۳٬۴۸۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴: | خط ۴: | ||
عاشورا و واقعۀ کربلا خاستگاه زیباییها و الهامات برای ایرانیان شیعه در آفرینش هنرهای تجسمی و نمایشی بوده است. تأثیر فرهنگ عاشورا را میتوان در همۀ زوایای رفتارهای زندگیِ ادبی، هنری، اجتماعی و سیاسی مردم ایران و همۀ حوزههای تفکرات علمی-هنری، علمی-فرهنگی و دانشی-فناوری این جامعه مشاهده کرد. مجموعهای مراسم آیینی بر محور واقعۀ عاشورا پدید آمده که تاریخ فرهنگ مذهبی شیعیان ایران و جهان را با ارزشهایی معنوی انسجام بخشیده است. | عاشورا و واقعۀ کربلا خاستگاه زیباییها و الهامات برای ایرانیان شیعه در آفرینش هنرهای تجسمی و نمایشی بوده است. تأثیر فرهنگ عاشورا را میتوان در همۀ زوایای رفتارهای زندگیِ ادبی، هنری، اجتماعی و سیاسی مردم ایران و همۀ حوزههای تفکرات علمی-هنری، علمی-فرهنگی و دانشی-فناوری این جامعه مشاهده کرد. مجموعهای مراسم آیینی بر محور واقعۀ عاشورا پدید آمده که تاریخ فرهنگ مذهبی شیعیان ایران و جهان را با ارزشهایی معنوی انسجام بخشیده است. | ||
روح تراژدی در ادبیات مذهبی ایران بر بنیاد فرهنگ عاشورا و وقایع تاریخی کربلا در 61ق/680م، و نبرد دلیرانه و شهادت مظلومانۀ امام حسین(ع) نهاده شده، و به صورت تعزیه خوانی یا شبیه خوانی، شکلی ویژه از نمایش یا درام مذهبی، تجلی کرده است (بلوکباشی، تعزیه خوانی، حدیث...، 17). | روح تراژدی در ادبیات مذهبی ایران بر بنیاد فرهنگ عاشورا و وقایع تاریخی کربلا در 61ق/ 680م، و نبرد دلیرانه و شهادت مظلومانۀ امام حسین (ع) نهاده شده، و به صورت تعزیه خوانی یا شبیه خوانی، شکلی ویژه از نمایش یا درام مذهبی، تجلی کرده است (بلوکباشی، تعزیه خوانی، حدیث...، 17). | ||
در ساخت و ترکیب اجرایی نمایش آیینی تعزیه خوانی و صورت بیانی و | در ساخت و ترکیب اجرایی نمایش آیینی تعزیه خوانی و صورت بیانی و داستان گزاری وقایع تعزیه، عاملهای فرهنگی دیگری تأثیر داشتهاند. سنت نمایش واقعۀ «مصائب میترا» در میان ایرانیان مهر پرست، سرگذشت غمافزای زریر در حماسۀ «یادگار زریران» و برگزاری آیین «سیاوشان» یا مراسم سوگواری سالمرگ سیاوش در جامعۀ بخارا (برای تفصیل موضوع، نک: رضوانی، 167؛ یارشاطر، 89؛ نیز نک: بلوکباشی، «فراز...»، 5، تعزیه خوانی، حدیث، 42) و مراسم عزاداری هرسالۀ مردم در سالگرد واقعۀ کشته شدن رهبر مذهبی مغان، اسمردیس (بردیای دروغین) به دست داریوش هخامنشی (بنجامین، 376) به احتمال فراوان از رفتارها و آیینهای قدسیانهای بودهاند که در شکل دادن و اجرای نمایش آیینی تعزیه خوانی و نشان دادن مصائب قدیسان شیعه نقش مهم داشتهاند. | ||
همان گونه که یونانیان از نمایش آیینی نیایش و بزرگداشت دیونیوس یاباکوس، خدای تاکستانها و باروری و شور و جذبۀ عارفانه، در ساختن نمایشهای کلاسیک تراژدی و کمدی خود بهره بردند، ایرانیان شیعه نیز در پدید آوردن شبیه خوانی و نمایش واقعههای مذهبی و حدیث مصائب رهبران دینی به سنت نمایشهای آیینی نیاکان خود چشم داشته، و از شیوۀ اجرای مناسک و آیینهای کهن و پارهای از عناصر اسطورهای و حماسی سازندۀ نمایشهای آیینی استفاده کردهاند (بلوکباشی، «فراز»، همانجا). به نوشتۀ سعید ابوالنقه، نویسندۀ مصری، ایرانیان با پیش زمینۀ هنر تئاتر که در جامعهشان داشتند، توانستند از شهادت امام حسین(ع) و اصحابش درامهای مذهبی بیافرینند، در صورتی که عربها هیچگاه به این اندیشه نیفتادند که از این وقایع -که در جامعۀ آنها روی داده- بهره بگیرند، زیرا در میانشان هنر نمایش، سنت نبوده است (ص 68-69). با دیدن تعزیه، به نظر بنجامین (ص 389)، میتوان منظرهای از نمایشنامههای درام و تراژدی را که یونانیان در چند هزار سال پیش در آمفی تئاترهای خود نمایش میدادند، در ذهن مجسم کرد، چون وصفی که آنها از تئاترهای کهن یونان کردهاند، کاملاً شبیه تکیۀ دولت در تهران است. | |||
