۸۹۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }}تذکره الشهداء، کتابی در شرح و وصف واقعه کربلا و شهدای عاشورا و همچنین ترغیب به عزاداری [[حسین|امام حسین (ع)]] که توسط عالم بزرگ شیعی حبیب الله شریف کاشانی (1262- 1340 قمری/ 1235- 1300) نوشته شده و تحقیق و تعلیق و تهذیب آن را مؤسسهٔ فرهنگی شمس الضحی با همکاری عباس محمد قُلیان انجام داده است. | ||
==دربارهی نویسنده== | ==دربارهی نویسنده== | ||
ملا حبیبالله شریف کاشانی (1262- 1340 قمری/ 1235- 1300) در شهر کاشان متولد شده و به سرعت مدارج علمی فقهی و روایی را پشت گذارد. به نحوی که در شانزده سالگی موفق به دریافت اجازه روایت و در هیجده سالگی گواهی اجتهادش را گرفت.<ref>موحدی، صص 21- 22</ref> | |||
او پس از سفری کوتاه به بین النهرین، کربلا و نجف، به ایران بازگشته و از سال 1282 قمری به بعد<ref>استادی، ص 31</ref> برای همیشه در کاشان اقامت گزیده و به تدریس در حوزه علمیه کاشان و تالیف کتب و پرورش شاگردان مشغول شد. تا اینکه در سال 1340 قمری(1301) در همان شهر درگذشت.<ref>مدنی، ص 144</ref> | |||
ملا حبیب الله شریف کاشانی از فقها و مراجع دینی عصر خود بود که دارای دهها عنوان کتاب در رشتههای مختلف علمی و تالیفاتی داشته که بنا به قول مشهور بالغ بر سیصد جلد کتاب و رساله میباشد ولی تنها دویست جلد آنها تاکنون شناسایی شده است.<ref>فهرست دقیقی از آن آثار را می توان در این منبع یافت: استادی، صص 37-47</ref> او خود در پایان یکی از کتاب هایش (لباب الالقاب) نام 135 کتاب تالیفی اش را ذکر می کند.<ref>مدنی، ص 142</ref> منتقدالمنافع فی شرح المختصر المنافع، رساله فی الاستصحاب، انتخاب المسائل، ایضاح الریاض، تسهیل المسالک الی المدارک فی رؤوس القواعد الفقهیه تفسیر سوره جمعه، توضیح البیان فی تسهیل الاوزان از شمار کتاب های فقهی و علمی<ref>استادی، صص 37- 47</ref> و تشویقات السالکین الی معارج الحق و الیقین و متنوی تنبیهات الغافلین از جمله آثار ادبی وی می باشد.<ref>مدنی، ص 142</ref> | |||
از مشهورترین آثارش، ریاض الحکایات و تذکرة الشهداء (همین کتاب)، و لباب الالقاب و منتقد المنافع فی شرح المختصر النافع است و کتاب اخیر در چندین جلد، در فقه استدلالی و مهمترین اثر وی به شمار میآید. شرح حال مفصلی از او، به قلم عبدالله موحدی، با عنوان ملّا حبیب الله شریف کاشانی فقیه فرزانه منتشر شده است.<ref>چاپ اوّل: قم ، دفتر تبلیغات اسلامی، 1376</ref> | |||
==دربارهی کتاب== | ==دربارهی کتاب== | ||
تذکرة الشهداء در سال 1389 قمری در 452 صفحهٔ رحلی منتشر شد. تاریخ پایان کتاب 1306 است که شاید تاریخ تألیف، و شاید هم تاریخ تحریر آن باشد. در چاپ حاضر، منقولات از کتاب نورالعین حذف و اشعاری از نویسنده از کتاب گلزار اسرار، به پایان آن افزوده شده است. | تذکرة الشهداء در سال 1389 قمری در 452 صفحهٔ رحلی منتشر شد. تاریخ پایان کتاب 1306 است که شاید تاریخ تألیف، و شاید هم تاریخ تحریر آن باشد. در چاپ حاضر، منقولات از کتاب نورالعین حذف و اشعاری از نویسنده از کتاب گلزار اسرار، به پایان آن افزوده شده است. | ||
