۹٬۵۴۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(سندی در مورد فلج بودن فرد پیدا نکردم فقط ویکی حسین بیان کرده بود) |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
}}'''کثیر بن شهاب'''، از عمال و سرسپردگان [[معاویه]]، [[یزید]]، [[زیاد بن ابیه]] و [[عبید الله بن زیاد|عبیدالله بن زیاد]] بود. او همراه نیروهای عبیدالله بن زیاد به رهبری [[عمر بن سعد]] به [[کربلا]] آمد و در جنگ با [[امام حسین(ع)]] شرکت کرد. | }}'''کثیر بن شهاب'''، از عمال و سرسپردگان [[معاویه]]، [[یزید]]، [[زیاد بن ابیه]] و [[عبید الله بن زیاد|عبیدالله بن زیاد]] بود. او همراه نیروهای عبیدالله بن زیاد به رهبری [[عمر بن سعد]] به [[کربلا]] آمد و در جنگ با [[امام حسین(ع)]] شرکت کرد. | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
کثیر بن شهاب بن حصین بن ذی الغصّة<ref>- به این علت جدش را ذی الغصّه مینامیدند که در گلویش غده و گرفتگی داشت. ر.ک : الطبقات الکبری، ابن سعد کاتب واقدی، محمد، چاپ احسان عباس، بیروت: دار صادر، ۱۴۰۵ قمری.، ج۶، ص۱۹۶. </ref> بن یزید بن شداد حارثی مذحجی، بزرگ و سالار قبیله مذحج در کوفه بود.<ref>- الطبقات الکبری، ابن سعد کاتب واقدی، محمد، چاپ احسان عباس، بیروت: دار صادر، ۱۴۰۵ قمری.، ج۶، ص۱۹۶. </ref> | کثیر بن شهاب بن حصین بن ذی الغصّة<ref>- به این علت جدش را ذی الغصّه مینامیدند که در گلویش غده و گرفتگی داشت. ر.ک : الطبقات الکبری، ابن سعد کاتب واقدی، محمد، چاپ احسان عباس، بیروت: دار صادر، ۱۴۰۵ قمری.، ج۶، ص۱۹۶. </ref> بن یزید بن شداد حارثی مذحجی، بزرگ و سالار قبیله مذحج در کوفه بود.<ref>- الطبقات الکبری، ابن سعد کاتب واقدی، محمد، چاپ احسان عباس، بیروت: دار صادر، ۱۴۰۵ قمری.، ج۶، ص۱۹۶. </ref> | ||
==در زمان خلافت عمر بن خطاب== | ==در زمان خلافت عمر بن خطاب== | ||
در زمان خلافت عمر بن خطاب در نبرد [[قادسیه]] شرکت داشت و گفته شده با نیزهای جالینوس را کشت، اما ابن کلبی معتقد است که زُهرة بن حُوَیه سعدی او را بکشت. بلاذری نیز این سخن را موثقتر میداند.<ref>- فتوح البلدان، بلاذری، احمد بن یحیی، به کوشش دخویه، لیدن: ۱۸۶۶ میلادی.، ص۲۵۵؛ اسد الغابه فی معرفةالصحابه، ابناثیر، عزّالدین علیبن احمدبن ابیالکرم، چاپ عادل احمد رفاهی، بیروت: ۱۴۱۷ قمری / ۱۹۶۶ میلادی.، ج۴، ص۱۵۹.</ref> چون عمر بن خطاب، مغیرة بن شعبه را عمارت [[کوفه]] داد، به جهت اینکه ری و بسیاری از ایران تابع عمارت کوفه بود، او کثیر بن شهاب را والی ری و دستبی کرد.<ref>- الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری.، ج۳، ص۴۸۴</ref> کثیر بن شهاب چون به ری رسید و مشاهده کرد اهل آنجا نقض فرمانبرداری کردهاند، با آنان جنگید تا اطاعت کردند و خراج و جزیه دادند.<ref>- فتوح البلدان، بلاذری، احمد بن یحیی، به کوشش دخویه، لیدن: ۱۸۶۶ میلادی.، ص۳۱۰.</ref> سپس قزوین را فتح کرد و از طرف عمر والی آنجا شد.<ref>- انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۵، ص۱۶۶؛ تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی، ج5، ص۳۷۵،۲۶۹؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری.، ج۳، ص۴۸۴؛ البدایه و النهایه، ابنکثیر دمشقی، عمادالدین اسماعیلبن عمر، قاهره: ۱۹۳۲ میلادی. ، ج۸، ص۵۱؛ تاریخ ابن خلدون، ج۳، ص۶.</ref> از آن به بعد، ولایت ری، دستبی و قزوین را داشت.<ref>- فتوح البلدان، بلاذری، احمد بن یحیی، به کوشش دخویه، لیدن: ۱۸۶۶ میلادی.، ص۳۰۱.</ref> چون معاویه به حکومت رسید، او نیز حکومت ری و دستبی را به کثیر داد.<ref>- الطبقات الکبری، ابن سعد کاتب واقدی، محمد، چاپ احسان عباس، بیروت: دار صادر، ۱۴۰۵ قمری.