پرده خوانی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۷ ژانویهٔ ۲۰۲۰
جز
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:Pardehkhani.jpg|بندانگشتی|پرده خوانی مرشد علی زنگنه ]]
[[پرونده:Pardehkhani.jpg|بندانگشتی|پرده خوانی مرشد علی زنگنه ]]
'''پرده خوانی'''، هنری از هنرهای نمایشی عامه که به نقل واقعه‌های مذهبی، به ویژه واقعه [[عاشورا]] از روی تصاویر نقاشی شده روی پرده اختصاص دارد. در پرده خوانی نقالی که «پرده خوان» نامیده‌ می‌‎شود، با بیانی رسا و آهنگین داستان واقعه‌های مجالس پرده را شرح‌ می‌‎دهد. پرده خوانی از جمله هنرهای معرکه گیری و ترکیبی از فنون قصه گویی و نقالی است. پرده خوانی را [[شمایل|شمایل گردانی]]، پرده داری و پرده گردانی نیز‌ می‌‎گویند.<ref>بیضایی، نمایش...، 73؛ خلج، 61؛ ملک پور، گزیده.... 135؛ نیز نک: حسن بیگی، 341: شاملو، 384/1 ؛ ناظرزاده، 185.</ref> «صورت خوانی» را بخشی از پرده خوانی<ref>بیضایی، همان، 74.</ref> ریا با پرده خوانی یکی دانسته‌اند.<ref>غریب‌پور، 55.</ref> پرده خوان، پرده خوانی و همه اجزاء پرده در رابطه با سلسله مرتبط و منظم حالات و موقعیت‌ها شکل می‌گیرند و پرده خوانی با حضور مرشد در جایی آغاز می‌شود که محل حضور دائمی و موقتی مردم است. پیش واقعه، مناجات، غزل، معارفه، منقبت، قصه و دعا بخش‌های اصلی پرده خوانی به شمار می‌روند و اشاره به آیات قرآنی، خطبه خوانی، حدیث و روایت، ذکر و گریز، وعده و وعید، تشبث و تضرع و در نهایت تزکیه جزء بخش‌های پیرامونی پرده خوانی است.<ref>اردلان، حمیدرضا، مرشدان پرده خوان ایران، 1386، دفتر 20، ص 14.</ref>
'''پرده خوانی'''، هنری از هنرهای نمایشی عامه که به نقل واقعه‌های مذهبی، به ویژه واقعه [[عاشورا]] از روی تصاویر نقاشی شده روی پرده اختصاص دارد. در پرده خوانی نقالی که «پرده خوان» نامیده‌ می‌‎شود، با بیانی رسا و آهنگین داستان واقعه‌های مجالس پرده را شرح‌ می‌‎دهد. پرده خوانی از جمله هنرهای معرکه گیری و ترکیبی از فنون قصه گویی و نقالی است. پرده خوانی را [[شمایل|شمایل گردانی]]، پرده داری و پرده گردانی نیز‌ می‌‎گویند.<ref>بیضایی، نمایش...، 73؛ خلج، 61؛ ملک پور، گزیده.... 135؛ نیز نک: حسن بیگی، 341: شاملو، 384/1 ؛ ناظرزاده، 185.</ref> «صورت خوانی» را بخشی از پرده خوانی<ref>بیضایی، همان، 74.</ref> ریا با پرده خوانی یکی دانسته‌اند.<ref>غریب‌پور، 55.</ref> پرده خوان، پرده خوانی و همه اجزاء پرده در رابطه با سلسله مرتبط و منظم حالات و موقعیت‌ها شکل می‌گیرند و پرده خوانی با حضور مرشد در جایی آغاز می‌شود که محل حضور دائمی و موقتی مردم است. پیش واقعه، مناجات، غزل، معارفه، منقبت، قصه و دعا بخش‌های اصلی پرده خوانی به شمار می‌روند و اشاره به آیات قرآنی، خطبه خوانی، حدیث و روایت، ذکر و گریز، وعده و وعید، تشبث و تضرع و در نهایت تزکیه جزء بخش‌های پیرامونی پرده خوانی است.