عبدالله بن یقطر
عبدالله بن یقطر از قبیله حمیر، یمنی الاصل و ساکن مدینه بود. پدرش بقطر خادم پیامبر اکرم (ص) بود. او و همسرش میمونه در خانه امیرالمؤمنین علی (ع) زندگی میکردند. بنا به نقلی عبدالله سه روز قبل از امام حسین (ع) متولد شد. مادرش دایه امام حسین (ع) بود. به همین دلیل عبدالله را برادر رضاعی آن حضرت نامیدهاند. [۱] اگر چه بنا به نقلی امام حسین (ع) جز از مادرش از شخص دیگری شیر نخورده است.
عبدالله همراه با امام از مدینه به مکه و از آنجا نیز همراه کاروان امام به سمت کوفه حرکت کرد. او از فرستادگان امام حسین (ع) و حامل پیامی برای مسلم بن عقیل به کوفه بود و رهسپار آن دیار شد. اما توسط حصین بن نمیر در نزدیکی قادسیه دستگیر شد. او را نزد عبیدالله بن زیاد بردند و چون اسرار نامه امام را فاش نکرد، عبیدالله نیز دستور داد او را از بالای قصر به زمین افکندند و استخوانهایش خُرد شد. هنوز رمقی در بدن داشت که عبدالملک بن عمیر لخمی با ضربتی او را کشت. [۲]
برخی نیز نوشتهاند عبدالله سفیر مسلم برای امام حسین (ع) بود تا تحول و انحطاط کوفه را خبر دهد که توسط مالک بن یربوع تمیمی دستگیر و به ابن زیاد تحویل داده شد. در کوفه وی را از بالای قصر دارالاماره به پایین پرتاب کردند. وقتی بالای قصر رسید، از همان جا بر ابنزیاد و پدرش لعنت کرد. پس از آنکه او را پایین انداختند، هنوز رمقی در تنش مانده بود که توسط عبدالملک بن عمیر لخمی، سر از تنش جدا شد. [۳]
در زیارت رجبیه به وی سلام داده شده است: ”السَّلامُ عَلَی عَبدِاللهِ بنِ یقطُر رَضیعِ الحُسین عَلیهِ السَّلام“
عدهای نیز قیس بن مسهر صیداوی و عبدالله بن یقطر را که سرگذشتی مشابه دارند، یک فرد میدانند. زیرا هر دو سفیر امام حسین (ع) برای مسلم بن عقیل بودند و طریقه شهادت هر دو نیز یکسان بود.
در منزل زباله خبر شهادت قیس بن مسهر صیداوی و عبدالله بن یقطر به امام حسین (ع) رسید. [۴] امام آیه استرجاع را خواند و اشک ریخت. سپس این آیه را تلاوت فرمود: ”فَمِنْهُم مَن قَضی نَحْبَه وَ مِنْهُم مَنْ ینْتَظِر وَ ما بَدَّلُوا تَبْدیلا “ از آنان کسانی هستند که به پیمان خود وفا کردند و برخی دیگر درانتظار وفای به عهد خود میباشند و هرگز تبدیلی را در پیمان روا نمیدارند. آنگاه فرمود: خداوند بهشت را پاداش آنان قرار دهد. بارالها برای ما و شیعیان ما جایگاه والایی قرار ده و ما را با ایشان در قرارگاهی از رحمت خود گرد آور و پاداش بسیار خودت را بر ما ارزانی دار که تو بر هر کاری توانایی. [۵]
منبع
مرضیه محمدزاده، شهیدان جاوید، نشر بصیرت، ص 269-270.