محمدحسین غروی اصفهانی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱: خط ۱:
'''حاج شیخ محمد حسین غروی اصفهانی''' یکی از شاعران بزرگ معاصر بود.
'''حاج شیخ محمد حسین غروی اصفهانی''' یکی از شاعران بزرگ قرن سیزدهم بود.
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
| نام                    = محمد حسین غروی اصفهانی'
| نام                    = محمد حسین غروی اصفهانی'
خط ۷۱: خط ۷۱:
|امضا                  =
|امضا                  =
}}
}}
==زندگینامه==
==زندگینامه==
حاج شیخ محمد حسین غروی اصفهانی مشهور به «کمپانی» و متخلّص به «مفتقر» فقیه و اصولی برجسته‌ی شیعی است. وی پسر حاج محمّد حسن و نوه‌ی حاج محمّد اسماعیل می‌باشد حاج محمّد اسماعیل از نخجوان به اصفهان مهاجرت کرد و به همین جهت آیة اللّه فقید به اصفهان انتساب یافت. وی در دوم محرّم سال 1296 هجری در کاظمین در خانواده‌ای شریف به دنیا آمد پدرش بازرگان موفّقی بود و برای او میراث هنگفتی باقی گذاشت که در راه تحصیل او به مصرف رسید و نبوغ فطری خود از همان کودکی آشکار ساخت وی برای تحصیل بعد از فراگیری مقدّمات برای ادامه‌ی تحصیل به نجف اشرف رفت و محضر آخوند خراسانی (صاحب کفایة الاصول) را درک کرد و تا وفات آخوند در سال 1329 یعنی به مدت 13 سال در درس او حضور داشت و علاوه بر درس خواندن، به تدریس نیز پرداخت و دوره‌های متعدّد سطوح عالی فقه و اصول را تدریس کرد، او علاوه بر مقام علمی و صفای نفسانی مردی مجاهد و مبارز و اصلاح طلب بود و بسیار مشتاق بود که دین و علوم دینی را در مقامی مشعشع و عالی ببیند. شیخ محمّد حسین درس فلسفه را نزد فیلسوف عارف میرزا محمد باقر اصطهباناتی فرا گرفت و در دریای فلسفه و عرفان آن چنان فرو رفت که عقاید و آثار فلسفی او را در تمام نوشته‌هایش می‌یابیم وی در ادبیات عرب نیز استاد بود.
حاج شیخ محمد حسین غروی اصفهانی مشهور به «کمپانی» و متخلّص به «مفتقر» فقیه و اصولی برجسته‌ی شیعی است. وی پسر حاج محمّد حسن و نوه‌ی حاج محمّد اسماعیل می‌باشد حاج محمّد اسماعیل از نخجوان به اصفهان مهاجرت کرد و به همین جهت آیة اللّه فقید به اصفهان انتساب یافت. وی در دوم محرّم سال 1296 هجری در کاظمین در خانواده‌ای شریف به دنیا آمد پدرش بازرگان موفّقی بود و برای او میراث هنگفتی باقی گذاشت که در راه تحصیل او به مصرف رسید و نبوغ فطری خود از همان کودکی آشکار ساخت وی برای تحصیل بعد از فراگیری مقدّمات برای ادامه‌ی تحصیل به نجف اشرف رفت و محضر آخوند خراسانی (صاحب کفایة الاصول) را درک کرد و تا وفات آخوند در سال 1329 یعنی به مدت 13 سال در درس او حضور داشت و علاوه بر درس خواندن، به تدریس نیز پرداخت و دوره‌های متعدّد سطوح عالی فقه و اصول را تدریس کرد، او علاوه بر مقام علمی و صفای نفسانی مردی مجاهد و مبارز و اصلاح طلب بود و بسیار مشتاق بود که دین و علوم دینی را در مقامی مشعشع و عالی ببیند. شیخ محمّد حسین درس فلسفه را نزد فیلسوف عارف میرزا محمد باقر اصطهباناتی فرا گرفت و در دریای فلسفه و عرفان آن چنان فرو رفت که عقاید و آثار فلسفی او را در تمام نوشته‌هایش می‌یابیم وی در ادبیات عرب نیز استاد بود.


