تابوت گردانی

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
تابوت‌گردانی
230px-تابوت گردانی.jpg
اطلاعات آئین
زمان‌برگزاری: روز عاشورا • ۲۱ رمضان • ۲۵ رجب
مکان برگزاری: دسته‌های عزاداری
گستره جغرافیایی: ایران • عراق • هند
منشأ تاریخی: دفن شهدای کربلا
اشیاء و نمادها: تابوت
وجه نمادین: تابوت‌های تمثیلی شهیدان و آیین حمل آن‌ها

تابوتْ‌گَرْدانی، به معنای حمل و گرداندن تابوت‌واره‌های تمثیلی به قصد تشییع نمادین پیکره شهیدان در آیین‌های سوگواری، از مراسم‌های نمایشی کهن است که بنا بر گزارش‌هایی، دست‌کم از قرن ۵ هجری قمری وارد سوگواری محرم عزاداری شیعیان نیز شده‌است. در عزاداری امام حسین (ع) تابوتی در دسته‌های سوگواری حمل می‌شود که نماد شهیدان کربلا است. این مراسم در هند، ایران، اندونزی و جزایر کارائیب و توباگو با تفاوت‌هایی برگزار می‌شود. شیعیان عراق در سالگرد شهادت امام علی(ع) در ۲۱ رمضان و شهادت امام کاظم (ع) در ۲۵ رجب تابوت نمادینی را حمل می‌کنند.

پیشینه تابوت‌گردانی

تابوت‌گردانی در اقوام مختلف جهان، پیشینه گسترده‌ای دارد. به طور مثال ساختن تابوت‌های تمثیلی شهیدان و آیین حمل آنها در دسته‌های سوگواران در فرهنگ ایران وجود داشته‌است. بنابر روایت‌های تاریخی، مردم فرارود (ماوراءالنهر) از روزگاران کهن تا سده‌های نخستین دوره اسلامی، همه ساله در آیین یادمان سالمرگ سیاوش، قهرمان اسطوره‌ای ایران، شبیه پیکره او را می‌ساختند و در عماری یا محملی می‌نهادند و سینه‌زنیسینه‌کوبان، بر سر زنان و نوحه‌خوانی نوحه‌خوانان در شهر می‌گرداندند.[۱]

در گورستان توک قلعه، بازمانده از پیش از میلاد، در نقطه پایانی شمال دلتای آمودریا، تابوت‌هایی به دست آمده‌است که به صورت صندوق‌های مرمرین، سنگی و گلین بوده‌اند. روی آنها نقش‌ها یا طرح‌هایی ساده و به رنگ سیاه است که یکی از این نقش‌ها صحنه‌هایی از سوگواری کم و بیش شبیه صحنۀ دیوارنگاره پنجیکنت را نشان می‌دهد. در این صحنه‌ها پیکره‌ای در تابوت نمایانده می‌شود که سوگواران با جامه‌های سغدی دورتادور آن عزاداری می‌کنند.[۲] آیین سوگ سیاوش و حمل تابوت تمثیلی او در مراسم سالمرگش نشان می‌دهد که در سراسر آسیای مرکزی، به ویژه از دوره هخامنشی اهمیت داشته، و به نظر تولستوف، محقق روسی در یک دوره، آیین سیاوش در کانون اعتقادات مذهبی و اجتماعی قرار گرفته بوده‌است[۳]

سنت تابوت‌گردانی و تابوت‌شویی برای آمدن باران در فصل پاییز نیز از آیین‌های کهن در بسیاری از اقوام بوده است که آثاری از آن در برخی جامعه‌ها، از جمله جامعه ایران هنوز بازمانده‌است. اصطخری از رسم تابوت‌گردانی برای باران خواهی ــ که تا پس از ظهور اسلام نیز همچنان در میان مردم شـوش معمول بـوده ــ یاد می‌کند.[۴]

نشانه‌هایی از آمیختگی‌های فرهنگی دو قوم کهن ایرانی و بنی اسرائیل با فرهنگ اسلامی و آداب و رسوم شیعی ـ هندو در آیین تابوت‌گردانی مشاهده می‌شود.[۵] رسم تابوت‌گردانی با آیین حمل تابوت سیاوش و رسم سیاوشان پیوند دارد. به این سبب، برخی نخل را استحاله تابوت سیاوش در یک روند تاریخی طولانی و شکل ساختمان نخل را ترکیبی از درخت سرو و تابوت سیاوش انگاشته‌اند.[۶]

