رقیه دختر امام علی(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (Rahdar صفحهٔ ام کلثوم را به رقیه دختر امام علی(ع) منتقل کرد: نام اصلی رقیه مکنی به ام کلثوم صغری)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''ام کلثوم''' دختر علی بن ابی طالب، که در واقعه [[عاشورا]] حضور داشت. وى در سال‌هاى آخر عمر پیامبر خدا(ص) به دنیا آمد. زنى با فضیلت، فصیح، سخنور و دانا بود. نامش را زینب صغرى هم گفته‌اند. وى در طول زندگى، شاهد شهادت مظلومانۀ عترت پیامبر بود.
{{جعبه زندگینامه
{{جعبه زندگینامه
| اندازه جعبه =
| اندازه جعبه =
| عنوان = ام کلثوم بنت علی بن ابیطالب
| عنوان = رقیه بنت علی بن ابیطالب
| نام = زینب صغری
| نام =  
| تصویر = سوریه قبرستان باب الصغیر-حرم ام کلثوم بنت علی ع و سکینه بنت حسین ع.jpg
| تصویر =  
| اندازه تصویر =180
| اندازه تصویر =
| عنوان تصویر =
| عنوان تصویر =
| زادروز =سال 6ق
| زادروز =
| مکان تولد =
| مکان تولد =
| تاریخ مرگ =
| تاریخ مرگ =
| آرامگاه = سوریه، قبرستان باب الصغیر
| آرامگاه =  
|عرض جغرافیایی محل دفن=
|عرض جغرافیایی محل دفن=
|طول جغرافیایی محل دفن=
|طول جغرافیایی محل دفن=
<!-- عرض جغرافیایی به درجه دقیقه و ثانیه و جهت پیش‌فرض شمال-->
 
|latd=|latm=|lats=|latNS=N
|latd=|latm=|lats=|latNS=N
<!-- طول جغرافیایی به درجه دقیقه و ثانیه و جهت پیش‌فرض غرب-->
<!-- طول جغرافیایی به درجه دقیقه و ثانیه و جهت پیش‌فرض غرب-->
خط ۵۲: خط ۵۱:
| وبگاه =
| وبگاه =
| پانویس =
| پانویس =
}}
}}'''رقیه''' دختر علی بن ابی طالب، در واقعه [[عاشورا]] حضور داشت و همراه کاروان اسرا از کربلا راهی شام شد.
 
== زندگینامه ==
رقیه مکنی به ام کلثوم صغری در سال‌هاى آخر عمر پیامبر خدا(ص) به دنیا آمد. مادرش صهباء مکنی به ام‌حبیب دختر ربیعه تغلبیه است. رقیه با پسر عمویش، [[مسلم بن عقیل]]، سفیر [[حسین بن على (ع)|امام حسین(ع)]] در [[کوفه]] ازدواج کرد و سه پسر به نامهای عبدالله، علی و محمد و دختری به نام حمیده از او متولد شد.<ref>المعارف، ص۲۰۴؛ انساب الاشراف، ج۲، ص ۳۲۸؛ اعلام الوری باعلام الهدی، ج۱، ص۳۹۷/</ref>


==حضور در کربلا==
==حضور در کربلا==
در سال ۶۱ هجرى نیز در رکاب سید الشهدا(ع) به [[کربلا]] آمد و پس از عاشورا، در مدّت اسارت نیز با سخنانش عترت رسول خدا را معرفى و ستم‌هاى حکّام را افشا مى‌کرد. از جمله وقتى کاروان اسیران را به کوفه وارد کردند، در جمع انبوه حاضران، امّ کلثوم به مردم دستور سکوت داد. چون نفس‌ها آرام گرفت و همه ساکت شدند به سخن پرداخت و کوفیان را به خاطر سستى در یارى امام حسین(ع) و آلودن دست به خون سید الشهدا(ع) ملامت کرد.
رقیه به همراه فرزندان و برادران خود در سال ۶۱ هجرى از مدینه به [[کربلا]] آمد و از ملتزمان رکاب امام حسین(ع) بود. دو فرزندش عبدالله و محمد با اینکه سیزده و چهارده سال بیشتر نداشتند، در رکاب دایی خود به شهادت رسیدند.<ref>المعارف، ص ۲۰۴؛ انساب الاشراف، ج۲، ص ۳۲۸؛ اعلام الورب باعلام الهدی، ج۱، ص ۳۹۷.</ref> 


