سید محمود توحیدى (ارفع کرمانی): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۶: خط ۴۶:
آقاى سید محمد على گلاب‌زاده در مقدمه مجموعۀ شعرى او «یاس‌ها و داس‌ها» مى‌نویسد:
آقاى سید محمد على گلاب‌زاده در مقدمه مجموعۀ شعرى او «یاس‌ها و داس‌ها» مى‌نویسد:


«...آنچه شعر «ارفع» را از سایر شاعران معاصر متمایز مى‌سازد این است که او همان قدر به زیبایى کلام اهمیت مى‌دهد که به محتوى و معانى. به عبارت دیگر وى آن چنان در تلفیق این دو توفیق داشت که حتى اهل نظر مى‌ماندند که او در سرایش آن شعر، اولویّت را به زیبایى کلام و هم‌آغوشى دلنشین و شیرین واژه‌ها داده، یا به صلابت و سنگینى و محتوایى مولاناگون؟». <ref>یاس‌ها و داس‌ها،سید محمود توحیدى(ارفع)،ص 15.</ref>
«...آنچه شعر «ارفع» را از سایر شاعران معاصر متمایز مى‌سازد این است که او همان قدر به زیبایى کلام اهمیت مى‌دهد که به محتوى و معانى. به عبارت دیگر وى آن چنان در تلفیق این دو توفیق داشت که حتى اهل نظر مى‌ماندند که او در سرایش آن شعر، اولویّت را به زیبایى کلام و هم‌آغوشى دلنشین و شیرین واژه‌ها داده، یا به صلابت و سنگینى و محتوایى مولاناگون؟». <ref>یاس‌ها و داس‌ها، سید محمود توحیدى (ارفع)، ص 15.</ref>


خانم پروین سلاجقه دربارۀ او مى‌نگارد:
خانم پروین سلاجقه دربارۀ او مى‌نگارد:


«تأثیر غزل پیشینیان به ویژه نزدیکى به زبان سعدى در عاشقانه‌ها، مولانا در عارفانه‌ها، بیدل و صائب در مضمون‌پردازى، تعبیرات و ترکیبات شاعرانه در آثار او مشهود است ولى در نهایت مى‌توان گفت که سبک شخصى اوست که با آمیزش تجربه‌هاى گذشته و دغدغه‌هاى زمانۀ نو و نظر به آفاق شعر معاصر حرف اوّل را مى‌زند، همچنین واژگان و فضاى نمادین اشعار به بسیارى از غزل‌‎ها، خاصیّتى «فرا زمانى» بخشیده و چاشنى عشق و عرفان در این میان بر غناى محتوایى اشعار او افزوده است. شعر (ارفع) آینه‌اى است که در صداقت خویش، زشتى و زیبایى را آنگونه که هست مى‌نمایاند و در ژرف ساخت خود عالمى عارى از دورنگى و پلیدى را به نمایش بگذارد، عالمى که جلوه‌هاى معشوق ازلى در هر گوشۀ آن پدیدار است». <ref>همان،ص 51 و 52.</ref>
«تأثیر غزل پیشینیان به ویژه نزدیکى به زبان سعدى در عاشقانه‌ها، مولانا در عارفانه‌ها، بیدل و صائب در مضمون‌پردازى، تعبیرات و ترکیبات شاعرانه در آثار او مشهود است ولى در نهایت مى‌توان گفت که سبک شخصى اوست که با آمیزش تجربه‌هاى گذشته و دغدغه‌هاى زمانۀ نو و نظر به آفاق شعر معاصر حرف اوّل را مى‌زند، همچنین واژگان و فضاى نمادین اشعار به بسیارى از غزل‌‎ها، خاصیّتى «فرا زمانى» بخشیده و چاشنى عشق و عرفان در این میان بر غناى محتوایى اشعار او افزوده است. شعر (ارفع) آینه‌اى است که در صداقت خویش، زشتى و زیبایى را آنگونه که هست مى‌نمایاند و در ژرف ساخت خود عالمى عارى از دورنگى و پلیدى را به نمایش بگذارد، عالمى که جلوه‌هاى معشوق ازلى در هر گوشۀ آن پدیدار است». <ref>همان، ص 51 و 52.</ref>


در این غزل ناب و پرشور عاشورایى که سرشار از جلوه‌هاى بدیع خیال و لبریز از فضاى زیباى تصویرى است، توانایى‌هاى این شاعر غزلسراى کرمانى را مى‌توان به تماشا نشست و بر این حقیقت تلخ اعتراف کرد که در گوشه و کنار این خاک پهناور سخنوران بزرگى زندگى مى‌کنند که آثارشان از آثار مطرح شعراى پرآوازۀ روزگار ما چیزى کم ندارد و تنها گناهشان این است که در تهران زندگى نمى‌کنند و نامشان بر سر زبانها نیست!
در این غزل ناب و پرشور عاشورایى که سرشار از جلوه‌هاى بدیع خیال و لبریز از فضاى زیباى تصویرى است، توانایى‌هاى این شاعر غزلسراى کرمانى را مى‌توان به تماشا نشست و بر این حقیقت تلخ اعتراف کرد که در گوشه و کنار این خاک پهناور سخنوران بزرگى زندگى مى‌کنند که آثارشان از آثار مطرح شعراى پرآوازۀ روزگار ما چیزى کم ندارد و تنها گناهشان این است که در تهران زندگى نمى‌کنند و نامشان بر سر زبانها نیست!
خط ۸۱: خط ۸۱:
{{ب| گفتم:چرا خون مى‌چکید از چوب محمل؟ | سر کوفت بر دیوار و از گفتن ابا داشت }}
{{ب| گفتم:چرا خون مى‌چکید از چوب محمل؟ | سر کوفت بر دیوار و از گفتن ابا داشت }}


{{ب| مهتاب دیشب تا طلوع صبح(ارفع)! | واکربلا!واکربلا!واکربلا داشت <ref>همان،ص 158 و 159.</ref> }}
{{ب| مهتاب دیشب تا طلوع صبح(ارفع)! | واکربلا!واکربلا!واکربلا داشت <ref>همان، ص 158 و 159.</ref> }}


{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
==منابع==
==منابع==


* [[کاروان شعر عاشورا|محمد علی مجاهدی، ''کاروان شعر عاشورا''، زمزم هدایت، ج1، ص 560-562.]]
*[[کاروان شعر عاشورا|محمد علی مجاهدی، ''کاروان شعر عاشورا''، زمزم هدایت، ج1، ص 560-562.]]


==پی نوشت==
==پی نوشت==
۳٬۴۸۸

ویرایش