checkuser
۲٬۳۶۳
ویرایش
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
آقا محمد عاشق اصفهانی از شعرای قرن دوازدهم هجری | '''آقا محمد عاشق اصفهانی''' از شعرای قرن دوازدهم هجری است. | ||
عاشق | == زندگینامه == | ||
عاشق اصفهانی در سال 1111 ه ق. در اصفهان در بحبوحه وقایع و مصائب در اصفهان مصادف با اوایل سلطنت شاه سلطان حسین صفوی متولد شد. او با پیشه خیاطی روزگار میگذرانید و به قناعت و دیگر صفات نیک شهرت داشته است. | |||
عاشق در اوان جوانی شروع به شعر و شاعری نمود که مصادف بود با حملهی افاغنه، قتل و غارت و کشمکشهای داخلی ایران. این دوران مردم ایران هیچگاه شب، خواب راحت و روز، آسایشی نداشتند و خیلی تسلّط روحی میخواست که با تمام این بدبختیها اشخاصی بتوانند گرد دانش و ادب و ادبیات بگردند. پس از انقراض سلسلهی صفویه و ظهور سلسلهی افشاریه و روح جهانگیری نادر شاه افشار که تقریبا تمام مدّت سلطنتش صرف جهانگشایی و استقرار امنیّت بود هیچگاه مشوّق دانش و دانشمندان و هنرمندان نبود، و بعد از قتل نادر شاه افشار هم به علت ملوک الطوایفی و تشکیل دولت جدید «زندیه» در اغلب نقاط کشور جنگ و کشمکش بود و سلاطین این چند سلسله، فرصتی نداشتند که فضلا و بزرگان علم و دانش را در نقطهای تمرکز داده و یا تشویقی از آنان بنمایند و در توسعهی فرهنگ و ادب کوششی روا دارند و وضع عهد صفوی را رونق دهند. اما اهل ادب خود مجمع تشکیل میدادند تا آثار علمی و ادبی و هنری را به معرض استفاده عموم بگذارند. | |||
عاشق | عاشق نیز با شاعران هم عصر خود در اصفهان چون آذر بیگدلی، هاتف اصفهانی و صباحی کاشانی انجمن شعری داشته و به احتمال، ریاست آن نیز بر عهدهی او بوده است. در آن زمان سعی به بازگشت به سبک عراقی بود زیرا از ابتدای تسلّط مغول در ایران شعرا سبک ساده عراقی را رها کرده و سبک هندی، اختیار نموده بودند. شعرای پیشگام در این مرحله از اهمّیتی ویژه برخوردارند، که عاشق اصفهانی از جملهی این شاعران است، که اشعارش حاکی از روانی و سلاست بیان و سلامت گفتار میباشد و این خود خدمتی در راه اصلاح شعر فارسی بوده است. به تبعیّت از این انجمن و بازگشت شعرا به سبک عراقی، عدهای از نویسندگان بزرگ زمان شیوهی معمول نثر فارسی که آن هم دچار انحطاط شده بود را کنار گذاشتند و تحوّلی در نثر فارسی پدید آوردند و سادهنویسی را رواج دادند. بهر حال او شاعری است که رنج عشق و حرمان را چشیده و همواره سوز و گداز خود را با الفاظی ساده بیان میکند و به همین دلیل تخلّص خود را صادقانه «عاشق» اختیار کرده است. | ||
عاشق اساسا شغل خود را شاعری قرار نداد، و از این راه ابدا تحصیل معاش ننمود و با شغل خیّاطی امرار معاش میکرد. وی و همچنین گوشهی انزوا را اختیار کرده و با نهایت فقر و کمال استغنا به سر میبرده است. وفات او به سال 1181 ه. ق. در سن هفتاد سالگی در زادگاهش بود. <ref>مجمع الفصحاء؛ ج 2، ص 346. الذریعه؛ ج 9، ص 672. آتشکدهی آذر؛ ص 404. مقدمه دیوان عاشق اصفهانی با تخلیص.</ref> | |||
== آثار == | |||
آقا محمد از طرفداران رستاخیز ادبی و مخالف سبک شعر (فارسی- هندی) بود. این سبک در زمان سلاطین مغول در ایران معمول گردیده بود. شیوه شاعران قدیم خراسان و عراق را تجدید کرد (یعنی بازگشت به سبک سعدی و حافظ) و بر این قالب شعر میسرود. اشعارش در شیوهی غزلسرایی طرزی دلپسند دارد زیرا فن اصلی او غزلسرایی است و در غزلهایش بیشتر مضامین عاشقانه دیده میشود. | |||
دیوان شعر او شامل قصاید، غزلیات، قطعات و رباعیات میباشد. مضامین رباعیات او به رباعیات خیّام نزدیک است. | |||
== اشعار == | |||
=== ترکیببند 1 === | |||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| امروز روز تعزیهی آل مصطفی است|امروز روز ماتم سلطان کربلاست }} | {{ب| امروز روز تعزیهی آل مصطفی است|امروز روز ماتم سلطان کربلاست }} | ||
