تعزیه خوانی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۱ فوریهٔ ۲۰۲۰
خط ۳۰: خط ۳۰:
کارستن نیبور، خاورشناس دانمارکی که شاهد شبیه‌ خوانی شیعیان ایران در زمان کریم‌خان زند (حک 1163-1193ق/ 1750-1779م) در روز عاشورا در میدان بزرگ جزیرۀ خارک بوده، وصفی از آن را در سفرنامه‌اش آورده است.<ref>برای تفصیل، نک: ص 189-191.</ref> ساموئل هملین که در سال‌های 1184-1186ق/ 1770-1772م در ایران به سر می‌برد، از اجرای نوعی نمایش مذهبی و پرده‌هایی زنده از واقعۀ کربلا (تعزیه‌ خوانی) در ایام عزاداری محرم در تکیۀ رشت و تکیه‌های آبادی‌های دیگر یاد می‌کند.<ref>نک: چلکوفسکی، «کتاب‌شناسی...»، 258.</ref> ویلیام فرانکلین از نمایش وقایع کربلا در 10 روز اول محرم 1201ق/ 1787م در شیراز گزارش می‌دهد و می‌نویسد که هر روز گروهی، بخشی از وقایع کربلا را با زبان شعر و آوازی محزون نمایش می‌دادند. او به بخش‌هایی از چند تعزیه مانند بارگاه یزید که بر تخت نشسته است و در کنارش سفیر اروپایی با چند محافظ ایستاده‌اند، اشاره می‌کند و از تعزیۀ «عروسی حضرت قاسم» صریحاً یاد می‌کند و وصفی کوتاه از آن می‌آورد.<ref>نک: ص 248-249.</ref>
کارستن نیبور، خاورشناس دانمارکی که شاهد شبیه‌ خوانی شیعیان ایران در زمان کریم‌خان زند (حک 1163-1193ق/ 1750-1779م) در روز عاشورا در میدان بزرگ جزیرۀ خارک بوده، وصفی از آن را در سفرنامه‌اش آورده است.<ref>برای تفصیل، نک: ص 189-191.</ref> ساموئل هملین که در سال‌های 1184-1186ق/ 1770-1772م در ایران به سر می‌برد، از اجرای نوعی نمایش مذهبی و پرده‌هایی زنده از واقعۀ کربلا (تعزیه‌ خوانی) در ایام عزاداری محرم در تکیۀ رشت و تکیه‌های آبادی‌های دیگر یاد می‌کند.<ref>نک: چلکوفسکی، «کتاب‌شناسی...»، 258.</ref> ویلیام فرانکلین از نمایش وقایع کربلا در 10 روز اول محرم 1201ق/ 1787م در شیراز گزارش می‌دهد و می‌نویسد که هر روز گروهی، بخشی از وقایع کربلا را با زبان شعر و آوازی محزون نمایش می‌دادند. او به بخش‌هایی از چند تعزیه مانند بارگاه یزید که بر تخت نشسته است و در کنارش سفیر اروپایی با چند محافظ ایستاده‌اند، اشاره می‌کند و از تعزیۀ «عروسی حضرت قاسم» صریحاً یاد می‌کند و وصفی کوتاه از آن می‌آورد.<ref>نک: ص 248-249.</ref>


سندی چند از نوشته‌های ایرانیان در دست است که با اشارات ضمنی از سنت تعزیه‌ خوانی ثابت در سال‌های اواخر دورۀ صفوی حکایت دارد. نخست، نقل خواب آقا محمدباقر بهبهانی (1116-1205ق)، یکی از عالمان و فقیهان بزرگ شیعه، در کتاب التحفة الحسینیه از فاضل بسطامی. بنابر آن، بهبهانی مردی تنبور نواز و مزمار زن را که عمری در مجالس لهو و لعب گذرانیده بود، در خواب با «هیئت نیکو و لباس‌های فاخر» می‌بیند. از احوال او می‌پرسد. او این احوال خوش را به سبب مزمار زدن در تعزیه‌داری شب عاشورا که تشبیهات امام حسین (ع) را در میدان شهید بهبهان مجسم می‌کردند، بیان می‌دارد.<ref>برای نقل قول نک: شهیدی، 81.</ref> این رؤیا نشان می‌دهد که مقارن با زمانی که سالامون و وانگوک به شبیه درآوردن روی ارابۀ در حرکت اشاره می‌کنند، تعزیه‌ خوانی به صورت ثابت میدانی نیز در برخی شهرهای ایران رواج داشته است.