تعزیه خوانی، رفتاری آیینی-مذهبی: رفتارهای آیینی مردم پدیدۀ فرهنگی | تعزیه خوانی، رفتاری آیینی-مذهبی: رفتارهای آیینی مردم پدیدۀ فرهنگی کهنسالی است که عموماً با اسطورهها و شعائر مقدس دینی پیوند دارند. اینگونه رفتارها هرچه بیشتر به گذشته بازمیگردند، جوهر دینی-تقدسی و بن مایۀ اسطورهای-شعیرهای آنها نیرومندتر و پررنگتر میشوند. نمایشهای سنتی مبتنی بر واقعههای تاریخی-حماسی از نوع رفتارهایی است که در بیرون از ذهن و پندار مردم و در حیات اجتماعی-تاریخی جامعه رخ دادهاند و مردم جامعه در آن رویدادها یا شرکت داشتهاند، یا شاهد آنها بودهاند. بهتدریج در طول حیات نسلها، طبع ازلی گرای عامۀ مردم، این رویدادهای تاریخی را با مجموعهای از افسانهها، قصهها و باورها آمیخته، و به صورت سنتی آیینی-نمایشی درآورده است. | ||
در میان سنتهای ایرانی، تعزیه خوانی از | در میان سنتهای ایرانی، تعزیه خوانی از این گونه رفتارهای آیینی-نمایشی است که با ساخت و پرداختی تاریخی-دینی ریشه در مناسک آیین کهن دوانده، و مایه از اسطورهها و داستانهای ایرانی گرفته است. داستان واقعههای تاریخی-مذهبی هریک از مجالس تعزیه به صورتی خاص با اسطورهها و قصهها درمیآمیزد. اگر کسی از چگونگی واقعههای تاریخی مذهب تشیع آگاهی نداشته باشد، تمایز میان تاریخ و افسانه یا اسطوره در تعزیه خوانیها برای او دشوار خواهد بود. از این رو است که وقایع، داستانها و رخدادهای تاریخی تعزیهها برای عامۀ مردم گیرایی ویژه و اثری دلانگیز دارد (بلوکباشی، تعزیه خوانی، حدیث، 47-48). | ||
برخی تعزیه خوانی را دنبالۀ سنت شاهنامه خوانی در جامعۀ ایران و متأثر از آن دانسته، و گفتهاند که نظم دراماتیک شاهنامه در دورههای بعد، جایش را به درام مذهبی داد و شبیه خوانی جای آن را گرفت (شیروانی، 63). گرچه تعزیه خوانی برخی وقایع اسلامی و تاریخ برههای از حیات اجتماعی عرب را باز مینماید، اما نکات بسیاری از زمینههای ملی ایرانیان در آن گنجانده شده است. مثلاً لباس تعزیه خوانان مانند خود، زره و چکمه که پوشاک رزمی سپاهیان دورۀ صفوی را مینمایانند، حال آنکه اعراب قبای بلند میپوشیدند و پاپوشی به جز چکمه به پا میکردند و به جای کمربند شال میبستند. تعزیه خوانان را هم معمولاً از میان کسانی برمیگزیدند که چهرههایی روشن و تابناک و ابروانی پیوسته داشته باشند و نه همچون عربها چهرهای سوخته و قهوهای (همان، 64). | برخی تعزیه خوانی را دنبالۀ سنت شاهنامه خوانی در جامعۀ ایران و متأثر از آن دانسته، و گفتهاند که نظم دراماتیک شاهنامه در دورههای بعد، جایش را به درام مذهبی داد و شبیه خوانی جای آن را گرفت (شیروانی، 63). گرچه تعزیه خوانی برخی وقایع اسلامی و تاریخ برههای از حیات اجتماعی عرب را باز مینماید، اما نکات بسیاری از زمینههای ملی ایرانیان در آن گنجانده شده است. مثلاً لباس تعزیه خوانان مانند خود، زره و چکمه که پوشاک رزمی سپاهیان دورۀ صفوی را مینمایانند، حال آنکه اعراب قبای بلند میپوشیدند و پاپوشی به جز چکمه به پا میکردند و به جای کمربند شال میبستند. تعزیه خوانان را هم معمولاً از میان کسانی برمیگزیدند که چهرههایی روشن و تابناک و ابروانی پیوسته داشته باشند و نه همچون عربها چهرهای سوخته و قهوهای (همان، 64). | ||
