علیرضا شکرریز: تفاوت میان نسخه‌ها

ایشان همچنین عضو هیئت داوران در جشنواره‌‏های مختلف بوده است. خود نیز در برخی از جشنواره‏‌های شعر و ادبیات داستانی مقام نخست را کسب کرده است. ‏‌‏‏‏<ref>گفت‌وگوی مؤلف با شاعر.‏</ref>

==اشعار==

و این دستِ افتاده بر دفتر کلمه کلمه، زنجیر زنجیر

نام دیگر این شهر شهید است  

دیگر  دو هزار علمدار

چند هزار پای کوچک پا برهنه

صدها مشکِ از هوش رفته  

در این همه باران با دلِ خیس، چه باید کرد؟

دریاها فراوان بودند و

هیچ شهری از آن پس آب نخورد.   

در زیباترین رقصِ در تیر باران

پاره کردنِ پیراهنِ جان، در تیرباران

با مشکِ سوراخ سوراخ اما

چکه

چکه

نامش عباس است  

و دست‌هایش دست‌های من.

سیلی روی صورتش

قند  

علم‌ها  

آقا کنار، جنگ است!  

گلویتان را تازه کنید، چای آوردم

آقا از صف زنجیرها خارج نشوید!

تیراندازها آماده آماده

دستم به زبانم  

سرم در باد

ببخشید آقا صدا از کدام نیزه  

قرآن

اما من یک سابقه دارم

نام حسین بر آن نوشته بود.

کروکی خانه یا چشم توست

روی ران اسبی که تیر  

چه سرهایی، شکستن دارم

به سفر رفتن  

به آتش رفتن  

جا پای هفتاد و دو برف

دست بردار

شش ماهه ...

برای خوردن باران  

تمام شد  

به مادر به پدر  

سر تمام دیوارها ریخته شکسته نیزه

درها  

شیشه‌ها

به همین پیراهنی که از دستِ سینه‌ام کلافه است.  

==منابع==