سندی چند از نوشته‌های ایرانیان در دست است که با اشارات ضمنی از سنت تعزیه‌ خوانی ثابت در سال‌های اواخر دورۀ صفوی حکایت دارد. نخست، نقل خواب آقا محمدباقر بهبهانی (1116-1205ق)، یکی از عالمان و فقیهان بزرگ شیعه، در کتاب التحفة الحسینیه از فاضل بسطامی. بنابر آن، بهبهانی مردی تنبور نواز و مزمار زن را که عمری در مجالس لهو و لعب گذرانیده بود، در خواب با «هیئت نیکو و لباس‌های فاخر» می‌بیند. از احوال او می‌پرسد. او این احوال خوش را به سبب مزمار زدن در تعزیه‌داری شب عاشورا که تشبیهات امام حسین (ع) را در میدان شهید بهبهان مجسم می‌کردند، بیان می‌دارد.<ref>برای نقل قول نک: شهیدی، 81.</ref> این رؤیا نشان می‌دهد که مقارن با زمانی که سالامون و وانگوک به شبیه درآوردن روی ارابۀ در حرکت اشاره می‌کنند، تعزیه‌ خوانی به صورت ثابت میدانی نیز در برخی شهرهای ایران رواج داشته است.[[پرونده:تعزیه خوانی- دیوارنگاره.png|بندانگشتی|دیوار نگاره، امامزاده زید، اصفهان (گدار، 347).]]


سند دیگر اشارۀ ملا آقای دربندی از عالمان دورۀ ناصرالدین شاه در کتاب اکسیر العبادات فی اسرار الشهادات به بر پا کردن مجلس شبیه‌ خوانی مجللی در حضور آصف‌الدوله (د 1204ق)، فرمانروای لکهنو، توسط یکی از ایرانیان آگاه و ماهر به فن و هنر شبیه‌ سازی است.<ref>همو، 82.</ref> این گزارش ضمن اشاره به راه یافتن سنت تعزیه‌ خوانی به بیرون از مرزهای ایران زمین در سال‌های نیمۀ دوم سدۀ 12ق، این حقیقت را نیز آشکار می‌کند که مدت‌ها باید بگذرد تا شخصی در کار و فن تعزیه‌ گردانی و ترتیب مجلس تعزیه مهارت یابد و پرورده شود.[[پرونده:تعزیه خوانی- دیوارنگاره.png|بندانگشتی|دیوار نگاره، امامزاده زید، اصفهان (گدار، 347).]]سرانجام متن استفتای مردم از آقا محمدعلی کرمانشاهی (1114-1216ق) در کتاب مقامع الفضل<ref>تألیف: 1192ق.</ref> است که حدود 10 سال پیش از گزارش فرانکلین از تعزیه‌ خوانی در شیراز، نوشته شده است. این استفتا دربارۀ مشروعیت شبیه‌ خوانی در برخی شهرهای ایران و مجاز دانستن آن از نظر شرع با رعایت برخی شرایط است.<ref>همو، 83-84.</ref>
سند دیگر اشارۀ ملا آقای دربندی از عالمان دورۀ ناصرالدین شاه در کتاب اکسیر العبادات فی اسرار الشهادات به بر پا کردن مجلس شبیه‌ خوانی مجللی در حضور آصف‌الدوله (د 1204ق)، فرمانروای لکهنو، توسط یکی از ایرانیان آگاه و ماهر به فن و هنر شبیه‌ سازی است.<ref>همو، 82.</ref> این گزارش ضمن اشاره به راه یافتن سنت تعزیه‌ خوانی به بیرون از مرزهای ایران زمین در سال‌های نیمۀ دوم سدۀ 12ق، این حقیقت را نیز آشکار می‌کند که مدت‌ها باید بگذرد تا شخصی در کار و فن تعزیه‌ گردانی و ترتیب مجلس تعزیه مهارت یابد و پرورده شود.