آغاز خطبه‌اش چنین است:
ابن طاووس می‌گوید: چون [[حسین بن على (ع)|حسین(ع)]] وداع کرد، ام کلثوم ندا سرداد و گفت: یا ابا عبدالله! وای بر ما بعد از مصیبت از دست دادن شما. امام(ع) هم ام کلثوم، [[زینب (س)|زینب(س)]] و [[رباب]] را تسلی داد.<ref>ابن طاووس، لهوف، ص۸۲.</ref>


«یا اهلَ الکوفةِ! سوأة لَکُم، ما لَکُم خَذَلتُم حُسَیناً وَ قَتَلتُمُوهَ وَ أنتهبتُم أموالَهُ وَ وَرَثتُمَوهُ وَ سبیتُم نِسأه و نکبتُموهُ، فتبّا لکُم و سُحقاً! وَیلَکُم أ تَدَرونَ اىُّ دَواه دهتکُم...»<ref>''دایرة المعارف تشیّع.''</ref>
پس از عاشورا، در مدت اسارت نیز با سخنانش عترت رسول خدا را معرفى و ستم‌هاى حکام را افشا مى‌کرد. از جمله وقتى کاروان اسیران را به کوفه وارد کردند، در جمع انبوه حاضران، امّ کلثوم به مردم دستور سکوت داد. چون نفس‌ها آرام گرفت و همه ساکت شدند به سخن پرداخت و کوفیان را به خاطر سستى در یارى امام حسین(ع) و آلودن دست به خون سیدالشهدا(ع) ملامت کرد.


و صداى گریۀ همه برخاست و زنان صورت خراشیدند و موى کندند. هنگام ورود به شام نیز شمر را طلبید و از او خواست که آنان را از دروازه‌اى وارد کنند که اجتماع کمترى باشد و [[سرهاى شهدا]] را دورتر نگهدارند تا مردم به تماشاى آن‌ها پرداخته، کمتر به چهره اهل بیت پیامبر نگاه کنند. [[شمر بن ذی الجوشن|شمر]] دقیقا بر خلاف خواستۀ او عمل کرد و اسیران را از دروازۀ ساعات وارد [[دمشق]] کردند.<ref>''بحار الأنوار،ج ۴۵،ص ۱۱۲؛اعیان الشیعة،ج ۳،ص ۴۸۵.''</ref> در ایام حضور در دمشق نیز هرگز از بیان حقایق و افشاى جنایات امویان کوتاهى نکرد. پس از بازگشت اهل بیت به مدینه نیز، ام کلثوم از کسانى بود که گزارش این سفر خونین را به مردم مى‌داد. شعر معروف «مدینةُ جَدِّنا لا تَقَبَّلینا، فبِالحَسراتِ و الأحزانِ جِئنا» که هنگام ورود به مدینه خوانده شده از ام کلثوم است.<ref>''تمام شعر که ۳۸ بیت است در«عوالم»جلد امام حسین(ع)،ص ۴۲۳ آمده است.''</ref> البته بعضى معتقدند امّ کلثوم که دختر حضرت فاطمه(ع) بوده، در زمان امام مجتبى(ع) از دنیا رفت.
سید ابن طاووس خطبه مستقلی را برای ایشان بیان کرده که آغازش چنین است:
==واقعه [[عاشورا]] و حوادث پس از آن==


