۹٬۵۴۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
از دکتر شریعتی کتب بسیاری که بیشتر آنها حاصل سخنرانیهای اوست و تعدادی نیز ترجمه کتب نویسندگان خارجی است به چاپ رسیده است: | از دکتر شریعتی کتب بسیاری که بیشتر آنها حاصل سخنرانیهای اوست و تعدادی نیز ترجمه کتب نویسندگان خارجی است به چاپ رسیده است: | ||
«ابو ذر غفاری»، «اسلام شناسی»، «کویر»، «انسان و اسلام»، «میعاد با ابراهیم»، «امت و امامت»، «پدر، مادر ما متهمیم»، «فاطمه، فاطمه است»، «مذهب علیه مذهب»، «حسین وارث آدم»، | «ابو ذر غفاری»، «اسلام شناسی»، «کویر»، «انسان و اسلام»، «میعاد با ابراهیم»، «امت و امامت»، «پدر، مادر ما متهمیم»، «فاطمه، فاطمه است»، «مذهب علیه مذهب»، «حسین وارث آدم»، «[[شهادت]]»، «پس از شهادت» و ... | ||
و از آثار ترجمه شده وی: «فلسفه نیایش» از دکتر الکسیس کارل، «مغضوبین زمین» از فرانتس فانون، «سلمان پاک» از لویی ماسینیون | و از آثار ترجمه شده وی: «فلسفه نیایش» از دکتر الکسیس کارل، «مغضوبین زمین» از فرانتس فانون، «سلمان پاک» از لویی ماسینیون | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
ای | ای [[زینب (س)|زینب]]، ای زبان علی در کام! | ||
با ملت خویش حرف بزن! | با ملت خویش حرف بزن! | ||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
ای رسالت حسین بر دوش! | ای رسالت حسین بر دوش! | ||
ای که از کربلا میآیی و پیام شهیدان را، در میان هیاهوی همیشگی قدّارهبندان و جلادان، هم چنان به گوش تاریخ میرسانی، | ای که از [[کربلا]] میآیی و پیام شهیدان را، در میان هیاهوی همیشگی قدّارهبندان و جلادان، هم چنان به گوش تاریخ میرسانی، [[زینب (س)|زینب]]، با ما سخن بگو! مگو که بر شما چه گذشت! مگو که در آن صحرای سرخ چه دیدی! | ||
مگو که جنایت آن جا تا به کجا رسید! | مگو که جنایت آن جا تا به کجا رسید! | ||
خط ۱۹۷: | خط ۱۹۷: | ||
در این جهان هیچ کس نیست که همچون او بداند که: «چگونه باید مرد؟» دانشی که دشمن نیرومند او- که بر جهان حکومت میراند از آن محروم است و این است که قهرمان تنها، به پیروزی خویش بر انبوه سپاه خصم، این چنین مطمئن است و این چنین مصمم و بیتردید، به استقبال آمده است. | در این جهان هیچ کس نیست که همچون او بداند که: «چگونه باید مرد؟» دانشی که دشمن نیرومند او- که بر جهان حکومت میراند از آن محروم است و این است که قهرمان تنها، به پیروزی خویش بر انبوه سپاه خصم، این چنین مطمئن است و این چنین مصمم و بیتردید، به استقبال آمده است. | ||
آموزگار بزرگ «شهادت» اکنون برخاسته است تا به همهی آنها که جهاد را تنها در «توانستن» میفهمند و به همهی آنها که پیروزی بر خصم را تنها در «غلبه»، بیاموزد که: «شهادت» نه یک «باختن» که یک «انتخاب» است، انتخابی که در آن، مجاهد با قربانی کردن خویش، در آستانهی معبد آزادی و محراب عشق، پیروز میشود. و | آموزگار بزرگ «شهادت» اکنون برخاسته است تا به همهی آنها که جهاد را تنها در «توانستن» میفهمند و به همهی آنها که پیروزی بر خصم را تنها در «غلبه»، بیاموزد که: «شهادت» نه یک «باختن» که یک «انتخاب» است، انتخابی که در آن، مجاهد با قربانی کردن خویش، در آستانهی معبد آزادی و محراب عشق، پیروز میشود. و [[حسین]]، وارث آدم- که به بنی آدم زیستن داد- و وارث پیامبران بزرگ- که به انسان، «چگونه باید زیست» را آموختند- اکنون آمده است تا، در این روزگار، به فرزندان آدم، «چگونه باید مرد» را بیاموزد! [[حسین بن على (ع)|حسین]] آموخت که مرگ سپاه، سرنوشت شوم مردم زبونی است که به هر ننگی تن میدهند تا «زنده بمانند» چه، کسانی که گستاخی آن را ندارند که «شهادت» را انتخاب کنند، «مرگ» آنان را انتخاب خواهد کرد! | ||
کلمهی شهید بزرگترین بار معنی را برای آن چه که اکنون میخواهیم و میخواستم بگویم در بردارد. شهید در لغت، به معنای «حاضر»، «ناظر»، به معنای «گواه و گواهیدهنده» و «خبر دهندهی راستین و امین» و هم چنین به معنی «آگاه» و نیز به معنی «محسوس و مشهود»، «کسی که همهی چشمها به او است» و بالاخره به معنی «نمونه»، «الگو» و «سرمشق» است. | کلمهی شهید بزرگترین بار معنی را برای آن چه که اکنون میخواهیم و میخواستم بگویم در بردارد. شهید در لغت، به معنای «حاضر»، «ناظر»، به معنای «گواه و گواهیدهنده» و «خبر دهندهی راستین و امین» و هم چنین به معنی «آگاه» و نیز به معنی «محسوس و مشهود»، «کسی که همهی چشمها به او است» و بالاخره به معنی «نمونه»، «الگو» و «سرمشق» است. |