۳٬۴۸۸
ویرایش
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
گزارش الئاریوس (ص 451)، دبیر اول سفارت آلمان در ایران، حاکی از مسائل مهمی در رابطه با چاووشان و وظایف آنان است، ازجمله اینکه اصطلاح و موضوع چاووش در قفقاز عصر صفویه معمول و متداول بوده است و مهمتر اینکه چاووشان در منطقۀ مذکور با آوازی مخصوص به استقبال میهمانان حکومتی شتافته، و یا آنان را بدرقه مینمودهاند؛ موضوعی که در عصر افشاریه و پس از آن به مسئولیتی حکومتی و تثبیتشده برای چاووشان انجامیده، و رفتهرفته زمینۀ وظیفهای عمومیتر برای چاووشان، یعنی آوازخوانی و مشایعت زوار اماکن مقدس را فراهم ساخته است. او در بخشی از این گزارش مینویسد: | گزارش الئاریوس (ص 451)، دبیر اول سفارت آلمان در ایران، حاکی از مسائل مهمی در رابطه با چاووشان و وظایف آنان است، ازجمله اینکه اصطلاح و موضوع چاووش در قفقاز عصر صفویه معمول و متداول بوده است و مهمتر اینکه چاووشان در منطقۀ مذکور با آوازی مخصوص به استقبال میهمانان حکومتی شتافته، و یا آنان را بدرقه مینمودهاند؛ موضوعی که در عصر افشاریه و پس از آن به مسئولیتی حکومتی و تثبیتشده برای چاووشان انجامیده، و رفتهرفته زمینۀ وظیفهای عمومیتر برای چاووشان، یعنی آوازخوانی و مشایعت زوار اماکن مقدس را فراهم ساخته است. او در بخشی از این گزارش مینویسد: | ||
{{گفتاورد|«... کمی بعد دستۀ موزیک از نواختن دست کشیده و یک نفر که او را چاووش میگفتند، در جلو راه افتاد و شروع به خواندن اشعاری کرد. در فاصلۀ یک ربع میلی شماخی در حدود دو هزار نفر با پای پیاده (که غالب آنها از اهالی ارضی و مسیحی شهر بودند) با 5 پرچم که میلههای بلندی داشت و 5 مرد قویهیکل آنها را حمل میکردند، به استقبال آمدند. آنها سازهایی عبارت از نی، سنج (دو سینی برنزی که آنها را به هم میکوفتند) و آلات موسیقی دیگری -که نتوانستیم آنها را ببینیم- مینواختند و با آهنگ شاد به ما خوشامد میگفتند» | {{گفتاورد|«... کمی بعد دستۀ موزیک از نواختن دست کشیده و یک نفر که او را چاووش میگفتند، در جلو راه افتاد و شروع به خواندن اشعاری کرد. در فاصلۀ یک ربع میلی شماخی در حدود دو هزار نفر با پای پیاده (که غالب آنها از اهالی ارضی و مسیحی شهر بودند) با 5 پرچم که میلههای بلندی داشت و 5 مرد قویهیکل آنها را حمل میکردند، به استقبال آمدند. آنها سازهایی عبارت از نی، سنج (دو سینی برنزی که آنها را به هم میکوفتند) و آلات موسیقی دیگری -که نتوانستیم آنها را ببینیم- مینواختند و با آهنگ شاد به ما خوشامد میگفتند»<ref>همانجا.</ref>}} | ||
گزارش سیاح مشهور، جیمز موریه، حاکی از برخی اضافات در تظاهرات و حرکات چاووشان و گرایشهای آیینی در آن، بهویژه استفاده از کوس و نقاره، و مهمتر از آن تثبیت و عمومیت حضور چاووشان در کاروانهای زیارتی است. او مینویسد: | گزارش سیاح مشهور، جیمز موریه، حاکی از برخی اضافات در تظاهرات و حرکات چاووشان و گرایشهای آیینی در آن، بهویژه استفاده از کوس و نقاره، و مهمتر از آن تثبیت و عمومیت حضور چاووشان در کاروانهای زیارتی است. او مینویسد: | ||
{{گفتاورد| «در روز فیروز و ساعتی سعد اندوز، چاووشان از هر گوشه و کنار، با آهنگ کوس و نقاره آوازۀ الرحیل الرحیل درانداختند و ما بامدادی پگاه از دروازۀ طاوقچی بیرون شدیم» | {{گفتاورد| «در روز فیروز و ساعتی سعد اندوز، چاووشان از هر گوشه و کنار، با آهنگ کوس و نقاره آوازۀ الرحیل الرحیل درانداختند و ما بامدادی پگاه از دروازۀ طاوقچی بیرون شدیم» <ref>ص 8.</ref>. | ||
}} | }} | ||
همین مؤلف بار دیگر بر آوازخوانی رثایی و نقارهزنی چاووشان در بدرقۀ زائران امام هشتم شیعیان(ع) در مسجد شاه عبدالعظیم اشاره کرده، و نوشته است: | همین مؤلف بار دیگر بر آوازخوانی رثایی و نقارهزنی چاووشان در بدرقۀ زائران امام هشتم شیعیان(ع) در مسجد شاه عبدالعظیم اشاره کرده، و نوشته است: | ||