== آثار ==
==آثار==
از آثار منظوم او در عربی که به صورت قصیده انشاء شده بود اکنون چیزی در دست نیست ولی دیوان فارسی او مشحون از مدایح اهل بیت (ع) و غزل‌های عرفانی است.
از آثار منظوم او در عربی که به صورت قصیده انشاء شده بود اکنون چیزی در دست نیست ولی دیوان فارسی او مشحون از مدایح اهل بیت (ع) و غزل‌های عرفانی است.


=== تألیفات ===
===تألیفات===


==== نثر ====
====نثر====


* «حاشیه بر کفایة الاصول»
*«حاشیه بر کفایة الاصول»
* «حاشیه بر مکاسب»
*«حاشیه بر مکاسب»
* «رساله‌ای در اجتهاد و تقلید»
*«رساله‌ای در اجتهاد و تقلید»
* «رساله‌ای در طهارت»
*«رساله‌ای در طهارت»
* «نماز جمعه»
*«نماز جمعه»
* «نماز مسافر»
*«نماز مسافر»


==== نظم ====
====نظم====


* منظومه‌ای در 24 رجز در مدح رسول اللّه و مراثی اهل بیت (ع)
*منظومه‌ای در 24 رجز در مدح رسول اللّه و مراثی اهل بیت (ع)
* منظومه‌ای در روزه
*منظومه‌ای در روزه
* منظومه‌ای در اعتکاف
*منظومه‌ای در اعتکاف
* دیوان شعر فارسی و غزل‌های عرفان
*دیوان شعر فارسی و غزل‌های عرفان
* دیوانی در مدایح و مراثی اهل بیت (ع)
*دیوانی در مدایح و مراثی اهل بیت (ع)


===اشعار===
===اشعار===


==== ترکیب‌بند: <ref>شانزده بند در رثای سیّدالشّهدا (ع)</ref> ====
====ترکیب‌بند: <ref>شانزده بند در رثای سیّدالشّهدا (ع)</ref>====
1
 
===== 1 =====
{{شعر}}
{{شعر}}


خط ۱۳۸: خط ۱۲۳:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


 
===== 2 =====
2
{{شعر}}
{{شعر}}


خط ۱۶۲: خط ۱۴۶:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


 
===== 3 =====
3
{{شعر}}
{{شعر}}


خط ۱۸۶: خط ۱۶۹:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


====سیزده‌بند====
====سیزده‌بند <ref>در جواب محتشم کاشانی</ref>====


1
===== 1 =====
{{شعر}}
{{شعر}}


خط ۲۰۹: خط ۱۹۲:
{{ب| مشکوة نور و کوکب دُرّىِ نشأتین | مصباح سالکان طریق وفا، حسین }}
{{ب| مشکوة نور و کوکب دُرّىِ نشأتین | مصباح سالکان طریق وفا، حسین }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
2
 
===== 2 =====
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب| گلگون قباى عرصه میدان کربلا | زینت فزاى مسند ایوان کربلا }}
{{ب| گلگون قباى عرصه میدان کربلا | زینت فزاى مسند ایوان کربلا }}
خط ۲۲۹: خط ۲۱۳:
{{ب| سر بر زمین گذاشت که تا سربلند شد | وز خود گذشت تا ز خدا بهره‌مند شد }}
{{ب| سر بر زمین گذاشت که تا سربلند شد | وز خود گذشت تا ز خدا بهره‌مند شد }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
3
 
===== 3 =====
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب| ارباب عشق را چو صلاى بلا زدند | اول به نام عقل نخستین صلا زدند }}
{{ب| ارباب عشق را چو صلاى بلا زدند | اول به نام عقل نخستین صلا زدند }}
خط ۲۴۹: خط ۲۳۴:
{{ب| در قلزم محبّتِ آن شاه چو حباب | افراشتند خیمه هستى به روى آب }}
{{ب| در قلزم محبّتِ آن شاه چو حباب | افراشتند خیمه هستى به روى آب }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
4
 
