بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات اصحاب امام حسین (ع) | عنوان = | تصویر = | اندازه تصوی...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
در دوران امامت [[اباعبدالله|اباعبدالله(ع)]]، رفاعه از جمله کسانی بود که برای امام نامه نوشت و ایشان را به [[کوفه]] دعوت نمود<ref>تاریخ طبری، ج 4، ص 261؛ الکامل فی التاریخ، ج 4، ص 20؛ یعقوبی، ج2، ص 228.</ref> و بعد از نبرد [[کربلا]] از نخسین کسانی بود که در جلسات [[توابین]] شرکت داشت.<ref>الفتوح، ج6، ص 226؛ تاریخ طبری، ج 4، ص 428.</ref> | در دوران امامت [[اباعبدالله|اباعبدالله(ع)]]، رفاعه از جمله کسانی بود که برای امام نامه نوشت و ایشان را به [[کوفه]] دعوت نمود<ref>تاریخ طبری، ج 4، ص 261؛ الکامل فی التاریخ، ج 4، ص 20؛ یعقوبی، ج2، ص 228.</ref> و بعد از نبرد [[کربلا]] از نخسین کسانی بود که در جلسات [[توابین]] شرکت داشت.<ref>الفتوح، ج6، ص 226؛ تاریخ طبری، ج 4، ص 428.</ref> | ||
بعد از اینکه [[سلیمان بن صرد خزاعى|سلیمان بن صرد خزاعی]] و جمعی چند تن از فرماندهان در [[عین الورده]] به [[شهادت]] رسیدند، رفاعه فرماندهی سپاه را به عهده گرفت. او با عبدالله بن عوف احمر مشورت کرد و هر دو تصمیم گرفتند نیروهای باقی مانده را از منطقه جنگ خارج | بعد از اینکه [[سلیمان بن صرد خزاعى|سلیمان بن صرد خزاعی]] و جمعی چند تن از فرماندهان در [[عین الورده]] به [[شهادت]] رسیدند، رفاعه فرماندهی سپاه را به عهده گرفت. او با عبدالله بن عوف احمر مشورت کرد و هر دو تصمیم گرفتند نیروهای باقی مانده را از منطقه جنگ خارج کنند، برخی از افراد سپاه که تنها هدق قیام را کشته شدن و توبه میدانستند به طور علنی به تصمیم او مخالفت کرده و برخی دیگر با طعنه کلامی بازگشت او را مذمت کردهاند<ref>ابوعلی مسکویه، تجارب الامم، ج 2، ص 111.</ref>. سرانجام آنها باقیمانده لشکر را شبانه به سوی «قرقیسا» که نام محلی در کنار «خابور» بوده روانه ساخت. «زفر بن حارث» فرماندار آن جا، از توابین به مدت سه روز پذیرایی نمود تا مجروحان بهبود یافتند و روانه دیار خود شدند.<ref>قیام سیدالشهدا و خونخواهی مختار، ص 56.</ref> | ||
سپاه ابن زیاد نیز که متوجه عقب نشینی سپاه توابین شد، از تعقیب آنها صرف نظر کردند. | سپاه ابن زیاد نیز که متوجه عقب نشینی سپاه توابین شد، از تعقیب آنها صرف نظر کردند. | ||
== قیام مختار و رفاعه بن شداد == | |||
[[خروج مختار|قیام مختار]] پس از آزاد شدن او از زندان آغاز شد، در سپاه قیام مختار فرماندهانی چون ابراهیم فرزند مالک اشتر نخعی یار دیرین علی بن ابیطالب علیهالسلام بود<ref>طبری، ج 4، ص 110 - تجارب الامم، ج 2، ص 125 - مجلسی، بحارالانوار، ج 45، ص 366.</ref> و بخش عمدهای از سپاه او را موالی (ایرانیان) ساکن کوفه تشکیل میدادند. تبلیغات وسیع دشمن، سابقه نه چندان مناسب [[مختار ثقفى|مختار]] و چندین عامل دیگر باعث شد تا برخی از سران شیعه که از جمله آنها؛ رفاعه بن شداد بود، از همان ابتدای آغاز قیام در صف مخالفان قرار گرفت. | |||
زمانی که اشراف کوفه به قصد نابودی مختار منزل وی و کوچههای اطراف را محاصره کرده بودند، ابراهیم مالک به همراه هفت هزار جنگجو که برای جنگ با شامیان عازم موصل شده بود، بازگشت و به کمک مختار شتافت<ref>طبری، ج 4، ص 114 تا 120 - الکامل، ج 3، ص 367 - ایام العرب، ص 448.</ref>، زمانی که در اردوی مخالفان بر سر انتخاب امام جماعت اختلاف افتاده بود، عبدالرحمن بن مخنف به جهت جلوگیری از پراکنده شدن سپاه، گفت: "این آغاز تفرقه و بیچارگی شماست. رفاعه بن شداد در میان شماست، او بزرگ قاریان این شهر است، او را جلو بیاورید و با قبول امامت او بر نماز، از اختلاف دوری کنید" پیداست که در این زمان هنوز رفاعه در میان مخالفان مختار بوده است. | |||
=== بازگشت رفاعه به اردوی مختار و شهادت === | |||
سر دادن شعار "یا لثارات العثمان" توسط سپاهیان مخالف که رفاعه در آن حضور داشت باعث شد رفاعه به فکر فرو برود و مسیری که در پیروی از رسول (ص) و دوستی با اهل بیت از جوانی پیموده بود، یادآوری شد. رفاعه چون خود را در کنار جنایتکاران واقعه کربلا دید، گفت: "من کنار کسانی که خونخواه عثمان هستند نمیجنگم، ما را با خون عثمان چه کار؟ مگر ما جمع شدهایم که انتقام خون عثمان را بگیریم؟" | |||
رفاعه خطاب به برخی از سپاهیان خود که مخالفت با سخن او کردند، گفت: | |||
{| | |||
|انا ابن شداد علی دین علی | |||
|من پسر شداد بر دین علی استوار هستم | |||
|- | |||
|لست لعثمان بن اروی <ref>اروی، نام مادر عثمان بوده است، داود الهامی، سیری در تاریخ تشیع.</ref> یفرلی | |||
|دوست عثمان پسر اروی نیستم | |||
|- | |||
|لاعطین الیوم فیمن یصطلی | |||
|امروز در این گرمای جنگ با مردان دیگر سخت می جنگم | |||
|- | |||
|بحر نار الحرب غیر موتلی | |||
|و هرگز در دفاع از حق کوتاهی نمی کنم | |||
|} | |||
رفاعه پس از خواندن این شعر حماسی به سپاه مختار پیوست و در نبرد با قاتلان [[حسین بن على (ع)|امام حسین (ع)]] به [[شهادت]] رسید<ref>ذهبی، تاریخ الاسلام، سالهای 60 تا 80، ص 50 - ایام العرب، ص 448.</ref>. | |||
== منبع == | == منبع == |