کتاب حاضر مشتمل بر دوازده مجلس و یک خاتمه است. مجلس اول تا سوم در کیفیت قبول [[شهادت]] [[امام حسین (ع)]] و برخی ویژگیهای آن حضرت و ترغیب به عزاداری است. مجلس چهارم به بعد در خروج امام از مدینه به مکه و از آنجا به سوی کوفه و ورودش به کربلا و شهادت آن حضرت و اصحابش و اسارت خانوادهاش است. | |||
به نظر می سد تاریخ تالیف یا تحریر نسخه ای از تذکره الشهدا فی مصائب سیدالشهدا که بعدها از روی آن، کتاب مذکور تکثیر، چاپ و انتشار شد، سال 1306 قمری/ 1264 می باشد.[[تذکره الشهداء#%20ftn1|<sup><sup>[1]</sup></sup>]] همچنین گزیده هایی از تذکره الشهدا (همچون اندیشه های حسینی)[[تذکره الشهداء#%20ftn2|<sup><sup>[2]</sup></sup>]] و نیز ترجمه عربی آن توسط سیدعلی جمال اشرف به زبان عربی[[تذکره الشهداء#%20ftn3|<sup><sup>[3]</sup></sup>]] نیز چاپ و منتشر شده است. بررسی خود پیرامون کتاب تذکره الشهداء را با مروری بر نسخه دو جلدی از ان کتاب که توسط موسسه فرهنگی شمس الضحی با همکاری عباس محمد قلیان تهیه شده،[[تذکره الشهداء#%20ftn4|<sup><sup>[4]</sup></sup>]] به انجام می رسانیم. | |||
در پیشگفتار بسیار کوتاه کتاب، ملا حبیب الله شریف کاشانی هدف و انگیزه اش برای تالیف تذکره الشهدا را چنین بیان می دارد: «مصیبت خامس آل عبا، مصیبتی است که تمام مصائب جهان نسبت به آن، مانند قطره به دریای عمان و ذره به صحرای بی پایان است. لهذا این فقیر قاصر را به خاطر فاتر رسید که خوشه ای از این خرمن و توشه ای از این انجمن برداشته و رایتی در این میدان افراشته باشم. پس این کتاب را که موسوم است به تذکره الشهداء به زبان فارسی عوام فهم تالیف نمودم تا انشاء الله از خریداران یوسف محسوب گردم»[[تذکره الشهداء#%20ftn5|<sup><sup>[5]</sup></sup>]] | |||
البته می باید یادآوری کرد در میان انبوه تالیفات شریف کاشانی، بجز تذکره الشهدا، چند عنوان کتاب و رساله دیگر نیز در رابطه با عاشورا و کربلا وجود دارد که ازان جمله می توان به: شرح القصیده فی مراثی الحسین علیه السلام[[تذکره الشهداء#%20ftn6|<sup><sup>[6]</sup></sup>]]، شرح زیارت عاشورا[[تذکره الشهداء#%20ftn7|<sup><sup>[7]</sup></sup>]] و اسرار حسینیه[[تذکره الشهداء#%20ftn8|<sup><sup>[8]</sup></sup>]] اشاره نمود. | |||
اما در رابطه با نسخه کتاب مورد بررسی در این نوشتار، تاثیر گذاری بسیار مهم محقق کتاب، (حسین درگاهی) بر متن کتاب می باشد. در این رابطه او در مقام نحوه تصحیح کتاب می نویسد: | |||
« ب0 استدراک آنچه در متن نیامده ولی در مصادر معتبر و معتنابه در ضمن نقل وقایع کربلا، آورده شده. | |||
د. تحقیق و تصحیح متن بر اساس مصادر و منابع | |||
ه. تهذیب متن با حذف مطالب سخیفِ منقول از مقتلِ مجهولِ منسوب به اسفراینی و نیز جواب های مولف به آن»[[تذکره الشهداء#%20ftn9|<sup><sup>[9]</sup></sup>]] | |||
به ادعای محقق:« به این ترتیب با توجه به استخراج جامع مصادر و استدراک کلیه مطالب، حاصل متن و حاشیه، مقتلی است جامع با نشانه های کلیه وقایع در کلیه مصادر قابل اعتنا و لذا اثری در خور تحقیق و مطالعه تفصیلی دربارة کربلا.»[[تذکره الشهداء#%20ftn10|<sup><sup>[10]</sup></sup>]] | |||
