حسین بن على (ع): تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۰ اکتبر ۲۰۱۶
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۷: خط ۱۷:


حسین ‌بن على، امام سوم از امامان دوازده‌گانه شیعه امامیه و یکى از چهارده معصوم.  
حسین ‌بن على، امام سوم از امامان دوازده‌گانه شیعه امامیه و یکى از چهارده معصوم.  
==نسب==
==نسب==
به اتفاق همه منابع، نام و نسب او حسین‌ بن علی‌ بن ابی‌طالب‌ بن عبدالمطلب‌ بن هاشم است. جد مادری‌اش پیامبر اکرم صلی‌اللّه علیه‌وآله‌وسلم، پدرش امیرمؤمنان على علیه‌السلام و مادرش فاطمه سلام‌اللّه علیها دختر رسول خداست <ref>ابن‌سعد، ج 6، ص 399؛ ابوالفرج اصفهانى، ص 51؛ مفید، ج 2، ص 27.</ref>. پیامبر او را به نام پسر دوم هارون، شَبیر، حسین نامید <ref>ابن‌سعد، ج 6، ص 356ـ357؛ ابن‌حنبل، ج 1، ص 98، 118؛ دولابى، ص 99؛ کلینى، ج 6، ص 33؛ قس ابن‌سعد، همانجا؛ دولابى، ص 122، که حسین را مشتق از حسن شمرده‌اند.</ref>. بنابر برخى روایات، امام على دوست داشت که او را حرب بنامد، اما در نام‌گذارى بر پیامبر پیشى نگرفت <ref>رجوع کنید به ابن‌بابویه، 1363ش الف، ج 2، ص 25ـ26؛ فضل‌بن حسن طبرسى، 1417، ج1، ص427ـ 428؛ قس بلاذرى، 1996ـ2000، ج 2، ص 454.</ref>. بنابر روایات دیگر، نخست امام به نام عمویش، جعفر طیار ــکه در آن زمان هنوز در حبشه بودــ جعفر نامیده شده بود، اما پیامبر نام او را به حسین تغییر داد <ref>ابن‌حنبل، ج 1، ص 159؛ دولابى، ص 99، 121؛ طبرانى، ج3، ص 98.</ref>. اما بنابر روایات شیعى، پیامبر بدواً و پیش از آنکه نامى براى او انتخاب شود نام حسین را به امر خدا بر آن حضرت نهاد <ref>براى نمونه رجوع کنید به کلینى، ج 6، ص 33ـ34؛ ابن‌بابویه، 1385ـ 1386، ج1، ص 137ـ138؛ طوسى، 1414، ص 367؛ براى نقد محتوایى روایات دیگر رجوع کنید به قرشى، ج 1، ص 31ـ32.</ref>. در برخى روایات تأکید شده است که نامهاى حسن و حسین از اسامى بهشتى بوده و پیش از اسلام سابقه نداشته‌اند <ref>رجوع کنید به ابن‌سعد، ج 1، ص 357؛ دولابى، ص 100؛ براى اقوال مشابه درباره نام‌گذارى امام حسن علیه‌السلام رجوع کنید به حسن‌بن على*، امام.</ref>.کنیه امام حسین در تمام منابع ابوعبداللّه ذکر شده <ref>براى نمونه رجوع کنید به ابن ابی‌شیبه، ج 8، ص 65؛ ابن‌قتیبه، 1960، ص 213؛ طبرانى، ج 3، ص 94؛ مفید، همانجا.</ref>، اما خصیبى <ref>ص 201.</ref> کنیه‌اش را نزد خاصه ابوعلى دانسته است. به امام حسین علیه‌السلام القاب فراوانى نسبت داده شده که بسیارى از آنها با القاب برادرش، امام حسن علیه‌السلام، مشترک است <ref>رجوع کنید به حسن‌بن على*، امام.</ref>. از القاب خاص امام، زکى، طیب، وفىّ، سید، مبارک <ref>ابن ابی‌الثلج، ص 28؛ ابن‌طلحه شافعى، ج 2، ص 374.</ref>، نافع، الدلیل على ذات‌اللّه <ref>ابن ابی‌الثلج، همانجا.</ref>، رشید، و التابع لمرضاةاللّه <ref>ابن‌طلحه شافعى، همانجا.</ref> بوده است <ref>براى فهرستى از القاب آن حضرت رجوع کنید به ابن‌شهر آشوب، ج 4، ص 86.</ref>. ابن‌طلحه شافعى <ref>همانجا.</ref> لقب زکى را مشهورتر از دیگر القاب و لقب سید شباب أهل‌الجنه را مهم‌ترین آنها دانسته است. در پاره‌اى از احادیث امامان شیعه نیز امام حسین علیه‌السلام با لقب شهید یا سیدالشهداء خوانده شده است <ref>براى نمونه رجوع کنید به حِمْیرى، ص99ـ100؛ ابن‌قولویه، ص216ـ219؛ طوسى، 1414، ص49ـ 50؛ مجلسى، ج 37، ص 94ـ95؛ نیز رجوع کنید به سیدالشهداء.</ref>. در برخى متون ادبى و تاریخىِ متعلق به سده‌هاى چهارم به بعد براى امام حسین لقب امیرالمؤمنین نیز یاد شده است <ref>براى نمونه رجوع کنید به ابن‌اعثم کوفى، ترجمه فارسى، ص 802، 846؛ ناصرخسرو، ص 72ـ75، 85؛ سنایى، ص 262، 266؛ مجدخوافى، ص 22، 26، 205، 271؛ جنید شیرازى، ص 251ـ252.</ref>، که با توجه به اینکه آن حضرت هیچگاه خلافت ظاهرى نیافت، در خور توجه است.
