۱۰٬۰۷۲
ویرایش
T.ramezani (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «هادی منوّری فرزند محمد به سال 1344 ه. ش در مشهد متولد شد. تحصیلات ابتدایی و متوس...» ایجاد کرد) |
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
'''علی اصغر:''' | '''علی اصغر:''' | ||
از گهواره تا | از گهواره تا بلوغ | ||
به دستهای | راهی است | ||
نرمگاه حنجره را تیر | که پلک حادثهاش | ||
این | تند میکند | ||
به دستهای تشنه | |||
قنوتی است | |||
که پرندگان خدا | |||
بال میزنند | |||
نرمگاه حنجره را تیر میدود | |||
و شیر، از گلوی تشنه | |||
سرازیر میشود | |||
تا گهوارهی آسمان بچرخد | |||
این مرد | |||
ناگهان | |||
با فتح حنجرهاش | |||
تا خدا رسید | |||
'''تاسوعا:''' | '''تاسوعا:''' | ||
بدون دست قشنگتر | |||
بدون دست قشنگتر است | |||
بیصدا، بیحرکت | |||
سایههای فردی که نمیمیرد | |||
افتاده روی دستهای خودش و صدایش را مرتب کوتاه میکند برادر ... برادر ... حالا احساس خوبی داردعروج را باور کرده است روز برای سفر قشنگ است و برای ماندن هراسناک شب بوی پیراهن فرشتهها دلمه میبندد و یکی شریان بریده را بند میزند برادر، برادر است | |||
'''قمر بنی هاشم:''' | '''قمر بنی هاشم:''' | ||
دختران تشنهماه را دف میزنند و کعبه ترک میخورد ماه از تلاطم گل خیس میشود و علقمه باوری است که به خشکی میرسد | دختران تشنهماه را دف میزنند و کعبه ترک میخورد ماه از تلاطم گل خیس میشود و علقمه باوری است که به خشکی میرسد | ||
ماه در فرات نمیگنجدمشک را در خاک میتکاند تا هیبت چشمهایش | |||
ماه در فرات نمیگنجدمشک را در خاک میتکاند تا هیبت چشمهایش | |||
همه را سیراب کند | |||
تپه ورق میخوردو دختران کعبه سیهپوش میشوند | تپه ورق میخوردو دختران کعبه سیهپوش میشوند | ||
دریاحقیقتی است که تشنه میمیرد نوحه صدای شکستن است و فریاد، غرور دامنهداری است در گلو آتش از ثانیهها میگذرد و عشق مذاب تمام زمین را سیراب میکند علم بر آسمان سلام میکند و علمدار، با نگاه شکسته قدم برمیدارد ماه هنوز چرخ میزند زمین مبهوت آسمان کوتاه و مسجد از صدای علمدار پر رنگ میشود کسی لبهای تشنهاش را نوشید و فرات از خجالت آن آب، آب شد | دریاحقیقتی است که تشنه میمیرد نوحه صدای شکستن است و فریاد، غرور دامنهداری است در گلو آتش از ثانیهها میگذرد و عشق مذاب تمام زمین را سیراب میکند علم بر آسمان سلام میکند و علمدار، با نگاه شکسته قدم برمیدارد ماه هنوز چرخ میزند زمین مبهوت آسمان کوتاه و مسجد از صدای علمدار پر رنگ میشود کسی لبهای تشنهاش را نوشید و فرات از خجالت آن آب، آب شد | ||
'''عاشورا:''' | '''عاشورا:''' | ||
تمام کعبه را دویده استسرش را به آسمان بلند میکند هفتاد عشق در آیینه چشمش خفته است | |||
تمام کعبه را دویده استسرش را به آسمان بلند میکند هفتاد عشق در آیینه چشمش خفته است | |||
و تمام رسالتش به پایان رسیده است | |||
'''ذو الجناح''' | '''ذو الجناح''' | ||
بیسوار میگرددو خیمهها در آتش خطبه میخوانند | بیسوار میگرددو خیمهها در آتش خطبه میخوانند | ||
'''قمار اشک:''' | '''قمار اشک:''' | ||
بسم اللّه میخوانم قنوت دیگر خود رابه پای حضرتت میافکنم امشب سر خود را | بسم اللّه میخوانم قنوت دیگر خود رابه پای حضرتت میافکنم امشب سر خود را | ||
خط ۹۱: | خط ۱۶۶: | ||
از اسب میافتد زمین، دریای احساسامّا زمین خشکیده و باور ندارد | از اسب میافتد زمین، دریای احساسامّا زمین خشکیده و باور ندارد | ||
امروز میفهمم غریبی چیست آقایک ذو الفقار افتاده و حیدر ندارد | امروز میفهمم غریبی چیست آقایک ذو الفقار افتاده و حیدر ندارد | ||
'''زیبای رنگ:''' | '''زیبای رنگ:''' | ||
اکبر!زیباییت را شروع کن که خدا ایستاده است کاکلت را رها کن که بادها به سوی گیسوان تو میوزد اکبر! زیباییت را خدا میداند و من زیبا، زیبا، زیبا چه با شکوه شدهای که لیلا برای دیدنت | اکبر!زیباییت را شروع کن که خدا ایستاده است کاکلت را رها کن که بادها به سوی گیسوان تو میوزد اکبر! زیباییت را خدا میداند و من زیبا، زیبا، زیبا چه با شکوه شدهای که لیلا برای دیدنت | ||
چشم میسوزاندبالا بلند از کدام آسمانی که زمین را بیقرار کردهای اکبر! نگاهت را بچرخ که منظومههای خشک مبهوت ماندهاند | چشم میسوزاندبالا بلند از کدام آسمانی که زمین را بیقرار کردهای اکبر! نگاهت را بچرخ که منظومههای خشک مبهوت ماندهاند | ||
یالهای اسبش رابه باد میدهد و لیلا در گیسوان پریشان گم میشود زیبایی در غبار میپیچد و خنجرها بوسههای هراسان را تکرار میکنند زیبایی رنگ میگیرد و خاک زیبا میشود <ref>رستاخیز لالهها؛ ص 148- 154.</ref> | یالهای اسبش رابه باد میدهد و لیلا در گیسوان پریشان گم میشود زیبایی در غبار میپیچد و خنجرها بوسههای هراسان را تکرار میکنند زیبایی رنگ میگیرد و خاک زیبا میشود <ref>رستاخیز لالهها؛ ص 148- 154.</ref> | ||
ویرایش