تکیه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۷ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۶ دسامبر ۲۰۱۹
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳: خط ۱۳:
در پایان دورۀ امپراتوری عثمانی، تکیه در بیشتر نقاط جهان اسلامی کاربری خانقاهی تازه‌ای یافت و در آناتولی و بالکان از زاویه فاصله گرفت و جدا شد. در آن زمان تکیه ارکانی مانند سماع‌خانه یا توحید‌خانه، فضای ویژۀ مقابر شیوخ، حرم خانواده، جای پذیرایی و واحدهایی برای منزل کردن درویشان و میهمانانِ گذری و مانند آنها را دربر می‌گرفت (EI2, X/415-416). در این دوره‌ها تکیه در ایران نیز شبیه دیگر سرزمینهای اسلامی نقش و کاربری زاویه و خانقاهی داشت و در اصفهان در اصطلاح به بقاعی گفته می‌شد که در آن شخصیتی مقدس و بزرگ مدفون بود (بلاغی، همانجا). ‌ابن‌بطوطه در سدۀ 8 ق/14م در اصفهان در زاویه‌ای منسوب به شیخ علی بن سهل، شاگرد جنید منزل می‌کند. او این زاویه را زیارتگاه مردم شهر معرفی کرده، می‌گوید: هر مسافری که به این زاویه وارد می‌شد، از او با غذا پذیرایی می‌کردند (1/212).
در پایان دورۀ امپراتوری عثمانی، تکیه در بیشتر نقاط جهان اسلامی کاربری خانقاهی تازه‌ای یافت و در آناتولی و بالکان از زاویه فاصله گرفت و جدا شد. در آن زمان تکیه ارکانی مانند سماع‌خانه یا توحید‌خانه، فضای ویژۀ مقابر شیوخ، حرم خانواده، جای پذیرایی و واحدهایی برای منزل کردن درویشان و میهمانانِ گذری و مانند آنها را دربر می‌گرفت (EI2, X/415-416). در این دوره‌ها تکیه در ایران نیز شبیه دیگر سرزمینهای اسلامی نقش و کاربری زاویه و خانقاهی داشت و در اصفهان در اصطلاح به بقاعی گفته می‌شد که در آن شخصیتی مقدس و بزرگ مدفون بود (بلاغی، همانجا). ‌ابن‌بطوطه در سدۀ 8 ق/14م در اصفهان در زاویه‌ای منسوب به شیخ علی بن سهل، شاگرد جنید منزل می‌کند. او این زاویه را زیارتگاه مردم شهر معرفی کرده، می‌گوید: هر مسافری که به این زاویه وارد می‌شد، از او با غذا پذیرایی می‌کردند (1/212).


 
== تکیه با کاربری تازه ==
'''تکیه با کاربری تازه:''' با پیدایی پدیدۀ نمایشی شبیه‌خوانی و توسعه و رشد آن در ایران، به‌ویژه در شهرهای بزرگ، تکیه‌کاربری خانقاهی و آرامگاهی خود را از دست می‌دهد و حضور دیگری با کاربری تازه مانند حسینیه می‌یابد و فضایی برای نمایش شبیه‌خوانی و مراسم عزاداری می‌شود. در اینکه از چه زمانی این گونه مراسم مذهبی در فضای تکیه برگذار می‌شده است، اطلاع دقیق و سند معتبری در دست نیست. گلریز (ص 380- 381) در مینودر به نقل از حسین مسرور در ده‌ نفر قزلباش می‌نویسد: در دورۀ شاه طهماسب اول صفوی (سل‍‍ 930-984ق/1524- 1576م) و جانشین او شاه‌اسماعیل دوم، در تکیه‌ها، به‌ویژه تکیۀ دولت و تکیـۀ جوانشیـر قـزوین، در شبهـای ماه رمضـان غرفه‌های پایِ توغ تکیه را «سَرْدَم» می‌بستند و در آنها مراسم سخنوری و مناظـرات ادبی و مشاعـره ترتیب می‌دادند. در شبهای ماه رمضان جمعیت در تکیۀ دولت چندان بود که هر شب حدود 80 من ته شمع در آن جارو می‌کردند. در آن دوره‌ها گویی هنوز مراسم عزاداری عاشورا به تکیه‌ها راه نیافته بوده است (یادداشت مؤلف). بعدها، ظاهراً از دورۀ قاجار، در تکیه‌های قزوین مراسم عزاداری در ایام عاشورا بر پا می‌کرده‌‌اند (گلریز، 581). در قم هر تکیه مرشدی داشت که با اسباب 17 سلسله، سردمی را در آن می‌آراست و قرآن و رحلی بر بالای آن قرار می‌داد و مدخل آن را با قفلی که دو زنجیر را به هم می‌پیوست، می‌بست و مراسم سخنوری ترتیب می‌داد (برای تفصیل آذین‌بندی سردم تکیه و نام اسباب هفده‌گانه و چگونگی آیین سخنوری، نک‍ : عباسی، 59-63).
با پیدایی پدیدۀ نمایشی شبیه‌خوانی و توسعه و رشد آن در ایران، به‌ویژه در شهرهای بزرگ، تکیه‌کاربری خانقاهی و آرامگاهی خود را از دست می‌دهد و حضور دیگری با کاربری تازه مانند حسینیه می‌یابد و فضایی برای نمایش شبیه‌خوانی و مراسم عزاداری می‌شود. در اینکه از چه زمانی این گونه مراسم مذهبی در فضای تکیه برگذار می‌شده است، اطلاع دقیق و سند معتبری در دست نیست. گلریز (ص 380- 381) در مینودر به نقل از حسین مسرور در ده‌ نفر قزلباش می‌نویسد: در دورۀ شاه طهماسب اول صفوی (سل‍‍ 930-984ق/1524- 1576م) و جانشین او شاه‌اسماعیل دوم، در تکیه‌ها، به‌ویژه تکیۀ دولت و تکیـۀ جوانشیـر قـزوین، در شبهـای ماه رمضـان غرفه‌های پایِ توغ تکیه را «سَرْدَم» می‌بستند و در آنها مراسم سخنوری و مناظـرات ادبی و مشاعـره ترتیب می‌دادند. در شبهای ماه رمضان جمعیت در تکیۀ دولت چندان بود که هر شب حدود 80 من ته شمع در آن جارو می‌کردند. در آن دوره‌ها گویی هنوز مراسم عزاداری عاشورا به تکیه‌ها راه نیافته بوده است (یادداشت مؤلف). بعدها، ظاهراً از دورۀ قاجار، در تکیه‌های قزوین مراسم عزاداری در ایام عاشورا بر پا می‌کرده‌‌اند (گلریز، 581). در قم هر تکیه مرشدی داشت که با اسباب 17 سلسله، سردمی را در آن می‌آراست و قرآن و رحلی بر بالای آن قرار می‌داد و مدخل آن را با قفلی که دو زنجیر را به هم می‌پیوست، می‌بست و مراسم سخنوری ترتیب می‌داد (برای تفصیل آذین‌بندی سردم تکیه و نام اسباب هفده‌گانه و چگونگی آیین سخنوری، نک‍ : عباسی، 59-63).