<ref>اردلان، حمیدرضا، مرشدان پرده خوان ایران، 1386، دفتر 20، ص 14.</ref> مراحل کار پرده خوان به ترتیب شامل پیش واقعه خوانی، مناجات و فضائل خوانی، مناقب خوانی، خطبه خوانی و نقل قصه و حدیث است. او در پایان با لحنی سوزناک گریزی به صحرای کربلا‌ می‌‎زند و به نوحه و ندبه‌ می‌‎پردازد.<ref>عناصری، 178-181.</ref> گرچه پرده خوانان با نیت ثواب بردن و ثواب رساندن و تحریک احساسات مذهبی تماشاگران به پرده خوانی‌ می‌‎پردازند، لیکن از راه پرده خوانی کسب معاش نیز‌ می‌‎کنند. از این رو، در پایان هر مجلس پولی به رسم تبرک از مردم دریافت‌ می‌‎کنند.<ref>حسن بیگی، 344؛ غریب پور، 62.</ref>


==پیشینه==
==پیشینه==
با توجه به ارتباط این هنر تصویرگری با اسطوره‌ها و برخورداری آن از ارزش‌های مذهبی و فراطبیعی و نیز با عنایت به نقوش سفالینه‌ها و پرده‌های اساطیری در سوگ سیاوش، برخی سابقه این نوع نقاشی را به دوره پیش از تاریخ‌ می‌‎رسانند. برخی هم با توجه به نقاشی‌های مانی<ref>215-276م.</ref> که نشانه تفکرات و اعتقادات مذهبی است، قدمت آن را به زمان مانی‌ می‌‎رسانند.<ref>حسن بیگی، 340؛ عناصری، 175 : الیاده، 276؛ غریب پور، همانجا.</ref> به هر حال، به تصویر در آوردن وقایع و رخدادهای تاریخی-مذهبی مربوط به کربلا احتمالا از اواخر حکومت آل بویه<ref>سده 4 ق.</ref> در ایران معمول گردیده است.<ref>بلوکباشی، «شمایل نگاری...»، 4.</ref> در عصر صفوی به سبب رسمی شدن مذهب تشیع و توجه خاص به سوگنامه‌ها، نقاشی‌های مذهبی رونق و تحول یافت و به صورت شمایل نگاری بر روی پرده، دیوار، شیشه و کتاب درآمد. این هنر بر پایه روایت‌های افسانه‌ای و تاریخی برگرفته از کلام نقالان مذهبی، مداحان و تعزیه خوانان، بهره گیری از تخیل و احساس هنری تصویرگران آنها و باورهای عامه شکل گرفت<ref>پیترسن، نیز بلوکباشی، قهوه خانه‌ها، همانجاها.</ref>، برخی از پژوهشگران درخشندگی این هنر را تا حدی متأثر از هنر نقاشان اروپایی در سده‌های 16، 17 و 18م‌ می‌‎دانند.<ref>محجوب، 195-196؛ نیز نک: 65/ER, VII.</ref> ارتباط پرده خوانی و تعزیه خوانی و تأثیر متقابل آن‌ها که هر دو از هنرهای دینی یا قدسی<ref>غریب پور، 56.</ref> به شمار‌ می‌‎روند، بدیهی به نظر‌ می‌‎رسد. برخی پرده خوانی و شمایل خوانی را هنری مرکب از هنر تجسمی نقاشی و هنر کلامی نقالی و مرتبط با روضه خوانی و [[تعزیه خوانی]]<ref>بلوکباشی، «شمایل نگاری»، 7.</ref>، و بعضی دیگر آن را مقدم بر [[تعزیه خوانی|تعزیه]] و در شکوفایی آن مؤثر‌ می‌‎دانند.<ref>بیضایی، نمایش، 74؛ همایونی، همانجا؛ ملک پور، سیر...، 54؛ غریب پور، 64؛ ناظرزاده، 185.</ref>
