علی هوشمند: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۶: خط ۷۶:
از سال ١٣٦٥ ه. ش و به طور جدی فعالیت‌های شعری خود را با حضور جمع شاعران در حوزه‌ی هنری سازمان تبلیغات اسلامی تهران پی‌گرفت.
از سال ١٣٦٥ ه. ش و به طور جدی فعالیت‌های شعری خود را با حضور جمع شاعران در حوزه‌ی هنری سازمان تبلیغات اسلامی تهران پی‌گرفت.


هوشمند روزنامه‌نگار است و سردبیر یک روزنامه‌ی محلی در بوشهر می‌باشد و علاوه بر آن یک موسسه فرهنگی انتشارات خصوصی را نیز اداره می‌کند.  
هوشمند روزنامه‌نگار ی، سردبیری یک روزنامه‌ی محلی در بوشهر و مدیریت یک موسسه فرهنگی انتشارات خصوصی را در کارنامه فعالیت خود دارد.  


== آثار ==
==آثار==
از هوشمند مجموعه اشعار «آتش و ارغوان» و «عاشقانه‌های یک تراکتور تنها» منتشر شده اشت.
از علی هوشمند مجموعه اشعار «آتش و ارغوان» و «عاشقانه‌های یک تراکتور تنها» منتشر شده اشت.
==اشعار==
==اشعار==


خط ۱۶۶: خط ۱۶۶:
==منابع==
==منابع==


*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=700738&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author دانشنامه‌ی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج‌ ص: 1636-1637.]
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=700738&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author دانشنامه‌ی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج‌ ۲، ص: ۱۶۳۶-۱۶۳۷.]


[[رده:ادبیات]]
[[رده:ادبیات]]

نسخهٔ ‏۱ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۲۹

علی هوشمند (١٣٤٦ ه. ش) شاعر معاصر ایرانی است.

علی هوشمند
علی هوشمند.jpg
زادروز ١٣٤٦ ه. ش
بندر دیّر
کتاب‌ها «آتش و ارغوان»

زندگینامه

علی هوشمند فرزند عباس به سال ١٣٤٦ ه. ش در «بندر دیّر» دیده به جهان گشود. تحصیلات خود را تا سطح دیپلم در بوشهر ادامه داد.

از سال ١٣٦٥ ه. ش و به طور جدی فعالیت‌های شعری خود را با حضور جمع شاعران در حوزه‌ی هنری سازمان تبلیغات اسلامی تهران پی‌گرفت.

هوشمند روزنامه‌نگار ی، سردبیری یک روزنامه‌ی محلی در بوشهر و مدیریت یک موسسه فرهنگی انتشارات خصوصی را در کارنامه فعالیت خود دارد.

آثار

از علی هوشمند مجموعه اشعار «آتش و ارغوان» و «عاشقانه‌های یک تراکتور تنها» منتشر شده اشت.

اشعار

عاشورایی‌ها

(١)



حنجره‌های زخمی‌

آوازهای شکسته

لبهای تشنه و در نیزه باران آفتاب

شطی از عطش

فوّاره‌ای سرخ

آسمانی از کبوتر در پرواز



(٢)



اسب‌های بی‌سوار

سوارانی بی‌سر

سم ضربه‌های متوالی، یال‌های خونین، زین‌های خالی

قرآن‌های ناطق

افتاده بر خاک

خاموش


(٣)


بانویی سبزپوش‌

ضریحی مقدس

گل‌ها را می‌جوید و می‌بوید

دستانی بی‌انگشت، انگشتانی بی‌انگشتر

علقمه‌ای از اشک، می‌جوشد



(٤)



کاروانی از داغ، ناقه‌هایی از آتش، محمل‌هایی در آستان انفجار

و اسیران اندوه- در کوچه‌های غریب کوفه

و بلاغت خطبه‌های آتشین

کز لبان بانویی سبزپوش

می‌تراود،

آتش‌فشانی دهان می‌گشاید

ای دل

چهاده قرن اندوهت باد!

اگر لحظه‌ای از مظلومیت این کاروان

باز بمانی

منابع