== | ==شکل گیری و سیر تحول== | ||
دربارۀ | دربارۀ شکل گیری و پیشینۀ تعزیه خوانی نظرهای متفاوت و متناقضی داده شده است. نصرت الله باستان پیشینه و شکل گیری تعزیه خوانی را به زمان دیلمیان میرساند و میگوید: پس از دیلمیان تعزیه خوانی از رونق افتاد و در زمان صفویان دوباره برقرار شد. همچنین مدعی است که نسخههایی از تعزیه که در زمان عضد الدولۀ دیلمی نوشته شده بود، در کتابخانۀ مادرید نگهداری میشود (شم 8، ص 13-14). نصری اشرفی اولین اَشکال تعزیه و شبیه خوانی در نواحی شمال ایران را به زمان دیلمیان باز میگرداند و بر آن است که این شکل نمایشی از طریق موزیکانچیان سپاه دیلمی، سربازان، بازرگانان و زائران عتبات عالیات به این دیار آمد و گسترش یافت (ص 106). هیچ یک از منابع تاریخی معتبر به چنین نمایشهایی از واقعۀ کربلا در دورۀ آل بویه یا دیلمیان (حک 320-448ق) اشاره نمیکنند. ابن جوزی (د 597ق) و ابن اثیر (د 630ق) نخستین تاریخ نگارانی هستند که گزارشهایی از تجمعات مذهبی شیعیان و دسته گردانی و عزاداری مردم برای امام حسین (ع) در بغداد و بستن بازارها و تعطیل خرید و فروش و نوحه خوانی و بر سر و سینه زدن زنان در روز عاشورای سال 352ق/ 962م میدهند (ابن جوزی، 14/ 150؛ ابن اثیر، 8/ 632). تنها ابن اثیر در شرح وقایع سال 363ق/ 974م اشارهای کوتاه به نوعی شبیه سازی میان اهل تسنن محلۀ سوق الطعام بغداد میکند و مینویسد که سنیان زنی را شبیه عایشه بر شتر سوار کرده بودند و دو تن دیگر را شبیه طلحه و زبیر ساخته، و جنگی تمثیلی راه انداخته بودند که گویی با یاران علی میجنگند (همانجا). به گمان علی اصغر فقیهی، احیاناً شیعیان کرخ بغداد نیز شبیه واقعۀ کربلا را میساخته، و نشان میدادهاند که سنیان در مقابله با آنان چنین شبیه سازیهایی را میکردهاند (ص 468). بههر روی، اسناد و مدارک صریح و معتبری در برپایی تعزیه خوانی به صورت نمایش واقعۀ کربلا در آن دوره به دست ما نرسیده است که استواری این نظریات را اثبات کند. | ||
آنچه به تحقیق روشن است، این است که تعزیه خوانی از درون مراسم | آنچه به تحقیق روشن است، این است که تعزیه خوانی از درون مراسم دسته گردانیهای مذهبی محرم و نوحه سراییهایی که پیشینهاش به دورۀ آل بویه میرسد، پدید آمده، و پارهای از اندام مناسک عزاداری عامۀ مردم شیعه شده است. در آغاز و پیش از آنکه تعزیه خوانی صورت نمایش مذهبی مستقل به خود بگیرد و در میدانها و روی سکوی تکیهها عرضه شود، نشان دادن واقعۀ کربلا و شهادت امام حسین (ع) به صورت شبیه گردانی در دستههای عزادار آشکار شد. بنا بر رسم سنتی، کسانی را شبیه امامان و شهیدان در میآوردند و سوار بر اسب و ارابه و چهارچرخه میکردند و در گذرها و محلههای شهر میگرداندند. شبیهها گاهی زبان حال شهیدان را بیان میکردند و صحنههایی از وقایع کربلا و مصائب شهیدان را با حرکات و رفتارهای نمادین خود مینمایاندند (بلوکباشی، نخلگردانی، 103). تاورنیه به شبیه سازی شخصیتهای وقایع کربلا و نمایش برخی صحنهها در دستههای عزاداری در حضور شاه صفی (حک 1038-1052ق) در میدان نقش جهان اصفهان اشاره دارد و اسبهای زین و یراق شدۀ شهیدان و شبیه نعش کودکان در تابوتهایی بر روی عماری را وصف کرده است (ص 412-414). | ||