با توجه به ارتباط این هنر تصویرگری با اسطوره‌ها و برخورداری آن از ارزش‌های مذهبی و فراطبیعی و نیز با عنایت به نقوش سفالینه‌ها و پرده‌های اساطیری در سوگ سیاوش، برخی سابقه این نوع نقاشی را به دوره پیش از تاریخ‌ می‌‎رسانند. برخی هم با توجه به نقاشی‌های مانی<ref>215-276م.</ref> که نشانه تفکرات و اعتقادات مذهبی است، قدمت آن را به زمان مانی‌ می‌‎رسانند.<ref>حسن بیگی، 340؛ عناصری، 175 : الیاده، 276؛ غریب پور، همانجا.</ref> به هر حال، به تصویر در آوردن وقایع و رخدادهای تاریخی-مذهبی مربوط به کربلا احتمالا از اواخر حکومت آل بویه<ref>سده 4 ق.</ref> در ایران معمول گردیده است.<ref>بلوکباشی، «شمایل نگاری...»، 4.</ref> در عصر صفوی به سبب رسمی شدن مذهب تشیع و توجه خاص به سوگنامه‌ها، نقاشی‌های مذهبی رونق و تحول یافت و به صورت شمایل نگاری بر روی پرده، دیوار، شیشه و کتاب درآمد. این هنر بر پایه روایت‌های افسانه‌ای و تاریخی برگرفته از کلام نقالان مذهبی، مداحان و تعزیه خوانان، بهره گیری از تخیل و احساس هنری تصویرگران آنها و باورهای عامه شکل گرفت<ref>پیترسن، نیز بلوکباشی، قهوه خانه‌ها، همانجاها.</ref>، برخی از پژوهشگران درخشندگی این هنر را تا حدی متأثر از هنر نقاشان اروپایی در سده‌های 16، 17 و 18م‌ می‌‎دانند.<ref>محجوب، 195-196؛ نیز نک: 65/ER, VII.</ref> ارتباط پرده خوانی و تعزیه خوانی و تأثیر متقابل آن‌ها که هر دو از هنرهای دینی یا قدسی<ref>غریب پور، 56.</ref> به شمار‌ می‌‎روند، بدیهی به نظر‌ می‌‎رسد. برخی پرده خوانی و شمایل خوانی را هنری مرکب از هنر تجسمی نقاشی و هنر کلامی نقالی و مرتبط با روضه خوانی و [[تعزیه خوانی]]<ref>بلوکباشی، «شمایل نگاری»، 7.</ref>، و بعضی دیگر آن را مقدم بر [[تعزیه خوانی|تعزیه]] و در شکوفایی آن مؤثر‌ می‌‎دانند.<ref>بیضایی، نمایش، 74؛ همایونی، همانجا؛ ملک پور، سیر...، 54؛ غریب پور، 64؛ ناظرزاده، 185.</ref> پرده خوانی در عصر صفوی، با رونق گرفتن نقاشی‌های پرده، متداول شد<ref>موسوی، 45.</ref>، اما از سال‌ها قبل از آن مردم در ماه‌های عزاداری، صحنه‌هایی از زندگانی شهدا را که بر روی تابلوهای بزرگی به تصویر در آمده بود، به مراسم عزاداری سیدالشهدا‌ می‌‎بردند.<ref>فونتانا، 70.</ref> در عصر قاجار پرده خوانی رونق بیشتری یافت و پرده خوانی و شمایل گردانی به مجموعه آیین‌های مراسم سوگواری افزوده شد و در مکان‌های متبرکی مانند امامزاده‌ها و زیارتگاه‌ها برپا‌ می‌‎شد.<ref>حسن بیگی، 341۔ 343؛ غریب پور، 56.</ref> رفته رفته در تمام ایام سال پرده خوانان در محل تجمع و گذر مردم، مانند میدان‌ها، چارسوها و سرگذرها برده‌ می‌‎گشودند و پرده خوانی‌ می‌‎کردند.