{{گفتاورد|«ما و اهل قافله نیز پس از ادای نماز آدینه در مسجد جامع، در حضرت شاه عبدالعظیم جمع شدیم و فردای آن روز با نعره و فریاد چاووشان و با آهنگ «زائر مشهد رضا هستیم، هر که ز اهل رضا ست، خوش باشد»، رو به خراسان بیرون رفتیم. اول بیابانی نمکزار و از آب و گیاه بیآثار نمودار گردید که نه دیده را از آن نوری بود و نه خاطر را از آن سروری. چنین بیابان خشک و سوزانی را با منازل کوتاه کوتاه پیمودیم. هر وقت به آبادی نزدیک میشدیم و یا به قافلهای برمیخوردیم، چاووشان پیشاپیش میتاختند و با گلبانگهای جانگزا دوالها را بر نقارههایی که از قربوسهای زین اسبان آویخته بود، مینواختند و غلغله بر پا میساختند» | {{گفتاورد|«ما و اهل قافله نیز پس از ادای نماز آدینه در مسجد جامع، در حضرت شاه عبدالعظیم جمع شدیم و فردای آن روز با نعره و فریاد چاووشان و با آهنگ «زائر مشهد رضا هستیم، هر که ز اهل رضا ست، خوش باشد»، رو به خراسان بیرون رفتیم. اول بیابانی نمکزار و از آب و گیاه بیآثار نمودار گردید که نه دیده را از آن نوری بود و نه خاطر را از آن سروری. چنین بیابان خشک و سوزانی را با منازل کوتاه کوتاه پیمودیم. هر وقت به آبادی نزدیک میشدیم و یا به قافلهای برمیخوردیم، چاووشان پیشاپیش میتاختند و با گلبانگهای جانگزا دوالها را بر نقارههایی که از قربوسهای زین اسبان آویخته بود، مینواختند و غلغله بر پا میساختند» <ref>ص 10.</ref>.}} | ||
در حال حاضر (1389ش) مراسم چاووشی و چاووشخوانی هنوز هم به صورت پراکنده در شهرها، محلههای قدیمی و روستاهای ایران متداول است. اصلیترین و عامترین مناسبت اجرای چاووشخوانی همچون گذشته معطوف به استقبال یا مشایعت زوار اماکن مقدس و بقاع مذهبی است. اما بهغیر از مناسبت و کارکرد مذکور، چاووشخوانی در شماری از مجالس تعزیه همچون مجلس تعزیۀ شهادت امام حسین(ع)، مجلس تعزیۀ زوار امام رضا(ع) و مجلس تعزیۀ شهادت امام رضا(ع) اجرا میشود. این آواز به دلیل خاطرهانگیزی، تأثیر ویژهای در مخاطبان و تماشاگران مجالس تعزیۀ مذکور دارد. | در حال حاضر (1389ش) مراسم چاووشی و چاووشخوانی هنوز هم به صورت پراکنده در شهرها، محلههای قدیمی و روستاهای ایران متداول است. اصلیترین و عامترین مناسبت اجرای چاووشخوانی همچون گذشته معطوف به استقبال یا مشایعت زوار اماکن مقدس و بقاع مذهبی است. اما بهغیر از مناسبت و کارکرد مذکور، چاووشخوانی در شماری از مجالس تعزیه همچون مجلس تعزیۀ شهادت امام حسین(ع)، مجلس تعزیۀ زوار امام رضا(ع) و مجلس تعزیۀ شهادت امام رضا(ع) اجرا میشود. این آواز به دلیل خاطرهانگیزی، تأثیر ویژهای در مخاطبان و تماشاگران مجالس تعزیۀ مذکور دارد. | ||
خط ۱۱۹: | خط ۱۱۹: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| از مشهد شاه رضا برگشتهایم| از ضریح آن امام مقتدا برگشتهایم}} | {{ب| از مشهد شاه رضا برگشتهایم| از ضریح آن امام مقتدا برگشتهایم}} | ||
{{ب| سر فدا کردیم در راه امام هشتمین| مژده ای یاران ز ایوان طلا برگشتهایم | {{ب| سر فدا کردیم در راه امام هشتمین| مژده ای یاران ز ایوان طلا برگشتهایم<ref>نصریاشرفی، تحقیقات: روایت علیاکبر رزمآرا، دامغان، پاییز، 1374ش.</ref>}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
اشعار چاووشخوانی الزاماً از همۀ قواعد عروضی اعم از رعایت اوزان، تساوی هجاها در دو مصرع یک بیت و یا رعایت ردیف و قافیه پیروی نکرده است، تا جایی که برخی از اشعار و ابیات بیشتر به جملات منثور شباهت دارند، برای نمونه: | اشعار چاووشخوانی الزاماً از همۀ قواعد عروضی اعم از رعایت اوزان، تساوی هجاها در دو مصرع یک بیت و یا رعایت ردیف و قافیه پیروی نکرده است، تا جایی که برخی از اشعار و ابیات بیشتر به جملات منثور شباهت دارند، برای نمونه: | ||
خط ۱۳۲: | خط ۱۳۱: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
با این همه، برخی از نواقص ابیات نامتقارن مانند عدم رعایت وزن و فقدان تقارن هجایی، با کششهای آوازی و اعمال پارهای شگردها از سوی چاووشخوان مرتفع میگردد | با این همه، برخی از نواقص ابیات نامتقارن مانند عدم رعایت وزن و فقدان تقارن هجایی، با کششهای آوازی و اعمال پارهای شگردها از سوی چاووشخوان مرتفع میگردد و به گوش نمیآید (برای نمونۀ اشعار چاووشی در شهرهای مختلف ایران، نک : شریفیان، 66-68). | ||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== |
ویرایش