ آراسته شد (پترسون، همانجا؛ قس: سرنا، 173-172: بنجامین، 384). بنا از درون شامل  آن، ایوانی بلند قرار داشت. بلندی این ایران به ارتفاع تمام طبقات و با کاربندی و کاشی کاری آراسته شده بود (منصوری  فرد، ۵۷۳: سرنا، 175). در قوس شمالییادشده، شاه نشین تكیه در دو طبقه با طاق بسیار بلند ساخته بودند، به گونه‌ای که ارتفاع آن به اندازه ۳ طبقه تکیه بود و از  بیرون پوششی از شیروانی داشت. این غرفه دارای یک ارسی  سه دری و شمسه ای گره سازی شده و پر کار بر پیشانی بود. غرفه های دیگر طبقه دوم نیز با ارسیهای سه دری آراسته می شدند. دهانه غرفه های طبقه سوم، دو ستون نما و یک پیشانی مشبک داشتند. کتیبه ای بر کاشی به خط بنایی بر رخ بام تکیه نصب شده بود و پیرامون بام نرده‌ای قرار داشت. ورودی‌های تکیه در نمای داخلی بلندتر از دیگر طاق نماهای طبقه همکف بود (منصوری فرد، ۵۷۳-۵۷۴، بنجامین، 392-385؛ فوریه، 130-128).
نظریۀ تقلید از طرح بنای آلبرت هال برای ساختمان تکیۀ دولت به دستور ناصرالدین شاه پس از نخستین سفر وی به اروپا (صـفـر ـ شـعـبـان 1290) (سـرنا، 172؛ پترسون، 69)، نمی‌تواند درست باشد، زیرا بنای آن پیش از سفر یاد شده آغاز و حتى به بهره‌برداری رسیده است (اعتمادالسلطنه، همانجا). ساخت سقف گنبدی‌شکل که قرار بود از «چوب و تخته و شیشه» بر فراز آن بسازند، به سبب مشکلات فنی عملی نشد و ناچار بنا را با چادر پوشاندند(همو،«تکیه»، همانجا، «دارالخلافه...»،1274). جهانگردان اروپایی به ایرانی بودن معماری تکیه اشاره کرده‌اند. تکیۀ دولت نمونه‌ای کم‌نظیر از نظر معماری، و از بزرگ‌ترین بناهای شهر تهران به‌شمار می‌آمد، به گونه‌ای که از خارج شهر و از فاصلۀ بسیار دور به آسانی دیده می‌شد (همانجا)؛ از این‌رو آن را به آمفی‌تئاترِ ورونا تشبیه کرده‌اند (بنجامین، 382).


صفة گردی به قطر حدود ۱۸ و ارتفاع 1 متر با بدنه سنگی منقوش در میان تکیه قرار داشت که آن را «تخت» می نامیدند و دارای دریچه هایی در لبه صفه، دو پلکان ۳ پله ای در دو سو و گذرگاهی با شیب تند بود. ۴ چراغ پایه دار چتردار نیز در ۴ طرف صفه قرار داشت (فروغ، ۷ رو ندار منصوری فرد، ۵۷۴-۵۷۵؛ نک: ذكاء، تاریخچه، ۲۹۵، ۲۹۷؛ بنجامین، 384). در فاصله میان صفه مرکزی تا سکوی آجر فرش پیرامون تکیه، گذرگاهی به عرض ۶ متر قرار داشت که با سنگهای بزرگ و کوچک فرش شده بود و برای عبور دسته سوگواران و نمایشهای تعزیه مانند پیکار، سوارکاری و مسافرت استفاده می شد. سکوهای مدوری هماهنگ با صفه در کنار گذرگاه پیرامون تکیه قرار داشت. این سکوها دارای شیبی ملایم به سمت مرکز تکیه بود. از این رو افرادی که بر روی می نشستند، به راحتی مراسم تعزیه را تماشا می کردند (همو، نیز فروغ، همانجاها). بر این سکوها نیز شماری چراغ پایه دار قرار داشت. هنگام اجرای تعزیه بیش از حدود ۴ هزار زن با  چادر مشکی و روبند سفید می نشستند. پس از سکوها پلکانی شامل ۵ پله با ازاره سنگی منقوش قرار گرفته بود که به چشمه طاقهای کوچک و بزرگ باز بود و در میانه قوس جنوبی چشمه طاقها و غرفه های اطراف تکیه منتهی می گردید (همانجاها).