==پرده خوانی==
==پرده خوانی==
خط ۹۸: خط ۹۸:


بنابراین ذکر نام خدا در ابتدای پرده خوانی امری ضروری و حتمی است.<ref>اردلان، حمیدرضا، مرشدان پرده خوان ایران، 1386، دفتر 15، ص 17.</ref>
بنابراین ذکر نام خدا در ابتدای پرده خوانی امری ضروری و حتمی است.<ref>اردلان، حمیدرضا، مرشدان پرده خوان ایران، 1386، دفتر 15، ص 17.</ref>
==پرده خوان==
پرده خوان که او را درویش<ref>غریب پور، 61؛ موسوی، 45.</ref>، پرده گردان<ref>شاملو، 380/1 -381.</ref>، پرده چی<ref>هدایت، 54.</ref> و در لرستان تذکره خوان‌ می‌‎نامند<ref>موسوی، همانجا.</ref>، از برخی روایات مذهبی آگاهی دارد و با صوتی خوش و بیانی جذاب و رسا آن‌ها را توصیف‌ می‌‎کند. برخی از پرده خوانان به هنر شمایل نگاری نیز کم و بیش آشنایی داشتند و گروهی از شمایل نگاران خود پرده خوانی‌ می‌‎کردند.<ref>عناصری، 200 ؛ ناظرزاده، همانجا.</ref> پرده خوان با شیوه‌های نمایشی کردن وقایع آشنا بود و در مواقع لازم، برای بیان و شرح واقعه‌ها از اشعار مناسب استفاده‌ می‌‎کرد.<ref>شاملو، 381/1.</ref> پرده خوان که معمولا خود را «سید» معرفی‌ می‌‎کند، شالی سبز به کمر و پارچه‌ای سیاه یا سبز بر سر‌ می‌‎بندد و یا به جای پارچه، کلاهی سیاه یا سبز بر سر‌ می‌‎گذارد.<ref>موسوی، 46؛ شاملو، همانجا.</ref> به هنگام پرده خوانی ابتدا طومار را به دیوار نصب، و سپس آن را باز‌ می‌‎کند و آنگاه پارچه سفید روی پرده را کم کم کنار‌ می‌‎زند و با چوب دستی خود که مِطرق یا مِطراق نام دارد<ref>بیضایی، «نمایش...»، 31؛ عناصری، 174.</ref>، به تصاویر مجالس پرده اشاره، و با بیان مقدمه‌ای کار خود را آغاز‌ می‌‎کند. شماری از پرده خوانان از روی طوماری که در دست دارند، داستان واقعه‌های پرده را‌ می‌‎خوانند.<ref>رهبری، 46.</ref>
واعظ کاشفی در فصل ششم فتوت نامه سلطانی در شرح ارباب معرکه، به ارکان معرکه و بایسته‌ها و خصوصیات اهل معرکه اشاره‌ می‌‎کند. او رکن اصلی معرکه را فیض گرفتن و فیض رساندن و قبول دل‌ها ورفع نیاز خود و مضایقه نکردن در رفع نیاز درویشان و مبالغه نکردن در گدایی نوشته است که در مورد پرده خوانان که از جمله معرکه گیران‌اند، نیز صدق‌ می‌‎کند.<ref>ص 275-300.</ref>
برخی از پرده خوانان شاگردی دارند که در مواقع لزوم از او کمک‌ می‌‎گیرند. در میان چهره‌های معروف پرده خوانان از درویش بلبل قزوینی<ref>غریب پور، 58.</ref>، و مرشد نقی، اهل الیگودرز نام برده‌اند.<ref>موسوی، همانجا.</ref>
خاستگاه ادبیات پرده خوانی بخشی شفاهی است که معمولا از اقوال و روایات نقالان گرفته شده، و بخشی دیگر کتبی و برگرفته از مقتل‌ها و سوگنامه‌هایی مانند روضة الشهدای حسین واعظ کاشفی است.<ref>غریب پور، 57.</ref>
===نسبت اشیاء با بدن===