تابوت‌گردانی شیعیان هند

شیعیان هند در روز عاشورا، روز دهم محرم، و برخی پس از پایان مراسم عاشورا، و برخی دیگر در روز اربعین حسینی، تابوت‌های خود را با عَلَم‌هایی که نمادی از عَلَم حضرت ابالفضل می‌پنداشتند، از امام‌باره بیرون می‌آوردند و آنها را با نوحه‌سرایی کنار رودخانه یا دریا می‌بردند و به آب می‌افکندند[۷] و یـا به ‌گـورستـان‌های اطـراف‌ امـام ‌باره‌ها ــ که کربلا نامیده‌ می‌شدندــ‌ می‌بردند و خاک می‌کردند[۸] گروهی نیز آنها را به شط یا چاه‌هایی که آنها را نیز کربلا می‌نامیدند، می‌انداختند.[۹]

مراسم یادبود تابوت در اندونزی

نوشتار اصلی: مراسم تابوت

مسلمانان اندونزی، به ویژه مسلمانان جزیره سـوماترا، همه سالـه در ماه محرم، بنابر سنت کهن، عزاداری امام حسین(ع) را با نام مراسم تابوت، یادبود تابوت برپا می‌کنند. آنها صبح روز عاشورا تابوت‌های کوچکی را که «تابوت لینواتق» می‌نامند، برمی‌دارند و خانه به خانه می‌گردانند و صدقه می‌گیرند. در شب دوازدهم محرم، تابوت‌ها را همراه با نواختن طبل به در خانه حاکم می‌برند و از آنجا دوباره در شهر می‌گردانند. در روز دوازدهم، همه مردم از خانه‌ها بیرون می‌روند و هر گروه و طایفه با تابوتی رجزخوانان و فخرکنان به سوی یکی از شط‌های شهر می‌روند و آنها را در تنگ غروب به آب می‌اندازند.[۱۰]

مراسم هوسی در جزایر کارائیب

نوشتار اصلی: مراسم هوسای

در برخی از نواحی دو جزیره کارائیب وترینیداد گروه‌های مذهبی هندو، مسلمان و مسیحی مراسم ماه محرم را که به آن هوسی می‌گویند، به تأسی از هندوان مهاجر با ساختن تابوت‌های کوچک و بزرگ، و برخی از آنها با ساختن دو «ماه» نمادین به امام حسن(ع) و امام حسین(ع)، با آداب خاص برپا می‌دارند. هر گروه فضای معینی به نام «چوک» در نزدیکی محل ساخت تجه‌ها(عَلَم) و محلی به نام کربلا در ساحل دریا دارد که در ۳ روز برگزاری مراسم هوسی، مقدس شمرده می‌شود. هر گروه تجه‌های کوچک و بزرگ خود را با آداب مخصوص در چوک می‌گردانند و طواف می‌دهند؛ بعد تجه‌های کوچک را در شب تاسوعا، و تجه‌های بزرگ را فردای عاشورا در آب دریا می‌افکنند. پیش از آن هم تربتی که جمع نموده و در تجه‌ها نگهداری می‌کرده‌اند، در غروب عاشورا در کربلاهای خود خاک می‌کنند.[۱۱]

تابوت‌گردانی شیعیان در عراق

بنا بر گزارش‌هایی از اوایل سده ۵‌ ه. ق شیعیان محله کَرخ بغداد، به هنگام رفتن به زیارت مزار امام علی(ع) و امام حسین(ع)، دستگاه‌هایی آرایه‌بندی و طلاکاری شده به نام منجنیق با خود حمل می‌کردند[۱۲] منجنیق نخستین و قدیم‌ترین شعار مذهبی شیعیان و مظهری از تابوت، یا صندوق گور، یا ضریح امام اول و سوم شیعیان بوده است. ابن جوزی حمل منجنیق را توسط شیعیان تقلیدی از رسم حمل و گرداندن دستگاهی شبیه آن توسط جوانان سنی‌مذهب اصفهانی به وقت رفتن به زیارت قبر مُصْعَب بن زُبَیر می‌داند[۱۳] منجنیق ظاهرا شعاری شبیه نخل امروزی شیعیان ایران بوده‌است که آن را همچون نخل می‌آراستند.[۱۴]

در میان شیعیان عراق هنوز هم سنت تابوت‌گردانی در مراسم سالگرد شهادت حضرت علی(ع) در ۲۱ رمضان و شهادت امام کاظم(ع) در ۲۵ رجب معمول است. آنها مَحَفّه‌هایی را به مثابه تابوت با پارچۀ سیاه می‌پوشانند و روی محفۀ امیرالمومنین(ع) عمامه|عمامه‌ای سبز و شمشیر (نماد عمامۀ حضرت علی(ع) و شمشیر او ذوالفقار)، و روی محفۀ حضرت موسی بن جعفر(ع) عمامه‌ای باکند و زنجیر (نمادی از به کند و زنجیر کشیدن امام در زندان) می‌گذارند و پس از گرداندن در شهر به مرقد آن دو می‌برند.[۱۵]

تابوت‌گردانی شیعیان ایران

رسم تابوت‌گردانی در میان شیعیان ایرانی احتمالا هم‌زمان با تشکیل نخستین تجمع‌های شیعی در مجالس سوگ شهیدان دین و راه افتادن دسته‌های زائر حرم امام علی(ع) و امام حسین(ع) رواج یافت.[۱۶] سیاحتگران خارجی که از دوره صفوی به این سو به ایران آمده‌اند، گزارش‌هایی از رسم تابوت‌گردانی در دسته‌های عزا در ایام سوگواری‌های مذهبی در سفرنامه‌های خود داده‌اند.