خط ۲۲: خط ۲۲:
بی‌تردید پس از نزدیک‌شدن شریعت و طریقت، یا به عبارت دیگر نزدیکی مذهب و تصوف به یکدیگر، همان طور که ذکاء می‌گوید (ص 283)، از تکیه برای برگذاری مراسم عزاداری و روضه‌خوانی و نمایشهای مذهبی استفاده می‌کرده‌اند. این زمان علی‌التحقیق باید سالهای اواخر دورۀ صفوی، یا آغاز دورۀ زندیان بوده باشد (شهیدی، 243). پیترسن (ص 65-66) با نقل متن کتیبه‌ای به تاریخ 1202ق/ 1788م ــ که هانری ماسه از منزلگاهی در استراباد رونویس کرده است ــ می‌نویسد: در آن ناحیه صحن تکیه‌ای برای اجرای مراسم سوگواری امام حسین‌(ع) ساخته بودند. نوشتۀ این کتیبه توسعۀ آیینهای مذهبی و در آن میان ظاهراً تعزیه‌خوانی را در سالهای پایانی سلطنت زندیان در ایران و ساختن جایگاهی ویژه برای این گونه نمایشهای مذهبی را نشان می‌دهد. به هر روی می‌توان با اندکی تسامح برگذاری مراسم عزاداری و تعزیه‌خوانی را در تکیه به اواخر دورۀ صفوی، یعنی به حدود 200 سال پیش رساند (یادداشت مؤلف). سرانجام پیترسن اجرای نخستین نمایشهای تعزیه را در فضای خاص به نام تکیه، زمانی پس از دو دهۀ نخست سدۀ 19م می‌داند و می‌نویسد: این نوع تکیه ابتدا عمدتاً در استانهای کنار دریای خزر و در میان دژ نیروهای شیعه پدید آمد (ص 68).
بی‌تردید پس از نزدیک‌شدن شریعت و طریقت، یا به عبارت دیگر نزدیکی مذهب و تصوف به یکدیگر، همان طور که ذکاء می‌گوید (ص 283)، از تکیه برای برگذاری مراسم عزاداری و روضه‌خوانی و نمایشهای مذهبی استفاده می‌کرده‌اند. این زمان علی‌التحقیق باید سالهای اواخر دورۀ صفوی، یا آغاز دورۀ زندیان بوده باشد (شهیدی، 243). پیترسن (ص 65-66) با نقل متن کتیبه‌ای به تاریخ 1202ق/ 1788م ــ که هانری ماسه از منزلگاهی در استراباد رونویس کرده است ــ می‌نویسد: در آن ناحیه صحن تکیه‌ای برای اجرای مراسم سوگواری امام حسین‌(ع) ساخته بودند. نوشتۀ این کتیبه توسعۀ آیینهای مذهبی و در آن میان ظاهراً تعزیه‌خوانی را در سالهای پایانی سلطنت زندیان در ایران و ساختن جایگاهی ویژه برای این گونه نمایشهای مذهبی را نشان می‌دهد. به هر روی می‌توان با اندکی تسامح برگذاری مراسم عزاداری و تعزیه‌خوانی را در تکیه به اواخر دورۀ صفوی، یعنی به حدود 200 سال پیش رساند (یادداشت مؤلف). سرانجام پیترسن اجرای نخستین نمایشهای تعزیه را در فضای خاص به نام تکیه، زمانی پس از دو دهۀ نخست سدۀ 19م می‌داند و می‌نویسد: این نوع تکیه ابتدا عمدتاً در استانهای کنار دریای خزر و در میان دژ نیروهای شیعه پدید آمد (ص 68).


 
== تکیه و حسینیه ==
'''تکیه و حسینیه:''' متمایز کردن کاربری دو فضای عمدۀ مذهبی تکیه و حسینیه از یکدیگر بسیار دشوار و تقریباً ناممکن است. به هر روی تکیه و حسینیه هم به لحاظ پیشینۀ تاریخی و هم به لحاظ کارکردها در برخی دوره‌های تاریخی و در برخی از جامعه‌ها، با هم کم‌و‌بیش متفاوت بوده‌اند. به نوشتۀ ژان کالمار در پایان سدۀ 3ق/ اوایل سدۀ 10م در شهرهای بزرگ بغداد، حلب و قاهره حسینیه‌هایی پیوسته به مساجد وجود داشتند، در حالی که در ایران تا پیش از دورۀ صفوی (907- 1148ق/1501-1735م) شاهدی برای وجود حسینیه در دست نیست. در این دوره نیز اسنادی که دال بر وجود حسینیه باشد، وجود ندارد. در این دوران مردم عزاداریهای محرم را در خانه‌های خود و در انواع ساختمانهای مذهبی و در جنب زیارتگاهها ترتیب می‌دادند.
متمایز کردن کاربری دو فضای عمدۀ مذهبی تکیه و حسینیه از یکدیگر بسیار دشوار و تقریباً ناممکن است. به هر روی تکیه و حسینیه هم به لحاظ پیشینۀ تاریخی و هم به لحاظ کارکردها در برخی دوره‌های تاریخی و در برخی از جامعه‌ها، با هم کم‌و‌بیش متفاوت بوده‌اند. به نوشتۀ ژان کالمار در پایان سدۀ 3ق/ اوایل سدۀ 10م در شهرهای بزرگ بغداد، حلب و قاهره حسینیه‌هایی پیوسته به مساجد وجود داشتند، در حالی که در ایران تا پیش از دورۀ صفوی (907- 1148ق/1501-1735م) شاهدی برای وجود حسینیه در دست نیست. در این دوره نیز اسنادی که دال بر وجود حسینیه باشد، وجود ندارد. در این دوران مردم عزاداریهای محرم را در خانه‌های خود و در انواع ساختمانهای مذهبی و در جنب زیارتگاهها ترتیب می‌دادند.




خط ۴۳: خط ۴۳:
در ایران، استان خراسان با 158‘1 باب حسینیه مقام نخست، و مازندران با 037‘1، تهران با 976، خوزستان با 904 و فارس با 869 حسینیه پس از خراسان در مراتب بعدی قرار می‌گیرند( نتایج، جم‍ ؛ نیز نک‍ : میرمحمدی، 72؛ برای شمار حسینیه‌های استانهای دیگر، نک‍ : همانجا، جدول شم‍ 8‌).
در ایران، استان خراسان با 158‘1 باب حسینیه مقام نخست، و مازندران با 037‘1، تهران با 976، خوزستان با 904 و فارس با 869 حسینیه پس از خراسان در مراتب بعدی قرار می‌گیرند( نتایج، جم‍ ؛ نیز نک‍ : میرمحمدی، 72؛ برای شمار حسینیه‌های استانهای دیگر، نک‍ : همانجا، جدول شم‍ 8‌).


 
== تکیه، رکنی از بافت شهرهای سنتی ==
'''تکیه، رکنی از بافت شهرهای سنتی:''' تکیه، یا حسینیه، یکی از عناصر شکل‌دهندۀ محله‌های شهرهای سنتی ایران به شمار می‌رفته است. سازمان کالبدی شهرهای قدیم ایران معمولاً بر 4‌ اصل پایه‌ای: مرکز شهر، مراکز محلات شهر همراه با یک رشته فضاها و عناصر ارتباط‌دهنده، گذر اصلی و سرانجام میدان، تکیه یا حسینیه استوار بوده است (نک‍ : توسلی، 81). بیشتر تکایای ایران در هر شهر مرکز محله به شمار می‌رفتند و همواره در طول سال از آنها استفاده می‌کرده‌اند. شماری تکایای کوچک شهری یا روستایی هم بودند که در طول سال تقریباً عملکردی نداشتند، اما به هنگام عزاداری در ایام سوگواری محرم و صفر و دیگر مراسم جمعی کارآمد می‌شدند (سلطان‌زاده، 183). مستوفی از غیر فعال بودن تکیه‌هایی که پرت افتاده و دور از گذرگاههای مردم بودند، صحبت می‌کند و می‌نویسد: این تکیه‌‌ها در سرتاسر سال خالی می‌افتادند و زباله‌دان اهل محل می‌شدند و یا بقالهای گذر در غرفه‌های آنها پیاز خشک می‌کردند و خواربارشان را انبار می‌کردند. هر سال چند روز به ایام عزداری ماه محرم، داشها و لوطیهای محل به فرمان بابا شمل محله تکیه‌ها را پاکیزه و تعمیر می‌کردند و چادر در آن می‌افراشتند و مراسم سوگواری راه می‌انداختند (1/300).
تکیه، یا حسینیه، یکی از عناصر شکل‌دهندۀ محله‌های شهرهای سنتی ایران به شمار می‌رفته است. سازمان کالبدی شهرهای قدیم ایران معمولاً بر 4‌ اصل پایه‌ای: مرکز شهر، مراکز محلات شهر همراه با یک رشته فضاها و عناصر ارتباط‌دهنده، گذر اصلی و سرانجام میدان، تکیه یا حسینیه استوار بوده است (نک‍ : توسلی، 81). بیشتر تکایای ایران در هر شهر مرکز محله به شمار می‌رفتند و همواره در طول سال از آنها استفاده می‌کرده‌اند. شماری تکایای کوچک شهری یا روستایی هم بودند که در طول سال تقریباً عملکردی نداشتند، اما به هنگام عزاداری در ایام سوگواری محرم و صفر و دیگر مراسم جمعی کارآمد می‌شدند (سلطان‌زاده، 183). مستوفی از غیر فعال بودن تکیه‌هایی که پرت افتاده و دور از گذرگاههای مردم بودند، صحبت می‌کند و می‌نویسد: این تکیه‌‌ها در سرتاسر سال خالی می‌افتادند و زباله‌دان اهل محل می‌شدند و یا بقالهای گذر در غرفه‌های آنها پیاز خشک می‌کردند و خواربارشان را انبار می‌کردند. هر سال چند روز به ایام عزداری ماه محرم، داشها و لوطیهای محل به فرمان بابا شمل محله تکیه‌ها را پاکیزه و تعمیر می‌کردند و چادر در آن می‌افراشتند و مراسم سوگواری راه می‌انداختند (1/300).




