غزل گلچرخ را ویرایش کردم
بدون خلاصۀ ویرایش |
(غزل گلچرخ را ویرایش کردم) |
||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
چون خداوند از ازل خود شد خریدار حسین | چون خداوند از ازل خود شد خریدار حسین | ||
باد، از زلفِ رها بر | باد، از زلفِ رها بر نیزهاش، در راهِ شام | ||
تارِ مویی را گرفت و شد گرفتار حسین | تارِ مویی را گرفت و شد گرفتار حسین | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
گر نباشد رخصت دیدار رخسار حسین | گر نباشد رخصت دیدار رخسار حسین | ||
آخرت هم هیچ | آخرت هم هیچ میدانی که اوّل از همه | ||
-آرزوی هر بهشتی چیست؟؛ دیدار حسین | -آرزوی هر بهشتی چیست؟؛ دیدار حسین | ||
اشک و آه از دیده و دل | اشک و آه از دیده و دل میزند بیرون؛ هنوز | ||
-میکند آتش به پا، داغِ شرربار حسین | |||
[[علی اصغر (ع)|کودک شش ماهه]] را حتّی نثار دوست کرد | [[علی اصغر (ع)|کودک شش ماهه]] را حتّی نثار دوست کرد | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۱: | ||
نازم آن اشکی که گردد نذرِ گلزار حسین | نازم آن اشکی که گردد نذرِ گلزار حسین | ||
میکند آشفته خوابِ بیرگان را دم به دم | |||
غیرتی این گونه دارد خون بیدار حسین | غیرتی این گونه دارد خون بیدار حسین | ||
تا | تا شود هفتآسمان از چارسو در ششدرش | ||
زد به پهنای فلک، گلچرخ، پرگار حسین | زد به پهنای فلک، گلچرخ، پرگار حسین | ||
این دلیل | این دلیل دلنشین روشنتر است از آفتاب | ||
شب چه باشد تا که برخیزد به انکار حسین | شب چه باشد تا که برخیزد به انکار حسین | ||
میشود آیینهآیین از زلالِ زمزمش | |||
شد اگر سنگِ سیاهی یاور و یار حسین | شد اگر سنگِ سیاهی یاور و یار حسین | ||
خط ۱۳۵: | خط ۱۳۵: | ||
در مثل یار حسینم، در عمل بار حسین! | در مثل یار حسینم، در عمل بار حسین! | ||
تا | تا سبکسنگین کنندش مردم صاحب عیار | ||
مرد را سنجند با میزان و معیار حسین | مرد را سنجند با میزان و معیار حسین | ||
خط ۱۴۳: | خط ۱۴۳: | ||
برگ و بویی دارد از گفتار و رفتار حسین | برگ و بویی دارد از گفتار و رفتار حسین | ||
شیشهای عطر است -سوغاتِ سفر-؛ آن را ببوس | |||
تاولی دیدی اگر بر پای زُوّار حسین | تاولی دیدی اگر بر پای زُوّار حسین | ||
خط ۱۴۹: | خط ۱۴۹: | ||
تا که بشناسیش بهتر، رو بزن ای دل به عشق | تا که بشناسیش بهتر، رو بزن ای دل به عشق | ||
عقلِ تنها در | عقلِ تنها در نمیآرد سر از کار حسین | ||