تلاش معماران برای ایجاد سقفی دائمی به سبب وسعت صحن تکیه در برابر ایران تکیه و مشکلات فنی آن بی نتیجه ماند؛ از این رو به پیشنهاد یکی از نزدیکان ناصرالدين شاه سقف تکیه را با یک چادر کرباسی پوشاندند (سرنا، 174-173؛ مستوفی، ۲۹۳/۱ ). چادر تکیه بر روی اسکلتی گنبدی شکل مرکب از ۴ قوس نیم دایره چوبی قرار می گرفت . چادر روز نهایی برای تهویه و روشنایی تکیه داشت. از مرکز این قوسها چلچراغی آویزان بود. پایه قوسها برای پایداری بیشتر به میزان یک طبقه در نمای داخلی تکیه فرو رفته بود. همچنین برای مهار نیروی رانش، پشت بندهایی در پشت هریک از آنها ساخته شده بود (اعتمادالسلطنه، روزنامه ، ۳۶۴، ذکاء، همان، ۲۹۳).
بنای مدور تکیه با 824‘2 مـ2 مساحت، 60 متر قطر، 24 مترارتفاع، 3 مرتبه بنا و یک زیرزمین داشت. در بنای آن سنگ، آجر و ساروج به کار رفته بود و دیوارهای پهن و شالوده‌ای عمیق و محکم داشت (اعتمادالسلطنه، المآثر...، 1/87، «تکیه»، همانجا) و نمای آجری بیرون بنا آرایه‌ای نداشت (سرنا، همانجا). تکیۀ دولت دارای ورودیهای چندگانه در شمال، شرق و غرب بود (منصوری فرد، 571-572). ورودی شمالی تکیه ویژۀ ساکنان ارگ سلطنتی بود و نمایی هماهنگ با بناهای مجاور خود داشت و شاه‌نشین تشریفاتی بر فراز آن واقع بود. ورودی غربی تکیه در میدان ارگ قرار داشت و از ایوانی با دو جرز پهن که بر بالای آن ایوانی با 3 دهانه و 6 مناره بود، شکل می‌گرفت. ورودی شرقی از طریق کوچۀ تکیۀ دولت به خیابان ناصرخسرو منتهی می‌شد. این ورودی دارای طاق تیزه‌دار رفیعی بود. ورودی اصلی را طاق‌نماهای آجری، مقرنس‌کاری و شیشه‌های رنگین مـی‌آراست (همانجـا؛ سرنا، 173؛ اُرسل، 250).


در دوران پادشاهی مظفرالدین شاه تکیه دولت رو به ویرانی نهاد. از این رو به دستور او در ۱۳۲۲ق مسيو بتن مأمور تعمیر تکیه شد. وی طبقه سوم تکیه را تخریب، و با اصلاح پیشانی مرتفع طبقه دوم، کتیبه دیگری را پیرامون تکیه نصب کرد. وی همچنین ۱۲ قوس (۶ نیم دایره) فلزی را از اروپا به ایران آورد و جایگزین اسکلت چوبی سقف تکیه کرد (معیرالممالک، ۷۱؛ مستوفی، همانجاء ذكاء، همان، ۲۹۴؛ همو و سمسار، ۲/ ۱۲۸، تصویر «۶-۱۳»). از دیگر عناصر معماری تکیه می توان به منبر سفید مرمری ۲۰ پله آن اشاره کرد که به سفارش معیرالممالک در یزد ساخته شد. ارتفاع این منبر به اندازه یک طبقة تکیه بود (معیرالممالک، ۷۲).