در بافت شهری ساری تکیه جزء تفکیک ناپذیر هر محله بود و در واقع هر محله با برپایی تکیه رسمیت می‌یافت (دانشنامه...، 8/65، به نقل از اسلامی). در 4 محلۀ قدیم شهر دماوند نیز، هر یک از محله‌ها یک تکیه داشت که مرکز محله و محل تجمع مردم، به‌ویژه در ایام عاشورا بود (علمداری، 44).
در بافت شهری ساری تکیه جزء تفکیک ناپذیر هر محله بود و در واقع هر محله با برپایی تکیه رسمیت می‌یافت (دانشنامه...، 8/65، به نقل از اسلامی). در 4 محلۀ قدیم شهر دماوند نیز، هر یک از محله‌ها یک تکیه داشت که مرکز محله و محل تجمع مردم، به‌ویژه در ایام عاشورا بود (علمداری، 44).


 
== معماری تکیه ==
'''معماری تکیه:''' در گذشته ساختمان خانقاهها و تکیه‌های اهل تصوف را به گونه‌ای می‌ساختند که صوفیان و درویشان بتوانند مراسم «سماع و رقصهای صوفیانۀ» خود را در آنها اجرا کنند. از این رو، در این خانقاهها و تکیه‌ها فضایی در میانۀ ساختمان بنا می‌کردند و «کرسی و تخته‌بند» قطب یا مرشد را برای مجلس گفتن در آن می‌گذاشتند (ذکاء، 283). از زمانی که مردم به فکر افتادند که تکیه‌هایی مخصوص اجرای شبیه‌خوانی بسازند، بنا بر همانندی کاربری این تکیه‌ها با خانقاه و تکیۀ درویشان و نیز به سبب ارتباط تاریخی آن با کاروان‌سرا، فضای داخل ساختمان تکیۀ تعزیه‌خوانی را کم‌و‌بیش مانند معماری تکیۀ درویشان و کاروان‌سرا بنا می‌کردند.
در گذشته ساختمان خانقاهها و تکیه‌های اهل تصوف را به گونه‌ای می‌ساختند که صوفیان و درویشان بتوانند مراسم «سماع و رقصهای صوفیانۀ» خود را در آنها اجرا کنند. از این رو، در این خانقاهها و تکیه‌ها فضایی در میانۀ ساختمان بنا می‌کردند و «کرسی و تخته‌بند» قطب یا مرشد را برای مجلس گفتن در آن می‌گذاشتند (ذکاء، 283). از زمانی که مردم به فکر افتادند که تکیه‌هایی مخصوص اجرای شبیه‌خوانی بسازند، بنا بر همانندی کاربری این تکیه‌ها با خانقاه و تکیۀ درویشان و نیز به سبب ارتباط تاریخی آن با کاروان‌سرا، فضای داخل ساختمان تکیۀ تعزیه‌خوانی را کم‌و‌بیش مانند معماری تکیۀ درویشان و کاروان‌سرا بنا می‌کردند.




خط ۷۹: خط ۷۹:
تکیۀ معاون‌الملک، معروف به تکیۀ معاون در کرمانشاه، جنب آبشـوران ــ کـه آن را حسـن‌خان معاون‌الملک در سالهای 1240-1250ق سـاخت ــ نمـونۀ برجستـۀ تکیه‌های 3 بخشی پیوسته است. دیوار صحنها با کاشیهای نقش‌دار پوشیده شده است. کاشیهای صحن عباسیه با نقش مجالسی مانند مجلس حضرت سلیمان در میان حیوانات، مجلس حضرت یوسف و برادران و مجلس جن و انس؛ کاشیهـای صحن زینبیه با مجالسـی از وقایع کربلا مانند آب آوردن حضرت عباس، آتش زدن خیمه‌ها و شهادت حضرت علی‌اکبر تزیین شده‌اند (خلج، 40-41). ورجاوند زینبیه را در مجموعۀ تکیۀ معاون‌الملک، قلب آن دانسته که گنبد بزرگ تکیه بر فراز آن سر برافراشته است (نک‍ : دایرة‌المعارف تشیع، 5/61؛ برای اطلاعات بیشتر دربارۀ چگونگی ساختمان این تکیه، نک‍ : همان، 5/61-62).
تکیۀ معاون‌الملک، معروف به تکیۀ معاون در کرمانشاه، جنب آبشـوران ــ کـه آن را حسـن‌خان معاون‌الملک در سالهای 1240-1250ق سـاخت ــ نمـونۀ برجستـۀ تکیه‌های 3 بخشی پیوسته است. دیوار صحنها با کاشیهای نقش‌دار پوشیده شده است. کاشیهای صحن عباسیه با نقش مجالسی مانند مجلس حضرت سلیمان در میان حیوانات، مجلس حضرت یوسف و برادران و مجلس جن و انس؛ کاشیهـای صحن زینبیه با مجالسـی از وقایع کربلا مانند آب آوردن حضرت عباس، آتش زدن خیمه‌ها و شهادت حضرت علی‌اکبر تزیین شده‌اند (خلج، 40-41). ورجاوند زینبیه را در مجموعۀ تکیۀ معاون‌الملک، قلب آن دانسته که گنبد بزرگ تکیه بر فراز آن سر برافراشته است (نک‍ : دایرة‌المعارف تشیع، 5/61؛ برای اطلاعات بیشتر دربارۀ چگونگی ساختمان این تکیه، نک‍ : همان، 5/61-62).