 
سرانجام متن استفتای مردم از آقا محمدعلی کرمانشاهی (1114-1216ق) در کتاب مقامع الفضل<ref>تألیف: 1192ق.</ref> است که حدود 10 سال پیش از گزارش فرانکلین از تعزیه‌ خوانی در شیراز، نوشته شده است. این استفتا دربارۀ مشروعیت شبیه‌ خوانی در برخی شهرهای ایران و مجاز دانستن آن از نظر شرع با رعایت برخی شرایط است.<ref>همو، 83-84.</ref>


رواج این سنت بدیع نمایشی در دورۀ صفوی را برخی دیوار نگاره‌ها نیز تأیید می‌کنند. بر روی دیوار رواق‌ها و ایوان‌های برخی از امامزادگان و مزارات شخصیت‌های دینی-مذهبی پراکنده در شهرها و روستاهای ایران نقاشی‌هایی از تصویرگران و شمایل‌ سازان دورۀ صفوی بازمانده که پیکره‌هایی از قدیسان و معصومان و صحنه‌هایی از وقایع مصیبت‌ بار امام حسین (ع) و یاران اهل بیت او را در کربلا نشان می‌دهند. نمونه‌ای از این دیوار نگاره‌ها مجموعۀ نقاشی‌هایی از صحنه‌های گوناگون واقعۀ کربلا در شبستان امامزاده زید در اصفهان است که به نظر یدا گُدار ظاهراً در 1097ق/ 1686م، زمان شاه سلیمان (حک 1077-1105ق) صفوی ترسیم شده است.<ref>ص 343-348.</ref> اگر این تاریخ دقیق باشد، می‌توان ادعا کرد که تصویرگران دورۀ صفوی با مشاهدۀ صحنه‌های نمایش تعزیه‌ خوانی دربارۀ رویدادهای کربلا، این دیوار نگاره‌ها را با الگوبر داری از آنها پدید آورده‌اند.<ref>برای شرح مجالس تعزیه‌ها و بازتاب و اثرات تعزیه‌ خوانی بر دیوار نگاره‌ها، نک: بلوکباشی، «شمایل نگاری...»، 3-7، نیز تعزیه‌ خوانی، حدیث، 30-38.</ref>
رواج این سنت بدیع نمایشی در دورۀ صفوی را برخی دیوار نگاره‌ها نیز تأیید می‌کنند. بر روی دیوار رواق‌ها و ایوان‌های برخی از امامزادگان و مزارات شخصیت‌های دینی-مذهبی پراکنده در شهرها و روستاهای ایران نقاشی‌هایی از تصویرگران و شمایل‌ سازان دورۀ صفوی بازمانده که پیکره‌هایی از قدیسان و معصومان و صحنه‌هایی از وقایع مصیبت‌ بار امام حسین (ع) و یاران اهل بیت او را در کربلا نشان می‌دهند. نمونه‌ای از این دیوار نگاره‌ها مجموعۀ نقاشی‌هایی از صحنه‌های گوناگون واقعۀ کربلا در شبستان امامزاده زید در اصفهان است که به نظر یدا گُدار ظاهراً در 1097ق/ 1686م، زمان شاه سلیمان (حک 1077-1105ق) صفوی ترسیم شده است.<ref>ص 343-348.</ref> اگر این تاریخ دقیق باشد، می‌توان ادعا کرد که تصویرگران دورۀ صفوی با مشاهدۀ صحنه‌های نمایش تعزیه‌ خوانی دربارۀ رویدادهای کربلا، این دیوار نگاره‌ها را با الگوبر داری از آنها پدید آورده‌اند.<ref>برای شرح مجالس تعزیه‌ها و بازتاب و اثرات تعزیه‌ خوانی بر دیوار نگاره‌ها، نک: بلوکباشی، «شمایل نگاری...»، 3-7، نیز تعزیه‌ خوانی، حدیث، 30-38.</ref>
خط ۱۲۱: خط ۱۲۳:
این تعزیه‌ گردانان با هنرمندی و مهارت نسخه‌های هر مجلس تعزیه را بنا بر طبع و ذوق خود تصحیح و تنظیم می‌کردند. گاهی نیز اشعاری به جای اشعار سست به متن نسخه‌ها می‌افزودند، یا از آنها می‌کاستند. هر یک از این تعزیه‌ گردانان تعزیه‌هایی نیز سروده‌اند که در مجموعۀ تعزیه‌ نامه‌ها با تخلص سراینده آمده، یا به نام آنها شهرت یافته است. مثلاً دو نسخه از تعزیۀ «بازار شام» در دست است که بیضایی یکی از آنها را از ساخته‌های میر عزا، و دیگری را ساختۀ میرزا محمدتقی دانسته، اما شهیدی این دو را بیشتر تدوینگر و ویراستار نسخه‌ها انگاشته است.<ref>برای اطلاعات بیشتر، نک: شهیدی، 511، 526، 710-711؛ بیضایی، «بازیابی...»، 23.</ref>
