قطا
نام مرغ و پرندهاى است که به فارسى سنگخوار گویند،شبیه فاخته و قمرى.چشمش بسیار تیزبین است و از ارتفاع بسیار،وجود آب را تشخیص مىدهد و در شناخت آب و راهها مهارت دارد و پیش از طلوع آفتاب،به اندازه مسافت ده روز در پى آب خارج مىشود و بىآنکه مسیر را در رفت و برگشت گم کند،به لانه بر مىگردد. [۱] صداى او کاروانها را به وجود آب در یک محلّ آگاه مىکند و در آشنایى به راه و راهنمایى،به آن مثل زده مىشود:«هو اهدى من القطا،هو اصدق من القطا» [۲] سید الشهدا«ع»روز عاشورا وقتى براى آخرین وداع با اهل بیت،نزد خیمهها آمد و با آنان خداحافظى کرد،دخترش سکینه گفت:اى پدر،ما را به حرم جدّمان بازگردان.حضرت با حسرت فرمود:افسوس! اگر مرغ قطا را وامىگذاشتند ،در آشیانۀ خویش مىآرمید«هیهات،لو ترک القطا لنام» [۳] تشبیه خویش به آن مرغ،با توجّه به ویژگیها و صفاتش جاى تأمّل است.یعنى امام نیز تیزبین و بصیر و راهشناس است،وجودش و صدا و کلامش دیگران را به آبشخور هدایت رهنمون مىسازد،هرگز گم نمىشود و بیراهه نمىرود و هادى دیگران است.امّا افسوس که نگذاشتند امام هدایت،در کانون ارشاد اندیشهها بماند و راهنمایى کند و اینگونه از آشیانۀ اصلىاش که جوار حرم پیامبر است،آوارهاش ساختند.
جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج1، ص 356-357.