در نتیجه اساسا نسخه مورد بررسی از کتاب تذکره الشهداء که به ترتیب مذکور توسط محقق کتاب (حسین درگاهی)، مدون شده است، کتاب اصلی تذکره الشهداء نبوده و با آن در بسیاری از موارد تفاوت دارد. بدیهی است چنین اعمال نظراتی در یک متن، نتیجه کار (در این نسخه مورد بررسی) را مورد تردید قرار داده و آن را از اعتبار و اصالت دور می نماید. | |||
در جلد دوم کتاب تذکره الشهداء و در مقام بیان کیفیت شهادت امام حسین (ع) مولف اقدام به ارائه تمامی احادیث و روایات موجود در این زمینه (فارغ از میزان سندیت آنها) در کتاب نموده است. | |||
----[[تذکره الشهداء#%20ftnref1|[1]]] - استادی، ص 38 | |||
[[تذکره الشهداء#%20ftnref2|[2]]] - احسان زاهری، اندیشه های حسینی و شصت مجلس مصیبت از تذکره الشهدا شریف کاشانی. قم: الطیار، چاپ چهارم، 1384 | |||
[[تذکره الشهداء#%20ftnref3|[3]]] - اسفندیاری، ص 99 | |||
[[تذکره الشهداء#%20ftnref4|[4]]] - چاپ چهارم این کتاب در سال 1399 منتشر گردید. | |||
[[تذکره الشهداء#%20ftnref5|[5]]] - شریف کاشانی، ج 1، ص 4 | |||
[[تذکره الشهداء#%20ftnref6|[6]]] - استادی، ص 42 | |||
[[تذکره الشهداء#%20ftnref7|[7]]] - استادی، ص 61 | |||
[[تذکره الشهداء#%20ftnref8|[8]]] - استادی، ص 37 | |||
[[تذکره الشهداء#%20ftnref9|[9]]] - شریف کاشانی، صص ز- ژ | |||
[[تذکره الشهداء#%20ftnref10|[10]]] - شریف کاشانی، ص ز | |||
اخبار غیر معتبر و مطالب ضعیف این کتاب فراوان است؛ تا آنجا که آن را در شمار منابع ضعیف میتوان به شمار آورد. به نظر نویسنده، «خداوند جمیع آنها {انبیا واولیا} را گواه گرفته بود که چون اول قطره از خون گلوی حسین بر زمین بچکد، از گناهان شیعیان او درگذرد و از این جهت بود که در آن حال که شمر بر روی سینهاش نشست و شروع کرد به جدا کردن سرش، عرضی کرد که: هل وافیت بعهدی؟» (ج 1، ص 29). در جایی دیگر نیز میافزاید که امام حسین «کِشندهٔ بار شهادت کلّیّه شد برای شفاعت کلّیّه» (ج 1، ص 39). و در جایی دیگر میگوید هنگامی که آن حضرت در عاشورا مشغول قتال بود، از عالم بالا ندا شد: «یا ایها الذین امنوا او فوا بالعقود. ای حسین! اگر با این شجاعت بخواهی جنگ کنی، احدی را زنده نخواهی گذاشت. پس کی تو را خواهد کشت و کی فردای قیامت گناهکاران را شفاعت خواهد کرد؟... پس چون امام این ندا شنید، دست از محاربه بکشید» (ج 2، ص 114). | اخبار غیر معتبر و مطالب ضعیف این کتاب فراوان است؛ تا آنجا که آن را در شمار منابع ضعیف میتوان به شمار آورد. به نظر نویسنده، «خداوند جمیع آنها {انبیا واولیا} را گواه گرفته بود که چون اول قطره از خون گلوی حسین بر زمین بچکد، از گناهان شیعیان او درگذرد و از این جهت بود که در آن حال که شمر بر روی سینهاش نشست و شروع کرد به جدا کردن سرش، عرضی کرد که: هل وافیت بعهدی؟» (ج 1، ص 29). در جایی دیگر نیز میافزاید که امام حسین «کِشندهٔ بار شهادت کلّیّه شد برای شفاعت کلّیّه» (ج 1، ص 39). و در جایی دیگر میگوید هنگامی که آن حضرت در عاشورا مشغول قتال بود، از عالم بالا ندا شد: «یا ایها الذین امنوا او فوا بالعقود. ای حسین! اگر با این شجاعت بخواهی جنگ کنی، احدی را زنده نخواهی گذاشت. پس کی تو را خواهد کشت و کی فردای قیامت گناهکاران را شفاعت خواهد کرد؟... پس چون امام این ندا شنید، دست از محاربه بکشید» (ج 2، ص 114). |
ویرایش