 
== تکیه‌سازی ==
'''تکیه‌سازی:''' در دورۀ قاجار، عصر شکوفایی تعزیه‌خوانی، مردم از صدر تا ذیل در ساختن تکیه یا کمک در ساختن و برپا کردن تکیه در محلات خود شوق و علاقۀ بسیار فراوان نشان می‌دادند. شیفتگان اهل بیت پیامبر (ص) می‌کوشیدند تا با بنا کردن تکیه و وقف پاره‌ای موقوفات برای نگهداری آن، اجری دنیوی و اخروی برای خود به دست آورند و در میان سر و همسر و دوست و قوم، نامی نیک از خود به جا گذارند (بلوکباشی، «تعزیه‌خوانی در... »، 24). کنت دوگوبینو که از 1272 تا 1275ق/1855 تا 1858م در دورۀ سلطنت ناصرالدین شاه در ایران به سر می‌برده است، دربارۀ علاقۀ مردم به تکیه‌سازی و شمار بسیار تکیه‌ها در تهران می‌نویسد: شاه و هر یک از خدمتگزاران دولت و اعیان و تجار تکیه‌ای ساخته‌اند و صاحب تکیه‌ای هستند. تقدس و اجر و ثواب تکیه‌سازی آن‌چنان است که هر کس می‌کوشد برای مفاخره در این دنیا و خیر و ثواب در آخرت به این کار بپردازد (ص 339؛ نیز نک‍ : سرنا، 179-180). در قم ساختن تکیه پیشینۀ بسیار دراز دارد و هر محل و محلۀ آن دارای تکیۀ خاص خود بوده است. از تکیه‌های قدیم و معروف آن تکیۀ امیر، سنگ سیاه، چهار مردان باغ پنبه، پنجه‌علی، چهل اختران، متولی‌باشی و چند تای دیگر است (برای شرح تکیه‌های قم و بانی آنها و چگونگی عزادارای و تعزیه‌خوانی در آنها، نک‍ : عباسی، 68 بب‍ ‌).
در دورۀ قاجار، عصر شکوفایی تعزیه‌خوانی، مردم از صدر تا ذیل در ساختن تکیه یا کمک در ساختن و برپا کردن تکیه در محلات خود شوق و علاقۀ بسیار فراوان نشان می‌دادند. شیفتگان اهل بیت پیامبر (ص) می‌کوشیدند تا با بنا کردن تکیه و وقف پاره‌ای موقوفات برای نگهداری آن، اجری دنیوی و اخروی برای خود به دست آورند و در میان سر و همسر و دوست و قوم، نامی نیک از خود به جا گذارند (بلوکباشی، «تعزیه‌خوانی در... »، 24). کنت دوگوبینو که از 1272 تا 1275ق/1855 تا 1858م در دورۀ سلطنت ناصرالدین شاه در ایران به سر می‌برده است، دربارۀ علاقۀ مردم به تکیه‌سازی و شمار بسیار تکیه‌ها در تهران می‌نویسد: شاه و هر یک از خدمتگزاران دولت و اعیان و تجار تکیه‌ای ساخته‌اند و صاحب تکیه‌ای هستند. تقدس و اجر و ثواب تکیه‌سازی آن‌چنان است که هر کس می‌کوشد برای مفاخره در این دنیا و خیر و ثواب در آخرت به این کار بپردازد (ص 339؛ نیز نک‍ : سرنا، 179-180). در قم ساختن تکیه پیشینۀ بسیار دراز دارد و هر محل و محلۀ آن دارای تکیۀ خاص خود بوده است. از تکیه‌های قدیم و معروف آن تکیۀ امیر، سنگ سیاه، چهار مردان باغ پنبه، پنجه‌علی، چهل اختران، متولی‌باشی و چند تای دیگر است (برای شرح تکیه‌های قم و بانی آنها و چگونگی عزادارای و تعزیه‌خوانی در آنها، نک‍ : عباسی، 68 بب‍ ‌).




خط ۹۴: خط ۹۴:
در کتاب پژوهشی در تعزیه‌خوانی تهران فهرست نام 95 تکیه ــ کـه بیشتر در دورۀ قاجـار در تهران سـاختـه شده‌انـد ــ آمده است. از این تکیه‌ها شماری از میان رفته‌اند و شماری هم تبدیل به محل کسب و کار شده‌‌اند و چندتایی نیز هنوز پابرجا مانده‌اند (برای نام و محل این تکیه‌ها، نک‍ : شهیدی، 247- 248). تعیین تاریخ و زمان ساختن بنای هر یک از این تکیه‌ها و مشخصات معماری آنها و نحوۀ پدید آمدنشان تا پیش از به دست آمدن سند و مدرک معتبر تاریخی دشوار خواهد بود.
در کتاب پژوهشی در تعزیه‌خوانی تهران فهرست نام 95 تکیه ــ کـه بیشتر در دورۀ قاجـار در تهران سـاختـه شده‌انـد ــ آمده است. از این تکیه‌ها شماری از میان رفته‌اند و شماری هم تبدیل به محل کسب و کار شده‌‌اند و چندتایی نیز هنوز پابرجا مانده‌اند (برای نام و محل این تکیه‌ها، نک‍ : شهیدی، 247- 248). تعیین تاریخ و زمان ساختن بنای هر یک از این تکیه‌ها و مشخصات معماری آنها و نحوۀ پدید آمدنشان تا پیش از به دست آمدن سند و مدرک معتبر تاریخی دشوار خواهد بود.


 
== گروه‌بندی تکیه‌ها ==
'''گروه‌بندی تکیه‌ها:''' تکیه‌های تهران را بر اساس گروه و صنف و پایگاه اجتماعی سازندگان و بانیان آنها و نیز معروفیت تکیه‌ها به محله یا امامزاده و یا جا و رویدادی می‌توان به 10 گروه تقسیم کرد:
تکیه‌های تهران را بر اساس گروه و صنف و پایگاه اجتماعی سازندگان و بانیان آنها و نیز معروفیت تکیه‌ها به محله یا امامزاده و یا جا و رویدادی می‌توان به 10 گروه تقسیم کرد:


1. تکیه‌هایی که بانیان آنها گروههای قومی ساکن در شهر تهران بوده‌اند و هر یک مخصوص عزاداری اعضای یکی از گروهها بوده است، مانند تکیۀ عربها و قفقازها (یا قفقازیها) در محلۀ چال‌میدان و تکیۀ خلجها در محلۀ بازار.
1. تکیه‌هایی که بانیان آنها گروههای قومی ساکن در شهر تهران بوده‌اند و هر یک مخصوص عزاداری اعضای یکی از گروهها بوده است، مانند تکیۀ عربها و قفقازها (یا قفقازیها) در محلۀ چال‌میدان و تکیۀ خلجها در محلۀ بازار.
خط ۱۲۰: خط ۱۲۰:
سازندگان و بانیان تکیه‌هایی که به نام زیارتگاهها، مساجد، مدارس، کارخانه‌ها و محله‌ها شهرت داشتند، عموماً از میان رجال و شخصیتهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و یا از میان عامۀ مردم قشرها و صنفهای مختلف برخاسته بودند (بلوکباشی، همان 24-27، تعزیه‌خوانی حدیث...، 96-97).
سازندگان و بانیان تکیه‌هایی که به نام زیارتگاهها، مساجد، مدارس، کارخانه‌ها و محله‌ها شهرت داشتند، عموماً از میان رجال و شخصیتهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و یا از میان عامۀ مردم قشرها و صنفهای مختلف برخاسته بودند (بلوکباشی، همان 24-27، تعزیه‌خوانی حدیث...، 96-97).


 
== تکیه‌های قدیم تهران ==
'''تکیه‌های قدیم تهران:''' تکیه‌های قدیم تهران یک مجموعه از تکیه‌های ساخته شده در دورۀ قاجار را دربر می‌گیرد. معماری فضای ساختمانی بیشتر این تکیه‌ها را متناسب با اجرای نمایشهای آیینی تعزیه‌خوانی طراحی کرده و ساخته بودند. در این مجموعۀ قدیمی دو تکیۀ حمام خانم و افشارها احتمالاً از بناهای اواخر دورۀ صفوی بوده است.
تکیه‌های قدیم تهران یک مجموعه از تکیه‌های ساخته شده در دورۀ قاجار را دربر می‌گیرد. معماری فضای ساختمانی بیشتر این تکیه‌ها را متناسب با اجرای نمایشهای آیینی تعزیه‌خوانی طراحی کرده و ساخته بودند. در این مجموعۀ قدیمی دو تکیۀ حمام خانم و افشارها احتمالاً از بناهای اواخر دورۀ صفوی بوده است.


