ام سلمه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:
| زادگاه =
| زادگاه =
| تاریخ درگذشت = <!-- {{مرگ و سن|سال|ماه|روز|سال|ماه|روز}} (تاریخ مرگ سپس تولد) --> 62 ه.ق
| تاریخ درگذشت = <!-- {{مرگ و سن|سال|ماه|روز|سال|ماه|روز}} (تاریخ مرگ سپس تولد) --> 62 ه.ق
| مکان مرگ = [[مدینه]]
| مکان مرگ = مدینه
| محل زندگی = [[حبشه]]، [[مدینه]]
| محل زندگی = حبشه، مدینه
| شناخته‌شده برای = همسران [[پیامبر (ص)]]
| شناخته‌شده برای = همسران پیامبر (ص)
| لقب = ام‌المؤمنین
| لقب = ام‌المؤمنین
| دین = اسلام
| دین = اسلام
خط ۱۹: خط ۱۹:
}}
}}


همسر گرامى رسول خدا(ص) و از سابقین در اسلام و از مهاجران به حبشه بود. از زنان خردمند عصر خویش به شمار مى‌رفت. نامش هند بود. پس از بازگشت از حبشه، به مدینه هجرت کرد. شوهرش [[ابو سلمه]] در [[جنگ احد]] مجروح و سپس شهید شد. پیش از جنگ احزاب به همسرى پیامبر در آمد و سرپرستى فاطمۀ زهرا (س) را بر عهده گرفت.
'''ام سلمه'''، همسر گرامى رسول خدا (ص) و از سابقین در اسلام و از مهاجران به حبشه بود. از زنان خردمند عصر خویش به شمار مى‌رفت. نامش هند بود. پس از بازگشت از حبشه، به مدینه هجرت کرد. شوهرش ابو سلمه در جنگ احد مجروح و سپس شهید شد. پیش از جنگ احزاب به همسرى پیامبر در آمد و سرپرستى فاطمۀ زهرا (س) را بر عهده گرفت.


چون حسین (ع) به دنیا آمد، عهده‌دار نگهدارى او شد.<ref>''بحار الأنوار،ج 43،ص 245.''</ref> امّ سلمه پس از رحلت رسول خدا (ص) همواره هوادار اهل بیت ماند و سال‌ها بعد، از مخالفان سرسخت [[معاویه]] بود و طىّ نامه‌اى از برنامه‌هاى معاویه در سبّ و لعن امیر المؤمنین (ع) انتقاد کرد.<ref>''دائرة المعارف تشیع،واژۀ «امّ سلمه».''</ref> این بانوى بزرگوار، از راویان حدیث از پیامبر بود. حسین بن على (ع) پیش از سفر به کربلا، علم و سلاح پیامبر و ودایع امامت را به او سپرد تا از بین نرود. درخواست آنها نشانۀ امامت بود. او هم آنها را به امام سجاد (ع) تحویل داد.<ref>''بحار الأنوار،ج 26،ص 209،اصول کافى،ج 1،ص 235،اثبات الهداة،ج 5،ص 216.''</ref> این، مکانت عظیم او را نزد اهل بیت مى‌رساند.
چون حسین (ع) به دنیا آمد، عهده‌دار نگهدارى او شد.<ref>''بحار الأنوار،ج 43،ص 245.''</ref> امّ سلمه پس از شهادت رسول خدا (ص) همواره هوادار اهل بیت ماند و سال‌ها بعد، از مخالفان سرسخت [[معاویه]] بود و طىّ نامه‌اى از برنامه‌هاى معاویه در سبّ و لعن امیر المؤمنین (ع) انتقاد کرد.<ref>''دائرة المعارف تشیع،واژۀ «امّ سلمه».''</ref> این بانوى بزرگوار، از راویان حدیث از پیامبر بود. حسین بن على (ع) پیش از سفر به کربلا، علم و سلاح پیامبر و ودایع امامت را به او سپرد تا از بین نرود. درخواست آن‌ها نشانۀ امامت بود. او هم آنها را به امام سجاد (ع) تحویل داد.<ref>''بحار الأنوار،ج 26،ص 209،اصول کافى،ج 1،ص 235،اثبات الهداة،ج 5،ص 216.''</ref> این، مکانت عظیم او را نزد اهل بیت مى‌رساند.