نمای درونی تکیۀ دولت در آغاز از آجر بود و حتى آن را با گچ و آهک نیز سفید نکرده بودند، اما در حدود سال 1298ق/ 1881م با کاشیهای معرق و 7 رنگ آراسته شد (پترسون، همانجا؛ قس: سرنا، 172-173؛ بنجامین، 384). بنا از درون شامل چشمه‌طاقهای کوچک و بزرگ باز بود و در میانۀ قوس جنوبی آن، ایوانی بلند قرار داشت. بلندی این ایوان به ارتفاع تمام طبقات و با کاربندی و کاشی‌کاری آراسته شده بود (منصوری فرد، 573؛ سرنا، 175). در قوس شمالی تکیه در برابر ایوان یادشده، شاه‌نشین تکیه در دو طبقه با طاق بسیار بلند ساخته بودند، به گـونه‌ای که ارتفاع آن به اندازۀ 3 طبقۀ تکیه بود و از بیرون پوششی از شیروانی داشت. این غرفه دارای یک ارسی سه‌دری و شمسه‌ای گره‌سازی شده و پرکار بر پیشانی بود. غرفه‌های دیگر طبقۀ دوم نیز با ارسیهای سه دری آراسته می‌شدند. دهانۀ غرفه‌های طبقۀ سوم، دو ستون‌نما و یک پیشانی مشبک داشتند. کتیبه‌ای بر کاشی به خط بنایی بر رخ بام تکیه نصب شده بود و پیرامون بام نرده‌ای قرار داشت. ورودیهای تکیـه در نمای داخلـی بلنـدتر از دیگـر طاق‌نماهـای طبقۀ همکف بود (منصوری فـرد، 573-574؛ بنجامین، 385-392؛ فوریه، 128-130).


با آنکه تکیه دولت یکی از مهم ترین عناصر ی معماری در فضاهای شهری تهران به شمار می آمد (حبیبی، ۱۲۴-۱۳۳)، در هیچ یک از منابع هم زمان بنا به معمار تکیه دولت اشاره نشده است، اما برخی از پژوهشگران معاصر، از حسینعلی مهرین (ذکاء، «معماران...»، ۴۲۸) و نیز شیر جعفر کاشی و علی محمد کاشی به عنوان معمار تکیه نام برده اند (شهیدی، ۹۷- ۱۰۱)


اگر چه تکیه دولت برای دوره خود معماری بی نظیری داشت، اما شکوه و شهرت آن را  بیشتر باید به سبب اجرای مراسم سوگواری و تعزیه دانست که  در دو نوبت بعداز ظهر و شب در آن اجرا می شد. تماشاچیان زن پیرامون صفة مرکزی تکیه، و مردان پشت سر آنان روی پله ها  قرار می گرفتند (معیرالممالک، مستوفی، همانجاها؛ بنجامین، 397-396؛ او بن، 170). غرفه های طبقه اول تکیه به امرا، وزرا
'''طرح تکیۀ دولت و تخت میانی آن (بنجامین، 373)'''




صفۀ گردی به قطر حدود 18 و ارتفاع 1 متر با بدنۀ سنگی منقـوش در میان تکیه قرار داشت که آن را «تخت» می‌نامیدند و دارای دریچه‌هایی در لبۀ صفه، دو پلکان 3 پله‌ای در دو سو و گذرگاهی با شیب تند بود. 4 چراغ پایـه‌دار چتردار نیز در 4 طـرف صفه قرار داشت (فروغ، 7؛ منصوری‌فرد، 574-575؛ نک‍ : ذکاء، تاریخچه، 295، 297؛ بنجامین، 384). در فاصلۀ میان صفۀ مرکزی تا سکوی آجر فرش پیرامون تکیه، گذرگاهی به عرض 6 متر قرار داشت که با سنگهای بزرگ و کوچک فرش شده بود و برای عبور دستۀ سوگواران و نمایشهای تعزیه مانند پیکار، سوارکاری و مسافرت استفاده مـی‌شد. سکوهای مدوری هماهنگ با صفه در کنار گذرگاه پیرامون تکیه قرار داشت. این سکوها دارای شیبی ملایم به سمت مرکز تکیه بود. از این‌رو افرادی که بر روی آن مـی‌نشستند، به راحتی مراسم تعـزیه را تماشا می‌کـردند (همو، نیز فروغ، همانجاها). بر این سکوها نیز شماری چراغ پایه‌دار قرار داشت. هنگام اجرای تعزیه بیش از حدود 4 هزار زن با چادر مشکی و روبند سفید می‌نشستند. پس از سکوها پلکانی شامل 5 پله با ازارۀ سنگی منقوش قرار گرفته بود که به چشمـه‌طاقها و غرفه‌های اطراف تکیه منتهی می‌گردید (همانجاها).