سالامون انگلیسی و وانگوک هلندی در 1152ق/1739م در دورۀ شاه سلطان حسین، یا دورۀ سلطنت بسیار کوتاه طهماسب دوم، به نمایش واقعۀ کربلا بر روی ارابههایی در حال حرکت اشاره دارند. گزارش این دو سیاح در کتابی به زبان آلمانی با عنوان «تاریخ و جغرافیای امروز ایران و یا کشور شاهنشاهی ایران در عهد | سالامون انگلیسی و وانگوک هلندی در 1152ق/ 1739م در دورۀ شاه سلطان حسین، یا دورۀ سلطنت بسیار کوتاه طهماسب دوم، به نمایش واقعۀ کربلا بر روی ارابههایی در حال حرکت اشاره دارند. گزارش این دو سیاح در کتابی به زبان آلمانی با عنوان «تاریخ و جغرافیای امروز ایران و یا کشور شاهنشاهی ایران در عهد معاصر 1»، کهنترین سند شرح واقعۀ کربلا را به صورت نمایش بر روی ارابه تأیید میکند. به نوشتۀ این کتاب، زندگی امام حسین (ع)، اعمال، جنگها و شهادتش روی ارابههایی که به شکل صحنۀ تئاتر آرایش شده بودند، قسمت به قسمت در مراسم عزاداری پر شکوه و پر تماشاگر عاشورا به نمایش درمیآمد. مثلاً روی ارابهای که شهادت امام حسین (ع) را نشان میدادند، قسمت فوقانی ارابه را پوشانده، و روی آن شن ریخته بودند که میدان جنگ در دشتی بی آب و علف را نشان دهند. در زیر پوشش مردانی پنهان شده بودند و سر و دست و بازوان خود را -که مظهری از سرها و دستهای بریده و خونین شهیدان بود- از سوراخهای پوشش بیرون آورده بودند (ممنون، «نخستین...»، 23، «پیدایش...»، 11). | ||
رفته رفته این گونه شبیه سازیها و شبیه گردانیها که صورت اولیۀ شکل گیری شبیه خوانی امروزی بوده است، تحول یافت و به صورت نمایشی آیینی-مذهبیِ تعزیه خوانی درآمد. پس از آن، وقایع کربلا و رویدادهی مربوط به آن وقایع را در جاهایی ثابت و معین مانند میدان، حسینیه، صحن مسجد و امامزاده، فضای گورستان و تکیههای شهر و روستا به نمایش درمیآوردند (بلوکباشی، تعزیه خوانی، حدیث، 44). | |||
به | به این گونه، شبیه خوانی از اواخر دورۀ صفوی شکل نمایشی کنونی خود را گرفت و در دورههای بعد توسعه و تکامل یافت. بیضایی پس از ترسیم خط تحول عزاداری از دورۀ آل بویه تا شکل نمایشی کنونی بر مبنای گزارش سفرنامه نویسان، سرانجام مینویسد: تعزیه در آخرین نیم قرن دورۀ صفویه، تحول نهایی خود را پیمود و به آن شکلی درآمد که امروز رایج است (نمایش...، 120). بنابر نظر ملکپور نطفۀ نمایشی تعزیه در دورۀ صفوی در آیینهای عزاداری بسته شد، زیرا اشعاری روایی که دربارۀ واقعۀ کربلا در دست بود، زمینۀ دراماتیک را از لحاظ ادبی برای نمایش تعزیه در سدۀ 10ق فراهم ساخت و جریان گرایش به سوی نقش سازی در روضه خوانی به کمک آن شتافت و یک نمونۀ کامل نمایش دینی-آیینی را پدید آورد (1 /213). بنابر نظر ممنون (همانجا) نیز تعزیه خوانی محققاً در دورۀ صفوی پدید آمده است. | ||
کارستن نیبور، خاورشناس دانمارکی که شاهد شبیه خوانی شیعیان ایران در زمان کریمخان زند (حک 1163-1193ق/1750-1779م) در روز عاشورا در میدان بزرگ جزیرۀ خارک بوده، وصفی از آن را در سفرنامهاش آورده است (برای تفصیل، نک: ص 189-191). ساموئل هملین که در سالهای 1184-1186ق/ 1770-1772م در ایران به سر میبرد، از اجرای نوعی نمایش مذهبی و پردههایی زنده از واقعۀ کربلا (تعزیه خوانی) در ایام عزاداری محرم در تکیۀ رشت و تکیههای آبادیهای دیگر یاد میکند (نک: چلکوفسکی، «کتابشناسی...»