امّ سلمه، از طریق رسول خدا (ص) پیشاپیش از ماجراى کربلا و شهادت امام حسین (ع) خبر داشت. پیامبر، مقدارى از خاک کربلا را به امّ سلمه داده بود و در شیشه‌اى نگهدارى مى‌شد. حضرت فرموده بود هرگاه دیدى که این خاک، به خون تبدیل شد، بدان که فرزندم حسین (ع) کشته شده است. روزى امّ سلمه در خواب، رسول خدا را با چهره‌اى غمگین و لباسى خاک‌آلود دید، که حضرت به او فرمود:
امّ سلمه، از طریق رسول خدا (ص) پیشاپیش از ماجراى کربلا و شهادت امام حسین (ع) خبر داشت. پیامبر، مقدارى از خاک کربلا را به امّ سلمه داده بود و در شیشه‌اى نگهدارى مى‌شد. حضرت فرموده بود هرگاه دیدى که این خاک، به خون تبدیل شد، بدان که فرزندم حسین (ع) کشته شده است. روزى امّ سلمه در خواب، رسول خدا را با چهره‌اى غمگین و لباسى خاک‌آلود دید، که حضرت به او فرمود:
خط ۲۷: خط ۲۷:
از کربلا و از دفن شهدا مى‌آیم.
از کربلا و از دفن شهدا مى‌آیم.


ناگهان از خواب برخاست، نگاه به آن شیشه کرد، خاک را خونین یافت، دانست که حسین (ع) شهید شده است و صدایش به صیحه و شیون بلند شد و همسایگان آمدند و ماجرا را بازگفت.<ref>''همان،ج 45،ص 89،227 و 232،ج 44،ص 225،231،236 و 239،اثبات الهداة،ج 5،ص 192،امالى صدوق،ص 120.''</ref> آن روز را به یاد سپردند که دهم عاشورا بود، بعد از بازگشت اهل بیت به مدینه، روز خواب را با روز شهادت امام، مطابق یافتند. این ماجرا در روایات، به [[حدیث قاروره]] معروف است.
ناگهان از خواب برخاست، نگاه به آن شیشه کرد، خاک را خونین یافت، دانست که حسین (ع) شهید شده است و صدایش به صیحه و شیون بلند شد و همسایگان آمدند و ماجرا را بازگفت.<ref>''همان،ج 45،ص 89،227 و 232،ج 44،ص 225،231،236 و 239،اثبات الهداة،ج 5،ص 192،امالى صدوق،ص 120.''</ref> آن روز را به یاد سپردند که دهم عاشورا بود، بعد از بازگشت اهل بیت به مدینه، روز خواب را با روز شهادت امام، مطابق یافتند. این ماجرا در روایات، به حدیث قاروره معروف است.
 
پس از واقعۀ کربلا، وى به عزادارى بر شهیدان کربلا پرداخت و [[بنى هاشم]] به تعزیت و تسلیت گویى او که تنها همسر بازماندۀ پیامبر بود، مى‌رفتند. ام سلمه در 84 سالگى، چند سال پس از واقعۀ کربلا (به نقلى در سال 62) درگذشت و در [[قبرستان بقیع|بقیع]]، مدفون شد. <ref>''دایرة المعارف تشیّع.''</ref>
 


پس از واقعۀ کربلا، وى به عزادارى بر شهیدان کربلا پرداخت و [[بنى هاشم]] به تعزیت و تسلیت گویى او که تنها همسر بازماندۀ پیامبر بود، مى‌رفتند. ام سلمه در 84 سالگى، چند سال پس از واقعۀ کربلا (به نقلى در سال 62) درگذشت و در بقیع، مدفون شد. <ref>''دایرة المعارف تشیّع.''</ref>
==منابع==
==منابع==


* ''جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج1، ص 58-59.''
*''[[فرهنگ عاشورا|فرهنگ عاشورا، جواد محدثی، قم، معارف، ج1، ص 58-59.]]''