و دیگر بزرگان تعلق داشت. پیشکاران این افراد چندی قبل از آغاز ماه محرم به آماده کردن غرفه ها می پرداختند. آنان با انواع چلچراغ، دیوار کوب، قالیچه، شالهای کشمیری، تابلوهای نفیس و دیگر اشیاء گرانبها غرفه ها را تزیین می کردند (بنجامین، 383؛ معیرالممالک، ۷۱). ایوان بزرگ تکیه دولت توسط شاه و با انبوهی از چلچراغها، آیینه ها و تابلوهای مذهبی و تمثال متعلق به کاخ گلستان آراسته می شد (همانجا). به هنگام نمایشهای شبانه تعزیه بر پلکانهای رو به روی ایوان بزرگ، آیینه ها، شمعدانها و دیگر وسایل روشنایی چیده می شد که روشنایی آنها فضایی رویایی در تکیه دولت ایجاد می کرد (فوریه، همانجا؛ ذكاء، تاریخجه، همانجا). غرفه های طبقه دوم و سوم تکیه دولت جایگاه شاه، زنان شاه و مهمانهای آنان به شمار می آمد و برای حفاظت بهتر با پرده های زنبوری سبز یا مشکی پوشیده می شد (مستوفی، ۲۹۳/۱ ؛ فوریه، همانجا). در ماههای عزاداری پارچه های سیاه که بر آنها آیات قرآن و ابیاتی از اشعار محتشم نوشته می شد، از دیوارهای تکیه دولت آویخته می شد (اوین، 170-169). غرفه های تکیه به دو بخش تقسیم می شدند: در بخش جلو صاحب غرفه و مهمانها، و در بخش عقب خدمه پذیرایی قرار می گرفتند (بنجامین، 383-382).


تعزیه خوانی در عصر ناصری و در تکیه دولت به اوج شکوفایی خود نایل آمد (نک: چلکوفسکی، 6)، اما پس از ناصرالدین شاه به مرور از اهميت و شکوه آن کاسته شد (بیضایی، ۱۵۰) و در پی آن تکیه دولت رو به ویرانی نهاد؛ به گونه ای که در دوران سلطنت مظفرالدین شاه به سبب در خطر بودن بنای تکیه مراسم تعزیه تا ۱۳۲۳ ق (که بنا مجددا تعمیر شد) در آن اجرا نگردید (نک: سپهر، مرآه... ۱۲۵، ۲۴۴، « یادداشتها»، ۱۲۷). مراسم تعزیه در تکیه دولت تا اوایل سلطنت پهلوی اجرا می شد، اما شکوه و رونق دوران گذشته خود را از دست داده بود (نک: هدایت، ۳۸۵). در پی ممنوعیت عزاداری محرم و اجرای تعزیه در ۱۳۱۱ ش (غفاری، 148) تكية دولت بیش از پیش متروک شد. تاریخ تخریب تکیه دولت به درستی دانسته نیست. گزارشهای گوناگونی درباره واگذاری زمین آن در ۱۳۲۵ ش یا ۱۳۲۷ش به بانک ملی که بعدها شعبه بازار آن بر همان زمین ساخته شد، وجود دارد (بلاغی، ۵۶؛ غفاری، همانجا). بر اساس عکسهای هوایی سال ۱۳۳۵ش نیز محل تکیه به صورت گودالی مشاهده می شود.
تلاش معماران برای ایجاد سقفی دائمی به سبب وسعت صحن تکیه و مشکلات فنـی آن بی‌نتیجـه ماند؛ از این‌رو به پیشنهاد یکی از نزدیکان ناصرالدین شاه سقف تکیه را با یک چادر کرباسی پوشاندند (سرنا، 173-174؛ مستوفی، 1/293). چادر تکیـه بر روی اسکلتـی گنبدی‌شکل مـرکب از 4 قوس نیـم‌دایـرۀ چوبـی قرار مـی‌گرفت. چادر روزنهایـی برای تهویه و روشنایی تکیه داشت. از مرکز این قوسها چلچراغی آویزان بـود. پایـۀ قـوسها برای پایـداری بیشتـر به میـزان یک طبقـه در نمای داخلی تکیه فرو رفته بود. همچنین برای مهار نیروی رانش، پشت‌بندهایی در پشت هریک از آنها ساخته شده بود (اعتمادالسلطنه، روزنامه...، 364؛ ذکاء، همان، 293).


تکیه دولت محل وقوع رویدادهای مهمی نیز بوده است. از جمله این رویدادها می توان به جلسه سنجش عیار سکه در دورة مسئولیت امین الضرب بر ضرابخانه (هدایت، ۸۶)، تشیع پیکرهای ناصرالدین شاه در ۱۳۱۳ ق/۱۹۹۵م (ظهير الدوله، ۳۵؛ سالور، ۹۳۳/۱ ) و مظفرالدین شاه در ۱۳۲۴ق/۱۹۰۶م (ناظم الاسلام، ۶۱/۲-۶۲؛ او بن، 129) و برگذاری نمایشگاه امتعه وطنی به کوشش رضاخان سردار سپه در ۱۳۰۲ ش (امیر طهماسب، ۴۳۰) اشاره کرد؛ اما مهم ترین رویداد تکیه دولت تشکیل مجلس مؤسسان در ۱۵ آذر ماه ۱۳۰۴ است (مستوفی، ۳/ ۶۶۸ هدایت، ۳۶۹) که در طی ۵ جلسه احمدشاه قاجار را از سلطنت خلع، و پادشاهی ایران را به خاندان پهلوی واگذار کرد (مستوفی، ۶۷۱/۳ ؛ نک: مکی، ۴۹۳/۳ -۵۸۶).


در دوران پادشاهی مظفرالدین شاه تکیۀ دولت رو به ویرانی نهاد. از این‌رو به دستور او در 1322ق مسیو بتن مأمور تعمیر تکیه شد. وی طبقۀ سوم تکیه را تخریب، و با اصلاح پیشانی مرتفع طبقۀ دوم، کتیبۀ دیگری را پیرامون تکیه نصب کرد. وی همچنین 12 قوس (6 نیم‌دایره) فلزی را از اروپا به ایران آورد و جایگزین اسکلت چوبی سقف تکیه کرد (معیرالممالک، 71؛ مستوفی، همانجا؛ ذکاء، همان، 294؛ همو و سمسار، 2/ 128، تصویر «6-13»). از دیگر عناصر معماری تکیه می‌توان به منبر سفید مرمری 20 پلۀ آن اشاره کرد که به سفارش معیرالممالک در یزد ساخته شد. ارتفاع این منبر به اندازۀ یک طبقۀ تکیه بود (معیرالممالک، 72).