این تعزیه‌ گردانان با هنرمندی و مهارت نسخه‌های هر مجلس تعزیه را بنا بر طبع و ذوق خود تصحیح و تنظیم می‌کردند. گاهی نیز اشعاری به جای اشعار سست به متن نسخه‌ها می‌افزودند، یا از آنها می‌کاستند. هر یک از این تعزیه‌ گردانان تعزیه‌هایی نیز سروده‌اند که در مجموعۀ تعزیه‌ نامه‌ها با تخلص سراینده آمده، یا به نام آنها شهرت یافته است. مثلاً دو نسخه از تعزیۀ «بازار شام» در دست است که بیضایی یکی از آنها را از ساخته‌های میر عزا، و دیگری را ساختۀ میرزا محمدتقی دانسته، اما شهیدی این دو را بیشتر تدوینگر و ویراستار نسخه‌ها انگاشته است.<ref>برای اطلاعات بیشتر، نک: شهیدی، 511، 526، 710-711؛ بیضایی، «بازیابی...»، 23.</ref>


در میان این چند تن میرزا محمدتقی بیش از دیگران در گسترش تعزیه‌ خوانی و اعمال شیوه‌های نو در اجرای تعزیه و دستکاری و تغییر متون تعزیه نقش داشته است. برخی این گسترش و تغییر را نوعی تحول و پیشرفت در سنت تعزیه‌ خوانی، و برخی دیگر بیرون آوردن از «حالت عوامانه» و «جنبۀ اعیانیت» دادن به آن<ref>مستوفی، همانجا.</ref> و خلاصه دور کردن تعزیه‌ خوانی از جنبۀ مردمی آن و گرایش به اشرافیگری و ابتذال انگاشته‌اند. بیضایی<ref>همانجا</ref> دربارۀ نقش میر عزای کاشانی می‌نویسد: او «تعزیه‌ گردان و تعزیه‌ سرایی مقتدر بود» و «در اواخر عمر چند باری هم در تکیۀ دولت تهران تعزیه‌ گردانی کرد». میر عزا در سرودن اشعار تعزیه «نقاشی ماهر» بود و به «ارزش‌های شعری» اهمیت بسیار می‌داد و «کار تجسم و تصویر را بیشتر به بیان شعری واگذار» می‌کرد و «کمتر به حرکت نمایشی توجه داشت و کمبود حرکت را با استحکام شعر جبران» می‌کرد. تعزیۀ بازار شام نمونه‌ای از مهارت او در تعزیه‌ سرایی است که در میان «تعزیه‌ نامه‌ها تنها نمونۀ نوع خودش است».
در میان این چند تن میرزا محمدتقی بیش از دیگران در گسترش تعزیه‌ خوانی و اعمال شیوه‌های نو در اجرای تعزیه و دستکاری و تغییر متون تعزیه نقش داشته است. برخی این گسترش و تغییر را نوعی تحول و پیشرفت در سنت تعزیه‌ خوانی، و برخی دیگر بیرون آوردن از «حالت عوامانه» و «جنبۀ اعیانیت» دادن به آن<ref>مستوفی، همانجا.</ref> و خلاصه دور کردن تعزیه‌ خوانی از جنبۀ مردمی آن و گرایش به اشرافیگری و ابتذال انگاشته‌اند. بیضایی<ref>همانجا</ref> دربارۀ نقش میر عزای کاشانی می‌نویسد: او «تعزیه‌ گردان و تعزیه‌ سرایی مقتدر بود» و «در اواخر عمر چند باری هم در تکیۀ دولت تهران تعزیه‌ گردانی کرد». میر عزا در سرودن اشعار تعزیه «نقاشی ماهر» بود و به «ارزش‌های شعری» اهمیت بسیار می‌داد و «کار تجسم و تصویر را بیشتر به بیان شعری واگذار» می‌کرد و «کمتر به حرکت نمایشی توجه داشت و کمبود حرکت را با استحکام شعر جبران» می‌کرد. تعزیۀ بازار شام نمونه‌ای از مهارت او در تعزیه‌ سرایی است که در میان «تعزیه‌ نامه‌ها تنها نمونۀ نوع خودش است».