، 258). ویلیام فرانکلین از نمایش وقایع کربلا در 10 روز اول محرم 1201ق/1787م در شیراز گزارش میدهد و مینویسد که هر روز گروهی، بخشی از وقایع کربلا را با زبان شعر و آوازی محزون نمایش میدادند. او به بخشهایی از چند تعزیه مانند بارگاه یزید که بر تخت نشسته است و در کنارش سفیر اروپایی با چند محافظ ایستادهاند، اشاره میکند و از تعزیۀ «عروسی حضرت قاسم» صریحاً یاد میکند و وصفی کوتاه از آن میآورد (نک: ص 248-249). | کارستن نیبور، خاورشناس دانمارکی که شاهد شبیه خوانی شیعیان ایران در زمان کریمخان زند (حک 1163-1193ق/ 1750-1779م) در روز عاشورا در میدان بزرگ جزیرۀ خارک بوده، وصفی از آن را در سفرنامهاش آورده است (برای تفصیل، نک: ص 189-191). ساموئل هملین که در سالهای 1184-1186ق/ 1770-1772م در ایران به سر میبرد، از اجرای نوعی نمایش مذهبی و پردههایی زنده از واقعۀ کربلا (تعزیه خوانی) در ایام عزاداری محرم در تکیۀ رشت و تکیههای آبادیهای دیگر یاد میکند (نک: چلکوفسکی، «کتابشناسی...»، 258). ویلیام فرانکلین از نمایش وقایع کربلا در 10 روز اول محرم 1201ق/ 1787م در شیراز گزارش میدهد و مینویسد که هر روز گروهی، بخشی از وقایع کربلا را با زبان شعر و آوازی محزون نمایش میدادند. او به بخشهایی از چند تعزیه مانند بارگاه یزید که بر تخت نشسته است و در کنارش سفیر اروپایی با چند محافظ ایستادهاند، اشاره میکند و از تعزیۀ «عروسی حضرت قاسم» صریحاً یاد میکند و وصفی کوتاه از آن میآورد (نک: ص 248-249). | ||
سندی چند از نوشتههای ایرانیان در دست است که با اشارات ضمنی از سنت تعزیه خوانی ثابت در سالهای اواخر دورۀ صفوی حکایت دارد. نخست، نقل خواب آقا محمدباقر بهبهانی (1116-1205ق)، یکی از عالمان و فقیهان بزرگ شیعه، در کتاب التحفة الحسینیه از فاضل بسطامی. بنابر آن، بهبهانی مردی | سندی چند از نوشتههای ایرانیان در دست است که با اشارات ضمنی از سنت تعزیه خوانی ثابت در سالهای اواخر دورۀ صفوی حکایت دارد. نخست، نقل خواب آقا محمدباقر بهبهانی (1116-1205ق)، یکی از عالمان و فقیهان بزرگ شیعه، در کتاب التحفة الحسینیه از فاضل بسطامی. بنابر آن، بهبهانی مردی تنبور نواز و مزمار زن را که عمری در مجالس لهو و لعب گذرانیده بود، در خواب با «هیئت نیکو و لباسهای فاخر» میبیند. از احوال او میپرسد. او این احوال خوش را به سبب مزمار زدن در تعزیهداری شب عاشورا که تشبیهات امام حسین (ع) را در میدان شهید بهبهان مجسم میکردند، بیان میدارد (برای نقل قول نک: شهیدی، 81). این رؤیا نشان میدهد که مقارن با زمانی که سالامون و وانگوک به شبیه درآوردن روی ارابۀ در حرکت اشاره میکنند، تعزیه خوانی به صورت ثابت میدانی نیز در برخی شهرهای ایران رواج داشته است. | ||
سند دیگر اشارۀ ملا آقای دربندی از عالمان دورۀ ناصرالدین شاه در کتاب اکسیر العبادات فی اسرار الشهادات به | سند دیگر اشارۀ ملا آقای دربندی از عالمان دورۀ ناصرالدین شاه در کتاب اکسیر العبادات فی اسرار الشهادات به بر پا کردن مجلس شبیه خوانی مجللی در حضور آصفالدوله (د 1204ق)، فرمانروای لکهنو، توسط یکی از ایرانیان آگاه و ماهر به فن و هنر شبیه سازی است (همو، 82). این گزارش ضمن اشاره به راه یافتن سنت تعزیه خوانی به بیرون از مرزهای ایران زمین در سالهای نیمۀ دوم سدۀ 12ق، این حقیقت را نیز آشکار میکند که مدتها باید بگذرد تا شخصی در کار و فن تعزیهگردانی و ترتیب مجلس تعزیه مهارت یابد و پرورده شود. | ||
