۱۰٬۰۷۲
ویرایش
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
در مسیر حرکت به طرف امامزاده آقا سید ابراهیم، عزاداران به هر محله، قبرستان و حسینیه ای که می رسیدند، صلوات می فرستادند و فاتحه می خواندند و فریاد «حسین وای» سرمی دادند. نوازندگان شیپور هم با نواختن آهنگ حزین عزا، مقدم آنان را گرامی می داشتند. با نزدیک شدن به امامزاده، علمداران سر علم هایشان را به نشانه احترام و تسلیت به امامزاده پاییم کی آوردند و عزاداران با نظم وارد صحن می شدند و آن را سه مرتبه دور می زدند و سوگنامه ای می خواندند و با همان نظم و ترتیب، صحن امامزاده را ترک می کردند و سینه زنان به حسینیه خود بازمی گشتند. این عزاداری تا شب تاسوعای حسینی ادامه می یافت. <ref>خالقی، ناصر، خمس، خلخال، اردبیل، 1376.</ref> | در مسیر حرکت به طرف امامزاده آقا سید ابراهیم، عزاداران به هر محله، قبرستان و حسینیه ای که می رسیدند، صلوات می فرستادند و فاتحه می خواندند و فریاد «حسین وای» سرمی دادند. نوازندگان شیپور هم با نواختن آهنگ حزین عزا، مقدم آنان را گرامی می داشتند. با نزدیک شدن به امامزاده، علمداران سر علم هایشان را به نشانه احترام و تسلیت به امامزاده پاییم کی آوردند و عزاداران با نظم وارد صحن می شدند و آن را سه مرتبه دور می زدند و سوگنامه ای می خواندند و با همان نظم و ترتیب، صحن امامزاده را ترک می کردند و سینه زنان به حسینیه خود بازمی گشتند. این عزاداری تا شب تاسوعای حسینی ادامه می یافت. <ref>خالقی، ناصر، خمس، خلخال، اردبیل، 1376.</ref> | ||
از شب پنجم محرم | از شب پنجم محرم به مدت سیزده شب متوالی، مراسم سینه زنی و دمام زنی در حسینیه های بندر ریگ برقرار بود. در گذشته، پیش از مراسم سینه زنی، به دلیل نبودن امکانات صوتی، با زدن سنج و دمام، مردم شهر را از شروع مراسم سینه زنی آگاه می ساختند. حدود نیم ساعت، دمام زنی میشد و سپس شخصی به نام «پیشخوان» با آهنگی سنگین و کند شروع به نوحه خوانی می کرد. سینه زن ها اطراف او حلقه می زدند و با جلو و عقب بردن پاها در جهت مخالف عقربه های ساعت، دور نوحه خوان می چرخیدند. به این صورت که یک بار، پای راست را به طرف داخل حلقه و متمایل به سمت راست حرکت می دادند و همزمان با کوبیدن پا به زمین، دست خود را بر سینه می زدند، بار دوم پای چپ را به طرف بیرون حلقه متمایل به سمت راست حرکت می دادند و دوباره همزمان با رسیدن پا به زمین سینه میزدند. به تدریج آهنگ نوحه تندتر و در نتیجه حرکات نیز سریع تر میشد. وقتی حلقه به بزرگ ترین اندازه ممکن می رسید، نوحه خوان وارد میشد و در جای پیشخوان قرار می گرفت و با آهنگی تندتر و صدایی گرم ترف مراسم سینه زنی را دنبال می کرد. بعد از این حلقه بزرگ، حلقه ای کوچک تر در اطراف نوحه خوان شکل می گرفت. با بزرگ تر شدن حلقه دوم، حلقه سوم شکل می گرفت. تعداد حلقه ها به طور معمول به ده تا سیزده حلقه می رسید. | ||
در مرحله اول نوحه خوانی، سینه زن ها با دو ضرب سینه می زدند و در برخی نوحه ها سینه زنان با جواب های یکسان، نوحه خوان را همراهی می کردند. پس از نیم ساعت، سینه زنی وارد مرحله دوم میشد و نوحه خوان با گفتن کلمه «واحد»، به آگاهی سینه زنان می رساند که از این به بعد باید به هنگام حرکت پای راست فقط با یک ضرب سینه بزنن. نوحه خوانی در این ققسمت به صورت فردی از سوی نوحه خوان اجرا میشد و در اصطلاح به این نوحه «واحد» می گفتند. | |||
پس از اتمام واحد، دوباره سینه زنی به روش دو ضربی انجام میشد و در نهایت به یزله تبدیل میشد. افراد جلو یزله دست هایشان را در هم گره می کردند و افرادی که در طول یزله قرار داشتند، دست هایشان را به صورت کشیده بر کتف نفر جلو خود می گذاشتند و با حرکت موزون و آهنگین ضربه پای راست به زمین، به جلو حرکت می کردند. پس از طی هر چند متر، دسته از هم باز میشد و به سینه زنی به صورت تک ضرب و کوبیدن محکم پای راست به زمین می پرداختند. | |||
در یزله، مسئولیت نوحه خوانی با فردی بود که در وسط دسته قرار داشت. نوحه یزله به این صورت اجرا میشد که یک مصرع نوحه را نوحه خوان می خواند و سینه زنان، یک جواب ثابت را بین مصراع ها تکرار می کردند. | |||