===== 4 =====
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب| ترسم که بر صحیفه امکان قلم زنند | گر ماجراى کرب و بلا را رقم زنند }}
{{ب| ترسم که بر صحیفه امکان قلم زنند | گر ماجراى کرب و بلا را رقم زنند }}
خط ۲۶۹: خط ۲۵۵:
{{ب| کلک قضاست از رقم این عزا، کلیل | لوح قدر فرو زده رخساره را به نیل }}
{{ب| کلک قضاست از رقم این عزا، کلیل | لوح قدر فرو زده رخساره را به نیل }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
5
 
===== 5 =====
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب| سهم قدَر ز قوس قضا دلنشین رسید | در مرکز محیط رضا، تیر کین رسید }}
{{ب| سهم قدَر ز قوس قضا دلنشین رسید | در مرکز محیط رضا، تیر کین رسید }}
خط ۲۸۹: خط ۲۷۶:
{{ب| مستغرق جمال ازل گشت لایزال | نوشید از زلال لقا، شربت وصال }}
{{ب| مستغرق جمال ازل گشت لایزال | نوشید از زلال لقا، شربت وصال }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
6
 
===== 6 =====
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب| شد نوکِ نى چو نقطه ایجاد را، مدار | از دور مانده، دائرةُ اللّیل و النّهار }}
{{ب| شد نوکِ نى چو نقطه ایجاد را، مدار | از دور مانده، دائرةُ اللّیل و النّهار }}
خط ۳۰۹: خط ۲۹۷:
{{ب| سر حلقه عقول، چو بر نى مقام کرد | قوس صعود عشق، ظهورى تمام کرد }}
{{ب| سر حلقه عقول، چو بر نى مقام کرد | قوس صعود عشق، ظهورى تمام کرد }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
7
 
===== 7 =====
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب| در ناکسان چو قافله بیکسان فتاد | یک بوستان ز لاله، به دست خسان فتاد }}
{{ب| در ناکسان چو قافله بیکسان فتاد | یک بوستان ز لاله، به دست خسان فتاد }}
خط ۳۲۹: خط ۳۱۸:
{{ب| پس کرد روى خویش سوى روضه رسول | کاى جدِّ تاجبخش من! اى رهبر عقول }}
{{ب| پس کرد روى خویش سوى روضه رسول | کاى جدِّ تاجبخش من! اى رهبر عقول }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
8
 
===== 8 =====
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب| این لؤلؤ تر و دُرِ گلگون، حسین توست | وین خشک لعلِ غرقه در خون، حسین توست }}
{{ب| این لؤلؤ تر و دُرِ گلگون، حسین توست | وین خشک لعلِ غرقه در خون، حسین توست }}
خط ۳۴۹: خط ۳۳۹:
{{ب| آن گاه رو به خلوت امُّ المُصاب کرد | وز سوز دل به مادر دلخون خطاب کرد }}
{{ب| آن گاه رو به خلوت امُّ المُصاب کرد | وز سوز دل به مادر دلخون خطاب کرد }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
9
 
===== 9 =====
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب| اى بانوى حجاز! مرا بینوا ببین | چون نى، نواکنان ز غم نینوا ببین }}
{{ب| اى بانوى حجاز! مرا بینوا ببین | چون نى، نواکنان ز غم نینوا ببین }}
خط ۳۶۹: خط ۳۶۰:
{{ب| اى مادر! از یزید و، از ابن زیاد داد | از آن، که این اساس ستم را نهاد داد! }}
{{ب| اى مادر! از یزید و، از ابن زیاد داد | از آن، که این اساس ستم را نهاد داد! }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
10
 
===== 10 =====
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب| کاش آن زمان سراى طبیعت نگون شدى | وز هم گسسته رابطۀ کاف و نون شدى }}
{{ب| کاش آن زمان سراى طبیعت نگون شدى | وز هم گسسته رابطۀ کاف و نون شدى }}
خط ۳۸۹: خط ۳۸۱:
{{ب| گر شور شام را، به حکایت درآورند | آشوب بامداد قیامت، برآورند }}
{{ب| گر شور شام را، به حکایت درآورند | آشوب بامداد قیامت، برآورند }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
11
 