، ج۶، ص۱۹۶. </ref> زمانیکه زیاد بن ابیه بعد از مغیرة بن شعبه به عمارت کوفه رسید، کثیر را در مقام خود باقی نهاد.<ref>- انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۵، ص۱۶۶؛ تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی، ج۵، ص۲۶۹؛ تاریخ گزیده، ص۷۸۸.</ref> کثیر بن شهاب از پیروان عثمان بود و نسبت به امام علی(ع) کینه شدیدی داشت و سخنان ناسزا در حق آن حضرت میگفت و او را بر منبر بسیار لعن میکرد.<ref>- فتوح البلدان، بلاذری، احمد بن یحیی، به کوشش دخویه، لیدن: ۱۸۶۶ میلادی.، ص۳۰۱؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری.، ج۳، ص۴۱۳-۴۱۴.</ref> | در زمان خلافت عمر بن خطاب در نبرد [[قادسیه]] شرکت داشت و گفته شده با نیزهای جالینوس را کشت، اما ابن کلبی معتقد است که زُهرة بن حُوَیه سعدی او را بکشت. بلاذری نیز این سخن را موثقتر میداند.<ref>- فتوح البلدان، بلاذری، احمد بن یحیی، به کوشش دخویه، لیدن: ۱۸۶۶ میلادی.، ص۲۵۵؛ اسد الغابه فی معرفةالصحابه، ابناثیر، عزّالدین علیبن احمدبن ابیالکرم، چاپ عادل احمد رفاهی، بیروت: ۱۴۱۷ قمری / ۱۹۶۶ میلادی.، ج۴، ص۱۵۹.</ref> چون عمر بن خطاب، مغیرة بن شعبه را عمارت [[کوفه]] داد، به جهت اینکه ری و بسیاری از ایران تابع عمارت کوفه بود، او کثیر بن شهاب را والی ری و دستبی کرد.<ref>- الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری.، ج۳، ص۴۸۴</ref> کثیر بن شهاب چون به ری رسید و مشاهده کرد اهل آنجا نقض فرمانبرداری کردهاند، با آنان جنگید تا اطاعت کردند و خراج و جزیه دادند.<ref>- فتوح البلدان، بلاذری، احمد بن یحیی، به کوشش دخویه، لیدن: ۱۸۶۶ میلادی.، ص۳۱۰.</ref> سپس قزوین را فتح کرد و از طرف عمر والی آنجا شد.<ref>- انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۵، ص۱۶۶؛ تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی، ج5، ص۳۷۵،۲۶۹؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری.، ج۳، ص۴۸۴؛ البدایه و النهایه، ابنکثیر دمشقی، عمادالدین اسماعیلبن عمر، قاهره: ۱۹۳۲ میلادی. ، ج۸، ص۵۱؛ تاریخ ابن خلدون، ج۳، ص۶.</ref> از آن به بعد، ولایت ری، دستبی و قزوین را داشت.<ref>- فتوح البلدان، بلاذری، احمد بن یحیی، به کوشش دخویه، لیدن: ۱۸۶۶ میلادی.، ص۳۰۱.</ref> چون معاویه به حکومت رسید، او نیز حکومت ری و دستبی را به کثیر داد.<ref>- الطبقات الکبری، ابن سعد کاتب واقدی، محمد، چاپ احسان عباس، بیروت: دار صادر، ۱۴۰۵ قمری.، ج۶، ص۱۹۶. </ref> زمانیکه زیاد بن ابیه بعد از مغیرة بن شعبه به عمارت کوفه رسید، کثیر را در مقام خود باقی نهاد.<ref>- انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۵، ص۱۶۶؛ تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی، ج۵، ص۲۶۹؛ تاریخ گزیده، ص۷۸۸.</ref> کثیر بن شهاب از پیروان عثمان بود و نسبت به امام علی(ع) کینه شدیدی داشت و سخنان ناسزا در حق آن حضرت میگفت و او را بر منبر بسیار لعن میکرد.<ref>- فتوح البلدان، بلاذری، احمد بن یحیی، به کوشش دخویه، لیدن: ۱۸۶۶ میلادی.، ص۳۰۱؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری.، ج۳، ص۴۱۳-۴۱۴.</ref> | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
==منبع== | ==منبع== | ||
* [http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=2960823&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author مرضیه محمدزاده، دوزخیان جاوید، نشر بصیرت، ص ۲۱۳-۲۱۷.] | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=2960823&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author مرضیه محمدزاده، دوزخیان جاوید، نشر بصیرت، ص ۲۱۳-۲۱۷.] | ||
==پی نوشت== | ==پی نوشت== |