اذان

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
نسخهٔ قابل چاپ دیگر پشتیبانی نمی‌شود و ممکن است در زمان رندر کردن با خطا مواجه شوید. لطفاً بوکمارک‌های مرورگر خود را به‌روزرسانی کنید و در عوض از عمبکرد چاپ پیش‌فرض مرورگر خود استفاده کنید.

اذان، شعار فراخوانى مسلمین به نماز که در اوایل هجرت تشریع شد. در حادثۀ کربلا چند مورد، به کار گرفته شده است. یکى آنگاه که کاروان حسین (ع) با سپاه حر در «ذو حسم» در مسیر کربلا مواجه شد. هنگام ظهر فرا رسید.

اذان در روز عاشورا

امام حسین (ع) به حجاج بن مسروق (و به گفتۀ برخى منابع، به پسر خویش) فرمود: اذان بگو.

اذان گفته شد و امام حسین (ع) نماز جماعت خواند.

سپاه حرّ نیز به آن حضرت اقتدا کرد. [۱]

اذان در مجلس یزید (شام)

مورد دیگر در شام و بارگاه یزید، وقتى امام سجاد (ع) خطبۀ را ایراد کرد و پیاپى فضایل خویش را بر شمرد و حاضران گریه کردند.

یزید بیم آن داشت که فتنه‌اى پیش آید که پایانش ناخوشایند باشد، به مؤذّن اشاره کرد که اذان بگوید تا خطبۀ امام را قطع کند. مؤذّن چون تکبیر گفت، حضرت فرمود: «خدا بزرگتر از هر چیز است و برتر از حواس.»

مؤذن چون گفت: «اشهد ان لا اله الاّ الله» حضرت فرمود:«مو و پوست و گوشت و خون و مغز و استخوانم به یگانگى خدا گواهى مى‌دهد».

چون مؤذن گفت: «اشهد انّ محمّدا رسول الله» حضرت سجّاد خطاب به یزید کرد: «اى یزید! این محمّد آیا جدّ من است یا جدّ تو؟ اگر بگویى جدّ توست، دروغ گفته‌اى و اگر بگویى جدّ من است، پس چرا عترت او را کشتى؟ [۲]»

اینگونه بود که امام سجاد (ع)، از این موقعیت به نفع خود استفاده کرد.

منابع

پی نوشت

  1. بحار الأنوار،ج ۴۴،ص ۳۷۶،عوالم(الامام الحسین)،بحرانى،ص ۱۶۳.
  2. حیاة الامام زین العابدین،باقر شریف القرشى،ص ۱۷۷ به نقل از مقتل خوارزمى.