اسید بن ‌مالک حضرمی‌: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۸: خط ۱۸:
| دیگر فعالیت‌ها  =
| دیگر فعالیت‌ها  =
| منصب  =  
| منصب  =  
}}'''اسید بن ‌مالک حضرمی''' از کفار و سرسپردگان [[عبیدالله بن زیاد|عبیدالله‌ بن‌ زیاد]] و یکی از سربازان [[عمر بن سعد]] در کربلا بود. او علاوه بر اینکه در قتل عبدالله‏ بن [[مسلم بن عقیل|مسلم‌ بن عقیل]]<ref>- ر.ک : کتاب نسب قریش، ص۴۵؛ تاریخ خلیفه بن خیاط، ص۱۴۵؛ المعارف، ص۲۰۴؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۴۶۹؛ مقاتل الطالبیین، ص۹۲؛ رجال طوسی، ص۸۰؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۹۳؛ شرح الاخبار، ص۱۹۵؛ لباب الانساب و الالقاب و الاعقاب، ج۱، ص۳۳۹.</ref> و [[عبدالله بن عقیل بن‌ ابی‌ طالب (ع‌)|عبدالله ‏بن عقیل]]<ref>- الطبقات الکبری، ج۵، ص۴۷۷.</ref> دست داشت، لباس امام را هم ربود<ref>- انساب الاشراف، ج۳، ص۴۰۹. </ref> و از جمله ده نفری بود که‌ داوطلب‌ شد تا بر بدن مطهر [[امام حسین (ع)]] اسب بتازاند.<ref>- اللهوف، ص۱۲۱،۱۱۲؛ بحار الانوار، ج۴۵، ص۳۷۴،۶۰.</ref>
}}'''اسید بن ‌مالک حضرمی''' از کفار و سرسپردگان [[عبیدالله بن زیاد|عبیدالله‌ بن‌ زیاد]] و یکی از سربازان [[عمر بن سعد]] در کربلا بود.  
==زندگینامه==
==زندگینامه==
ابوعمرو زاهد او را ‌زنازاده‌ می‌داند.<ref>- اللهوف، ص۱۲۱،۱۱۲؛ بحار الانوار، ج۴۵، ص۳۷۴،۶۰.</ref>   
ابوعمرو زاهد او را ‌زنازاده‌ می‌داند.<ref>- اللهوف، ص۱۲۱،۱۱۲؛ بحار الانوار، ج۴۵، ص۳۷۴،۶۰.</ref>  بنا به قولی او همسر طَوْعَه‌ بود<ref>- ر.ک : تاریخ طبری، ج۵، ص۳۷۱؛ مقاتل الطالبیین، ص۱۰۴؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۳۱؛ تجارب الامم، ج۲، ص۵۰.</ref> که به مسلم‌ بن عقیل پناه داده بود و پسرش بلال‌ جریان را به عبدالرحمن ‌پسر محمد بن‌ اشعث‌ خبر داد. به این ترتیب عبیدالله به مخفی‌گاه مسلم پی برد.<ref>- ر.ک : انساب الاشراف، ج۲، ص۳۳۸؛ الاخبار الطوال، ص۲۴۰؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۳۵۰-۳۵۳؛ الفتوح، ج۵، ص۵۰؛ مقاتل الطالبیین، ص۱۰۴؛ تاریخ ابن خلدون، ج۳، ص۲۹. </ref>  در برخی منابع از او با نام اسید حضرمی یاد شده است.
بنا به قولی او همسر طَوْعَه‌ بود<ref>- ر.ک : تاریخ طبری، ج۵، ص۳۷۱؛ مقاتل الطالبیین، ص۱۰۴؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۳۱؛ تجارب الامم، ج۲، ص۵۰.</ref> که به مسلم‌ بن عقیل پناه داده بود و پسرش بلال‌ جریان را به عبدالرحمن ‌پسر محمد بن‌ اشعث‌ خبر داد. به این ترتیب عبیدالله به مخفی‌گاه مسلم پی برد.<ref>- ر.ک : انساب الاشراف، ج۲، ص۳۳۸؛ الاخبار الطوال، ص۲۴۰؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۳۵۰-۳۵۳؛ الفتوح، ج۵، ص۵۰؛ مقاتل الطالبیین، ص۱۰۴؛ تاریخ ابن خلدون، ج۳، ص۲۹. </ref>   
در برخی منابع از او با نام اسید حضرمی یاد شده است.
==نقش در واقعه کربلا==
==نقش در واقعه کربلا==
در منابع از چند نفر به صورت انفرادی (عمرو بن‌ صُبَیح‌ صیداوی‌، عامر بن صعصعه، اسید بن مالک و زید بن رقّاد)،<ref>- ر.ک : کتاب نسب قریش، ص۴۵؛ تاریخ خلیفه بن خیاط، ص۱۴۵؛ الطبقات الکبری، ج۵، ص۴۷۵؛ المعارف، ص۲۰۴؛ تاریخ طبری، ج5، ص۴۶۸؛ مقاتل الطالبیین، ص۹۲؛ رجال طوسی، ص۸۰؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۹۲؛ شرح الاخبار، ص۱۹۵؛ لباب الانساب و الالقاب و الاعقاب، ج۱، ص۳۳۹.</ref> و نیز از لشکر کوفه به‌طور دسته‌جمعی به عنوان قاتل عبدالله ‏بن مسلم‌ بن عقیل یاد شده است.  
در منابع از چند نفر به صورت انفرادی (عمرو بن‌ صُبَیح‌ صیداوی‌، [[عامر بن صعصعه]]، اسید بن مالک و [[زید بن‌ رقاد جنبی|زید بن رقّاد]])،<ref>- ر.ک : کتاب نسب قریش، ص۴۵؛ تاریخ خلیفه بن خیاط، ص۱۴۵؛ الطبقات الکبری، ج۵، ص۴۷۵؛ المعارف، ص۲۰۴؛ تاریخ طبری، ج5، ص۴۶۸؛ مقاتل الطالبیین، ص۹۲؛ رجال طوسی، ص۸۰؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۹۲؛ شرح الاخبار، ص۱۹۵؛ لباب الانساب و الالقاب و الاعقاب، ج۱، ص۳۳۹.</ref> و نیز از لشکر [[کوفه]] به‌طور دسته‌جمعی به عنوان قاتل [[عبدالله بن‌ مسلم بن عقیل|عبدالله ‏بن مسلم‌ بن عقیل]] یاد شده است. چند تن عضو جوخه تیرباران امام بودند یکی از آنان اسید بن ‌مالک حضرمی بود.
چند تن عضو جوخه تیرباران امام بودند یکی از آنان اسید بن ‌مالک حضرمی بود.
 
