سید مهدی فاطمی
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
د مهدی فاطمی، فرزند سیّد محمد در سال 1291 ه. ش در شهر قم متولد شد. وی خواندن و نوشتن را در مکتب آموخت و به تحصیل علوم قدیمه پرداخت. دورهی دبیرستان را در تهران به پایان رسانید وی به سال 1319 شمسی به استخدام بانک کشاورزی درآمد و در سال 1350 بازنشسته شد.
فاطمی که در شعر «طوفان» تخلّص میکند از سال 1312 به شعر و شاعری پرداخت و چون از استعداد قریحهی ذاتی برخوردار بود، در انجمن ادبی ایران شرکت کرد و به تدریج شعرش پختگی یافت و مورد پسند ادب دوستان قرار گرفت و در شعر بیشتر به سرودن غزل پرداخت. [۱]
درس آزادی به دنیا داد رفتار حسین | بذر همّت در جهان افشاند افکار حسین | |
جان خود را در ره صدق و صفا از دست داد | زین سبب تا حشر با شد گرم بازار حسین | |
با قیام خویش بر اهل جهان معلوم کرد | تابع اهل ستم گشتن بود عار حسین | |
حق و باطل را به خون خویش کرد از هم جدا | آری، آری تا ابد برجاست آثار حسین | |
زندگی پیکار باشد در ره اندیشهها | باشد این گفتار شیرین و گهربار حسین | |
گر نداری دین به عالم لااقل آزاده باش | این کلام نغز میباشد ز گفتار حسین | |
مرگ با عزّت ز عیش در مذلّت بهتر است | نغمهای میباشد از لعل دُرر بار حسین | |
نی ریاست، نی دورنگی، نی دغل در کار بود | بهر ترویج حقیقت بود، پیکار حسین | |
نی هوا خواهش مسلمانان به دوران اند و بس | بلکه هر آزاده میباشد هوادار حسین | |
جان و مال و یاورانش شد فدای حق، ولی | رادمردان را بود سرمشق، رفتار حسین | |
داد درس یاری و جانبازی و مردانگی | بر همه اهل جهان عبّاس سردار حسین |
ای عالمی سیاه به تن در عزای تو | ای جان پاک آدم خاکی فدای تو | |
ای جنّ و انس، مویهگر اندر مصیبتت | ای خاص و عام، نوحهگر اندر ثنای تو | |
ای قبلهی زمین و زمان، نور مشرقین | ای توتیای چشم ملک خاک پای تو | |
در کربلا اگر چه جدا شد ز تن سرت | ثبت است بر جریدهی عالم بقای تو | |
خون علی نگشته به محراب کوفه، خشک | گلگون، زمین کرب و بلا شد ز نای تو | |
(توفان) نداشت زاد سفر بهر آخرت | در وقت مرگ بهره برد از ولای تو |
منابع
دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج 2، ص: 1183.
پی نوشت
- ↑ سخنوران نامی معاصر ایران؛ ج 1، ص 929.