تراژدی جهان اسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۷ آوریل ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۳: خط ۳۳:
}}
}}


'''تراژدی جهان اسلام''' کتابی است درباره عزاداری شیعیان ایران به روایت سفرنامه نویسان، مستشرقان و ایران‌شناسان به قلم [[محسن حسام مظاهری]].
'''تراژدی جهان اسلام''' کتابی درباره [[عزادارى|عزاداری]] شیعیان ایران به روایت سفرنامه نویسان، مستشرقان و ایران‌شناسان به قلم [[محسن حسام مظاهری]] است.
==هدف پژوهش==
==هدف پژوهش==
هدف پژوهش حاضر، گردآوری، بررسی و تدوین داده‌های تاریخی و تحلیلی درباره آیین عزاداری شیعه در ایران (از صفویه تا امروز) از خلال آثار سفرنامه‌نویسان، مستشرقان و ایران‌شناسان برای رسیدن به شناخت و فهمی حتی‌الامکان جامع و دقیق از روند پیدایش و تحول آیین مذکور است. به دلیل فقدان رویکرد تاریخ‌نگاری اجتماعی در بین ایرانیان تا دوره معاصر، سفرنامه‌ها و آثار توصیفی و تحلیلی مستشرقان و ایران‌شناسان، منابعی منحصر به فرد و ارزشمند در شناخت جامعه ایرانی خصوصا در قرن‌های دهم تا سیزدهم هجری محسوب می‌شوند. جایگاه «بیگانه» (غیر باورمندِ غیر بومی) موقعیت ممتازی برای پدیدآورندگان این آثار فراهم آورده بوود تا حیات روزمره و فرهنگ عمومی جامعه ایرانی را از بیرون و به مثابه «ابژه» ببینند و بشناسند و گزارش کنند. مشاهده آنان، بالقوه از سه حجاب «عادت»، «تکرار» و «تعلق» عاری بوده و در نتیجه می‌توانسته‌اند چیزی را ببینند که یک ایرانی شیعه در آن روزگار نمی‌توانسته است ببیند. (روشن است که این نتوانستن محصول جایگاه مشاهده‌گر است، نه یک ارزش‌گذاری ذاتی. همچنان که اگر جای این دو عوض می‌شد، نسبت مذکور نیز به صورت معکوس می‌توانست برقرار شود. برای مثال، توصیفات سفرنامه‌های ایرانیانی چون حاج سیاح، ناصرالدین شاه و عزالدوله از دیار فرنگ را می‌توان شاهد آورد.) این البته وجه مثبت منابع مذکور است. در عین حال، این منابع، یا حداقل بخش اعظم آن‌ها که توسط نویسندگان غربی پدید آمده‌اند، وجهی منفی نیز دارند که نباید از نظر دور داشت.
هدف پژوهش حاضر، گردآوری، بررسی و تدوین داده‌های تاریخی و تحلیلی درباره آیین عزاداری شیعه در ایران (از صفویه تا امروز) از خلال آثار سفرنامه‌نویسان، مستشرقان و ایران‌شناسان برای رسیدن به شناخت و فهمی حتی‌الامکان جامع و دقیق از روند پیدایش و تحول آیین مذکور است. به دلیل فقدان رویکرد تاریخ‌نگاری اجتماعی در بین ایرانیان تا دوره معاصر، سفرنامه‌ها و آثار توصیفی و تحلیلی مستشرقان و ایران‌شناسان، منابعی منحصر به فرد و ارزشمند در شناخت جامعه ایرانی خصوصا در قرن‌های دهم تا سیزدهم هجری محسوب می‌شوند. جایگاه «بیگانه» (غیر باورمندِ غیر بومی) موقعیت ممتازی برای پدیدآورندگان این آثار فراهم آورده بوود تا حیات روزمره و فرهنگ عمومی جامعه ایرانی را از بیرون و به مثابه «ابژه» ببینند و بشناسند و گزارش کنند. مشاهده آنان، بالقوه از سه حجاب «عادت»، «تکرار» و «تعلق» عاری بوده و در نتیجه می‌توانسته‌اند چیزی را ببینند که یک ایرانی شیعه در آن روزگار نمی‌توانسته است ببیند. (روشن است که این نتوانستن محصول جایگاه مشاهده‌گر است، نه یک ارزش‌گذاری ذاتی. همچنان که اگر جای این دو عوض می‌شد، نسبت مذکور نیز به صورت معکوس می‌توانست برقرار شود. برای مثال، توصیفات سفرنامه‌های ایرانیانی چون حاج سیاح، ناصرالدین شاه و عزالدوله از دیار فرنگ را می‌توان شاهد آورد.) این البته وجه مثبت منابع مذکور است. در عین حال، این منابع، یا حداقل بخش اعظم آن‌ها که توسط نویسندگان غربی پدید آمده‌اند، وجهی منفی نیز دارند که نباید از نظر دور داشت.
خط ۱۱۹: خط ۱۱۹:
*'''تحصیلات و شغل نویسندگان:'''
*'''تحصیلات و شغل نویسندگان:'''