خط ۳۶: | خط ۴۲: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
=== ترکیب بند 2 === | |||
{{شعر}} | |||
{{ب| آن روز گشت خون دلِ ما به ما حلال|کالود چرخ پنجه به خون نبیّ و آل }} | {{ب| آن روز گشت خون دلِ ما به ما حلال|کالود چرخ پنجه به خون نبیّ و آل }} | ||
خط ۶۱: | خط ۶۷: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
=== ترکیب بند 3 === | |||
{{شعر}} | {{شعر}}{{ب| نور دو چشم فاطمه و بوتراب کو؟|تاریک گشت هر دو جهان، آفتاب کو؟ }} | ||
{{ب| نور دو چشم فاطمه و بوتراب کو؟|تاریک گشت هر دو جهان، آفتاب کو؟ }} | |||
{{ب| مهمان کربلا که به غیر از سنان و تیغ|او را به حلقِ تشنه نکردند آب کو؟ }} | {{ب| مهمان کربلا که به غیر از سنان و تیغ|او را به حلقِ تشنه نکردند آب کو؟ }} | ||
خط ۸۶: | خط ۸۹: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
=== ترکیب بند 4 === | |||
{{شعر}} | {{شعر}}{{ب| رخسارهای که بود به خوبی مه تمام|پوشیده کرد معرکهاش در ته غمام }} | ||
{{ب| رخسارهای که بود به خوبی مه تمام|پوشیده کرد معرکهاش در ته غمام }} | |||
{{ب| موئی که شانه میزدش از پنجه مصطفی|صد حلقه حلقهاش به ته خاک همچو دام }} | {{ب| موئی که شانه میزدش از پنجه مصطفی|صد حلقه حلقهاش به ته خاک همچو دام }} | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۱: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
=== ترکیب بند 5 === | |||
{{شعر}} | {{شعر}}{{ب| در کربلا زدند چون آل نبی قدم|صد شعله زد ز سینهی کرّوبیان علَم }} | ||
{{ب| در کربلا زدند چون آل نبی قدم|صد شعله زد ز سینهی کرّوبیان علَم }} | |||
{{ب| آن ظلم شد بپای که لرزید آفتاب|از باد آه سرد درین نیلگون خِیَم }} | {{ب| آن ظلم شد بپای که لرزید آفتاب|از باد آه سرد درین نیلگون خِیَم }} | ||
خط ۱۳۶: | خط ۱۳۳: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
=== ترکیب بند 6 === | |||
{{شعر}} | {{شعر}}{{ب| در خون کشیده پیکر «دارای دین» ببین|از تن جدا فتاده سر نازنین ببین }} | ||
{{ب| در خون کشیده پیکر «دارای دین» ببین|از تن جدا فتاده سر نازنین ببین }} | |||
{{ب| شهباز عرش را به هوای دیار قدس|در خون خویش بال فشان بر زمین ببین }} | {{ب| شهباز عرش را به هوای دیار قدس|در خون خویش بال فشان بر زمین ببین }} | ||
خط ۱۶۱: | خط ۱۵۵: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
=== ترکیب بند 7 === | |||
{{شعر}} | {{شعر}}{{ب| تابنده اختر فلک هشت و چار <ref>فلک هشت و چار: آسمانی که بروج دوازدهگانه در آن قرار گرفته، و در اینجا کنایه از ائمه اطهار (علیهم السّلام) است، که دوازده نفرند. و امام حسین (علیه السّلام) اختر تابنده و درخشان این فلک است.</ref> حیف|آن نور هر دو دیدهی زهرا، هزار حیف }} | ||
{{ب| تابنده اختر فلک هشت و چار <ref>فلک هشت و چار: آسمانی که بروج دوازدهگانه در آن قرار گرفته، و در اینجا کنایه از ائمه اطهار (علیهم السّلام) است، که دوازده نفرند. و امام حسین (علیه السّلام) اختر تابنده و درخشان این فلک است.</ref> حیف|آن نور هر دو دیدهی زهرا، هزار حیف }} | |||
{{ب| از روی زین به خاک در افتاد عاقبت|نور دو دیدهی شه دُلدُل سوار، <ref>دلدل: خارپشت بزرگ، موضوع مهم و امر عظیم. و نام استری که مقوقس امیر مصر، به پیامبر اکرم هدیه کرد و امیر المؤمنین بر آن سوار میشد.</ref> حیف }} | {{ب| از روی زین به خاک در افتاد عاقبت|نور دو دیدهی شه دُلدُل سوار، <ref>دلدل: خارپشت بزرگ، موضوع مهم و امر عظیم. و نام استری که مقوقس امیر مصر، به پیامبر اکرم هدیه کرد و امیر المؤمنین بر آن سوار میشد.</ref> حیف }} | ||