تکیۀ حمام خانم را خواهر شاه‌طهماسب دوم صفوی (1135-1145ق) همراه با حمام و مدرسه در محلۀ عولادجان و در بخش جنوبـی امامزاده یحیى ساخت. مسـاحت آن را حدود 300 مـ 2 و دارای چند باب دکان موقوفه نوشته‌اند (برای تکیۀ افشار‌ها نیز در دورۀ همان شاه و در محلۀ سنگلج، نک‍ : جواهر کلام، 1/77؛ نیز نک‍ : شهیدی، 245، 254) و در کنج شمال‌غربی باروی شاه طهماسبی ساختند (ستوده، «تهرانی...»، 180). مدرسۀ خانم را افغانها خراب کردند و بعدها صاحب دیوان در جای آن حسینیه ساخت (جواهرکلام، همانجا).
تکیۀ حمام خانم را خواهر شاه‌طهماسب دوم صفوی (1135-1145ق) همراه با حمام و مدرسه در محلۀ عولادجان و در بخش جنوبـی امامزاده یحیى ساخت. مسـاحت آن را حدود 300 مـ 2 و دارای چند باب دکان موقوفه نوشته‌اند (برای تکیۀ افشار‌ها نیز در دورۀ همان شاه و در محلۀ سنگلج، نک‍ : جواهر کلام، 1/77؛ نیز نک‍ : شهیدی، 245، 254) و در کنج شمال‌غربی باروی شاه طهماسبی ساختند (ستوده، «تهرانی...»، 180). مدرسۀ خانم را افغانها خراب کردند و بعدها صاحب دیوان در جای آن حسینیه ساخت (جواهرکلام، همانجا).
خط ۱۴۳: خط ۱۴۳:
از تکیه‌های دولتی قدیم تهران دو تکیۀ نیاوران در کنار کاخ نیاوران و تکیۀ سلطنت‌آباد را نیز می‌توان یاد کرد. تکیۀ کوچک نیاوران را در 1273ق به گفتۀ ذکاء (ص 287) و 1274ق به گفتۀ شهیدی (ص 180)، و تکیۀ سلطنت‌آباد را در 1278ق به دستور ناصرالدین شاه ساختند. هنگامی که ماه محرم مقارن با اقامت شاه در نیاوران یا سلطنت‌آباد می‌شد، این تکیه‌ها را می‌بستند و در آن بساط با شکوه تعزیه‌خوانی برای شاه و همراهان و مردم محل راه می‌انداختند (شهیدی، همانجا). اعتمادالسلطنه در وقایع سال 1278ق بـه تعزیه‌خوانـی در تکیـۀ سلطنت‌آبـاد ــ کـه بـه تازگی ساخته و دایر شده بود ــ در دهۀ دوم ماه صفر اشاره دارد (مرآة البلدان، 2/1385). همو به تعزیه‌خوانیهای شاه در تکیۀ نیاوران و سلطنت‌آباد بارها اشاره می‌کند (همان، 2/1311، 1367، 3/1417، 1441، جم‍ ‌؛ برای صورت برخی تکیه‌های قدیم تهران و بانیان و محل ساختمان و تاریخ وقف آنها، نک‍ : بلاغی، (ط ) 48-53، جم‍ ؛ برای تکیه‌های شمیرانات، ‌نک‍ : ستوده،‌ جغرافیا...، 1/139، 201، جم‍ ‌).
از تکیه‌های دولتی قدیم تهران دو تکیۀ نیاوران در کنار کاخ نیاوران و تکیۀ سلطنت‌آباد را نیز می‌توان یاد کرد. تکیۀ کوچک نیاوران را در 1273ق به گفتۀ ذکاء (ص 287) و 1274ق به گفتۀ شهیدی (ص 180)، و تکیۀ سلطنت‌آباد را در 1278ق به دستور ناصرالدین شاه ساختند. هنگامی که ماه محرم مقارن با اقامت شاه در نیاوران یا سلطنت‌آباد می‌شد، این تکیه‌ها را می‌بستند و در آن بساط با شکوه تعزیه‌خوانی برای شاه و همراهان و مردم محل راه می‌انداختند (شهیدی، همانجا). اعتمادالسلطنه در وقایع سال 1278ق بـه تعزیه‌خوانـی در تکیـۀ سلطنت‌آبـاد ــ کـه بـه تازگی ساخته و دایر شده بود ــ در دهۀ دوم ماه صفر اشاره دارد (مرآة البلدان، 2/1385). همو به تعزیه‌خوانیهای شاه در تکیۀ نیاوران و سلطنت‌آباد بارها اشاره می‌کند (همان، 2/1311، 1367، 3/1417، 1441، جم‍ ‌؛ برای صورت برخی تکیه‌های قدیم تهران و بانیان و محل ساختمان و تاریخ وقف آنها، نک‍ : بلاغی، (ط ) 48-53، جم‍ ؛ برای تکیه‌های شمیرانات، ‌نک‍ : ستوده،‌ جغرافیا...، 1/139، 201، جم‍ ‌).


 
== تکیه‌های موقت ==
'''تکیه‌های موقت:''' تکیه‌هایی هستند که هر سال در ماه محرم در حیاط خانه‌ها یا در زیر چادرهای برافراشته بر پا می‌کنند و دسته‌های عزادار یا تعزیه‌خوانان در آنها روضه و تعزیه می‌خوانند. شاهزادگان و رجال اعیان دورۀ قاجار معمولاً هرساله حیاط خانه‌های خود را سیاه می‌بستند و چادری بر فراز آن می‌زدند و روی حوض خانه‌هایشان را با تیر و الوار می‌پوشاندند و به تعزیه‌داری می‌پرداختند. بنا بر گزارشی حاج محمدحسین خان امین‌الدوله، معروف به صدراصفهانی، خزانه‌دار و وزیر امور مالیۀ میرزا محمد شفیع، صدراعظم فتحعلی شاه، ظاهراً حیاط خانه‌اش را در دهه‌های محرم هر سال سیاه می‌بست و در آن تعزیه‌خوانی می‌کرد (بلوکباشی، تعزیه‌خوانی حدیث، 93-94). جیمز موریه به یکی از تعزیه‌خوانیها در خانۀ او در محرم 1224/ فوریۀ 1809 اشاره می‌کند (ص 195). الکساندر خوجکو به 15 روز تعزیه‌خوانی در خانۀ میرزا ابوالحسن خان شیرازی، معروف به ایلچی، نخستین وزیر امور خارجۀ فتحعلی شاه (از 1239 تا 1250ق) در محرم 1249/ ژوئن 1833 اشاره دارد و شرحی از شکوه و جلال این تعزیه‌خوانی می‌دهد (ص 21، مقدمه؛ بلوکباشی، همان، 94).
تکیه‌هایی هستند که هر سال در ماه محرم در حیاط خانه‌ها یا در زیر چادرهای برافراشته بر پا می‌کنند و دسته‌های عزادار یا تعزیه‌خوانان در آنها روضه و تعزیه می‌خوانند. شاهزادگان و رجال اعیان دورۀ قاجار معمولاً هرساله حیاط خانه‌های خود را سیاه می‌بستند و چادری بر فراز آن می‌زدند و روی حوض خانه‌هایشان را با تیر و الوار می‌پوشاندند و به تعزیه‌داری می‌پرداختند. بنا بر گزارشی حاج محمدحسین خان امین‌الدوله، معروف به صدراصفهانی، خزانه‌دار و وزیر امور مالیۀ میرزا محمد شفیع، صدراعظم فتحعلی شاه، ظاهراً حیاط خانه‌اش را در دهه‌های محرم هر سال سیاه می‌بست و در آن تعزیه‌خوانی می‌کرد (بلوکباشی، تعزیه‌خوانی حدیث، 93-94). جیمز موریه به یکی از تعزیه‌خوانیها در خانۀ او در محرم 1224/ فوریۀ 1809 اشاره می‌کند (ص 195). الکساندر خوجکو به 15 روز تعزیه‌خوانی در خانۀ میرزا ابوالحسن خان شیرازی، معروف به ایلچی، نخستین وزیر امور خارجۀ فتحعلی شاه (از 1239 تا 1250ق) در محرم 1249/ ژوئن 1833 اشاره دارد و شرحی از شکوه و جلال این تعزیه‌خوانی می‌دهد (ص 21، مقدمه؛ بلوکباشی، همان، 94).




