سلیمان ظاهر
سلیمان ظاهر | |
---|---|
مرگ | 1380 ه. ق. |
ملیت | لبنانی |
پیشه | شاعر |
شیخ سلیمان ظاهر از علما و ادبای لبنان در قرن چهاردهم هجری بود. وی عضو مجمع لغوی دمشق بود. او به سال 1380 ه. ق. درگذشت. [۱]
1- بکیت الحسین و من کالحسینأحق بفرط الشجا و البکا
2- کفی شرفا أن شکت رزءهالبرایا، و من هوله ما شکا
3- بکاه المصلی و رکن الحطیمو زمزم و الحجر و المتکا
4- کفاک علی ان غدا کعبةتحج الیه الوری رمسکا
5- علیک من اللّه ازکی السلامما طلعت فی سماها ذکا [۲]
1- بر حسین گریستم و چه کس از حسین (ع) سزاوارتر است که از ناراحتی و اندوه بر او بگریند؟
2- این شرف برای او کافی است که همهی مردم برای او آه و ناله کردند. ولی خودش از مصیبتش شکایت نکرد.
3- مصلّی و رکن حطیم و زمزم و حجر و متکا برای او گریه کردند.
4- (ای مولا) برای (بزرگی) تو همین بس که قبرت کعبهای شده که مردم همانند حج به سوی آن میشتابند.
5- و از خداوند بزرگ بر تو تا زمانیکه خورشید در آسمان میدرخشد سلام و درود باد.
منابع
دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج1، ص: 575.