مراسم یزله که یکی از قدیمی ترین مراسم عزاداری در استان بوشهر به حساب می آید، در گذشته تا شب تاسوعا در تمام حسینیه های بندر ریگ ادامه داشت. هر شب پس از سینه زدن در حسینیه ها، سینه زن ها در میدان «طاق» جمع می شدند که تعداد آن ها متجاوز از یازده گروه یزله می شد. این جمعیت بزرگ عزاداران در میدان طاق به صورت قطاری بزرگ درمی امدند و یزله بزرگی تشکیل می دادند و سینه می زدند. <ref>موسوی، سید غلامحسین، بندر ریگ، بوشهر، 1381.</ref> | |||
در بلیان کازرون تا شب هفتم، عزاداری در ممسجد انجام و نوحه هایی درباره مصیبت مسلم بن عقیل و طفلانش خوانده می شد و عزاداران هم به سینه زنی می پرداختند. اما از ششب هفتم محرم، عزاداران از مسجد بیرون می آمدند و در کوچه های بلیان به عزاداری می پرداختند. با نزدیک شدن به روز عاشورا، مراسم پر شکوه تر و جمعیت زیادتر می شد و در شب دهم این کار به اوج خود می رسید. <ref>مؤدبی، بی نام، کازرون، فارس، 1347.</ref> | |||
در شوشتر از روز هفتم ماه محرم -که آب را بر آل حسین (ع) بستند-تا شب دهم مراسم دید و بازدید هیئت ها و عزاداران محله های مختلف شهر با همدیگر آغاز می شد. دسته های سینه زن و زنجیرزن هر محله با حمل پرچمی که نشانه محله آن ها بود، در کوچه ها به راه می افتادند و وارد هر کوچه یا محله ای که می شدند مورد استقبال و احترام اهالی آن محله قرار می گرفتند. برخی از نذرداران جلوی هیئت های مهمان، گاو و گوسفند قربانی می کردند. با غروب آفتاب نیز عزاداران محله میزبان با مشعل های فروزان با چراغ های پر نور و لامپ های الوان پایه دار از عزاداران مهمان استقبال می کردند. | |||
روز هشتم محرم، روز توسل به حضرت ابوالفضل (ع) بود که جمعیت سیاه می پوشیدند و زنجیرزن ها زنجیر و سینه زن ها مرزق می زدند. مرزق دست ساخته ای چوبی و شبیه دوک نخ ریسی بود. در این روز، دسته های 10-12 نفری در حالی که با یک دست به هم گره خورده بودند به صورت دایره یا بیضی وارد حسینیه ها و مساجد می شدند و با شور و حرارت عزاداری می کردند. این مراسم به قدری با هیجان انجام می گرفت که پس از وارد شدن به محوطه حسینیه صداهای دیگر قابل تشخیص نبودند. <ref>بختیاروند، حسین، شوشتر، خوزستان، 1348.</ref> | |||
'''چلاب زنی:''' در شهر دزفول در هر تکیه یا هر مسجدی بعد از روضه خوانی، جوانان به شکل یک دایره، زنجیروار به هم متصل می شدند؛ به طوری که هر نفر با یک دستش از کمر، نفر جلویی را می گرفتو با دست دیگرش سینه می زد که به آن چلاب یا چولاب می گفتند. چلاب زن ها هنگم سینه زنی یک پای خود را بلند می کردند و محکم بر زمین می کوبیدند و دایره وار چرخ می زدند. نوحه گیر هم در وسط سینه زنان یا چلاب زنان قرار می گرفت. به این طریقه سینه زنی، چلاب زدن می گفتند. <ref>افشاریان زاده، عبدالرحیم، دزفول، خوزستان، 1351.</ref> | |||
نمونه ای از نوحه هایی که در این مراسم خوانده میشد، از این قرار بود: | |||
{{شعر}} | |||
{{ب| شاه دین از زین بر زمین آمد | نصرانی محزون با تیغ کین آمد}} | |||
{{ب| من نه عیسایم من نه موسایم | من شهید کربببلا فرزند زهرایم}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
در پایان مراسم، نوحه تندتر می شد. مانند: <ref>غقفاری خلف محمدی، سید حسین، شوشتر، خوزستان، 1346 و بی تا. </ref> | |||
{| | |||
|- | |||
! نوحه خوان: !! سینه زن ها: | |||
|- | |||
| ای شیعیان یاری کنید || شال عزا گردن کنید | |||
|- | |||
| امشب عزاداری کنید || شال عزا گردن کنید | |||
|- | |||
| بهر حسین تشنه لب || شال عزا گردن کنید | |||
|- | |||
| امشب عزاداری کنید || شال عزا گردن کنید | |||
|} | |||
==منبع== | ==منبع== | ||
اصغر شعاع، علی آنی زاده، رقیه حاج محمدیاری، شهرزاد دوستی، الهه شایسته رخ، محرم و صفر در فرهنگ مردم ایران، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، ص 55-65. | اصغر شعاع، علی آنی زاده، رقیه حاج محمدیاری، شهرزاد دوستی، الهه شایسته رخ، محرم و صفر در فرهنگ مردم ایران، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، ص 55-65. | ||
==پی نوشت== | ==پی نوشت== |
ویرایش