این که سفرنامه‌نویس په تحصیلاتی داشته و با چه عنوان و سمتی به ایران آمده بوده، مثلا سفیر سیاسی بوده یا یک جهانگرد معمولی، بازرگان بوده یا محقق علمی یا میسیونر مذهبی و موارد دیگر بر کیفیت مشاهده و گزارش او اثرگذار بوده است. به عنوان مثال در گزارش‌های میسیونرهای مذهبی به جهت بالا بودن انگیزه و تعصب مسیحی معمولا سوگیری منفی مشهودی علیه آموزه‌ها و مراسم شیعیان دیده می‌شود؛ در مقایسه با گزارش محققان علمی که معمولا تعصب مذهبی کم‌تری بروز داده‌اند. گرچه در مجموع، بسیاری از گزارش‌ها خصوصا گزارش‌های تا اواخر قاجار واجد لایه‌ای از مستشرق‌مآبی هستند و موضع خود برتر بینی اروپایی در آن‌ها آشکار است (نظیر گزارش‌های دمورگان و فووریه). ولی در مقابل، کم نیستند سفرنامه نویسانی که همدلانه با شیعیان زبان به تعظیم واقعه عاشورا گشوده‌اند (نظیر گرترود بل) و حتی گاهی با شیفتگی از آیین عزاداری و تعزیه سخن رانده‌اند (نظیر بنجامین). تحصیلات و شغل از جهت انتخاب مکان مشاهده نیز بر گزارش‌های عزاداری اثرگذار بوده است. اغلب کسانی که با مأموریتی رسمی به ایران آمده‌اند، عزاداری‌های رسمی که توسط شاه و دربار برگزار می‌شده را روایت کرده‌اند. در حالی که مسافران معمولی، نوعی راوی عزاداری‌های مردمی بوده‌اند. (به عنوان نمونه گزارش‌های تاورنیه و اشترویس از عزاداری در دوره صفویه را با هم مقایسه کنید.)  
این که سفرنامه‌نویس په تحصیلاتی داشته و با چه عنوان و سمتی به ایران آمده بوده، مثلا سفیر سیاسی بوده یا یک جهانگرد معمولی، بازرگان بوده یا محقق علمی یا میسیونر مذهبی و موارد دیگر بر کیفیت مشاهده و گزارش او اثرگذار بوده است. به عنوان مثال در گزارش‌های میسیونرهای مذهبی به جهت بالا بودن انگیزه و تعصب مسیحی معمولا سوگیری منفی مشهودی علیه آموزه‌ها و مراسم شیعیان دیده می‌شود؛ در مقایسه با گزارش محققان علمی که معمولا تعصب مذهبی کم‌تری بروز داده‌اند. گرچه در مجموع، بسیاری از گزارش‌ها خصوصا گزارش‌های تا اواخر قاجار واجد لایه‌ای از مستشرق‌مآبی هستند و موضع خود برتر بینی اروپایی در آن‌ها آشکار است (نظیر گزارش‌های دمورگان و فووریه). ولی در مقابل، کم نیستند سفرنامه نویسانی که همدلانه با شیعیان زبان به تعظیم واقعه عاشورا گشوده‌اند (نظیر گرترود بل) و حتی گاهی با شیفتگی از آیین عزاداری و [[تعزیه]] سخن رانده‌اند (نظیر بنجامین). تحصیلات و شغل از جهت انتخاب مکان مشاهده نیز بر گزارش‌های عزاداری اثرگذار بوده است. اغلب کسانی که با مأموریتی رسمی به ایران آمده‌اند، عزاداری‌های رسمی که توسط شاه و دربار برگزار می‌شده را روایت کرده‌اند. در حالی که مسافران معمولی، نوعی راوی عزاداری‌های مردمی بوده‌اند. (به عنوان نمونه گزارش‌های تاورنیه و اشترویس از عزاداری در دوره صفویه را با هم مقایسه کنید.)  


*'''گستره ایران‌گردی نویسندگان:'''
*'''گستره ایران‌گردی نویسندگان:'''