خط ۱۵۸: خط ۱۵۸:
در این روزگار هم در محله‌ها و گذرهای پرجمعیت که تکیه و حسینیه ندارند، یا گنجایش تکیه و حسینیه‌هایشان پاسخگوی نیاز محله نیست، برپاکردن و بستن تکیه‌های چادری و تکیه‌های موقت در فضاهای باز یا در حیاط خانه‌ها مرسوم است. این تکیه‌ها را معمولاً با پارچه‌های سیاه و سبز و کتیبه‌هایی از اشعار مذهبی و شعر عاشورای محتشم کاشانی، شمایل پیامبر (ص) و حضرت امیر و حضرت عباس و پنج‌تن (ع)، پرده‌های درویشی و نقاشیهای مذهبی قهوه‌خانه‌ای می‌آرایند. کف زمین آن را فرش می‌کنند و منبری چندپله، چند تا علم، علامت، بیرق و توغ در آن می‌گذارند و سقاخانۀ کوچک متحرکی نیز کنار در ورودی یا داخل تکیه قرار می‌دهند (یادداشت مؤلف).
در این روزگار هم در محله‌ها و گذرهای پرجمعیت که تکیه و حسینیه ندارند، یا گنجایش تکیه و حسینیه‌هایشان پاسخگوی نیاز محله نیست، برپاکردن و بستن تکیه‌های چادری و تکیه‌های موقت در فضاهای باز یا در حیاط خانه‌ها مرسوم است. این تکیه‌ها را معمولاً با پارچه‌های سیاه و سبز و کتیبه‌هایی از اشعار مذهبی و شعر عاشورای محتشم کاشانی، شمایل پیامبر (ص) و حضرت امیر و حضرت عباس و پنج‌تن (ع)، پرده‌های درویشی و نقاشیهای مذهبی قهوه‌خانه‌ای می‌آرایند. کف زمین آن را فرش می‌کنند و منبری چندپله، چند تا علم، علامت، بیرق و توغ در آن می‌گذارند و سقاخانۀ کوچک متحرکی نیز کنار در ورودی یا داخل تکیه قرار می‌دهند (یادداشت مؤلف).


 
== موقوفات ==
'''موقوفات:''' هر تکیۀ ثابت معمولاً موقوفاتی مانند زمین زراعی، باغ میوه، دکان، آب، خانه و جز آنها داشت که درآمد آنها صرف هزینۀ نگهداری و تعمیر بنای تکیه و پرداخت دستمزد به خادمان و هزینۀ تعزیه‌داری و اطعام عزاداران و فقیران می‌شد. منابع مکتوب بعضاً به موقوفات برخی از تکیه‌ها اشاره کرده‌اند که در اینجا چند نمونه از این موقوفات را یاد می‌کنیم: تکیۀ میرزا صالح مستوفی 7 باب دکان، تکیۀ سید اسماعیل 6 دانگِ یک باب خانه و تکیۀ معتمدالدوله 3 باب دکان موقوفه داشتند که واقفان آنها را برای هزینۀ تعزیه‌گردانی، اطعام فقرا و تعمیر و روشنایی تکیه‌ها وقف کرده بودند (بلاغی، (ط ) 60، 79). موقوفۀ تکیۀ حسین علی در قم، مزرعۀ مرویان رودآب با 5 خروار آب بود (مدرسی طباطبایی، 1/381).
هر تکیۀ ثابت معمولاً موقوفاتی مانند زمین زراعی، باغ میوه، دکان، آب، خانه و جز آنها داشت که درآمد آنها صرف هزینۀ نگهداری و تعمیر بنای تکیه و پرداخت دستمزد به خادمان و هزینۀ تعزیه‌داری و اطعام عزاداران و فقیران می‌شد. منابع مکتوب بعضاً به موقوفات برخی از تکیه‌ها اشاره کرده‌اند که در اینجا چند نمونه از این موقوفات را یاد می‌کنیم: تکیۀ میرزا صالح مستوفی 7 باب دکان، تکیۀ سید اسماعیل 6 دانگِ یک باب خانه و تکیۀ معتمدالدوله 3 باب دکان موقوفه داشتند که واقفان آنها را برای هزینۀ تعزیه‌گردانی، اطعام فقرا و تعمیر و روشنایی تکیه‌ها وقف کرده بودند (بلاغی، (ط ) 60، 79). موقوفۀ تکیۀ حسین علی در قم، مزرعۀ مرویان رودآب با 5 خروار آب بود (مدرسی طباطبایی، 1/381).




خط ۱۷۶: خط ۱۷۶:
'''سقانفار تکیه و هفت پلکون در معلم کلای هزار پی آمل (ستوده، از آستارا...،4(2)/983)'''
'''سقانفار تکیه و هفت پلکون در معلم کلای هزار پی آمل (ستوده، از آستارا...،4(2)/983)'''


 
== کاربَری‌ها ==
'''کاربَریها:''' عزاداری و شبیه‌خوانی از فعالیتهای عمومی و رایج در تکیه‌ها در ایام سوگواری، به‌ویژه در ایام دهۀ عاشورا بوده است. در شماری از تکیه‌ها، مانند تکیۀ دولت قزوین درگذشته، برگذاری برخی برنامه‌های فرهنگی، همچون سخنوری، گزارش شده است. در دورۀ فتحعلی شاه، پس از ختم مراسم تعزیه‌داری و شبیه خوانی دولتی در حضور شاه، گردانندگان، دست‌اندرکاران و تعزیه‌خوانان تکیه در پیشگاه شاه گرد می‌آمدند و شاه آنها را مورد لطف و مرحمت قرار می‌داد و احیاناً خلعت و هدایایی هم به آنها اعطا می‌کرد. جیمز موریه به مراسم تعزیه‌داری و شبیه‌خوانی محرم 1224/ فوریۀ 1809 در میدان ارگ ــ که آن را در دهۀ محرم مسدود می‌کردند و سیاه مـی‌بستند و بـه صـورت تـکیـۀ مـوقـت در می‌آوردنـد ــ اشاره می‌کند و می‌نویسد: در آخرین روز عزاداری، شاه که در طاق‌نمایی بزرگ مشرف به میدان نشسته بود، به کارگزاران مراسم که به حضورش آمده بودند، اظهار لطف می‌کرد (بلوکباشی، تعزیه‌خوانی حدیث، 102، 107- 108).  
عزاداری و شبیه‌خوانی از فعالیتهای عمومی و رایج در تکیه‌ها در ایام سوگواری، به‌ویژه در ایام دهۀ عاشورا بوده است. در شماری از تکیه‌ها، مانند تکیۀ دولت قزوین درگذشته، برگذاری برخی برنامه‌های فرهنگی، همچون سخنوری، گزارش شده است. در دورۀ فتحعلی شاه، پس از ختم مراسم تعزیه‌داری و شبیه خوانی دولتی در حضور شاه، گردانندگان، دست‌اندرکاران و تعزیه‌خوانان تکیه در پیشگاه شاه گرد می‌آمدند و شاه آنها را مورد لطف و مرحمت قرار می‌داد و احیاناً خلعت و هدایایی هم به آنها اعطا می‌کرد. جیمز موریه به مراسم تعزیه‌داری و شبیه‌خوانی محرم 1224/ فوریۀ 1809 در میدان ارگ ــ که آن را در دهۀ محرم مسدود می‌کردند و سیاه مـی‌بستند و بـه صـورت تـکیـۀ مـوقـت در می‌آوردنـد ــ اشاره می‌کند و می‌نویسد: در آخرین روز عزاداری، شاه که در طاق‌نمایی بزرگ مشرف به میدان نشسته بود، به کارگزاران مراسم که به حضورش آمده بودند، اظهار لطف می‌کرد (بلوکباشی، تعزیه‌خوانی حدیث، 102، 107- 108).  