دلاواله، جهانگرد ایتالیایی، در شرح مراسم عزاداری در ۲۱ رمضان ۱۰۲۶ ه. ق/۱۲ سپتامبر ۱۶۱۷ م، به «تابوت‌هایی پوشیده به مخمل سیاه» اشاره می‌کند که آنها را بر دوش می‌کشیدند و روی تابوت‌ها مجموعه‌ای از سلاح‌های مختلف قرار داده‌بودند. دلاواله این تابوت‌ها را مظهر و نمادی از تابوت حضرت علی(ع) دانسته‌است.[۱۷] او در وصف مراسم عزاداری عاشورای ۱۰۲۷ ه. ق/ ۲۸ دسامبر ۱۶۱۷ م به حمل تابوت‌هایی که دورتادور آنها را با مخمل سیاه پوشانده بودند و روی هر تابوت یک عمامه سبز و یک شمشیر گذاشته و سلاح‌هایی از اطراف آنها آویخته بودند، اشاره می‌کند.[۱۸] ویلیام فرانکلین در گزارشی از سوگواری‌های محرم در شیراز در ۱۲۰۰ ه. ق/۱۷۸۵ م به تابوت‌های شهیدان آراسته با شمشیر و عمامه و پرهای حواصیل[۱۹]، و هاینریش بروگش در شرح مشاهداتش از تعزیه‌داری تهرانیان در حضور ناصرالدین شاه در محرم سال ۱۲۷۷ ه. ق/ ژوئیه ۱۸۶۰ م به حمل چهارچوبی که روی آن چیزی شبیه قبر (احتمالا صندوق‌گور) پیامبر(ص) را گذاشته بودند که با طاقه شال کشمیر پوشیده شده و مزین به شمعدانی با چند شمع کافوری فروزان بود، اشاره می‌کند.[۲۰] فرانکلین از به خاک سپردن تابوت شهدا با تشریفات خاص سخن می‌گوید.[۲۱][۲۲]

سنت قالی‌شویان مشهد اردهال

سنت قالی‌شویی، آیین سنتی و مذهبی قالی‌شویان فین کاشان و روستای خاوه اردهال است که همه ساله در دومین جمعه مهرماه در مشهد اردهال برگزار می‌شود. در این مراسم شرکت‌کنندگان در حالی که چوب‌هایی به دست دارند، یک تخته قالیچه را که نماری از تابوت سلطان علی بن محمد باقر است، از آرامگاه او برمی‌دارند و با تشریفات و آداب خاص به سر نهری می‌برند و با چوب دست بر آن آب می‌پاشند. آنان این شست‌وشو را نمادی از این می‌دانند که بدن آن شهید را غسل می‌دهند و می‌شویند.[۲۳]

برای طلب باران

در مناطق خشک و کم‌آب ایران برای آمدن باران، به ویژه در فصل پاییز، آداب تابوت‌گردانی یا تابوت‌شویی برگزار می‌کردند[۲۴] مثلا تا چندی پیش در تبریز، پیرمردان محل، تابوتی را از مسجد محله برمی‌داشتند و به کنار چشمه یا جوی آب می‌بردند و آن را تا زمانی که باران ببارد در آب می‌گذاشتند.[۲۵] گفته شده است سنت‌قالی‌شویی که در مشهد اردهال برگزار می‌شود نیز افزون بر یادآوری خاطره شهادت شهید دشت اردهال، اشاره‌ای هم به رسم کهن باران‌خواهی از راه تابوت‌شویی دارد.[۲۶] گرداندن و بردن گلیم یا قالیچه بر سرچشمه و شستن آن در آب، یا پاشیدن آب برگلیم یا قالی برای آمدن باران و رفع خشک‌سالی در میان مردم شهر مراغه نیز مرسوم بوده است.[۲۷]