به اتفاق همه منابع، نام و نسب او حسین‌ بن علی‌ بن ابی‌طالب‌ بن عبدالمطلب‌ بن هاشم است. جد مادری‌اش پیامبر اکرم صلی‌اللّه علیه‌وآله‌وسلم، پدرش امیرمؤمنان على علیه‌السلام و مادرش فاطمه سلام‌اللّه علیها دختر رسول خداست <ref>ابن‌سعد، ج 6، ص 399؛ ابوالفرج اصفهانى، ص 51؛ مفید، ج 2، ص 27.</ref>. پیامبر او را به نام پسر دوم هارون، شَبیر، حسین نامید <ref>ابن‌سعد، ج 6، ص 356ـ357؛ ابن‌حنبل، ج 1، ص 98، 118؛ دولابى، ص 99؛ کلینى، ج 6، ص 33؛ قس ابن‌سعد، همانجا؛ دولابى، ص 122، که حسین را مشتق از حسن شمرده‌اند.</ref>. بنابر برخى روایات، امام على دوست داشت که او را حرب بنامد، اما در نام‌گذارى بر پیامبر پیشى نگرفت <ref>رجوع کنید به ابن‌بابویه، 1363ش الف، ج 2، ص 25ـ26؛ فضل‌بن حسن طبرسى، 1417، ج1، ص427ـ 428؛ قس بلاذرى، 1996ـ2000، ج 2، ص 454.</ref>. بنابر روایات دیگر، نخست امام به نام عمویش، جعفر طیار ــکه در آن زمان هنوز در حبشه بودــ جعفر نامیده شده بود، اما پیامبر نام او را به حسین تغییر داد <ref>ابن‌حنبل، ج 1، ص 159؛ دولابى، ص 99، 121؛ طبرانى، ج3، ص 98.</ref>. اما بنابر روایات شیعى، پیامبر بدواً و پیش از آنکه نامى براى او انتخاب شود نام حسین را به امر خدا بر آن حضرت نهاد <ref>براى نمونه رجوع کنید به کلینى، ج 6، ص 33ـ34؛ ابن‌بابویه، 1385ـ 1386، ج1، ص 137ـ138؛ طوسى، 1414، ص 367؛ براى نقد محتوایى روایات دیگر رجوع کنید به قرشى، ج 1، ص 31ـ32.</ref>. در برخى روایات تأکید شده است که نامهاى حسن و حسین از اسامى بهشتى بوده و پیش از اسلام سابقه نداشته‌اند <ref>رجوع کنید به ابن‌سعد، ج 1، ص 357؛ دولابى، ص 100؛ براى اقوال مشابه درباره نام‌گذارى امام حسن علیه‌السلام رجوع کنید به حسن‌بن على*، امام.</ref>.کنیه امام حسین در تمام منابع ابوعبداللّه ذکر شده <ref>براى نمونه رجوع کنید به ابن ابی‌شیبه، ج 8، ص 65؛ ابن‌قتیبه، 1960، ص 213؛ طبرانى، ج 3، ص 94؛ مفید، همانجا.</ref>، اما خصیبى <ref>ص 201.</ref> کنیه‌اش را نزد خاصه ابوعلى دانسته است. به امام حسین علیه‌السلام القاب فراوانى نسبت داده شده که بسیارى از آنها با القاب برادرش، امام حسن علیه‌السلام، مشترک است <ref>رجوع کنید به حسن‌بن على*، امام.</ref>. از القاب خاص امام، زکى، طیب، وفىّ، سید، مبارک <ref>ابن ابی‌الثلج، ص 28؛ ابن‌طلحه شافعى، ج 2، ص 374.</ref>، نافع، الدلیل على ذات‌اللّه <ref>ابن ابی‌الثلج، همانجا.</ref>، رشید، و التابع لمرضاةاللّه <ref>ابن‌طلحه شافعى، همانجا.</ref> بوده است <ref>براى فهرستى از القاب آن حضرت رجوع کنید به ابن‌شهر آشوب، ج 4، ص 86.</ref>. ابن‌طلحه شافعى <ref>همانجا.</ref> لقب زکى را مشهورتر از دیگر القاب و لقب سید شباب أهل‌الجنه را مهم‌ترین آنها دانسته است. در پاره‌اى از احادیث امامان شیعه نیز امام حسین علیه‌السلام با لقب شهید یا سیدالشهداء خوانده شده است <ref>براى نمونه رجوع کنید به حِمْیرى، ص99ـ100؛ ابن‌قولویه، ص216ـ219؛ طوسى، 1414، ص49ـ 50؛ مجلسى، ج 37، ص 94ـ95؛ نیز رجوع کنید به سیدالشهداء.</ref>. در برخى متون ادبى و تاریخىِ متعلق به سده‌هاى چهارم به بعد براى امام حسین لقب امیرالمؤمنین نیز یاد شده است <ref>براى نمونه رجوع کنید به ابن‌اعثم کوفى، ترجمه فارسى، ص 802، 846؛ ناصرخسرو، ص 72ـ75، 85؛ سنایى، ص 262، 266؛ مجدخوافى، ص 22، 26، 205، 271؛ جنید شیرازى، ص 251ـ252.</ref>، که با توجه به اینکه آن حضرت هیچگاه خلافت ظاهرى نیافت، در خور توجه است.