[[پرونده:Taziye6.jpg|بندانگشتی|مجلسی از تعزیه‌ خوانی]]به نظر همایونی این گروهِ «تعزیه‌ گردانان دربار ناصری از مردم بریده بودند و خود جزو عملۀ خلوت و سرگرمی دربار و دستگاه حکومت شده بودند». آنان «هر تعزیه را برای اجرا چنان می‌پرداخته و آماده می‌کرده‌اند و به اجرا در می‌آورده‌اند که پسند خاطر مهر مظاهر درباریان افتد». عمل این تعزیه‌ گردانان «تعزیه را از اصل و ذات و طبیعت مردمی خود که مذهبی و ملی بوده، به پدیده‌ای صرفاً اشرافی و درباری مبدل می‌ساخته است».<ref>گفتارها، 64.</ref>
 
به نظر همایونی این گروهِ «تعزیه‌ گردانان دربار ناصری از مردم بریده بودند و خود جزو عملۀ خلوت و سرگرمی دربار و دستگاه حکومت شده بودند». آنان «هر تعزیه را برای اجرا چنان می‌پرداخته و آماده می‌کرده‌اند و به اجرا در می‌آورده‌اند که پسند خاطر مهر مظاهر درباریان افتد». عمل این تعزیه‌ گردانان «تعزیه را از اصل و ذات و طبیعت مردمی خود که مذهبی و ملی بوده، به پدیده‌ای صرفاً اشرافی و درباری مبدل می‌ساخته است».<ref>گفتارها، 64.</ref>
[[پرونده:Taziye6.jpg|بندانگشتی|مجلسی از تعزیه‌ خوانی]]
بی تردید تعزیه‌ گردانان دورۀ قاجار، به‌ویژه دورۀ ناصری، افزون بر توسعۀ کیفی و کمی متن تعزیه‌ نامه‌ها و تلاش در نوآوری در شیوۀ اجرایی-نمایشی تعزیه‌ خوانی، تا توانستند به شکوه و جلال تعزیه‌ خوانی‌ها افزودند و این نمایش آیینی را باب طبع مشکل‌ پسند شاه و درباریان در آوردند. خوجکو در وصف یکی از مجالس تعزیه‌ خوانی در خانۀ میرزا ابوالحسن‌ خان ایلچی می‌نویسد: این لوکولوس، فرمانده سپاه روم ایرانی (مقصود تعزیه‌ گردان است) 80 تخته شال کشمیر رضایی و جواهرات، از جمله جواهرات عاریت گرفته شده از حرم شاه -که قیمتشان به نیم کرور (حدود 3 میلیون فرانک) می‌رسید- در برابر چشمان مردم به نمایش گذاشت. به نظر تهرانیان اهل تفنن، حتى جلال و شکوه اپرای بزرگ پاریس که مایۀ تحسین فرانسوی‌ها است، در برابر آن حقیر می‌نمود! اما این تجمل به سبب فقدان کامل آرایۀ صحنه به چشم نمی‌آمد.<ref>نک: مقدمه، 21-22.</ref>
بی تردید تعزیه‌ گردانان دورۀ قاجار، به‌ویژه دورۀ ناصری، افزون بر توسعۀ کیفی و کمی متن تعزیه‌ نامه‌ها و تلاش در نوآوری در شیوۀ اجرایی-نمایشی تعزیه‌ خوانی، تا توانستند به شکوه و جلال تعزیه‌ خوانی‌ها افزودند و این نمایش آیینی را باب طبع مشکل‌ پسند شاه و درباریان در آوردند. خوجکو در وصف یکی از مجالس تعزیه‌ خوانی در خانۀ میرزا ابوالحسن‌ خان ایلچی می‌نویسد: این لوکولوس، فرمانده سپاه روم ایرانی (مقصود تعزیه‌ گردان است) 80 تخته شال کشمیر رضایی و جواهرات، از جمله جواهرات عاریت گرفته شده از حرم شاه -که قیمتشان به نیم کرور (حدود 3 میلیون فرانک) می‌رسید- در برابر چشمان مردم به نمایش گذاشت. به نظر تهرانیان اهل تفنن، حتى جلال و شکوه اپرای بزرگ پاریس که مایۀ تحسین فرانسوی‌ها است، در برابر آن حقیر می‌نمود! اما این تجمل به سبب فقدان کامل آرایۀ صحنه به چشم نمی‌آمد.<ref>نک: مقدمه، 21-22.</ref>
==آداب تعزیه‌ خوانی==
==آداب تعزیه‌ خوانی==
۳٬۴۸۸

ویرایش