مآخذ: اعتماد السلطنه، محمد حسن، «اخبار رسمية دربار همایون»، ایران (شه ۲۰۹)، کتابخانه ملی، تهران، ۱۳۷۵ش، ج ۲؛ همو، «تكية مباركة دولتی»، شرف، ۱۳۰۴ق، شم ۵۳؛ همو، «دار الخلافه ناصری»، ایران (شه ۳۱۸)، کتابخانه ملی، تهران، ۱۳۷۵ش، ج ۲؛ همو، روزنامه خاطرات، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۵ش؛ همو، الماتر والآثار، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۶۳ش؛ امیر طهماسب، عبدالله، تاریخ شاهنشاهی رضاشاه، تهران، ۱۳۵۵ش؛ بلاغی، عيد الحجت، تاریخ تهران، قم، ۱۳۵۰ش؛ بیضایی، بهرام، نمایش در ایران، تهران، ۱۳۴۴ ش؛ حبیبی، محسن، از شار تا شهر، تهران، ۱۳۷۵ ش؛ ذكاء، يحبی، تاریخجه ساختمانهای ارگ سلطنتی تهران، تهران، ۱۳۴۹ش؛ همو، معماران - استادکاران دوره اسلامی»، معماری ایران، دوره اسلامی، تهران، ۱۳۶۶ش؛ همو و محمد حسن سمساری تهران در تصویر، تهران، ج ۱، ۱۳۶۹ش، ج ۲، ۱۳۷۶ش؛ سالور، قهرمان میرزا، روزنامه خاطرات عين السلطنه، به کوشش مسعود سالور و ایرج افشار، تهران، ۱۳۷۴ش؛ سپهر، عبدالحسین، مرآة الوقایع مظفری، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۶۸ش؛ همو، « یادداشتها»، همراه مرآت الوقایع هوا شهیدی، عنایت الله، «تکیه دولت»، تئاتر، تهران، ۱۳۷۸ش، شم ۱۸ و ۱۱۹ ظهير الدوله، على خاطرات و اسناد، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۵۱ ش، فروغ، مهدی، «تكية دولت»، هنر و مردم، تهران، ۱۳۴۳ش، ش ۲۹؛ کمال الملک، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد، تهران، ۱۳۸۲ش؛ مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من، تهران، ۱۳۴۱ش؛ معير المسالک، دوستعلی، یادداشتهایی از زندگانی خصوصی ناصرالدین شاه، تهران، ۱۳۵۱ ش؛ مکی، حسین، تاریخ بیست ساله ایران، تهران، ۱۳۵۷ ش؛ منصوری فرد، محسن، «تکیه دولت»، مجموعه مقالات کنگره تاریخ معماری و شهرسازی ایران، تهران، ۱۳۷۵ش؛ ناظم الاسلام کرمانی، محمد، تاریخ بیداری ایرانیان، به کوشش علی اکبر سعیدی سیرجانی، تهران، ۱۳۵۷ ش؛ هدایت، مهدیقلی، خاطرات و خطرات، تهران، ۱۳۴۴ش؛ نیز


Aubin, E., La Perse d'aujourd'hui, Paris, 1908; Benjamin, S. G. W., Persia and the Persians, London, 1887; Chelkowski, P. J., «Taziyeh: Indigenus Avant-Garde Theatre of Iran, Ta'ziyeh Ritual and Drama in Iran, New York, 1979; Février, J. G., Trois ans à la cour de Perse, Paris, 1906; Gaffary, F., «Les Lieux de spectacle à Téhéran, Téhéran capitale bicentenaire, ed. Ch. Adle and B. Hourcade, Tehran, 1992; Gobineau, J., Religions et philosophies dans l'Asie Centrale, Paris, 1933; Orsolle, E., Le Caucase et la Perse, Paris, 1885; Peterson, S. R., The Ta'ziyeh and Related Arts, Taziyeh Ritual and Drama in Iran, ed. P. J. Chelkowski, New York, 1979; Serena, C., Hommes et choses en Perse, Paris, 1883.
'''تابلو تکیۀ دولت، رنگ روغن روی کرباس، موزۀ کاخ گلستان ( ''کمال‌الملک''، 76)'''


احمد آرین نیا
 
با آنکه تکیۀ دولت یکی از مهم‌ترین عناصر معماری در فضاهای شهری تهران به‌شمار می‌آمد (حبیبی، 124-133)، در هیچ‌یک از منابع هم‌زمان بنا به معمار تکیۀ دولت اشاره نشده است، اما برخی از پژوهشگران معاصر، از حسینعلی مهرین (ذکاء، «معماران...»، 428) و نیز شیرجعفر کاشی و علی‌محمد کاشی به عنوان معمار تکیه نام برده‌اند (شهیدی، 97-101).
 