خط ۱۸۶: | خط ۱۷۷: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
=== ترکیب بند 8 === | |||
{{شعر}} | {{شعر}}{{ب| رفت از میانه پادشه انس و جان، دریغ|بر باد رفت حاصل کون و مکان، دریغ }} | ||
{{ب| رفت از میانه پادشه انس و جان، دریغ|بر باد رفت حاصل کون و مکان، دریغ }} | |||
{{ب| در گلشنی که داشت تماشا عنان خویش|از مطلق العنانیِ باد خزان، دریغ <ref>در گلشن اهل بیت پیامبر علیهم السّلام که تماشا، به احترام، عنان و زمام خود را نگاه میداشت، اینک باد خزانی، عنان رها کرده و گلها را به خاک میاندازد. در این بیت، «تماشا»، برای مبالغه، به جای «تماشا کننده» به کار رفته است.</ref> }} | {{ب| در گلشنی که داشت تماشا عنان خویش|از مطلق العنانیِ باد خزان، دریغ <ref>در گلشن اهل بیت پیامبر علیهم السّلام که تماشا، به احترام، عنان و زمام خود را نگاه میداشت، اینک باد خزانی، عنان رها کرده و گلها را به خاک میاندازد. در این بیت، «تماشا»، برای مبالغه، به جای «تماشا کننده» به کار رفته است.</ref> }} | ||
خط ۲۱۱: | خط ۱۹۹: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
=== ترکیب بند 9 === | |||
{{شعر}} | {{شعر}}{{ب| وقت است ماند از حرکت چرخ کج مدار|وین دود محو گردد و بنشیند این غبار }} | ||
{{ب| وقت است ماند از حرکت چرخ کج مدار|وین دود محو گردد و بنشیند این غبار }} | |||
{{ب| خیزد ز نفخ صور یکی تند باد صعب|کاین خیمهها نگون شود از وی جبابوار }} | {{ب| خیزد ز نفخ صور یکی تند باد صعب|کاین خیمهها نگون شود از وی جبابوار }} | ||
خط ۲۳۶: | خط ۲۲۱: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
=== ترکیب بند 10 === | |||
{{شعر}} | {{شعر}}{{ب| گیرند اگر حساب تو در فتنه و فساد|دوزخ کم است بهر تو ای زادهی زیاد }} | ||
{{ب| گیرند اگر حساب تو در فتنه و فساد|دوزخ کم است بهر تو ای زادهی زیاد }} | |||
{{ب| جوری نکردهای تو که هرگز رود ز دل|کاری نکردهای تو که هرگز رود ز یاد }} | {{ب| جوری نکردهای تو که هرگز رود ز دل|کاری نکردهای تو که هرگز رود ز یاد }} | ||
خط ۲۶۲: | خط ۲۴۴: | ||
{{شعر}} | === ترکیب بند 11 === | ||
{{شعر}}{{ب| هرکس ز پای تا سرِ این داستان گذشت|از جان خویش سیر شد و از جهان گذشت }} | |||
{{ب| هرکس ز پای تا سرِ این داستان گذشت|از جان خویش سیر شد و از جهان گذشت }} | |||
{{ب| این قصّهکش تمام شنیدن نمیتوان|آیا به خاندان نبوت چه سان گذشت }} | {{ب| این قصّهکش تمام شنیدن نمیتوان|آیا به خاندان نبوت چه سان گذشت }} | ||
خط ۲۸۶: | خط ۲۶۶: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
=== ترکیب بند 12 === | |||
{{شعر}} | {{شعر}}{{ب| ای دل جهان ز گریه چو دریای خون نگر|دیدی درون سینهی ما را برون نگر }} | ||
{{ب| ای دل جهان ز گریه چو دریای خون نگر|دیدی درون سینهی ما را برون نگر }} | |||
{{ب| بشکاف سینهی من و بنگر که حال چیست|گاهی برون نظر کن و گاهی درون نگر }} | {{ب| بشکاف سینهی من و بنگر که حال چیست|گاهی برون نظر کن و گاهی درون نگر }} | ||
خط ۳۱۰: | خط ۲۸۷: | ||
{{ب| در این عزا به حلقهی هر جمع گریه کن|بنشین به حلقه حلقه و چون شمع گریه کن <ref> دیوان عاشق اصفهانی؛ ص 495- 500.</ref> }} | {{ب| در این عزا به حلقهی هر جمع گریه کن|بنشین به حلقه حلقه و چون شمع گریه کن <ref> دیوان عاشق اصفهانی؛ ص 495- 500.</ref> }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج 2، ص: 838-843. | * دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج 2، ص: 838-843. | ||
==پی نوشت== | ==پی نوشت== | ||
خط ۳۲۲: | خط ۲۹۸: | ||
[[رده:شاعران فارسی زبان]] | [[رده:شاعران فارسی زبان]] | ||
[[رده:شاعران متقدم]] | [[رده:شاعران متقدم]] | ||
<references /> |