پرده خوانان برای هر یک از اشیاء مورد کاربردشان، نسبت با بدن خویش جایگاه معینی قائلند. کشکول را به مچ دست چپ می‌آویزند و تبرزین، عصا و چوب دست را به شانه راست حمایل می‌کنند و یا با دست راست آن را حرکت می‌دهند. چنته نیز در سمت چپ بدن آویخته می‌شود. هم چنین پرده خوانان پرده را وقت حمل و نقل بر شانه راست می‌گذارند و اگر در طول مسیر مجبور باشند به علت خستگی از شانه چپ هم استفاده کنند در آخرین لحظه که به مقصد می‌رسند، پرده را بر شانه راست قرار داده و سپس بر زمین می‌گذارند. به نظر می‌آید انتخاب جایگاه اشیاء در سمت چپ یا راست با کاربرد آن‌ها به لحاظ منطقی نیز ارتباط دارد مانند نسبت تبرزین با دست راست که از نیرو و تقارن بهتری در هنگام استفاده برخوردار است.<ref>اردلان، حمیدرضا، مرشدان پرده خوان ایران، 1386، دفتر 3، ص 15.</ref>


==ابزارها==
==ابزارها==
خط ۱۳۸: خط ۱۵۰:


بلندگو تنها وسیله جدیدی است که پرده خوانان به طور مستقیم در پرده خوانی از آن استفاده می‌کنند. وسیله دوم موتور سیکلت در وجه غالب و گاه اتومبیل است که با پرده خوانی رابطه غیر مستقیم دارد. پرده خوان نمایشگری در رفت و آمد و گاه خانه به دوش است که از جایی به جایی دیگر رفتن جزء الزامات کار اوست. پرده خوان با استفاده از موتور وسایل مختصر و قابل حملش را جا به جا می‌کند و به مقصد می‌رساند.<ref>اردلان، حمیدرضا، مرشدان پرده خوان ایران، 1386، دفتر 13، ص 16.</ref>
بلندگو تنها وسیله جدیدی است که پرده خوانان به طور مستقیم در پرده خوانی از آن استفاده می‌کنند. وسیله دوم موتور سیکلت در وجه غالب و گاه اتومبیل است که با پرده خوانی رابطه غیر مستقیم دارد. پرده خوان نمایشگری در رفت و آمد و گاه خانه به دوش است که از جایی به جایی دیگر رفتن جزء الزامات کار اوست. پرده خوان با استفاده از موتور وسایل مختصر و قابل حملش را جا به جا می‌کند و به مقصد می‌رساند.<ref>اردلان، حمیدرضا، مرشدان پرده خوان ایران، 1386، دفتر 13، ص 16.</ref>
==پرده خوان==
پرده خوان که او را درویش<ref>غریب پور، 61؛ موسوی، 45.</ref>، پرده گردان<ref>شاملو، 380/1 -381.</ref>، پرده چی<ref>هدایت، 54.</ref> و در لرستان تذکره خوان‌ می‌‎نامند<ref>موسوی، همانجا.</ref>، از برخی روایات مذهبی آگاهی دارد و با صوتی خوش و بیانی جذاب و رسا آنها را توصیف‌ می‌‎کند. برخی از پرده خوانان به هنر شمایل نگاری نیز کم و بیش آشنایی داشتند و گروهی از شمایل نگاران خود پرده خوانی‌ می‌‎کردند.<ref>عناصری، 200 ؛ ناظرزاده، همانجا.</ref> پرده خوان با شیوه‌های نمایشی کردن وقایع آشنا بود و در مواقع لازم، برای بیان و شرح واقعه‌ها از اشعار مناسب استفاده‌ می‌‎کرد.<ref>شاملو، 381/1.</ref> پرده خوان که معمولا خود را «سید» معرفی‌ می‌‎کند، شالی سبز به کمر و پارچه‌ای سیاه یا سبز بر سر‌ می‌‎بندد و یا به جای پارچه، کلاهی سیاه یا سبز بر سر‌ می‌‎گذارد.<ref>موسوی، 46؛ شاملو، همانجا.</ref> به هنگام پرده خوانی ابتدا طومار را به دیوار نصب، و سپس آن را باز‌ می‌‎کند و آنگاه پارچه سفید روی پرده را کم کم کنار‌ می‌‎زند و با چوب دستی خود که مِطرق یا مِطراق نام دارد<ref>بیضایی، «نمایش...»، 31؛ عناصری، 174.</ref>، به تصاویر مجالس پرده اشاره، و با بیان مقدمه‌ای کار خود را آغاز‌ می‌‎کند. شماری از پرده خوانان از روی طوماری که در دست دارند، داستان واقعه‌های پرده را‌ می‌‎خوانند.<ref>رهبری، 46.</ref>