سرانجام متن استفتای مردم از آقا محمدعلی کرمانشاهی (1114-1216ق) در کتاب مقامع الفضل (تألیف: 1192ق) است که حدود 10 سال پیش از گزارش فرانکلین از تعزیه خوانی در شیراز، نوشته شده است. این استفتا دربارۀ مشروعیت شبیه خوانی در برخی شهرهای ایران و مجاز دانستن آن از نظر شرع با رعایت برخی شرایط است (همو، 83-84). | سرانجام متن استفتای مردم از آقا محمدعلی کرمانشاهی (1114-1216ق) در کتاب مقامع الفضل (تألیف: 1192ق) است که حدود 10 سال پیش از گزارش فرانکلین از تعزیه خوانی در شیراز، نوشته شده است. این استفتا دربارۀ مشروعیت شبیه خوانی در برخی شهرهای ایران و مجاز دانستن آن از نظر شرع با رعایت برخی شرایط است (همو، 83-84). | ||
رواج این سنت بدیع نمایشی در دورۀ صفوی را برخی | رواج این سنت بدیع نمایشی در دورۀ صفوی را برخی دیوار نگارهها نیز تأیید میکنند. بر روی دیوار رواقها و ایوانهای برخی از امامزادگان و مزارات شخصیتهای دینی-مذهبی پراکنده در شهرها و روستاهای ایران نقاشیهایی از تصویرگران و شمایل سازان دورۀ صفوی بازمانده که پیکرههایی از قدیسان و معصومان و صحنههایی از وقایع مصیبت بار امام حسین (ع) و یاران اهل بیت او را در کربلا نشان میدهند. نمونهای از این دیوار نگارهها مجموعۀ نقاشیهایی از صحنههای گوناگون واقعۀ کربلا در شبستان امامزاده زید در اصفهان است که به نظر یدا گُدار ظاهراً در 1097ق/ 1686م، زمان شاه سلیمان (حک 1077-1105ق) صفوی ترسیم شده است (ص 343-348). اگر این تاریخ دقیق باشد، میتوان ادعا کرد که تصویرگران دورۀ صفوی با مشاهدۀ صحنههای نمایش تعزیه خوانی دربارۀ رویدادهای کربلا، این دیوار نگارهها را با الگوبر داری از آنها پدید آوردهاند (برای شرح مجالس تعزیهها و بازتاب و اثرات تعزیه خوانی بر دیوار نگارهها، نک: بلوکباشی، «شمایل نگاری...»، 3-7، نیز تعزیه خوانی، حدیث، 30-38). | ||
دیوار نگاره، امامزاده زید، اصفهان (گدار، 347). | |||
باتوجه به اطلاعات مستند از منابع یاد شده، | باتوجه به اطلاعات مستند از منابع یاد شده، بی تردید تعزیه خوانی راهی نسبتاً دراز پیموده تا به شکل یک نمایش کاملاً نظام یافته در دورۀ زندیان درآمده است. ممنون به درستی میگوید که تعزیه خوانی «عروسی حضرت قاسم»، که با مکالمات و شعر خوانی بسیار ظریف همراه است و در میان مجالس تعزیه از مجالس فرعی و گوشه به شمار میآید، باید بنا بر شواهد و قراین از مجموعۀ نمایشهای متأخرتر از نمایشهای اصلی، مانند تعزیۀ «شهادت حضرت امام حسین (ع)» ساخته شده باشد. از این رو تعزیه خوانی باید دورۀ تکوین و تحولی را در دورۀ صفوی و پس از آن پیموده باشد تا در دورۀ زندیان تعزیۀ «عروسی حضرت قاسم» را به نمایش گذارد (همانجا؛ نیز بلوکباشی، همان، 24). | ||
==تعزیه خوانی در دورۀ قاجار== | ==تعزیه خوانی در دورۀ قاجار== | ||
در این دوره تعزیه خوانی روند تحولی ویژه و شتابندهای را پیمود. فتحعلی شاه (سل 1212-1250ق) که مردی مذهبی، یا متظاهر به مذهب بود، به تعزیه خوانی علاقهای مخصوص نشان میداد. فتحعلی شاه که کالمار او را نخستین بانی بزرگ تعزیه معرفی میکند (ص 53)، سرپرستی امور عزاداری و تعزیه خوانی دربار و حکومت را در ماه محرم به چند تن از رجال درباری سپرده بود و در برخی مجالس تعزیه، بهویژه تعزیۀ روز تاسوعا و عاشورا حاضر میشد. برخی از رجال درباری و اعیان و اشراف مملکت هم در دهۀ محرم در تکیهها یا حیاطهای خانههایشان مجالس سوگ و تعزیه خوانی برپا میکردند. انگیزههای این اشخاص در برپایی تعزیه | در این دوره تعزیه خوانی روند تحولی ویژه و شتابندهای را پیمود. فتحعلی شاه (سل 1212-1250ق) که مردی مذهبی، یا متظاهر به مذهب بود، به تعزیه خوانی علاقهای مخصوص نشان میداد. فتحعلی شاه که کالمار او را نخستین بانی بزرگ تعزیه معرفی میکند (ص 53)، سرپرستی امور عزاداری و تعزیه خوانی دربار و حکومت را در ماه محرم به چند تن از رجال درباری سپرده بود و در برخی مجالس تعزیه، بهویژه تعزیۀ روز تاسوعا و عاشورا حاضر میشد. برخی از رجال درباری و اعیان و اشراف مملکت هم در دهۀ محرم در تکیهها یا حیاطهای خانههایشان مجالس سوگ و تعزیه خوانی برپا میکردند. انگیزههای این اشخاص در برپایی تعزیه با هم یکسان نبود. برخی به قصد و نیت عمل خیر و ادای دین مذهبی یا به جا آوردن نذر و سبک کردن بار معصیت و تلطیف روح؛ و برخی دیگر برای حفظ ظاهر و به دست آوردن اعتبار اجتماعی و تقویت نفوذ مذهبی خود در میان عامۀ مردم؛ گروهی به قصد رقابت با هم پالکیها و رقیبان سیاسی و حکومتی، یا به نمایش گذاشتن توانایی مالی و امکانات مادی خود؛ و دستهای هم برای سرگرمی به این کار روی میآوردند (بلوکباشی، «تعزیه خوانی در...»، 22-23). | ||
گزارشهای چند تن از مأموران سیاسی و نظامی و سیاحتگران خارجی از مراسم عزاداری محرم در آغاز دورۀ قاجار و زمان سلطنت فتحعلی شاه در ایران، ضمن روشن کردن وضع و چگونگی تعزیه خوانی در آن زمان، اطلاعات مهمی نیز از آداب و رفتار مذهبی عامۀ مردم و طبقات بالا به حجم اسناد مذهبی تاریخ ایران میافزاید. اندره دوپره و ج. م تانکُوانی، دو تن از اعضای هیئت فرانسوی ژنرال گاردان، اولی در کتاب «سفری به ایران در سالهای 1807، 1808 و 1809م1» و دومی در کتاب «داستان سفری به | گزارشهای چند تن از مأموران سیاسی و نظامی و سیاحتگران خارجی از مراسم عزاداری محرم در آغاز دورۀ قاجار و زمان سلطنت فتحعلی شاه در ایران، ضمن روشن کردن وضع و چگونگی تعزیه خوانی در آن زمان، اطلاعات مهمی نیز از آداب و رفتار مذهبی عامۀ مردم و طبقات بالا به حجم اسناد مذهبی تاریخ ایران میافزاید. اندره دوپره و ج. م تانکُوانی، دو تن از اعضای هیئت فرانسوی ژنرال گاردان، اولی در کتاب «سفری به ایران در سالهای 1807، 1808 و 1809م1» و دومی در کتاب «داستان سفری به ایران 2» (در 1223ق/ 1808م)، شرح چگونگی اجرای برخی تعزیهها را در تهران میآورند و تانکوانی دربارۀ نمایش «پنج مجلس آخر» در میدان روبهروی کوشک شاه، در کاخ گلستان توضیحاتی میدهد (نک: پیترسن، 67-68؛ چلکوفسکی، «کتابشناسی»، 259). | ||
جیمز موریه، مأمور نظامی-سیاسی دولت انگلیس در ایران، در مدت حدود 8 سال اقامت در این سرزمین، شرحی از مراسم عزاداری و تعزیه خوانی در تهران را در گزارش سفرهایش در 1223-1224ق/1808-1809م و 1225-1231ق/1810-1815م، در دو سفرنامۀ جداگانه میآورد (برای اطلاعات بیشتر، نک: بلوکباشی، تعزیه خوانی، حدیث، 100-102). وی در نخستین سفرنامهاش، «سفری در ایران...»، به اجرای 3 مجلس تعزیه در حضور فتحعلیشاه: تعزیههای «شهادت طفلان زینب»، «بازار شام» و «شهادت امام» در روزهای 8 و 9 و 10 محرم 1224 اشاره میکند و وصفی کوتاه از آنها میآورد (برای شرح به تفصیل 3 مجلس تعزیه خوانی، نک: ص 185-198؛ نیز نک: بلوکباشی، «تعزیه خوانی در»، 34-43). | جیمز موریه، مأمور نظامی-سیاسی دولت انگلیس در ایران، در مدت حدود 8 سال اقامت در این سرزمین، شرحی از مراسم عزاداری و تعزیه خوانی در تهران را در گزارش سفرهایش در 1223-1224ق/1808-1809م و 1225-1231ق/1810-1815م، در دو سفرنامۀ جداگانه میآورد (برای اطلاعات بیشتر، نک: بلوکباشی، تعزیه خوانی، حدیث، 100-102). وی در نخستین سفرنامهاش، «سفری در ایران...»