#ابن طاووس می‌گوید: چون [[حسین بن على (ع)|حسین(ع)]] وداع کرد، ام کلثوم ندا سرداد و گفت: یا ابا عبدالله! وای بر ما بعد از مصیبت از دست دادن شما. امام(ع) هم ام کلثوم، [[حضرت زینب(س)|زینب]](س) و [[رباب دختر امرؤ القیس|رباب]] را تسلی داد.<ref>ابن طاووس، لهوف، ص۸۲.</ref>
«یا اهلَ الکوفةِ! سوأة لَکُم، ما لَکُم خَذَلتُم حُسَیناً وَ قَتَلتُمُوهَ وَ أنتهبتُم أموالَهُ وَ وَرَثتُمَوهُ وَ سبیتُم نِسأه و نکبتُموهُ، فتبّا لکُم و سُحقاً! وَیلَکُم أ تَدَرونَ اىُّ دَواه دهتکُم...»
#در جریان اسارت، هنگامی که کوفیان برای اطفال غذا آوردند ام کلثوم فریاد زد و گفت:‌ای اهل [[کوفه]] صدقه بر ما(اهل بیت پیامبر) حرام است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۱۴.</ref>
#روایتی که به هنگام ورود کاروان اسرا به [[شام]]، ام کلثوم از [[شمر]] خواست که سرهای شهدا را از میان اسیران به سمتی ببرد که همه نگاه‌ها به آن طرف برود و نظاره به سوی آنان کمتر شود.<ref>ابن طاووس، لهوف، ص۱۷۴.</ref>


==زمان وفات و نحوه آن==
«ای اهل کوفه! بدا به حالتان، چه شد شما را که از یاری برادرم حسین(ع) دست شستید و او را کشتید و دست به تاراج اموالش گشوده، آنها را به ارث بردید و زنانش را اسیر کرده، به مصیبتش کشاندید، نابود باشید. وای بر شما! چه جنایتی را مرتکب شده، چه گناهی را بر دوش خود بار کرده، چه خون‌ها ریخته، چه زنان مکرمه را خرد کرده و اسیر نموده، چه جامگانی را از دختران به یغما بردید و چه اموالی را به غارت بردید؟ بهترین مردان بعد از پیامبر را کشتید. رحمت از دلهایتان رخت بربسته است. هان، حزب خدا غالب و حزب شیطان زیانکارند.»
[[پرونده:ضریح ام کلثوم.jpg|بندانگشتی|[[ضریح]] ام کلثوم]]
در باب زمان وفات ام کلثوم و چگونگی آن نیز اختلاف است.


#بسیاری از منابع، رحلت او و فرزندش زید را در یک زمان دانسته‌اند تا آن جا که نماز میت بر بدن هر دو با هم خوانده شد.<ref>زبیدی، تاج العروس، ج۱۵، ص۸۱۳.</ref>
و صداى گریۀ همه برخاست و زنان صورت خراشیدند و موى کندند.<ref>اللهوف، ص ۱۵۴-۱۵۶.</ref>  
#عده‌ای وفات آنان را حدود سال ۵۰ق و در زمان سلطنت [[معاویه]] می‌دانند.<ref>صفدی، الوافی بالوفیات، ج۱۵، ص۲۴؛ امین، اعیان الشیعه، ج۳، ص۴۸۵.</ref>
#برخی گفته‌اند: وفات آنان در زمان حکومت عبدالملک بن مروان(۷۳– ۸۶ق) بوده است.<ref>صنعانی، المصنف، ج۶، ص۱۶۴.</ref>
#مقریزی می‌نویسد: زمانی که همسر عون بن جعفر بود از دنیا رفت.<ref>مقریزی، امتاع الاسماع، ج۵، ص۳۷۰.</ref>
#ابن عبدالبر، وفات وی را در زمان امامت امام حسن(ع) ذکر می‌کند.<ref>ابن عبدالبر، استیعاب، ج۴، ص۱۹۵۶.</ref>
#ابن طیفور نیز قائل به وفات او پس از سال ۶۱ ق و واقعه کربلا شده است.<ref>ابن طیفور، بلاغات النساء، ص۲۳ و ۲۴.</ref>


==نحوه وفات==
در جریان اسارت، هنگامی که کوفیان برای اطفال غذا آوردند ام کلثوم فریاد زد و گفت:‌ای اهل [[کوفه]] صدقه بر ما(اهل بیت پیامبر) حرام است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۱۴.</ref>
درباره نحوه وفات هم آمده است که‌ام کلثوم و فرزندش زید بر اثر بیماری<ref>بغدادی، المنمق، ص۳۱۲.</ref> یا خورانیدن سم به آنان<ref>صنعانی، المصنف، ج۶، ص۱۶۴.</ref> از دنیا رفته‌اند.


