checkuser
۲٬۳۶۳
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «همیشه یکى از سندهاى قابل اعتماد و رسمى«نامه»بوده است.مکاتبات ادارى، رسمى و س...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''نامه''' یکى از سندهاى قابل اعتماد و رسمى از زمانهای قدیم بوده است. | |||
نامههایى که در | == نامه های قبل از عاشورا == | ||
مکاتبات ادارى، رسمى و سیاسى و عزل و نصبها و فرمانها و درخواستها به صورت نامه(و اصطلاحا کتاب) در نهضت کربلا و قبل و بعد از عاشورا هم به چشم مىخورد.<ref>مجموعۀ نامههاى ائمه«ع»در کتاب دو جلدى«معادن الحکمة»از محمد بن فیض کاشانى گرد آمده است.نامههاى سید الشهدا را نیز از جمله در«موسوعة کلمات الامام الحسین»ملاحظه کنید.</ref> چه نامههایى که سیدالشهدا(ع) به معاویه نوشت و نسبت به کشتن [[حجر بن عدی|حجر بن عدى]] و یارانش اعتراض کرد،و چه آنچه به علما نگاشت و چه آنچه در جریان نهضت عاشورا، به بستگان خود و کوفیان، بصریان، یاران و نمایندگان خویش نوشت، حتى آنچه که به صورت وصیتنامۀ کتبى آن حضرت به محمد حنفیّه ثبت است (لم اخرج اشرا...) از این دست است. نامههایى را هم بزرگان شیعه و هواداران آن امام، از بصره و بویژه کوفه به آن حضرت نوشتند و او را به آمدن به آن پایگاه شیعى دعوت کردند و قول هر گونه مساعدت و یارى دادند.سیدالشهدا نیز در پى آن دعوتنامهها، نمایندۀ خویش، [[مسلم بن عقیل]] را به کوفه فرستاد، باز همراه وى نامهاى به شیعیان نوشت.<ref>سفینة البحار،ج ۲،ص ۴۶۷.</ref> | |||
نامههایى که در مدّت اقامت امام حسین«ع»در مکّه، از کوفه براى آن حضرت فرستادند و دعوت به کوفه کردند، بسیار بود. تا حدود 12 هزار نامه و بیشتر هم گفتهاند. | |||
نامهها برخى بصورت فردى بود،برخى بصورت گروهى و با امضاهاى بیشمار.نامههاى سیدالشهدا(ع) به آنان نیز اغلب، پاسخ به آن دعوتها یا فراخوانى به یارى و مبارزه بود و محتواى دعوت عاشورایى امام را در بر داشت.علّت آنکه نامههاى دعوت، اغلب از کوفه بود، آن بود که کوفیان دل خوشى از معاویه نداشتند و هوادار اهل بیت بودند. پس از مرگ او، تصمیم به خلع یزید از خلافت و مبارزه با او گرفتند.نامههایشان هم در پى همین هدف و با مضمونى انتقادآمیز از حکومت امویان و اعلام هوادارى نسبت به سیدالشهدا(ع) و دعوت به آمدن و قبول رهبرى و قول نصرت و یارى و چشم به راه مقدم او بودن بود. نامههایى هم میان امام و برخى از شیعیان در بصره رد و بدل شد. آخرین نامهاى که از کوفیان به دست امام رسید، این متن را داشت:«عجّل للقدوم یا بن رسول اللّه، فانّ لک بالکوفة مائة الف سیف فلا تتأخّر» <ref>حیاة الامام الحسین،ج ۲،ص ۳۳۵.</ref> اى پسر پیامبر!هر چه زودتر بیا! در کوفه صد هزار شمشیر در اختیار توست، دیر مکن! | |||
در مسیر راه کوفه، وقتى سپاه حرّ، راه را بر امام گرفت، حضرت به انبوه نامههاى دعوت استناد کرد و حرّ از آنها اظهار بىاطّلاعى مىکرد. | |||
== اشاره به نامه کوفیان در خطبه عاشورا == | |||
روز عاشورا هم امام در یکى از خطبههاى اتمام حجّت خویش، کسانى همچون [[شبث بن ربعى]]، [[حجّار بن ابجر]]، [[قیس بن اشعث]]، [[یزید بن حارث بن رویم شیبانی|یزید بن حارث]] و...را مخاطب قرار دارد که...مگر به من ننوشتید که میوهها رسیده و همه جا سرسبز است و آماده، زود بشتاب و به سوى سپاهى سازمان یافته بیا؟... <ref>کامل،ابن اثیر،ج۲،ص۵۶۲،اعیان الشیعة،ج ۱،ص ۶۰۲.</ref> | |||
== منبع == | |||
* [http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=654837&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج۱، ص ۴۴۴-۴۴۵.] | |||
== پینوشت == | |||
<references /> |