خط ۱۸۸: خط ۱۸۸:
در برخی از تکیه‌های تهران نیز برنامه‌های ویژه‌ای برای نوزادان و کودکان ترتیب می‌دادند. مثلاً برای پاگرفتن و زنده ماندن بچۀ نوزاد و یا رشد کودک، شمع قدی نذر، و آنها را در شب عاشورا در تکیۀ سادات اخوی روشن می‌کردند. هر سال با رشد و قدکشیدن کودک شمع بلندتری در آن تکیه می‌افروختند. این تکیه باغچه‌ای داشت که شمعها را در میان گل و گیاه باغچه می‌نشاندند و روشن می‌کردند (مستوفی، 1/302). جنازه‌های ناصرالدین شاه و فرزندش مظفرالدین شاه را نیز پیش از خاک‌سپاری در گورستان به تکیۀ دولت بردند و بعداً جنازۀ آنها را با تشریفات رسمی از آنجا به گورستان تشییع کردند (احمد پناهی، ناصرالدین‌شاه، 412؛ اوبن، 129).
در برخی از تکیه‌های تهران نیز برنامه‌های ویژه‌ای برای نوزادان و کودکان ترتیب می‌دادند. مثلاً برای پاگرفتن و زنده ماندن بچۀ نوزاد و یا رشد کودک، شمع قدی نذر، و آنها را در شب عاشورا در تکیۀ سادات اخوی روشن می‌کردند. هر سال با رشد و قدکشیدن کودک شمع بلندتری در آن تکیه می‌افروختند. این تکیه باغچه‌ای داشت که شمعها را در میان گل و گیاه باغچه می‌نشاندند و روشن می‌کردند (مستوفی، 1/302). جنازه‌های ناصرالدین شاه و فرزندش مظفرالدین شاه را نیز پیش از خاک‌سپاری در گورستان به تکیۀ دولت بردند و بعداً جنازۀ آنها را با تشریفات رسمی از آنجا به گورستان تشییع کردند (احمد پناهی، ناصرالدین‌شاه، 412؛ اوبن، 129).