===== 11 =====
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب| اى چرخ! تا درین ستم آباد، کرده‌اى | پیوسته خانه ستم، آباد کرده‌اى! }}
{{ب| اى چرخ! تا درین ستم آباد، کرده‌اى | پیوسته خانه ستم، آباد کرده‌اى! }}
خط ۴۰۹: خط ۴۰۲:
{{ب| چون شکوۀ تو را به درِ داور آورند | دود، از نهاد امکان برآورند }}
{{ب| چون شکوۀ تو را به درِ داور آورند | دود، از نهاد امکان برآورند }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
12
 
===== 12 =====
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب| خاموش «مفتقر»! که دلِ دهر آب شد | وز سیل اشک، عالم خراب شد }}
{{ب| خاموش «مفتقر»! که دلِ دهر آب شد | وز سیل اشک، عالم خراب شد }}
خط ۴۲۹: خط ۴۲۳:
{{ب| کس جز شهید عشق، وفایى چنین نکرد | وز دل قبول بار جفایى چنین، نکرد }}  
{{ب| کس جز شهید عشق، وفایى چنین نکرد | وز دل قبول بار جفایى چنین، نکرد }}  
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
13
 
===== 13 =====
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب| مصباح نور، جلوه‌گر اندر تنور بود | یا در تنور، آیۀ «اللّه نور»، بود }}
{{ب| مصباح نور، جلوه‌گر اندر تنور بود | یا در تنور، آیۀ «اللّه نور»، بود }}
خط ۴۵۱: خط ۴۴۶:
{{ب| انجیل، خون گریست چو آزرده بنگریست | لعلى که روحبخش و شفاى صدور <ref>سینه‌ها،جمع صدر.</ref> بود }}
{{ب| انجیل، خون گریست چو آزرده بنگریست | لعلى که روحبخش و شفاى صدور <ref>سینه‌ها،جمع صدر.</ref> بود }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
 
====فی لیلة عاشوراء====
 
==== فی لیلة عاشوراء ====
{{شعر}}
{{شعر}}


خط ۵۲۳: خط ۵۱۶:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


==== رثاء عبد اللّه بن الحسن (ع) ====
====رثاء عبد اللّه بن الحسن (ع)====
{{شعر}}
{{شعر}}


خط ۵۵۰: خط ۵۴۳:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


==== مدح علی اکبر (ع) ====
====مدح علی اکبر (ع)====
{{شعر}}
{{شعر}}


خط ۵۹۰: خط ۵۸۳:
{{ب| زینب شده مفتون تو آغشته اندر خون تو|لیلی ز غم مجنون تو، سرگشته‌ی سهل و جبل <ref>همان؛ ص 123.</ref> }}
{{ب| زینب شده مفتون تو آغشته اندر خون تو|لیلی ز غم مجنون تو، سرگشته‌ی سهل و جبل <ref>همان؛ ص 123.</ref> }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
 
<br />
 
====شب یازدهم محرّم====
==== شب یازدهم محرّم ====
{{شعر}}
{{شعر}}


خط ۶۲۸: خط ۶۲۰:
==منابع==
==منابع==


* [[دانشنامه‌ شعر عاشورایی‌ انقلاب‌ حسینی‌ در شعر شاعران‌ عرب‌ و عجم‌|دانشنامه‌ی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج‌ 2، ص: 1074-1082.]]
*[[دانشنامه‌ شعر عاشورایی‌ انقلاب‌ حسینی‌ در شعر شاعران‌ عرب‌ و عجم‌|دانشنامه‌ی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج‌ 2، ص: 1074-1082.]]
* [[کاروان شعر عاشورا|محمد علی مجاهدی، کاروان شعر عاشورا،زمزم هدایت، ج1، ص 504-515.]]
*[[کاروان شعر عاشورا|محمد علی مجاهدی، کاروان شعر عاشورا،زمزم هدایت، ج1، ص 504-515.]]


==پی نوشت==
==پی نوشت==
[[رده:ادبیات]]
[[رده:شاعران]]
[[رده:شاعران]]
[[رده:شاعران فارسی زبان]]
[[رده:شاعران فارسی زبان]]
[[رده:شاعران متأخر]]
[[رده:شاعران متأخر]]
<references />
<references />
[[رده:شاعران ایرانی]]
۳٬۴۸۸

ویرایش