پیوند به بیرون


منابع

  • ابن جوزی، عبدالرحمان، المنتظم، حیدرآباد دکن، 1359ق.
  • اصطخری، ابراهیم،‌مسالک و‌ممالک، ترجمۀ کهن فارسی، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1347ش.
  • باشگوز، ایهان، مراسم تمنای باران و باران سازی در ایران، ترجمۀ محمدحسین باجلان فرخی، کتاب جمعه، تهران، 1358ش، س 1، شم‌ 18.
  • بروگش، هاینریش، سفری به دربار سلطان صاحب قران، ترجمۀ محمدحسین کردبچه، تهران، 1367ش.
  • بلوکباشی، علی، «تابوت‌گردانی، نمایشی تمثیلی از قدرت قدسی خداوندی»، نشر دانش، تهران، 1378ش، س 16، شم‌ 4.
  • بلوکباشی، قالی شویان، تهران، 1379ش.
  • بلوکباشی، نخل‌گردانی، تهران، 1380ش.
  • تاورنیه، ژان باتیست، سفرنامه، ترجمۀ ابوتراب نوری، به کوشش حمید شیرانی، تهران، 1363ش.
  • چلکوفسکی، پیتر، «آثار سنتهای ایرانـی در مراسم ماه محرم در کارائیب»، ایران‌شناسی، تهران، 1372ش، س 5، شم‌ ‌1.
  • حصوری، علی، سیاوشان، تهران، 1378ش؛ حکمت، علی‌اصغر، سرزمین هند، تهران، 1337ش.
  • دلاواله، پیترو، سفرنامه، ترجمۀ شعاع‌الدین شفا، تهران، 1348ش.
  • شهرستانی، صالح، عزای حسین، قم، 1402ق.
  • طوسی، محمد، عجایب المخلوقات، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، 1345ش.
  • عناصری، جابر، آیین طلب باران و حرمت آن در ایران، فرهنگ ایران باستان، تهران، فروردین 1348ش، س 7، شم‌ 1.
  • فرانکلین، ویلیام، مشاهدات سفر از بنگال به ایران (1787-1786م)، ترجمۀ محسن جاویدان، تهران، 1358ش.
  • فرامکین، گرگوار، باستان‌شناسی در آسیای مرکزی، ترجمۀ صادق ملک شهمیرزادی، تهران، 1372ش
  • معتمدی، حسین، عزاداری سنتی شیعیان در بیوت علما و حوزه‌های‌ علمیـه و کشورهای‌جهـان، قم، 1378ش.
  • میهن‌دوست، محسـن،‌ ترانـۀ بـاران در تون، نامۀ کـانون نویسندگان، تهران، 1360ش، شم‌ 6.
  • Eliade, M., The Myth of the Eternal Return, tr. W. R. Trask, New York, 1974.
  • id, Patterns in Comparative Religion, tr. R. Sheed, London, 1971.
  • Jaffri, H.A.,”Moharram Ceremonies in India", Ta'zieh: Ritual and Drama in Iran, ed, P. J. Chelkowski, New York, 1979; Judaica; Tritton, A.S., Islam: Belief and Practices, London, 1966.


پی نوشت

  1. بلوکباشی، قالی‌شویان، ص67، نخل‌گردانی، ص13، 97
  2. فرامکین، ص162-161.
  3. حصوری، ص74
  4. اصطخری، ص91؛ نیز نک‌: طوسی، 109، 199، 347-348
  5. بلوکباشی، تابوت‌گردانی، ص36؛ نیز نک‌ : ه‌ د، تابوت‌عهد
  6. حصوری، ص106
  7. تریتـن، ص75
  8. جعفری، ص233؛ حکمت، ص253-252
  9. احمد، ص32
  10. نک‌: شهرستانی، صالح، ص367-362؛ بلوکباشی، نخل‌گردانی، 28- 29.
  11. چلکوفسکی، ص54-71.
  12. ابن جوزی، ج 8، ص78- 79
  13. ابن جوزی، ج‌8، ص78- 79
  14. بلوکباشی، نخل‌گردانی، ص15.
  15. معتمدی، ج1، ص609، 612-611؛ نیز نک‌: بلوکباشی، نخل‌گردانی، ص106.
  16. ابن جوزی، ج‌8، ص78- 79
  17. دلاواله، ص86
  18. دلاواله، 125
  19. فرانکلین، ص73
  20. بروگش، ج1، ص225.
  21. فرانکلین، ص73
  22. همچنین، نک: تاورنیه، ص414-413.
  23. بلوکباشی، نخل گردانی، ص92؛ بلوکباشی، قالی‌شویان، سراسرکتاب؛ نیز نک‌: ه‌ د، قالی‌شویان.
  24. میهن‌دوست، ص156.
  25. عناصری، ص51.
  26. بلوکباشی، نخل گردانی، ص92؛ بلوکباشی، قالی‌شویان، سراسرکتاب؛ نیز نک‌: ه‌ د، قالی‌شویان.
  27. باشگوز، ص116.