 
== منابع ==
'''مآخذ:''' آمار دارالخلافۀ تهران، به کوشش سیروس سعدوندیان و منصوره‌اتحادیه، تهران، 1368ش؛ آنندراج، محمدپادشاه، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1336ش؛ ابن‌بطوطه، سفرنامه، ترجمۀ محمدعلی موحد، تهران، 1348ش؛ احمدپناهی سمنانی، محمد، آداب و رسوم مردم سمنان، تهران، 1374ش؛ همو، ناصرالدین شاه، تهران، 1377ش؛ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، روزنامۀ خاطرات، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1356ش؛ همو، مرآة‌البلدان، به کوشش عبدالحسین نوایی و هاشم محدث، تهران، 1367ش؛ افشار، ایرج، یادگارهای یزد، تهران، 1374ش؛ بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران، تهران، 1357ش؛ بلاغی، عبدالحجت، تاریخ تهران، قسمت غربی و مضافات، قم، 1350ش؛ بلوکباشی، علی، تعزیه‌خوانی حدیث قدسی مصایب در نمایش آیینی، تهران، 1383ش؛ همو، «تعزیه‌خوانی در دورۀ فتحعلی شاه»، دربارۀ تعزیه و تئاتر در ایران، به کوشش لاله تقیان، تهران، 1374ش؛ همو، نخل گردانی، تهران، 1380ش؛ بیضایی، بهرام، نمایش در ایران، تهران، 1371ش؛ توسلی، محمود، «حسینیه‌ها، تکایا، مصلى‌ها»، معماری ایران، دورۀ اسلامی، به کوشش محمد یوسف کیانی، تهران، 1366ش؛ جواهر کلام، عبدالعزیز، تاریخ تهران، تهران، 1325ش؛ خلج، منصور، تاریخچۀ نمایش در باختران ( کرمانشاه)، تهران، 1364ش؛ خیرالدین، م.، موسو‌عة حلب المقارنة، به کوشش محمدکمال، جامعة حلب؛ دانشنامۀ جهان اسلام، تهران، 1383ش؛ دایرة‌المعارف تشیع، به کوشش احمدصدر حاج سیدجوادی و دیگران، تهران، 1375ش؛ دایرة المعارف فارسی؛ دراجی، احمد محمدحسن، الربط و التکایا البغدادیة فی العهد العثمانی، بغداد، 2001م؛ ذکاء، یحیى، تاریخچۀ ساختمانهای ارگ سلطنتی تهران و راهنمای کاخ گلستان، تهران، 1349ش؛ روحانی، کاظم، «اصناف و پیشه‌وران در تاریخ ایران»، کیهان اندیشه، تهران، 1366ش، شم‍ 12؛ روزنامۀ ایران، 16 محرم 1304ق، شم‍ 611، کتابخانۀ ملی جمهوری اسلامی ایران، تهران، 1375ش؛ ستوده، منوچهر، از آستارا تا استارباد، تهران، 1366ش؛ همو، «تهرانی که امیرکبیر در آن می‌زیست»، امیر کبیر و دارالفنون، به کوشش قدرت‌الله روشنی زعفرانلو، تهران، 1354ش؛ همو، جغرافیای تاریخی شمیران، تهران، 1371ش؛ سلطان زاده، حسین، روند شکل‌گیری شهر و مراکز مذهبی در ایران، تهران، 1362ش؛ شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، 1370ش؛ شهیدی، عنایت‌الله، پژوهشی در تعزیه و تعزیه‌خوانی، از آغاز تا پایان دورۀ قاجار در تهران، به کوشش علی بلوکباشی، تهران، 1380ش: عباسی، مهدی، تاریخ تکایا و عزاداری در قم، تهران، 1371ش؛ عدنانی، محمد، معجم الاغلاط اللغویة المعاصرة، بیروت، 1989م؛ علمداری، مهدی، فرهنگ عامیانۀ دماوند، تهران، 1379ش؛ عناصری، جابر، سلطان کربلا، تهران، 1381ش؛ عین‌السلطنه، روزنامۀ خاطرات، به کوشش مسعود سالار و ایرج افشار، تهران، 1374ش؛ فروغ، مهدی، «نمایش»، ایرانشهر، تهران، 1342ش/1963م، شم‍ 22؛ فلاح‌زاده، مجید، تاریخ اجتماعی ـ سیاسی تئاتر در ایران (تعزیه)، تهران، 1384ش؛ گلریز، محمدعلی، مینودر یا باب‌الجنۀ قزوین، قزوین، 1368ش؛ لغت‌نامۀ دهخدا؛ مارکام، کلمنت، تاریخ ایران در دورۀ قاجار، ترجمۀ رحیم فرزانه، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1364ش؛ مدرسی طباطبایی، حسین، تربت پاکان، قم، 1335ش؛ مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من، تهران، 1371ش؛ مصطفوی، محمدتقی، آثار تاریخی طهران، به کوشش هاشم محدث، تهران، 1375ش؛ مصطفى، صالح لمعی، التراث المعماری الاسلامی فی مصر، بیروت، 1404ق/1984م؛ معتمدی، حسین، عزاداری سنتی شیعیان در بیوت علما و حوزه‌های علمیه و کشورهای جهان، قم، 1379ش؛ الموسوعة الفلسطینیه، القسم العام، بیروت، 1984م؛ میرمحمدی، حمیدرضا، «پراکندگی جغرافیایی اماکن مذهبی کشور در قالب استانی»، مسجد، تهران، 1380، س 10، شم‍ 58؛ ناظم الاسلام کرمانی، محمد، تاریخ بیداری ایرانیان، به کوشش علی‌اکبر سعیدی سیرجانی، تهران، 1349ش؛ نتایج آماری، طرح تهیۀ شناسنامۀ مساجد و اماکن مذهبی کشور، مرکز آمار ایران، تهران، 1375ش؛ نفیسی، علی‌اکبر،‌ فرهنگ، به کوشش سعید نفیسی، تهران، 1343ش؛ وزیری، احمد علی، تاریخ کرمان، به کوشش محمد ابراهیم باستانی پاریزی، تهران، 1364ش؛ وقایع اتفاقیه، تهران، 1368ق، شم‍ 40؛ ویلس، چارلز جیمس، تاریخ اجتماعی ایران در عهد قاجاریه، ترجمـۀ سیدعبداللـه، به کـوشش جمشید دودانگـه و مهرداد نیکنـام، تهـران، 1363ش؛ هدین، اسـون اندرس، کویرهای ایـران، ترجمۀ پرویز رجبی، 1355ش؛ یادداشتهای مؤلف؛ نیز:
آمار دارالخلافۀ تهران، به کوشش سیروس سعدوندیان و منصوره‌اتحادیه، تهران، 1368ش؛ آنندراج، محمدپادشاه، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1336ش؛ ابن‌بطوطه، سفرنامه، ترجمۀ محمدعلی موحد، تهران، 1348ش؛ احمدپناهی سمنانی، محمد، آداب و رسوم مردم سمنان، تهران، 1374ش؛ همو، ناصرالدین شاه، تهران، 1377ش؛ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، روزنامۀ خاطرات، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1356ش؛ همو، مرآة‌البلدان، به کوشش عبدالحسین نوایی و هاشم محدث، تهران، 1367ش؛ افشار، ایرج، یادگارهای یزد، تهران، 1374ش؛ بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران، تهران، 1357ش؛ بلاغی، عبدالحجت، تاریخ تهران، قسمت غربی و مضافات، قم، 1350ش؛ بلوکباشی، علی، تعزیه‌خوانی حدیث قدسی مصایب در نمایش آیینی، تهران، 1383ش؛ همو، «تعزیه‌خوانی در دورۀ فتحعلی شاه»، دربارۀ تعزیه و تئاتر در ایران، به کوشش لاله تقیان، تهران، 1374ش؛ همو، نخل گردانی، تهران، 1380ش؛ بیضایی، بهرام، نمایش در ایران، تهران، 1371ش؛ توسلی، محمود، «حسینیه‌ها، تکایا، مصلى‌ها»، معماری ایران، دورۀ اسلامی، به کوشش محمد یوسف کیانی، تهران، 1366ش؛ جواهر کلام، عبدالعزیز، تاریخ تهران، تهران، 1325ش؛ خلج، منصور، تاریخچۀ نمایش در باختران ( کرمانشاه)، تهران، 1364ش؛ خیرالدین، م.، موسو‌عة حلب المقارنة، به کوشش محمدکمال، جامعة حلب؛ دانشنامۀ جهان اسلام، تهران، 1383ش؛ دایرة‌المعارف تشیع، به کوشش احمدصدر حاج سیدجوادی و دیگران، تهران، 1375ش؛ دایرة المعارف فارسی؛ دراجی، احمد محمدحسن، الربط و التکایا البغدادیة فی العهد العثمانی، بغداد، 2001م؛ ذکاء، یحیى، تاریخچۀ ساختمانهای ارگ سلطنتی تهران و راهنمای کاخ گلستان، تهران، 1349ش؛ روحانی، کاظم، «اصناف و پیشه‌وران در تاریخ ایران»، کیهان اندیشه، تهران، 1366ش، شم‍ 12؛ روزنامۀ ایران، 16 محرم 1304ق، شم‍ 611، کتابخانۀ ملی جمهوری اسلامی ایران، تهران، 1375ش؛ ستوده، منوچهر، از آستارا تا استارباد، تهران، 1366ش؛ همو، «تهرانی که امیرکبیر در آن می‌زیست»، امیر کبیر و دارالفنون، به کوشش قدرت‌الله روشنی زعفرانلو، تهران، 1354ش؛ همو، جغرافیای تاریخی شمیران، تهران، 1371ش؛ سلطان زاده، حسین، روند شکل‌گیری شهر و مراکز مذهبی در ایران، تهران، 1362ش؛ شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، 1370ش؛ شهیدی، عنایت‌الله، پژوهشی در تعزیه و تعزیه‌خوانی، از آغاز تا پایان دورۀ قاجار در تهران، به کوشش علی بلوکباشی، تهران، 1380ش: عباسی، مهدی، تاریخ تکایا و عزاداری در قم، تهران، 1371ش؛ عدنانی، محمد، معجم الاغلاط اللغویة المعاصرة، بیروت، 1989م؛ علمداری، مهدی، فرهنگ عامیانۀ دماوند، تهران، 1379ش؛ عناصری، جابر، سلطان کربلا، تهران، 1381ش؛ عین‌السلطنه، روزنامۀ خاطرات، به کوشش مسعود سالار و ایرج افشار، تهران، 1374ش؛ فروغ، مهدی، «نمایش»، ایرانشهر، تهران، 1342ش/1963م، شم‍ 22؛ فلاح‌زاده، مجید، تاریخ اجتماعی ـ سیاسی تئاتر در ایران (تعزیه)، تهران، 1384ش؛ گلریز، محمدعلی، مینودر یا باب‌الجنۀ قزوین، قزوین، 1368ش؛ لغت‌نامۀ دهخدا؛ مارکام، کلمنت، تاریخ ایران در دورۀ قاجار، ترجمۀ رحیم فرزانه، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1364ش؛ مدرسی طباطبایی، حسین، تربت پاکان، قم، 1335ش؛ مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من، تهران، 1371ش؛ مصطفوی، محمدتقی، آثار تاریخی طهران، به کوشش هاشم محدث، تهران، 1375ش؛ مصطفى، صالح لمعی، التراث المعماری الاسلامی فی مصر، بیروت، 1404ق/1984م؛ معتمدی، حسین، عزاداری سنتی شیعیان در بیوت علما و حوزه‌های علمیه و کشورهای جهان، قم، 1379ش؛ الموسوعة الفلسطینیه، القسم العام، بیروت، 1984م؛ میرمحمدی، حمیدرضا، «پراکندگی جغرافیایی اماکن مذهبی کشور در قالب استانی»، مسجد، تهران، 1380، س 10، شم‍ 58؛ ناظم الاسلام کرمانی، محمد، تاریخ بیداری ایرانیان، به کوشش علی‌اکبر سعیدی سیرجانی، تهران، 1349ش؛ نتایج آماری، طرح تهیۀ شناسنامۀ مساجد و اماکن مذهبی کشور، مرکز آمار ایران، تهران، 1375ش؛ نفیسی، علی‌اکبر،‌ فرهنگ، به کوشش سعید نفیسی، تهران، 1343ش؛ وزیری، احمد علی، تاریخ کرمان، به کوشش محمد ابراهیم باستانی پاریزی، تهران، 1364ش؛ وقایع اتفاقیه، تهران، 1368ق، شم‍ 40؛ ویلس، چارلز جیمس، تاریخ اجتماعی ایران در عهد قاجاریه، ترجمـۀ سیدعبداللـه، به کـوشش جمشید دودانگـه و مهرداد نیکنـام، تهـران، 1363ش؛ هدین، اسـون اندرس، کویرهای ایـران، ترجمۀ پرویز رجبی، 1355ش؛ یادداشتهای مؤلف؛ نیز:




۳٬۴۸۸

ویرایش