محمدرضا الشبیبی
شیخ محمّد رضا بن شیخ جواد بطائحی نجفی؛ به سال 1306 ه. ق. در نجف به دنیا آمد و در بلاغت و فلسفه سرآمد گردید.
او یکی از مشعلداران حرکت فکری و نهضت ملّی عراق بهشمار میرود، و دارای نبوغ در بلاغت و بیان بوده است. در سال 1356 هجری به عضویت «نادی القلم» انگلستان درآمد و دکترای افتخاری از مصر دریافت کرد و به عضویت دو مجمع علمی و لغوی مصر و سوریه نیز درآمد. او در سال 1385 هجری وفات یافت. برخی آثارش عبارتند از: «تاریخ الفلسفه»، «أدب النظر»، «التذکرة»، «الادب العصری»، «فلاسفة الیهود فی الاسلام»، «المسألة العراقیة» و ... [۱]
1- ما بال «بجدل» لابلّت مضاجعهقد حزّ اصبعه فی مخذم ذرب؟!
2- لو کان یطلب منه بذل خاتمهلقال: هاک، و هذا قبل فعل أبی [۲]
1- «بجدل» که جاودان درهای خیر بر او بسته باد، چرا به طمع انگشتری، انگشت او را با شمشیر قطع کرد؟
2- اگر او انگشتری را از خود آن حضرت میطلبید، به او میفرمود: به تو بخشیدم، چون قبل از این پدرم این کار را کرده است.
1- اننا نجنی علی أنفسناحین نجنی، ثم ندعو: من جنی
2- یا عبید المال خیر منکمجهلاء یعبدون الوثنا
3- اننی ذاک العراقی الذیذکر الشام و ناجی الیمنا [۳]
1- ما نسبت به خود جنایتکاریم سپس میگوئیم چه کس جنایتکار است.
2- ای بندگان مال، جاهلان بتپرست از شما بهترند.
3- همانا من آن عراقی هستم که شام را یاد میکنم و ناجی یمنم.
منابع
دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج1، ص: 581.
پی نوشت
- ↑ ادب الطف؛ ج 10، ص 203 و 204.
- ↑ همان؛ ص 203. اشاره به انگشتر بخشیدن حضرت علی (ع) در حال رکوع و نزول آیه 55 سورهی مائده در مورد ایشان: «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ» ولی امر و یاور شما تنها خدا و رسول و مؤمنانی خواهند بود که نماز بهپا داشته و به فقرا در حال رکوع زکوة میدهند.
- ↑ همان؛ ص 205.