بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
اولین بار که از او سخن به میان میآید هنگام جنگ صفین است که در سپاه شام علیه امام علی (ع) میجنگد.<ref>-وقعه صفین، منقری، نصربن مزاحم، تحقیق عبدالسلام محمد هارون، قم : مکتبه آیت الله مرعشی نجفی، ۱۳۷۶شمسی.، ص۳۳۵. </ref> | اولین بار که از او سخن به میان میآید هنگام جنگ صفین است که در سپاه شام علیه امام علی (ع) میجنگد.<ref>-وقعه صفین، منقری، نصربن مزاحم، تحقیق عبدالسلام محمد هارون، قم : مکتبه آیت الله مرعشی نجفی، ۱۳۷۶شمسی.، ص۳۳۵. </ref> | ||
پس از واقعه کربلا و [[شهادت]] [[حسین بن على (ع)|امام حسین (ع)]] در کوفه میزیست. | پس از واقعه کربلا و [[شهادت]] [[حسین بن على (ع)|امام حسین (ع)]] در [[کوفه]] میزیست. | ||
==پس از مرگ یزید== | ==پس از مرگ یزید== | ||
پس از مرگ [[یزید]]، شرحبیل بن ذی الکلاع به حمص رفت. در جنگ ”مَرج راهط“ که بین شامیان به رهبری ضحاک بن قیس فهری که به نام عبدالله بن زبیر بر آنجا مسلط شده بود،<ref>- الطبقات الکبری، ابن سعد کاتب واقدی، محمد، چاپ احسان عباس، بیروت: دار صادر، ۱۴۰۵ قمری.، ج۵، ص۳۰؛ انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۶، ص۲۶۴؛ تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۵۳۱. </ref> با مروان بن حکم صورت گرفت، ضحاک از نعمان بن بشیر که در حمص بود، یاری طلبید و او شرحبیل را به یاریاش فرستاد.<ref>- البدایه و النهایه، ابنکثیر دمشقی، عمادالدین اسماعیلبن عمر، قاهره: 1932 میلادی. ، ج8، ص243. </ref> جنگ به پیروزی مروان و قتل ضحاک و تعداد زیادی از شامیان انجامید.<ref>- ر.ک : انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۶، ص۲۷۶،۲۷۲؛ تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۵۴۱،۵۳۹،۵۳۷،۵۳۴. </ref> پس از آن به مروان پیوست و در جنگ با توابین در کنار [[عبید الله بن زیاد|عبیدالله بن زیاد]] قرار گرفت. در این جنگ بین او و [[حصین بن نمیر تمیمی|حصین بن نمیر]] بر سر فرماندهی اختلاف و درگیری لفظی بهوجود آمد، اما بالاخره او سالار و فرمانده سواران عبیدالله شد و در جنگ دستش به خون شهدای توابین نیز آغشته شد.<ref>- رک : انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۶، ص۳۷۰؛ تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۵۹۷، ج۶، ص۸۸،۸۶؛ شذرات الذهب فی اخبار من الذهب، ابنعماد حنبلی، ابوالفلاح عبدالحیبن احمد، بیروت: دارالحیاء التراث العربی، ۱۴۰۶ قمری. فی اخبار من الذهب، ابنعماد حنبلی، ابوالفلاح عبدالحیبن احمد، بیروت: دارالحیاء التراث العربی، ۱۴۰۶ قمری. ، ج۱، ص۷۴؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری.، ج۴، ص۱۸۰-۱۸۱؛ تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ذهبی، محمدبن احمد، چاپ بشار عوّاد معروف، بیروت: ۱۴۲۴ قمری.، حوادث و وفیات ۶۱-۸۰ هجری، ص۱۷۹؛ البدایه و النهایه، ابنکثیر دمشقی، عمادالدین اسماعیلبن عمر، قاهره: ۱۹۳۲ میلادی. ، ج۸، ص۲۵۳. </ref> | پس از مرگ [[یزید]]، شرحبیل بن ذی الکلاع به حمص رفت. در جنگ ”مَرج راهط“ که بین شامیان به رهبری ضحاک بن قیس فهری که به نام عبدالله بن زبیر بر آنجا مسلط شده بود،<ref>- الطبقات الکبری، ابن سعد کاتب واقدی، محمد، چاپ احسان عباس، بیروت: دار صادر، ۱۴۰۵ قمری.، ج۵، ص۳۰؛ انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۶، ص۲۶۴؛ تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۵۳۱. </ref> با مروان بن حکم صورت گرفت، ضحاک از نعمان بن بشیر که در حمص بود، یاری طلبید و او شرحبیل را به یاریاش فرستاد.<ref>- البدایه و النهایه، ابنکثیر دمشقی، عمادالدین اسماعیلبن عمر، قاهره: 1932 میلادی. ، ج8، ص243. </ref> جنگ به پیروزی مروان و قتل ضحاک و تعداد زیادی از شامیان انجامید.<ref>- ر.ک : انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۶، ص۲۷۶،۲۷۲؛ تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۵۴۱،۵۳۹،۵۳۷،۵۳۴. </ref> پس از آن به مروان پیوست و در جنگ با توابین در کنار [[عبید الله بن زیاد|عبیدالله بن زیاد]] قرار گرفت. در این جنگ بین او و [[حصین بن نمیر تمیمی|حصین بن نمیر]] بر سر فرماندهی اختلاف و درگیری لفظی بهوجود آمد، اما بالاخره او سالار و فرمانده سواران عبیدالله شد و در جنگ دستش به خون شهدای توابین نیز آغشته شد.<ref>- رک : انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۶، ص۳۷۰؛ تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۵۹۷، ج۶، ص۸۸،۸۶؛ شذرات الذهب فی اخبار من الذهب، ابنعماد حنبلی، ابوالفلاح عبدالحیبن احمد، بیروت: دارالحیاء التراث العربی، ۱۴۰۶ قمری. فی اخبار من الذهب، ابنعماد حنبلی، ابوالفلاح عبدالحیبن احمد، بیروت: دارالحیاء التراث العربی، ۱۴۰۶ قمری. ، ج۱، ص۷۴؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری.، ج۴، ص۱۸۰-۱۸۱؛ تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ذهبی، محمدبن احمد، چاپ بشار عوّاد معروف، بیروت: ۱۴۲۴ قمری.، حوادث و وفیات ۶۱-۸۰ هجری، ص۱۷۹؛ البدایه و النهایه، ابنکثیر دمشقی، عمادالدین اسماعیلبن عمر، قاهره: ۱۹۳۲ میلادی. ، ج۸، ص۲۵۳. </ref> |