مراحل کار پرده خوان به ترتیب شامل پیش واقعه خوانی، مناجات و فضائل خوانی، مناقب خوانی، خطبه خوانی و نقل قصه و حدیث است. او در پایان با لحنی سوزناک گریزی به صحرای کربلا‌ می‌‎زند و به نوحه و ندبه‌ می‌‎پردازد.<ref>عناصری، 178-181.</ref> گرچه پرده خوانان با نیت ثواب بردن و ثواب رساندن و تحریک احساسات مذهبی تماشاگران به پرده خوانی‌ می‌‎پردازند، لیکن از راه پرده خوانی کسب معاش نیز‌ می‌‎کنند. از این رو، در پایان هر مجلس پولی به رسم تبرک از مردم دریافت‌ می‌‎کنند.<ref>حسن بیگی، 344؛ غریب پور، 62.</ref>
واعظ کاشفی در فصل ششم فتوت نامه سلطانی در شرح ارباب معرکه، به ارکان معرکه و بایسته‌ها و خصوصیات اهل معرکه اشاره‌ می‌‎کند. او رکن اصلی معرکه را فیض گرفتن و فیض رساندن و قبول دل‌ها ورفع نیاز خود و مضایقه نکردن در رفع نیاز درویشان و مبالغه نکردن در گدایی نوشته است که در مورد پرده خوانان که از جمله معرکه گیران‌اند، نیز صدق‌ می‌‎کند.<ref>ص 275-300.</ref>
برخی از پرده خوانان شاگردی دارند که در مواقع لزوم از او کمک‌ می‌‎گیرند. در میان چهره‌های معروف پرده خوانان از درویش بلبل قزوینی<ref>غریب پور، 58.</ref>، و مرشد نقی، اهل الیگودرز نام برده‌اند.<ref>موسوی، همانجا.</ref>
خاستگاه ادبیات پرده خوانی بخشی شفاهی است که معمولا از اقوال و روایات نقالان گرفته شده، و بخشی دیگر کتبی و برگرفته از مقتل‌ها و سوگنامه‌هایی مانند روضة الشهدای حسین واعظ کاشفی است.<ref>غریب پور، 57.</ref>
پرده خوانی در عصر صفوی، با رونق گرفتن نقاشی‌های پرده، متداول شد<ref>موسوی، 45.</ref>، اما از سال‌ها قبل از آن مردم در ماه‌های عزاداری، صحنه‌هایی از زندگانی شهدا را که بر روی تابلوهای بزرگی به تصویر در آمده بود، به مراسم عزاداری سیدالشهدا‌ می‌‎بردند.<ref>فونتانا، 70.</ref>
در عصر قاجار پرده خوانی رونق بیشتری یافت و پرده خوانی و شمایل گردانی به مجموعه آیین‌های مراسم سوگواری افزوده شد و در مکان‌های متبرکی مانند امامزاده‌ها و زیارتگاه‌ها برپا‌ می‌‎شد.<ref>حسن بیگی، 341۔ 343؛ غریب پور، 56.</ref> رفته رفته در تمام ایام سال پرده خوانان در محل تجمع و گذر مردم، مانند میدان‌ها، چارسوها و سرگذرها برده‌ می‌‎گشودند و پرده خوانی‌ می‌‎کردند.
===نسبت اشیاء با بدن===
پرده خوانان برای هر یک از اشیاء مورد کاربردشان، نسبت با بدن خویش جایگاه معینی قائلند. کشکول را به مچ دست چپ می‌آویزند و تبرزین، عصا و چوب دست را به شانه راست حمایل می‌کنند و یا با دست راست آن را حرکت می‌دهند. چنته نیز در سمت چپ بدن آویخته می‌شود. هم چنین پرده خوانان پرده را وقت حمل و نقل بر شانه راست می‌گذارند و اگر در طول مسیر مجبور باشند به علت خستگی از شانه چپ هم استفاده کنند در آخرین لحظه که به مقصد می‌رسند، پرده را بر شانه راست قرار داده و سپس بر زمین می‌گذارند. به نظر می‌آید انتخاب جایگاه اشیاء در سمت چپ یا راست با کاربرد آن‌ها به لحاظ منطقی نیز ارتباط دارد مانند نسبت تبرزین با دست راست که از نیرو و تقارن بهتری در هنگام استفاده برخوردار است.<ref>اردلان، حمیدرضا، مرشدان پرده خوان ایران، 1386، دفتر 3، ص 15.</ref>


==زمان و مکان==
==زمان و مکان==