 
اگرچه تکیۀ دولت برای دورۀ خود معماری بی‌نظیری داشت، اما شکوه و شهرت آن را بیشتر باید به سبب اجرای مراسم سوگواری و تعزیه دانست که در دو نوبت بعدازظهر و شب در آن اجرا می‌شد. تماشاچیان زن پیرامون صفۀ مرکزی تکیه، و مردان پشت سر آنان روی پله‌ها قرار می‌گرفتند (معیرالممالک، مستوفی، همانجاها؛ بنجامین، 396-397؛ اوبن، 170). غرفـه‌های طبقۀ اول تکیـه به امرا، وزرا و دیگـر بزرگان تعلق داشت. پیشکاران این افراد چندی قبل از آغـاز ماه محرم به آماده کـردن غرفه‌ها می‌پرداختند. آنان با انواع چلچـراغ، دیوارکوب، قالیچه، شالهای کشمیری، تابلوهای نفیس و دیگـر اشیاء گرانبها غرفه‌ها را تزیین می‌کردند (بنجامین، 383؛ معیرالممالک، 71). ایوان بزرگ تکیۀ دولت توسط شاه و با انبوهـی از چلچراغها، آیینه‌ها و تابلوهای مذهبـی و تمثال متعلق به کاخ گلستان آراسته می‌شد (همانجا). به هنگام نمایشهای شبانۀ تعزیه بر پلکانهای روبه‌روی ایوان بزرگ، آیینـه‌ها، شمعدانها و دیگـر وسایل روشنایـی چیده می‌شد که روشنایی آنها فضایی رویایی در تکیۀ دولت ایجاد می‌کرد (فوریه، همانجا؛ ذکاء، تاریخچه، همانجا). غرفه‌های طبقۀ دوم و سوم تکیـۀ دولت جایگـاه شاه، زنان شاه و مهمـانهای آنان به‌شمار می‌آمد و برای حفاظت بهتر با پرده‌های زنبوری سبز یا مشکی پوشیده می‌شد (مستوفی، 1/293؛ فوریه، همانجا). در ماههای عزاداری پارچه‌های سیاه که بر آنها آیات قرآن و ابیاتی از اشعار محتشم نوشته می‌شد، از دیوارهای تکیۀ دولت آویخته می‌شد (اوبن، 169-170). غرفه‌های تکیه به دو بخش تقسیم می‌شدند: در بخش جلو صاحب غرفه و مهمانها، و در بخش عقب خـدمۀ پذیرایی قـرار می‌گرفتند (بنجامین، 382-383).
 
 
تعزیه‌خوانی در عصر ناصری و در تکیۀ دولت به اوج شکوفایی خود نایل آمد (نک‍ : چلکوفسکی، 6)، اما پس از ناصرالدین شاه به مرور از اهمیت و شکوه آن کاسته شد (بیضایی، 150) و در پی آن تکیۀ دولت رو به ویرانی نهاد؛ به گونه‌ای که در دوران سلطنت مظفرالدین شاه به سبب در خطر بودن بنای تکیه مراسم تعزیه تا 1323ق (که بنا مجدداً تعمیر شد) در آن اجرا نگردید (نک‍ : سپهر، مرآة...، 125، 244، «یادداشتها»، 127). مراسم تعزیه در تکیۀ دولت تا اوایل سلطنت پهلوی اجرا می‌شد، اما شکوه و رونق دوران گذشتۀ خود را از دست داده بود (نک‍ : هدایت، 385). در پی ممنوعیت عزاداری محرم و اجرای تعزیه در 1311ش (غفاری، 148) تکیۀ دولت بیش از پیش متروک شد. تاریخ تخریب تکیۀ دولت به درستی دانسته نیست. گزارشهای گوناگونی دربارۀ واگذاری زمین آن در 1325ش یا 1327ش به بانک ملی که بعدها شعبۀ بازار آن بر همان زمین ساخته شد، وجود دارد (بلاغی، 56؛ غفاری، همانجا). براساس عکسهای هوایی سال 1335ش نیز محل تکیه به صورت گودالی مشاهده می‌شود.
 
 
تکیۀ دولت محل وقوع رویدادهای مهمی نیز بوده است. از جملۀ این رویدادها می‌توان به جلسۀ سنجش عیار سکه در دورۀ مسئولیت امین‌الضرب بر ضرابخانه (هدایت، 86)، تشیع پیکرهای ناصرالدین شاه در 1313ق/1895م (ظهیرالدوله، 35؛ سالور، 1/933) و مظفرالدین شاه در 1324ق/1906م (ناظم‌الاسلام، 2/61-62؛ اوبن، 129) و برگذاری نمایشگاه امتعۀ وطنی به کوشش رضاخان سردار سپه در 1302ش (امیر طهماسب، 430) اشاره کرد؛ اما مهم‌ترین رویداد تکیۀ دولت تشکیل مجلس مؤسسان در 15 آذر ماه 1304 است (مستوفی، 3/ 668؛ هدایت، 369) که در طی 5 جلسه احمدشاه قاجار را از سلطنت خلع، و پادشاهی ایران را به خاندان پهلوی واگذار کرد (مستوفی، 3/671؛ نک‍ : مکی، 3/493-586).
 