==پی نوشت==
==پی نوشت==
<references />

نسخهٔ ‏۹ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۴۱

ام‌سلمه
هند دختر ابوامیه مخزومی
زادروز
درگذشت 62 ه.ق
مدینه
محل زندگی حبشه، مدینه
شناخته‌شده برای همسران پیامبر (ص)
لقب ام‌المؤمنین
دین اسلام
خویشاوندان پیامبر اسلام (ص)


ام سلمه، همسر گرامى رسول خدا (ص) و از سابقین در اسلام و از مهاجران به حبشه بود. از زنان خردمند عصر خویش به شمار مى‌رفت. نامش هند بود. پس از بازگشت از حبشه، به مدینه هجرت کرد. شوهرش ابو سلمه در جنگ احد مجروح و سپس شهید شد. پیش از جنگ احزاب به همسرى پیامبر در آمد و سرپرستى فاطمۀ زهرا (س) را بر عهده گرفت.

چون حسین (ع) به دنیا آمد، عهده‌دار نگهدارى او شد.[۱] امّ سلمه پس از شهادت رسول خدا (ص) همواره هوادار اهل بیت ماند و سال‌ها بعد، از مخالفان سرسخت معاویه بود و طىّ نامه‌اى از برنامه‌هاى معاویه در سبّ و لعن امیر المؤمنین (ع) انتقاد کرد.[۲] این بانوى بزرگوار، از راویان حدیث از پیامبر بود. حسین بن على (ع) پیش از سفر به کربلا، علم و سلاح پیامبر و ودایع امامت را به او سپرد تا از بین نرود. درخواست آن‌ها نشانۀ امامت بود. او هم آنها را به امام سجاد (ع) تحویل داد.[۳] این، مکانت عظیم او را نزد اهل بیت مى‌رساند.

امّ سلمه، از طریق رسول خدا (ص) پیشاپیش از ماجراى کربلا و شهادت امام حسین (ع) خبر داشت. پیامبر، مقدارى از خاک کربلا را به امّ سلمه داده بود و در شیشه‌اى نگهدارى مى‌شد. حضرت فرموده بود هرگاه دیدى که این خاک، به خون تبدیل شد، بدان که فرزندم حسین (ع) کشته شده است. روزى امّ سلمه در خواب، رسول خدا را با چهره‌اى غمگین و لباسى خاک‌آلود دید، که حضرت به او فرمود:

از کربلا و از دفن شهدا مى‌آیم.

ناگهان از خواب برخاست، نگاه به آن شیشه کرد، خاک را خونین یافت، دانست که حسین (ع) شهید شده است و صدایش به صیحه و شیون بلند شد و همسایگان آمدند و ماجرا را بازگفت.[۴] آن روز را به یاد سپردند که دهم عاشورا بود، بعد از بازگشت اهل بیت به مدینه، روز خواب را با روز شهادت امام، مطابق یافتند. این ماجرا در روایات، به حدیث قاروره معروف است.

پس از واقعۀ کربلا، وى به عزادارى بر شهیدان کربلا پرداخت و بنى هاشم به تعزیت و تسلیت گویى او که تنها همسر بازماندۀ پیامبر بود، مى‌رفتند. ام سلمه در 84 سالگى، چند سال پس از واقعۀ کربلا (به نقلى در سال 62) درگذشت و در بقیع، مدفون شد. [۵]

منابع

پی نوشت

  1. بحار الأنوار،ج 43،ص 245.
  2. دائرة المعارف تشیع،واژۀ «امّ سلمه».
  3. بحار الأنوار،ج 26،ص 209،اصول کافى،ج 1،ص 235،اثبات الهداة،ج 5،ص 216.
  4. همان،ج 45،ص 89،227 و 232،ج 44،ص 225،231،236 و 239،اثبات الهداة،ج 5،ص 192،امالى صدوق،ص 120.
  5. دایرة المعارف تشیّع.