==مدفن==
هنگام ورود به شام نیز [[شمر بن ذی الجوشن|شمر]] را طلبید و از او خواست که آنان را از دروازه‌اى وارد کنند که اجتماع کمترى باشد و [[سرهاى شهدا]] را دورتر نگهدارند تا مردم به تماشاى آن‌ها پرداخته، کمتر به چهره [[اهل بیت]] پیامبر نگاه کنند. [[شمر بن ذی الجوشن|شمر]] دقیقا بر خلاف خواستۀ او عمل کرد و اسیران را از [[دروازه ساعات|دروازۀ ساعات]] وارد [[دمشق]] کردند.<ref>''بحار الأنوار،ج ۴۵،ص ۱۱۲؛اعیان الشیعة،ج ۳،ص ۴۸۵.''</ref> در ایام حضور در دمشق نیز هرگز از بیان حقایق و افشاى جنایات [[بنی امیه|امویان]] کوتاهى نکرد. پس از بازگشت اهل بیت به مدینه نیز، ام کلثوم از کسانى بود که گزارش این سفر خونین را به مردم مى‌داد. شعر معروف «مدینةُ جَدِّنا لا تَقَبَّلینا، فبِالحَسراتِ و الأحزانِ جِئنا» که هنگام ورود به مدینه خوانده شده از ام کلثوم است.<ref>''تمام شعر که ۳۸ بیت است در«عوالم»جلد امام حسین(ع)،ص ۴۲۳ آمده است.''</ref>
عمادالدین طبری می‌گوید:
==زمان وفات و نحوه آن==
 
[[پرونده:ضریح ام کلثوم.jpg|بندانگشتی|[[ضریح]] ام کلثوم]]
:::''روایت است که‌ام کلثوم خواهر [[امام حسین]](ع) در [[شام]](سوریه) متوفی شد''.<ref>طبری، کامل بهایی، ج۲، ص۳۷۱.</ref>
در باب زمان وفات ام کلثوم و چگونگی آن و محل دفن نیز اختلاف است و گزارشی موثق در منابع تاریخی موجود نیست.
 
ابن بطوطه در سفرنامه‌اش می‌نویسد:
 
:::''در نزدیکی شهر شام و یک فرسخ مانده به آن، مزار ام کلثوم دختر علی بن ابی طالب(ع) از فاطمه است.''<ref>ابن بطوطه، الرحله، ج۱، ص۱۱۳.</ref>
 
یاقوت حموی هم می‌نویسد:
 
:::''قبر ام کلثوم در راویه دمشق است''.<ref>یاقوت، معجم البلدان، ج۳، ص۲۰.</ref>
 
ابن عساکر در این باره می‌گوید:
 
:::''این قبری که در راویه [[دمشق]] است مدفن ام کلثوم، دختر علی بن ابیطالب(ع) از فاطمه نیست... وی در مدینه درگذشت و در قبرستان بقیع مدفون گردید''.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۲، ص۳۰۹.</ref>
 
برخی نیز گفته‌اند که این قبر، مدفن زینب(س)، دختر علی(ع) و فاطمه(س) است که کنیه‌اش ام کلثوم است.<ref>البیطار، حلیة البشر، ج۲، ص۵۰.</ref>
==منابع==
==منابع==


*[http://fa.wikishia.net/view/%D8%A7%D9%85%E2%80%8C%DA%A9%D9%84%D8%AB%D9%88%D9%85_%D8%AF%D8%AE%D8%AA%D8%B1_%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA_%D8%B9%D9%84%DB%8C_(%D8%B9) دانشنامه مجازی مکتب اهل بیت]
*مرضیه محمدزاده، زنان ائمه معصومین علیهم السلام و زنان با ائمه معصومین عیلهم السلام، ص ۹۹-۱۰۱
*''[[فرهنگ عاشورا|فرهنگ عاشورا، جواد محدثی،قم، معارف، ج1، ص 59-60.]]''
*''[[فرهنگ عاشورا|فرهنگ عاشورا، جواد محدثی،قم، معارف، ج1، ص 59-60.]]''


خط ۱۱۳: خط ۹۰:
[[رده:خویشان امام حسین(ع)]]
[[رده:خویشان امام حسین(ع)]]
[[رده:اسیران کربلا]]
[[رده:اسیران کربلا]]
[[رده:فرزندان حضرت علی(ع)]]