 
'''مآخذ:''' اعتمادالسلطنه، محمدحسن، «اخبار رسمیۀ دربار همایون»، ایران (شم‍ 209)، کتابخانۀ ملی، تهران، 1375ش، ج 2؛ همو، «تکیۀ مبارکۀ دولتی»، شرف، 1304ق، شم‍ 53؛ همو، «دارالخلافۀ ناصری»، ایران (شم‍ 318)، کتابخانۀ ملی، تهران، 1375ش، ج 2؛ همو، روزنامه خاطرات، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1345ش؛ همو، المآثر والآثار، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1363ش؛ امیر طهماسب، عبدالله، تاریخ شاهنشاهی رضاشاه، تهران، 1355ش؛ بلاغی، عبدالحجت، تاریخ تهران، قم، 1350ش؛ بیضایی، بهرام، نمایش در ایران، تهران، 1344ش؛ حبیبی، محسن، از شار تا شهر، تهران، 1375ش؛ ذکاء، یحیى، تاریخچۀ ساختمانهای ارگ سلطنتی تهران، تهران، 1349ش؛ همو، «معماران ـ استادکاران دورۀ اسلامی»، معماری ایران، دورۀ اسلامی، تهران، 1366ش؛ همو و محمدحسن سمسار، تهران در تصویر، تهران، ج 1، 1369ش، ج 2، 1376ش؛ سالور، قهرمان میرزا، روزنامۀ خاطرات عین‌السلطنه، به کوشش مسعود سالور و ایرج افشار، تهران، 1374ش؛ سپهر، عبدالحسین، مرآة الوقایع مظفری، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1368ش؛ همو، «یادداشتها»، همراه مرآةالوقایع همو؛ شهیدی، عنایت‌الله، «تکیۀ دولت»، تئاتر، تهران، 1378ش، شم‍ 18 و 19؛ ظهیرالدوله، علی، خاطرات و اسناد، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1351ش؛ فروغ، مهدی، «تکیۀ دولت»، هنر و مردم، تهران، 1343ش، شم‍ 29؛ کمال‌الملک، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد، تهران، 1382ش؛ مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من، تهران، 1341ش؛ معیرالممالک، دوستعلی، یادداشتهایی از زندگانی خصوصی ناصرالدین شاه، تهران، 1351ش؛ مکی، حسین، تاریخ بیست سالۀ ایران، تهران، 1357ش؛ منصوری فرد، محسن، «تکیۀ دولت»، مجموعه مقالات کنگرۀ تاریخ معماری و شهرسازی ایران، تهران، 1375ش؛ ناظم‌الاسلام کرمانی، محمد، تاریخ بیداری ایرانیان، به کوشش علی‌اکبر سعیدی سیرجانی، تهران، 1357ش؛ هدایت، مهدیقلی، خاطرات و خطرات، تهران، 1344ش؛ نیز:
 
Aubin, E., La Perse d'aujourd'hui, Paris, 1908; Benjamin, S. G. W., Persia and the Persians, London, 1887; Chelkowski, P. J., »Taªziyeh: Indigenus Avant-Garde Theatre of Iran«, Taªziyeh Ritual and Drama in Iran, New York, 1979; Février, J. G., Trois ans á la cour de Perse, Paris, 1906; Gaffary, F., »Les Lieux de spectacle à Téhéran«, Téhéran capitale bicentenaire, ed. Ch. Adle and B. Hourcade, Tehran, 1992; Gobineau, J., Religions et philosophies dans l’Asie Centrale, Paris, 1933; Orsolle, E., Le Caucase et la Perse, Paris, 1885; Peterson, S. R., »The Taªziyeh and Related Arts«, Taªziyeh Ritual and Drama in Iran, ed. P. J. Chelkowski, New York, 1979; Serena, C., Hommes et choses en Perse, Paris, 1883.
 
'''دائرةالمعارف بزرگ اسلامی؛ جلد شانزدهم'''
۳٬۴۸۸

ویرایش