او علاوه بر اینکه در قتل [[عبدالله بن عقیل بن‌ ابی‌ طالب (ع‌)|عبدالله ‏بن عقیل]]<ref>- الطبقات الکبری، ج۵، ص۴۷۷.</ref> دست داشت، لباس امام حسین(ع) را هم ربود<ref>- انساب الاشراف، ج۳، ص۴۰۹. </ref> و از جمله ده نفری بود که‌ داوطلب‌ شد تا بر بدن مطهر [[امام حسین (ع)]] اسب بتازاند.<ref>- اللهوف، ص۱۲۱،۱۱۲؛ بحار الانوار، ج۴۵، ص۳۷۴،۶۰.</ref>
==گرفتن صله از عبیدالله‌ بن‌ زیاد‌==
==گرفتن صله از عبیدالله‌ بن‌ زیاد‌==
اسید بن‌ مالک به دلیل اینکه بر پیکر مقدس امام اسب تازانده بود، برای گرفتن صله از عبیدالله‌ بن‌ زیاد‌ در دارالاماره روبه‌روی عبیدالله‌ ایستاد و این‌ شعر را خواند:<ref name=":0">- اللهوف، ص۵۴.</ref>
اسید بن‌ مالک به دلیل اینکه بر پیکر مقدس امام اسب تازانده بود، برای گرفتن صله از [[عبید الله بن زیاد|عبیدالله‌ بن‌ زیاد‌]] در [[دار الاماره|دارالاماره]] روبه‌روی عبیدالله‌ ایستاد و این‌ شعر را خواند:<ref name=":0">- اللهوف، ص۵۴.</ref>


{{شعر}}
{{شعر}}
خط ۳۹: خط ۳۸:
ابن‌ زیاد فرمان‌ داد تا جایزه‌ ناچیزی‌ به‌ او بدهند.
ابن‌ زیاد فرمان‌ داد تا جایزه‌ ناچیزی‌ به‌ او بدهند.
==مرگ==
==مرگ==
مختار این گروه ده نفره را دستگیر کرد و دستور داد همه را به پشت بخوابانند و با میخ‌های آهنین دست و پایشان را به زمین بکوبند و دستور داد اسب‌هایی با نعل آهنین بر بدن‌های پلید آنان تاختند و آنقدر ادامه دادند تا به هلاکت رسیدند. سپس جسدهای آنان را سوزاندند.<ref name=":0" />
[[مختار ثقفى|مختار]] این گروه ده نفره را که بر پیکر امام اسب تاراندند  را دستگیر کرد و دستور داد همه را به پشت بخوابانند و با میخ‌های آهنین دست و پایشان را به زمین بکوبند و اسب‌هایی با نعل آهنین بر بدن‌های پلید آنان تاختند و آنقدر ادامه دادند تا به هلاکت رسیدند. سپس جسدهای آنان را سوزاندند.<ref name=":0" />
==منبع==
==منبع==


*دوزخیان جاوید، مرضیه محمدزاده، نشر بصیرت، ص ۲۶۱-۲۶۳.
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=2960823&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author دوزخیان جاوید، مرضیه محمدزاده، نشر بصیرت، ص ۲۶۱-۲۶۳.]


==پی نوشت==
==پی نوشت==