، به اجرای 3 مجلس تعزیه در حضور فتحعلیشاه: تعزیههای «شهادت طفلان زینب»، «بازار شام» و «شهادت امام» در روزهای 8 و 9 و 10 محرم 1224 اشاره میکند و وصفی کوتاه از آنها میآورد (برای شرح به تفصیل 3 مجلس تعزیه خوانی، نک: ص 185-198؛ نیز نک: بلوکباشی، «تعزیه خوانی در»، 34-43). | ||
خط ۲۲۲: | خط ۲۲۲: | ||
به هر روی موسیقی ما، به نظر روحالله خالقی (همانجا) از راه آواز در تعزیه خوانی حفظ شد و استمرار یافت و «خوانندگانی از مکتب تعزیه درآمدند که در فن آواز خوانی به مقام هنرمندی رسیدند». همین خوانندگان نیز موسیقی ملی ایران را از نابودی رهانیدند. | به هر روی موسیقی ما، به نظر روحالله خالقی (همانجا) از راه آواز در تعزیه خوانی حفظ شد و استمرار یافت و «خوانندگانی از مکتب تعزیه درآمدند که در فن آواز خوانی به مقام هنرمندی رسیدند». همین خوانندگان نیز موسیقی ملی ایران را از نابودی رهانیدند. | ||
== فراز و فرود تعزیه خوانی == | ==فراز و فرود تعزیه خوانی== | ||
تعزیه خوانی در جامعۀ دورۀ ناصری و چند دهه پس از آن به اوج شکوفایی و درخشندگی خود رسید و جذابیت بسیاری در میان مردم یافت. در آن دوره، از سویی دربار و حکومت و اعیان و اشراف از تعزیه خوانی حمایت میکردند و هر ساله در تکیهها و خانههای خود تعزیههایی با شکوه و جلال برپا میکردند؛ و از سویی دیگر عامۀ مردم -که رکن اصلی حامیان و مشوقان مجالس تعزیه خوانی بودند- تعزیه خوانی را بخشی از مراسم عزاداری در ایام سوگواری حسینی میپنداشتند و در برپایی آن کوتاهی نمیکردند (بلوکباشی، «تعزیه خوانی، سازگاری»، 35-36). در دورۀ قاجار، دورهای که ایران به سبب تعلل حکمرانانش کموبیش مسیر انحطاط و زوال اجتماعی-فرهنگی را میگذراند، بنابر نظری، مردم تعزیه خوانی را شکوه بخشیدند، چرا که به قهرمانان واقعی و عظمت اخلاقی، دستکم بر روی صحنه، احساس نیاز میکردند. مردم میکوشیدند تا با مشارکت در تعزیه خوانیها تا حدی از هرزگی و فساد و زبونی زندگی پیرامون خود فاصله بگیرند و از آن دوری جویند (تسیپک1، 683). | تعزیه خوانی در جامعۀ دورۀ ناصری و چند دهه پس از آن به اوج شکوفایی و درخشندگی خود رسید و جذابیت بسیاری در میان مردم یافت. در آن دوره، از سویی دربار و حکومت و اعیان و اشراف از تعزیه خوانی حمایت میکردند و هر ساله در تکیهها و خانههای خود تعزیههایی با شکوه و جلال برپا میکردند؛ و از سویی دیگر عامۀ مردم -که رکن اصلی حامیان و مشوقان مجالس تعزیه خوانی بودند- تعزیه خوانی را بخشی از مراسم عزاداری در ایام سوگواری حسینی میپنداشتند و در برپایی آن کوتاهی نمیکردند (بلوکباشی، «تعزیه خوانی، سازگاری»، 35-36). در دورۀ قاجار، دورهای که ایران به سبب تعلل حکمرانانش کموبیش مسیر انحطاط و زوال اجتماعی-فرهنگی را میگذراند، بنابر نظری، مردم تعزیه خوانی را شکوه بخشیدند، چرا که به قهرمانان واقعی و عظمت اخلاقی، دستکم بر روی صحنه، احساس نیاز میکردند. مردم میکوشیدند تا با مشارکت در تعزیه خوانیها تا حدی از هرزگی و فساد و زبونی زندگی پیرامون خود فاصله بگیرند و از آن دوری جویند (تسیپک1، 683). | ||
ویرایش